امروزه توجه به رویکردها و شیوههای نوین در شهرسازی اهمیت ویژهای دارد، دلیل این امر را میتوان ناشی از توسعه شهرها و دگرگونی شهرنشینی و نیازهای شهروندان دانست. درواقع روند رو به رشد جمعیت و شهرنشینی و بروز مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی از یکسو و ناکارآمد بودن شیوههای مدیریت شهری در غالب اجرای پروژههای کمبازده و بلندمدت با هزینههای گزاف از سوی دیگر، در سالهای اخیر بیش از پیش عدم رضایت شهروندان را در پی داشته و موجب شده تا در زمینه شهرسازی و مدیریت پروژههای شهری، نیاز به ایدههای مدیریتی خلاقانه و کارآمد با قابلیت دستیابی به جلب رضایت شهروندان در مدت زمان کمتر و همچنین با هزینههای پایینتر، احساس شود؛ بنابراین در سالهای اخیر شیوه مداخله نوینی در فضاهای شهری تحت عنوان شهرسازی تاکتیکی مطرح شده است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با معاون اسبق وزیر راه و شهرسازی و عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه بوعلی سینا گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: محمدسعید ایزدی با بیان اینکه شهرسازی تاکتیکی در فرایند سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا، نگهداری و بهرهبرداری عمدتاً به لحاظ تاکتیکی مبتنی بر مشارکت مردم است، گفت: در این نوع از طراحی شهری تمامی فرایندی که برای تولید محیط و فضای شهر باید مورد توجه قرار گیرد یعنی از سیاستگذاری تا اجرا و بهرهبرداری، با مشارکت مردم انجام میشود. وی با ابراز اینکه برای تحقق این امر نیازمند رعایت برخی الزامات هستیم، تشریح کرد: در خصوص چرایی توجه به این نوع شهرسازی در سطح دنیا طی چند دهه اخیر باید بگویم، تجربه یک سده شهرسازی در سطح بینالملل بیانگر آن است که نگاه ما در طراحی شهری و شهرسازی از بالا به پایین بوده و در آن مردم در سیاستگذاری، طراحی و اجرا نقش نداشتهاند و این حاکمیتها هستند که در شهرها برای شهروندان ساکن در هر شهر تصمیمسازی میکند. این استاد شهرسازی با بیان اینکه طبق تجارب موجود در دنیا این نوع شهرسازی از سوی اصلیترین کنشگران در شهر یعنی شهروندانی که در آن زیست میکنند شکسته خورده است، تشریح کرد: درواقع پیامدهای حاکمیت آمرانه از بالا به پایین، شهرسازان را بر آن داشته تا آن را با نگاه از پایین به بالا تلفیق کنند. ایزدی با اشاره به اینکه در این نوع از طراحی شهری نگاه راهبردی از سوی حاکیمت بهصورت منطقی برای ایجاد محیطهای شهری با تلفیق و مشارکت گرفتن از مردم در اجرا اتفاق میافتد ابراز کرد: در واقع بخش اعظمی از کار در طراحی شهری در این نوع نگاه توسط مردم و بهواقع ذینفعان اصلی شهر در کف خیابان اتفاق میافتد. وی با بیان اینکه تلفیق این دو نگاه میتواند شهرسازی موفقی را برای شهر و شهروندان بهدنبال داشته باشد، افزود: اگر بخواهیم گامهای خود را برای رسیدن به این نوع شهرسازی در ایران تفکیک کنیم شاید گام نخست آن به حوزه سیاستگذاری بازگردد. عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان، خاطرنشان کرد: در این خصوص ممکن است سیاستگذاری مبتنی بر مشارکت دادن مردم در ایجاد محیطهای شهری، در برخی مصوبات، نگاه برخی مدیران و مصوبات شورای عالی وجود داشته باشد اما هیچکدام تبدیل به برنامه عملیاتی نمیشود. ایزدی با بیان اینکه اگر نخواهیم بیانصافی کنیم و نگوییم حتی در سیاستها نیز صحبتی از شهرسازی مشارکتی به میان نیامده، لازم به ذکر است که اگر هم در مواردی به این امر تأکید شده در عمل هیچ یک از آنها محقق نشده، ابراز کرد: چرایی این موضوع این است که برآیند آن را باید در اسناد و طرحهای توسعه شهری همچون طرحهای منطقهای، جامع و تفضیلی و حتی طرحهای پاییندستتر در ابعاد محلی مشاهده کنیم اما متأسفانه اغلب اینگونه نیست و تنها در معدود مواردی این نگاه؛ یعنی مشارکت دادن مردم در ایجاد محیط شهری، دیده میشود. وی با اشاره به اینکه البته این بدان معنا نیست که چنین نگاهی در شهرهای ما وجود نداشته بلکه بسیاری از متخصصان ما در تهیه طرحهای شهری بهدنبال دخیل کردن مردم بوده و در این وادی تلاش کردهاند، گفت: با این وجود نمیتوانیم این نگاه را بهعنوان یک جریان قالب در شهرسازی ایران مورد استناد قرار دهیم. این استاد شهرسازی با بیان اینکه گام بعدی در تحقق این نگاه به مدیریت شهری بازمیگردد عنوان کرد: درواقع باید دید مدیریت شهری که مکلف به اجرای اسناد بالادستی توسعه شهری است تا چه حد خود را برای این جریان آماده کرده است. ایزدی با تأکید بر اینکه گرچه ما در مدیریت شهری افتخار تشکیل سه دهه و یا 6 دوره، شوراهای شهر را با عنوان یک نهاد مردمی در کشور تجربه کردهایم اما در عمل وقتی رویکرد آن را مورد ارزیابی قرار میدهیم مشخص میشود گرچه این افراد منتخب مردم هستند اما در تصمیمسازیها برای دخیل کردن مردم در ایجاد محیطهای شهری ارتباط مستقیمی با مردم ندارند، تشریح کرد: بنابراین شوراهای شهر نیز نتوانستهاند در راهبرد طراحی شهرهای تاکتیکی دخیل باشند. وی با شاره به اینکه الزام بعدی در تحقق شهر تاکتیکی به اجرای آن بازمیگردد، گفت: سؤال اینجاست که آیا الزاماتی که مردم از آن طریق میتوانند در ایجاد فضای شهری دخیل شوند را فراهم کردهایم؟ در پاسخ باید بگویم جز در معدود مواردی این الزامات نیز فراهم نشده است. این استاد شهرسازی با اشاره به اینکه البته در ایران چند تجربه موفق از شهرسازی تاکتیکی داریم که بدون این الزامات و صرفاً بهصورت خودخواسته و در پی نیاز از سوی شهروندان به اجرا درآمده است، گفت: برای مثال در محله چاهستانیها در بندرعباس مردم تصمیم به ارتقای کیفی محیط محله زندگی خود با سادهترین ابزار و با کمترین هزینه نسبت به پیرایش کالبدی محله خود گرفتند. ایزدی افزود: این تجربه نشان میدهد مردم برای بهبود محیط زندگی خود انگیزه لازم را دارند پس باید شرایط را با ایجاد بستر و فراهم کردن الزامات برای افزایش این نوع مشارکتها بالا ببرند. وی با اشاره به تجربه موفق دیگری از مشارکت خودجوش مردم برای بهبود کیفی محل زیست خود، خاطرنشان کرد: در یکی از محلههای فقیرنشین زاهدان یعنی شیرآباد که حتی اهالی توان امرار معاش خود را ندارند مردم با محوریت یکی از نمایندگان خود با روحیه وصفناپذیر خود دست به ابتکارات جالبی زدند که در نوع خود ستودنی است. وی با بیان اینکه در شهر ری نیز مردم در محلهای در جوار شاه عبدالعظیم که در آن شهردار با نگاه آمرانه بخشی از محله را تخریب کرده بود دست به ارتقای کیفی محیط زدند، اظهار کرد: درواقع مردم در لابهلای خرابههایی که شهرداری ایجاد کرده بود برای دروهمی، گفتوگو و تعامل، پاتوقهایی را ایجاد کردند؛ مسئله این است که در این گونه موارد نه این اتفاقات میمون اطلاعرسانی شده و نه افراد مؤثر مورد تشویق قرار گرفتهاند. این استاد شهرسازی ادامه داد: متأسفانه در این بین درست در نقطه مقابل ایستاده و با بیتفاوتی به مردم بیاعتمادی به شهر و مدیریت را گسترش داده و حتی در مواردی به جای احساس تعلق به شهر در شهروندان وندالسیم را تقویت کردهایم. ایزدی در پاسخ به این سؤال که آیا در همدان قدمی برای شهر تاکتیکی برداشته شده است؟ گفت: طی چند دهه اخیر شاید بهصورت مردمی در برخی محلات این اتفاق افتاده اما در برنامهریزی و سیاستگذاریها اینگونه نبود البته شاید در برخی موارد برای مردم کاری و یا پروژهای انجام شده اما این امر با مشارکت مردم نبوده است. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد هدف اصلی شهرسازی تاکتیکی، پاسخگویی به نیازهای شهروندان در فضای شهری و دستیابی به نتایج و تأثیرهای قابل توجه در شهر در کوتاهترین زمان ممکن است، این فرآیند غالباً از طریق مداخلات کوچکمقیاس طراحی و اجرای پروژههای شهری در مقیاس محلهها و واحدهای همسایگی آغاز و سپس گسترش مییابد اما آنچه مسلم است اینکه متأسفانه این رویکرد نهتنها در همدان برای شهروندان آشنا نیست بلکه از سوی مدیریت شهری بهویژه شورای اسلامی شهر به رسمیت شناخته نمیشود چراکه هیچگونه ارتباطی بهصورت واقعی و ملموس بین مردم و مدیریت شهری وجود ندارد بلکه آنچه در قالب ایجاد محیط و فضای شهری در بخشهای مختلف عمرانی و خدماتی انجام میشود از رویکرد نگاه بالا به پایین است. گرچه در برخی از موارد نگاه برای مردم است اما با مردم نیست.
|