کد خبر : 71287
تاریخ : 1402/4/20
گروه خبری : شهر

دانش‌آموخته علوم اجتماعی؛

جلب مشارکت مردم فقط با نصب بنر محقق نمی‌شود

مخاطب‌شناسی اصل در جلب مشارکت

امروزه بیشتر صاحب‌نظران، تجربه مدیریت شهری متمرکز را شکست‌خورده دانسته و آن را بدون مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها و تبدیل شهرنشینان به شهروندان غیرممکن می‌دانند، از این رو جلب مشارکت شهروندان یکی از دغدغه‌های اصلی مدیریت‌های نوین شهری محسوب می‌شود که دستیابی به این امر جز از طریق تلاش علمی و برنامه‌ریزی‌شده مبتنی بر شناخت کافی از مسئله امکان‌پذیر نیست.
از سوی دیگر مشارکت عنصر حیاتی در فرایند توسعه پایدار تلقی شده، از آن به‌عنوان حلقه مفقوده فرایند توسعه یاد می‌کنند. روش‌ها و رویکردهای مشارکتی برای ایجاد انگیزش در مردم، یکی از راهبردهای مورد توافق برنامه‌ریزان توسعه اجتماعی و اقتصادی است.
اکنون که در کلان‌شهرهای کشورمان ازجمله همدان شاهد افزایش نیازهای انسانی، مشکلات زیست‌محیطی شهری و غیره در ابعاد گسترده هستیم و مواردی چون رعایت ترافیک، توجه به فضای سبز، همکاری با شهرداری‌ها در زمینه ساخت و سازهای اصولی، جمع‌آوری زباله و مسئله پراهمیتی همچون ثبت جهانی بافت هگمتانه نمایانگر مشکلاتی است که امروزه با آن رو به رو هستیم. سؤال اساسی این است که چه رویکردهایی برای مشارکت شهروندان در امور خدمات شهری تأثیرگذار است؟
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با حسین ایمانی جاجرمی؛ جامعه‌شناس شهری گفت‌وگویی را ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
  نظرتان در خصوص مشارکت مردم در امور شهر و اهمیت این مشارکت چیست؟
مسئله مشارکت در مدیریت شهری یک اصل است؛ یعنی مدیریت شهری و اداره امور عمومی در دنیای امروز بدون مشارکت مردم و بخش خصوصی امکان‌پذیر نیست.
   مدیران شهری در چه بخش‌هایی نیازمند جلب مشارکت مردمی هستند؟
درآمدزایی از طریق پرداخت عوارض و ارائه ایده، نظر و پیشنهاد در راستای بهره‌مندی از نظرات شهروندان برای رفع نیازها، تنوع‌بخشی به راهکارهای پیش رو برای مدیریت امور و در نهایت جلب مشارکت آن‌ها در انتخابات انجام می‌شود؛ درواقع مدیران شهری در سه عرصه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیازمند جلب مشارکت مردمی هستند.
  چگونه مردم می‌توانند در این بخش‌ها مشارکت داشته باشند؟ پیش‌شرط‌های مشارکت چیست؟
همه بر این امر واقف هستند که مشارکت امری پسندیده و لازم در مدیریت شهری است اما در این بین آگاهی از پیش‌شرط‌ها تحقق این امر را میسر می‌سازد.
در صورت عدم وجود این پیش‌شرط‌ها این امکان خوب از مدیریت شهری که کمک شایانی در عرصه بهبود خدمات‌رسانی به مدیریت شهری است سلب می‌شود، نکته حائز اهمیت اینکه هر چه میزان مشارکت بالاتر باشد میزان مشروعیت در تصمیم‌گیری‌ها و انجام طرح‌ها و نظارت بر برنامه‌ها برای مدیران شهری بیشتر می‌شود.
نخستین پیش‌شرط اعتماد است حال آنکه جلب این اعتماد منوط به میزان اطلاعاتی است که به مردم در خصوص فعالیت‌های مدیریت شهری داده می‌شود؛ بنابریان این موضوع خود دارای یک بعد ذهنی است.
دومین پیش‌شرط این است که تا چه حد ساختارهای مدیریتی در شهر اجازه می‌دهد که مردم در فضای مدیریتی و تصمیم‌سازی‌ها سهیم باشند؟
درواقع باید دید درب مدیریت شهری بر روی مردم باز است یا بسته یعنی وقتی بین مردم و مدیران شهر دیواری حائل وجود دارد که باید برای گذر از آن‌ از هفت‌خان رستم گذشت تا یک مقام مسئول را دید و یا وقتی مدیریت شهری جلسه هفتگی مستمر با شهروندان ندارد و یا مدیریت شهری از ظرفیت رسانه‌هایی که در آن‌ها امکان گفت‌وگوی متقابل بین مدیران و مردم وجود دارد بی‌بهره‌اند نمی‌توان انتظار داشت که مردم در فضای بهبود مدیریت شهری مشارکت داشته باشند.
سومین پیش‌شرط نیز این است که به برنامه زندگی مردم نیز توجه کرد؛ یعنی مدیریت شهری باید بداند در چه ساعتی از روز به سراغ مردم و شهروندان مؤثر در یک مسئله مرتبط با بهبود مدیریت شهری برود؟ باید بداند به سراغ کدام گروه و قشر برود. کدام گروه تاکنون کمترین مشارکت را در مباحث شهری داشته‌اند؟ مشارکت آن‌ها در یک موضوع خاص بسیار مهم است و در این باره چاره‌جویی کند.
متأسفانه معمولاً در برنامه‌های مشارکتی جایی برای زنان و گروه‌های اقلیت، سالمندان و معلولان جایی در نظر گرفته نشده و صدای آن‌ها شنیده نمی‌شود.
   در نظر بگیرید نهایت کاری که در خصوص جلب مشارکت و اقناع افکار عمومی در شهر همدان از سوی شهرداری در راستای جلب مشارکت مردم انجام شده این است که تعدادی بنر با این مضمون که «منتظر شهر جهانی هگمتانه هستیم» نصب کرده‌اند، در سطحی‌ترین نگاه هم این انتقاد وارد است که حتی در مفهوم‌آفرینی نیز در حوزه جلب مشارکت مردم دقت لازم نشده زیرا به جای این جمله نامفهوم که شهروندان در آن جایی ندارند می‌توانست اینگونه بنویسد که «باهم هگمتانه را جهانی کنیم»، نظر شما در این ارتباط چیست؟
داشتن نگاه فرهنگی و ذهنی خلاق در عرصه فرهنگ‌سازی برای جلب مشارکت، بسیار مهم است زیرا نباید شهروندان را در ابعاد مختلف ارائه خدمات به آن‌ها، بی‌اراده در نظر گرفت و یا اینکه اینگونه تلقی کنیم که هر آنچه ما می‌گوییم آن‌ها باور خواهند کرد؛ بنابراین اگر قرار است اتفاقی در شهر بیفتد مدیریت شهری باید در خصوص منافع و مضرات آن با شهروندان به گفت‌وگو و تبادل نظر بپردازد.
حتی باید شهروندان بدانند که در پی اجرای فلان پروژه کدام گروه‌ها منتفع و کدام قشر ممکن است دچار ضرر شده و مدیریت شهری از کدام ساز و کارها قرار است استفاده کرده تا این ضرر را جبران کند؟
در واقع شهروندان باید خود را درگیر در فعالیت‌ها بدانند تا احساس تعلق در آن‌ها شکل بگیرد. اگر این درگیری ایجاد نشود یقیناً مردم نمی‌توانند بین این اتفاق با زندگی‌شان ارتباط برقرار کرده و برای آن سهمی قائل شوند پس نمی‌توان انتظار مشارکت از آن‌ها داشت زیرا در شرایط فعلی دشواری و گرفتاری روز‌مره مردم بسیار است پس نصب یک بنر در شهر به معنای درگیر کردن آن در موضوع نیست و مانند هزاران خبری که در روز می‌شنوند از کنارش به‌راحتی گذر خواهند کرد.
در این بین مخاطب‌شناسی و توجه به ویژگی‌های مخاطب یک اصل انکارناپذیر در جلب مشارکت مردمی است.
  چاره کار در شرایط فعلی چیست؟
در حال حاضر شهرداری باید در محلات مختلف شهر همدان جلسه گذاشته و با مردم همکلام شود و به بیان مسئله و اهمیت آن و تأثیری که در زندگی مردم خواهد داشت بپردازد.
علاوه بر این با نخبگلان شهر و رسانه‌‌ها به گفت‌وگو نشسته و از دیدگاه‌های آن‌ها استفاده کند البته همه این مسائل نیازمند داشتن مطالعه و نگاه مردم مخاطب‌شناسانه است.
مع‌الوصف با توجه به آنچه گفته شد گویا تعامل با مردم اصلی‌ترین نیاز برای جلب مشارکت آن‌ها است حال آنکه طی سال‌های اخیر موضوع شورای محلات در 70 محله همدان با انتخاب افراد از سوی شورای اسلامی دنبال شد حال آنکه هدف و مأموریت‌ نهاد مدیریت ‌محله و سراهای محله، ایجاد ارتباط و همکاری بین سلسله‌مراتب مدیریت‌شهری و هسته‌های اصلی مردمی در محلات است که در نتیجه این تعامل مثبت متولیان اداره شهر (در شورای‌شهر و شهرداری)، می‌توانند ارتباط نزدیک‌تری با شهروندان هر ناحیه و منطقه برقرار کنند و مطالبات مردم سهل‌الوصول‌تر شود.
از سوی ‌دیگر مدیران اداره شهر با بهره‌گیری از این ارتباط دوطرفه باید راهبردها، جهت‌گیری‌ها، اهداف و برنامه‌های شهرداری همدان را از طریق هسته‌های محلی به شهروندان همدان منتقل کنند. با توجه به نقش و جایگاه ارتباطی مدیریت‌های محله‌ای، هرچقدر ترکیب آن مردمی‌ و غیردولتی‌تر و اعضای این نهاد از عناصر فرهنگی، هنری، اجتماعی و اجرایی باشد، پیام‌های مبادله‌شده بین مدیریت‌شهری و شهروندان بدون ابهام و پارازیت صورت می‌گیرد و هماهنگی و همسویی کارآمدتری شکل می‌گیرد، بنابراین جهانی شدن هگمتانه فرصتی مغتنم برای بهره‌مندی واقعی از شورای اجتماعی محلات در راستای جلب مشارکت مردمی است که متأسفانه چنین رویکردی را در شهر شاهد نیستیم و تمام هم و غم شهرداری و مدیریت گفتاردرمانی است نه جلب مشارکت مردمی.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/71287