کد خبر : 70896
تاریخ : 1402/4/11
گروه خبری : اندیشه

مستبصری که زندگی در ایران را برتمام دنیا ترجیح می‌دهد

شناخت انقلاب اسلامی پله اول آشنایی من با دین اسلام بود

انقلاب اسلامی ایران که پیروز شد، ملانی فرانکلین دانشجوی رشته ارتباطات در یکی از شهرهای آمریکا بود و علاقه خاصی به فعالیت خبرنگاری در حوزه سیاسی داشت. برای او جالب بود که چطور یک انقلاب دینی توانسته در برابر حکومتی که بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا مثل آمریکا و انگلیس از او حمایت می‌کنند، پیروز شود و همین موضوع باعث شد مشغول تحقیق درباره اسلام و شیعه شود.
«ملانی فرانکلین» که به نام مستعار «مرضیه هاشمی» معروف است، در دوران دانشجویی با یک جوان ایرانی آشنا شد که به او کمک کرد درباره اسلام و شیعه بیشتر بداند؛ آشنایی‌ای که بعدها منجر به ازدواج آنها شد. تا اینکه مرضیه هاشمی به همراه همسر و فرزندانش برای سکونت دائمی به ایران آمدند. البته اکنون همسرش از دنیا رفته و دو فرزندش در آمریکا هستند و او در کنار پسر کوچکش در ایران، خبرنگار شبکه پرس‌تی‌وی است.
  با وجود اینکه شما اصالتاً آمریکایی هستید، اما سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنید. چرا زندگی ایران را بر زندگی در آمریکا ترجیح دادید؟
بعد از خواندن کتاب‌های اهل تسنن و شیعیان، به این نتیجه رسیدم که در زمان وفات پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام دغدغه‌های اجرای احکام اسلام را داشته و بی‌توجه به امور دنیا بوده. این گونه موارد و بسیاری از نمونه‌های دیگر از جمله ماجرای غدیر خم، نشان‌دهنده حقانیت شیعه است. البته اهل سنت خواهران و برادران ما هستند، اما شیعه نمونه کامل اسلام است.
زندگی کردن در ایران را نه‌تنها بر آمریکا، بلکه بر تمام دنیا ترجیح می‌دهم. بسیاری از مردم از من می‌پرسند مگر درس خواندن یا زندگی کردن در کشوری مثل آمریکا چه اشکالی دارد؟ جواب من به آنها این است که هر جایی در دنیا که انسان بتواند در آنجا مسلمان مفیدتری باشد و بهتر بندگی خدا را کند، باید به آنجا برود. من احساس می‌کنم در ایران مسلمان بهتر و مؤثرتری هستم و به همین دلیل ایران را برای زندگی انتخاب کرده‌ام.

   حتی اگر در آمریکا از نظر اقتصادی و رفاهی وضعیت بهتری داشته باشید؟
بله. البته اگر اکنون در آمریکا بودم شاید از نظر اقتصادی وضعیت بسیار بهتری داشتم. اما این مسائل ربطی به دین و معنویت ندارد و از این مسئله ناراحت نیستم. شاید در ایران صاحب چیزی نباشم، اما هیچ اشکالی ندارد؛ چون هدف بزرگی دارم و به عنوان یک مسلمان شیعه احساس می‌کنم وظیفه بسیار سنگینی بر عهده من قرار دارد.
از آنجا که من با انقلاب اسلامی ایران بیدار شدم، احساس می‌کنم باید به این کشور خدمت کنم. وقتی فکر می‌کنم شاید بتوانم به یک جوان ایرانی کمک کنم تا اسلام را بهتر بشناسد، احساس مسئولیت بیشتری در من ایجاد می‌شود. چون همین انقلاب و نظام اسلامی به من کمک کرد تا وارد این مسیر شوم و راه هدایت را پیدا کنم.

  چطور؟ یعنی مسلمان شدن شما به انقلاب اسلامی ربط دارد؟
با توجه به تحقیقات زیادی که انجام داده بودم، شیعه شدم. چون اسلام را چیزی جز مذهب شیعه و پیروی از ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نمی‌دانم. همیشه فکر می‌کردم در اسلام ایرانی‌ها نکته خاصی وجود دارد که در میان تمام جنبش‌های مردمی که اتفاق می‌‌افتد، این انقلاب به پیروزی رسیده است.
همین‌طور است. زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، من مسیحی بودم و مذهبم پروتستان بود. البته من در خانواده‌ای بزرگ شدم که به آداب مسیحیت پایبند بودند. همیشه سؤالاتی درباره دین مسیحیت داشتم، اما چون خانواده و نزدیکانم بر این دین بودند، طبیعی است که من ابتدا مسیحی باشم.
تا اینکه برای تحصیل در دانشگاه به شهر دیگری رفتم. در آن زمان به طور منظم به کلیسا می‌رفتم و در عین حال با گروه‌های مختلف مسلمانان ارتباط پیدا کردم. گهگاهی درباره اسلام هم تحقیقاتی انجام می‌دادم. البته با توجه به فعالیت‌های سیاسی که داشتم تا حدودی می‌دانستم که سیاست‌های آمریکا بر چه اصولی بنا گذاشته شده است.
وقتی انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، از ابتدا مواضع ایران برایم جالب بود. چون بر مسائل سیاست بین‌الملل هم تا اندازه‌ای مسلط بودم و دوست داشتم بدانم چه شده که این انقلاب پیروز شده و چه عاملی باعث شد این همه جوان پشت سر یک شخصیت دینی بایستند و انقلاب کنند.
باید یادآوری کنم ایرانی‌هایی که در دانشگاه ما بودند، نظرات مختلفی درباره انقلاب ایران داشتند. برخی مخالف این جریان بودند و بعضی هم موافق. همین آشنایی باعث شد تا من هم دیدگاه مقاومت را که به دنبال آن بودم، در انقلاب اسلامی ایران پیدا کنم و هم نقش دین را در آن ببینم. درواقع شناخت انقلاب اسلامی، پله اول آشنایی من با اسلام بود.

   با این وجود چه شد که در میان مذاهب مختلف اسلامی مذهب شیعه را انتخاب کردید؟
آمریکا، مسلمانان را در فعالیت رسانه‌ای وارد نمی‌کنند تا مبادا از این طریق، اسلام و معنویت دینی را در میان مردم تبلیغ و ترویج کنند. آنها شاید نگویند شما به دلیل داشتن حجاب یا مسلمان بودن استخدام نمی‌شوید، اما بهانه‌های مختلفی می‌آورند تا این کار ممکن نشود.
با توجه به تحقیقات زیادی که انجام داده بودم، شیعه شدم. چون اسلام را چیزی جز مذهب شیعه و پیروی از ولایت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نمی‌دانم. همیشه فکر می‌کردم در اسلام ایرانی‌ها نکته خاصی وجود دارد که در میان تمام جنبش‌های مردمی که اتفاق می‌‌افتد، این انقلاب به پیروزی رسیده است.
به مرور زمان با ائمه اطهار علیهم السلام آشنا شدم و درباره زندگی این بزرگواران تحقیق کردم. البته چند نکته برایم مشخص بود که همه کارهای خدا بر اساس حکمت و نظم است. پس وقتی در تمام طول تاریخ فقط یک نفر در داخل کعبه متولد شده، حتماً این تولد اتفاقی نیست و پیغامی در این ماجرا وجود دارد.
در عین حال بعد از خواندن کتاب‌های اهل تسنن و شیعیان، به این نتیجه رسیدم که در زمان وفات پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام دغدغه‌های اجرای احکام اسلام را داشته و بی‌توجه به امور دنیا بوده. این گونه موارد و بسیاری از نمونه‌های دیگر از جمله ماجرای غدیر خم، نشان‌دهنده حقانیت شیعه است. البته اهل سنت خواهران و برادران ما هستند، اما شیعه نمونه کامل اسلام است.
   زمانی که مسلمان شدید و خانواده شما از این جریان باخبر شدند، چه واکنشی نشان دادند؟ با انتخاب شما مخالفت نکردند؟
برای خانواده‌ام پذیرفتن این موضوع که من از مسیحیت به دین اسلام وارد شده‌ام بسیار مشکل بود. البته من در زمانی که در شهر دیگری دور از خانواده مشغول تحصیل در دانشگاه بودم، مسلمان شدم و با داشتن حجاب اسلامی به دیدن خانواده‌ام رفتم.
به یاد دارم اولین باری که آنها من را با حجاب دیدند، خیلی تعجب کرده بودند. باورشان نمی‌شد حجاب دارم. برای مادرم شغل من که رسانه بود، اهمیت زیادی داشت. به همین دلیل به من می‌گفت تو برای این شغل درس خوانده‌ای و وقتی حجاب اسلامی داشته باشی، نمی‌توانی در رسانه‌های آمریکا کار کنی. حتی مادرم افرادی را که مسلمان هستند اما حجاب ندارند برایم مثال می‌زد و می‌گفت لااقل مثل این‌ها باش و حجابت را کنار بگذار!
مادرم تقریباً درست می‌گفت، چون امکان نداشت با حجاب اسلامی بتوانم در آمریکا فعالیت رسانه‌ای داشته باشم. اما من حاضر نشدم حجاب را کنار بگذارم. به مادرم می‌گفتم دستور خدا مهم‌تر است یا شغل و حرف مردم؟
   با این وجود بعد از مسلمان شدن حتماً بیکار شدید. درست است؟
بیکار نشدم، اما از رسانه‌های آمریکا کنار گذاشته شدم و نمی‌توانستم در تلویزیون و رادیوی آمریکا شاغل باشم. ولی در نشریات مربوط به مسلمانان کار می‌کردم.
این موضوع را در نظر داشته باشید که آزادی بیان در آمریکا در ظاهر حفظ می‌شود. مثلاً عده‌ای از مردم می‌توانند در خیابان‌های آمریکا تظاهرات کنند و مشکلی برای آنها به وجود نمی‌آید. اما اگر همین تظاهرات گسترش پیدا کند و دولت احساس کند که امکان دارد در ذهن مردم تأثیرگذار باشد، حتماً با آن مقابله می‌کند.
به همین دلیل است که مسلمانان را در فعالیت رسانه‌ای وارد نمی‌کنند تا مبادا از این طریق، اسلام و معنویت دینی را در میان مردم تبلیغ و ترویج کنند. آنها شاید نگویند شما به دلیل داشتن حجاب یا مسلمان بودن استخدام نمی‌شوید، اما بهانه‌های مختلفی می‌آورند تا این کار، ممکن نشود.
  حالا که سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنید، نظرتان درباره حجاب و پوشش زنان ایرانی چیست؟
از نوع حجاب و پوشش بعضی از خانم‌های ایرانی تعجب می‌کنم. وقتی خانم‌هایی با حجاب متفاوت از دستور اسلام را می‌بینم، دلم برای آن‌ها می‌سوزد و نگرانشان می‌شوم. البته نباید بگوییم که مشکل عفاف و حجاب داریم، بلکه به نظرم مشکل اصلی در فهمیدن و درک صحیح از اسلام است، این گروه به عقیده من درست اسلام را درک نکرده‌اند.
ادامه مطلب را در سایت روزنامه سپهرغرب به نشانی  مطالعه کنید.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/70896