شهید نعمت‌الله سرمیلى:

به خودم می‌بالم سرباز امام زمانم

«شهید»، شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
«شهید»، همان ستاره‌ خاک‌نشین همیشه‌ بیدار شب‌های خون و آتش که تا لمس شعله‌های بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه.
عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگی‌اش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند.
حالا می‌خواهیم هرروز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد به آن‌همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت. برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه درنظر آید!
تبرک لحظاتمان با شهید نعمت‌الله سرمیلى:
بسم رب الشهدا
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون‌.
سلام به رهبرم، سلام به رهبران راه حق، سلام بر شهیدان، خدایا! حال که در انجام مأموریتى الهى هستم، تو را به یارى مى‌طلبم و به تو سوگند یاد می‌کنم همیشه و تا آخرین نفس در راه تو و براى یارى دین تو مستحکم و جان بر کف در راهت فداکارى کنم.
الهى! یاری‌ام ده بتوانم این وظیفه مهم را آن‌چنان که شایسته مقام باری‌تعالى است، به‌جا آورم، خدایا تو شاهد باش من در این راه کورکورانه قدم برنداشته‌ام و از روزى که تو را به یگانگى شناختم، در قلبم جرقه‌اى از ایمان محمدى فوران شده، از همه‌چیز گذشتم به تو پیوستم.
مادر عزیزم! در این مدت کوتاهى که کنار شما بودم، خوبی‌هایتان را سنجیدم، ولى چکار کنم که این مأموریت الهى را نتوانستم ترک کنم و رنج‌ها و زحمت‌هایى که کشیده بودید را جبران کنم.
از شما می‌خواهم در این مدت اگر اشتباهى از من سر زده، مرا ببخشید و از خدا بخواهید گناهانم را ببخشد، من به خودم مى بالم که سرباز امام زمان (عج) و در ارتش اسلام خدمت‌گزار هستم.
بارالها! مرگ و شهادت مرا در راه خودت قرار بده، مرا براى کمک به اهتراز درآوردن پرچم اسلام یارى فرما.