کد خبر : 71920 تاریخ : 1402/5/7 گروه خبری : جامعه |
|
شهر دوستدار سالمند نیازمند نظام برنامهریزی |
|
جمعیت ایران در حال حاضر در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا بسیار جوان است اما بررسی روند تغییرات سنی ایران نشان میدهد، ساختار سنی جمعیت ایران در افق بلندمدت وضعیت متفاوتی از روند جهانی نخواهد داشت و ایران نیز در آینده با سالمندی بهعنوان یک پدیده رو به افزایش مواجه خواهد شد. هرچند سرعت این روند به نسبت روند جهانی کمتر است، اما با توجه به کاهش نرخ موالید و بالا رفتن امید به زندگی، سهم سالمندی در ساختار جمعیت ایران نیز در نهایت افزایش خواهد یافت. بر اساس سناریوهای مختلف پیشبینی میشود سهم جمعیت 65 سال به بالا از کل جمعیت، از حدود 6 درصد در سال 1395 تا حدود 15 الی 20 درصد در سال 1430 افزایش یابد و به عبارت دیگر تقریباً سه برابر شود؛ بر این اساس نیاز است تا برای این امر زیرساختها و تمهیدات لازم فراهم شود. مثلاً فضاهای باز و بناهای عمومی تأثیر عمدهای بر تحرک، استقلال و کیفیت زندگی سالمندان دارد که در این بین ویژگیهای فیزیکی شهری از نظر سالمندان بسیار مورد توجه قلمداد شده و تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی، دسترسی و ایمنی آنها دارد، این جنبه از شهرِ دوستدارِ سالمند به اجزای شهر نظیر کیفیت فضای سبز، وضعیت خیابانها و پیادهروها، مانند دسترسی به صندلی و نیمکت برای استراحت و انتظار، نوع دسترسی به خدمات، ترافیک و امنیت اشاره دارد؛ بنابراین نامناسب بودن اماکن عمومی، فضاهای باز و مشاع برای استفاده سالمندان، آنها را به حضور دیگران وابسته میکند و رفتهرفته انگیزه آنان را برای بیرون رفتن از خانه و حضور در اجتماع از بین میبرد. دسترسی مناسب به حمل و نقل عمومیِ مقرون بهصرفه یکی از عوامل بسیار مؤثر در پیری است حال آنکه حمل و نقل عمومی از آن حیث اهمیت دارد که دسترسی افراد را به مجموعه خدمات موجود در شهر و امکان مشارکت اجتماعی و مدنی را برای سالمندان فراهم میکند. کیفیت حمل و نقل عمومی بر اساس دسترسی آسان و منظم، امنیت، اطلاعرسانی قابل اعتماد در مورد جدول زمانی سفرها، دسترسی به تسهیلات زیرساختی ویژه افراد کمتوان مانند رمپ و آسانسور در ایستگاهها ارزیابی میشود. از طرفی مشارکت در اجتماع و دریافت حمایت اجتماعی تأثیر عمیقی بر سلامت و کیفیت زندگی افراد دارد. از این رو شرکت افراد در فعالیتهای تفریحی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه این امکان را فراهم میکند که سالمندان روابط حمایتی و مراقبتی مورد نیاز خود را ایجاد و حفظ کنند. این فعالیتها علاوه بر تأثیر بر کیفیت زندگی سالمندان، یکپارچگی اجتماعی را نیز به طور کلی تقویت میکند. با مشارکت اجتماعی سالمندان از طریق برگزاری رویدادهای ویژه آنها یا رویدادهایی که پذیرای مشارکت افراد سالمند در کنار دیگر گروههای سنی باشد، تقویت میشود حال آنکه رویدادهای ویژه سالمندان علاوه بر برنامهریزی دقیق برای تمامی جزئیات رویداد ازجمله رفت و آمد و جابهجایی شرکتکنندگان، نیازمند ابتکار در اطلاعرسانی است تا از پوشش مناسبی برخوردار باشد. در واقع در شهر دوستدار سالمند امکانات رفاهی برای زندگی باکیفیت در دوران بازنشستگی فراهم است و افراد در صورتی که مایل باشند در قالب فعالیتهای مختلف به مشارکت اجتماعی میپردازند، حال آنکه این امر در شهری همچون همدان که متأسفانه در حوزه جمعیت با کاهش چشمگیر موالید و افزایش روزافزون شمار سالمندان مواجه است، یک ضرورت انکارناپذیر بهشمار میرود. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در این باره با عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: ناصر براتی با بیان اینکه در خصوص شهر دوستدار سالمند بحث سر عدم اطلاع از استانداردهای شهرهای اینچنینی نیست بلکه در لایههای پایین ساختار شهری ما با یک نظام مدیریت و برنامهریزی مواجهیم، گفت: به علت پیچیدگی بسیار زیاد شرایط شهری و تغییر ماهیت آن دیگر روشهای سنتی پاسخگوی نیاز شهر نیست. وی با تأکید بر اینکه در سطح بینالملل شهرها برای 50 سال آینده خود برنامه دارند، افزود: یعنی در این شهرها روند تغییرات جمعیت شهرها مشخص بوده و میدانند در چند دهه بعد ساختار جمعیت شهر چگونه است و بهلحاظ زیرساختی باید به کدام سمتوسو حرکت کنند تا با شرایط محیطی، انسانی و کالبدی آن مقطع همخوانی پیدا کنند اما متأسفانه مدیریت و برنامهریزی شهری در ایران فاقد چنین ویژگی است. وی تأکید کرد: درواقع برنامهریزی شهری در ایران یک چارچوب انتزاعی و مستقل است به طوری که یک عدهای در شهر پشت درهای بسته مینشینند و بر اساس اولویتها و اهدافی که خودشان تعریف کردهاند شهر را مدیریت و در عین حال هدایت میکنند. دانشیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه این شهر نهتنها برای سالمندان بلکه برای سایر اقشار همچون معلولان، زنان، کودکان استانداردهای لازم را نخواهد داشت، افزود: علاوه بر این شهر به لحاظ استانداردهای زیستمحیطی نیز همخوانی ندارد. براتی با تأکید بر اینکه مدیریت و برنامهریزی شهری در ایران مستقل و مجزا از شهر بوده و بهنوعی خود را از شهر منفک کرده، تشریح کرد: درواقع عدهای برای شهر از بالا تصمیم میگیرند و تنها در مقاطعی که شهر دچار مشکل شود ممکن است برخی بهعنوان مدعی نسبت به امور وارد عمل شده و انتقاد داشته باشند مثل قضیه ریختن ساختمان متروپل اما در کل از قبل برنامهای برای مدیریت و برنامهریزی درست در شهر وجود ندارد. وی با بیان اینکه شاید شما فکر کنید من بخواهم برای رسیدن به این برنامهریزی درست، ایران را با سایر کشورهای توسعهیافته مقایسه کنم، اینگونه نیست، زیرا ایران خیلی پیشتر از این کشورها در شهرهای با تمدن خود، دارای چنین برنامهریزی درست بوده، اذعان کرد: در این شهرهای سنتی ایران قدیم مردم در تصمیمسازیهای شرکت داشته و در قالب محله، نیازها احصاء و تأمین میشد. این شهرساز با ابراز اینکه اکنون راهکار پیش رو بازگشت به آن نوع از مدیریت است، اظهار کرد: مردم باید بهصورت واقعی شورای محلات را انتخاب کرده و افراد کارآمد در این شوراها نسبت به استقرار شورای ناحیه، منطقه و در نهایت پارلمان شهری اقدام کنند، گفت: مسئله این است که در حال حاضر برای شورای شهر شهروندان به یکباره دست به انتخاب زده و بدون شناخت، نسبت به انتخاب افراد اقدام میکنند حال آنکه از تخصص و تجربه مرتبط با فضای شهر اطلاع کافی ندارند؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت که فرد کارآمدی برای آنها در سطح کلان تصمیمسازی کند. براتی با بیان اینکه در سطح برنامهریزی نیز دیگر طرحهای جامع و تفضیلی جوابگوی نیاز شهر در بخشهای مختلف نیستند و حتی از ابتدا نیز چنین ادعایی نداشتند، افزود: مسئله این است که باید در برنامهریزی شهر از تمرکز و تصمیمسازیهای یکسان در سطح کشور حذر کرد و بهصورت بومی تصمیم گرفت. وی با تأکید بر اینکه حتی شهردار باید بهصورت مجزا و مستقل از شورای شهر، توسط مردم انتخاب شود، گفت: بازگشت به محلهمحوری با درنظر گرفتن نیاز روز جامعه شهری پاسخگوی همه اقشار است. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد رشد جمعیت نامتناسب با توسعه شهری در شهرها باعث شده که مدیران شهری بیشتر به جنبههای شعارگونه در فعالیت شهرسازی و ساختار شهرها توجه کرده و تا حدودی از تأثیرات روانی و ذهنی کالبد شهر بر شهروندان غفلت ورزیده اند حال آنکه شهرسازی درست هدفش سازماندهی کالبدی عرصه عمومی شهر به نحوی است که موجبات ارتقای کیفیات عملکردی، زیستمحیطی و تجربه زیباشناختی مکانهای شهری و از آن طریق موجبات ارتقای کیفیتهای زندگی همه اقشار متناسب با نیازها را فراهم کند اما متأسفانه این رویکرد در مدیریت و برنامهریزی شهری همدان به نازلترین شکل دنبال میشود. مثلاً در حال حاضر تنها فضای موجود برای فراغت، تفریح و یا گذران اوقات افراد سالمند که با هم سن و سالهای خود دور هم جمع شده و به بازی فکری مشغول شوند معابر سیمانی اطراف فضاهای سبز در پارک است که بهوفور میتوان نمونه زنده آن را در میدان امام و فضای سبز پیشین آن و حالا در میدان شیرسنگی مشاهده کرد.
|
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/71920 |