کد خبر : 73310 تاریخ : 1402/6/13 گروه خبری : متنزندگی |
|
ثواب عظیم خدمت به زائران اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) |
|
اهمیت زیارت اربعین هر ساله همزمان با بیستم ماه صفر، در اربعین سید و سالار شهیدان خیل عاشقان حسینی خود را از هر سو به سمت دیار عاشقان، کربلای معلای کشانده و با امام خویش تجدید بیعت میکنند و آمادگی خویش را برای مبارزه در راه خدا اعلام میدارند. «حضور این جمعیت عظیم از نقاط مختلف دنیا با وجود تهدیدهای تروریستی، پدیدهای عظیم و نشاندهندهی اوج گرفتن تفکر مبارزه در راه خدا و آمادگی عمومی و همگانی در این راه است.»(1) در اسلام وقتی مسئلهای به عنوان علامت و شعار و پرچم دین قلمداد میشود، اهمیتش صد چندان میشود. امروزه اربعین نمادی است برای تبلیغ سیدالشهدا (علیهالسّلام) و تبلیغ دین و فداکاری و از خودگذشتگی و «اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذاری گردید.»(2) «شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعهاى بود که در یک جا و در یک مکان زندگى نمیکرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرق و در این اجزای متشتت در جریان است؛ مثل دانههاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همهى اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشتهى اطاعت و فرمانبَرى از مرکزیّت تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى امام؛ همهى این رشتهها به آنجا متّصل میشد؛ قلبى بود که به همهى اعضا فرمان میداد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمانبَرى آنها بهحساب، فریاد زدنشان از روى دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب. فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را میدیدند، امّا یک کنگرهى جهانى لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه (علیهمالسّلام). این کنگرهى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین کربلا است... سرزمینى که خود آن سرزمین خاطرهانگیز است؛ سرزمین خاطرهها است؛ خاطرههاى باشکوه، خاطرههاى عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا.»(3) نماد شیعه شیخ طوسی در کتاب شریف مصباح المتهجد نقل میکند که از امام عسکرى (علیهالسّلام) روایت شده است که فرمودند: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز، به دست کردن انگشترى دردست راست، برآمدن پیشانى از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمنالرحیم در نماز و خواندن زیارت اربعین. شیخ سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه السلام آورده است: السلام على ولى الله و حبیبه، السلام على خلیل الله و نجیبه، السلام على صفى الله و ابن صفیه... این مطلبى است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرنپنجم درباره اربعین آورده است. طبعاً بر اساس اعتبارى که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین میخواندهاند و اگر میتوانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسین (علیه السلام) گرد آمده و آن امام را زیارت میکردند. توصیه به پیادهروی برای زیارت امام حسین (علیهالسلام) و تعدد روایات در این زمینه آنقدر فراوان بوده که آیتالله اصطهباناتی کتابی در این خصوص به اسم «نورالعین فی المَشی الی زیاره الحسین علیه السلام» یعنی نور دیدگان برای پیادهروی بسوی زیارت سیدالشهدا دارند و به ذکر پاداش این حرکت در روایات میپردازند. در این میان همواره افرادی بوده و هستند که با از خودگذشتگی راه زیارت دیگران را هموار کرده، خود را از لقاء ظاهری به حرم محبوب محروم کرده و خدمت به زائرین و راهیان در این مسیر را انتخاب مینمایند. تفاوتی هم نمیکند، گروهی با انفاق و بذل از اموال - هرچند به حسب ظاهر ناچیز-، طائفهای با بذل از وقت و آبرو، بخشی با خرج کردن از خود در این راه قدم برداشتهاند. و مگر میشود در آستان مقدس اهلبیت (علیهمالسلام) خدمتی کرد و دیده نشد!! یکی از علما نقل میکرد که یک سال تابستان به اتفاق امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه) و چند تن از روحانیان به مشهد مشرف شدیم، در مشهد برنامهمان چنین بود که بعد از ظهرها پس از کمی استراحت، به طور دسته جمعی به حرم میرفتیم و بعد از زیارت و نماز و دعا به خانه برمیگشتیم. ما میدیدیم که امام دعا را خیلی مختصر میخواندند و تنها به منزل برمیگشتند و ایوان منزل را آب و جارو میکردند، فرش پهن میکردند، سماور را روشن میکردند و چایی را آماده میکردند، و وقتی ما از حرم برمیگشتیم برایمان چای میریختند. یک روز من از ایشان سؤال کردم این چه کاری است که شما میکنید؟ حضرت امام فرمودند: من ثواب این کار را کمتر از آن زیارت و دعا نمیدانم.(4) طلب مغفرت امام صادق (علیهالسلام) از حضرت امام صادق (علیهالسلام) منقول است که برای زائران قبر حضرت حسین (علیهالسلام) و کسانی که در این مسیر خود را به زحمت انداخته و احیانا! متحمل هزینه شده، خدمتگذاری زائران کرده و از اموال خویش انفاق کردهاند، طلب استغفار نموده و میفرمایند:...اغفِر لی ولِإِخوانی ولِزُوّارِ قَبرِ أبی عَبدِ اللَّهِ الحُسَینِ علیه السلام، الَّذینَ أنفَقوا أموالَهُم، وأشخَصوا أبدانَهُم رَغبَةً فی بِرِّنا، ورَجاءً لِما عِندَکَ فی صِلَتِنا.(5) خدایا... من و برادران و زائرین قبر پدرم حسین علیه السّلام را بیامرز، آنان که اموالشان را انفاق کرده و بدنهایشان را به سختی انداخته، به خاطر اشتیاق در نیکى به ما و امید به پاداشهایى که در دوستى و پیوند با ما نزد توست. در نگاه کلی خدمتگزاری به بندگان خدا زیربنای ادیان الهی، بهویژه دین مبین اسلام است. اصولاً بدون همیاری و همکاری، بسیاری از اهداف اجتماعی ادیان الهی به سرانجام نخواهد رسید. از اینرو ادیان تلاش نموده که روحیه خدمت به خلق در جامعه رواج یابد و در ازای آن نوید پاداشهای عظیمی داده شده است. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ نیکى وجود ندارد: ایمان به خدا و سودبخش بودن براى بندگان خدا و دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ بدى وجود ندارد: شرک به خدا و زیان رساندن به بندگان خدا. (6) همچنین ائمه معصومین علیهم السلام خدمت به خلق را همسان با مجاهد فی سبیل الله دانسته: انَّ المُسلمَ اِذا جاءَ اَخُوهُ المُسلمُ فَقامَ مَعَهُ فی حاجَةٍ کانَ کَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ عزَّوَجَلَّ؛ مسلمانی که به دیدار برادر مسلمانش رود و برای برآوردن حاجتش برخیزد و در پی برآوردن حاجت وی تلاش کند، همچون مجاهد در راه خداوند است.(7) نه تنها ائمه هدی که علمای بزرگ و رهبران دینی هم لساناً و عملا خود پیشگام این مساله بوده چنانچه حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در وصیت نامه اخلاقی و عرفانی مهمی که به فرزند بزرگوارشان مرحوم حاج سید احمد آقا نوشتهاند، در این باره میفرمایند: «پسرم! ما که عاجز از شکر او و نعمتهای بیمنتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان، خدمت به حق است؛ چه که همه از اویند.» همچنین رهبر معظم انقلاب خدمتگزاری به خلائق را مایه مباهات خویش دانسته و میفرمایند «حقیقتاً خدمتگار مردم بودن، افتخار است؛...بزرگان اهل معرفت ما به شاگردان خود، به دستپروردگان خود همیشه سفارش مىکردند که در کنار ذکر و عبادت و خشوع و توسل و تذکر، به مردم خدمت کنند؛ گاهى این را ترجیح مىدادند بر عبادات فردى؛ این مقرِب الىالله است.»(8) خدمت به زوار اربعین، نشانی از تقوای قلوب یکی از بهترین عرصههای خدمتگزاری به بندگان خدا، و بلکه خدمت برتر و بالاتر، خدمت به مهمانان پروردگار و زائران اماکن شریفی است که خداوند جایگاه آنها را رفیع گردانیده است(9) و به عنوان نماد و شعائرالله(10) مطرح گردیدهاند. چرا که طبق نصوص قرآن، تعظیم و حرکت در جهت بزرگداشت شعائر الهى امرى مهم و مطلوب تلقی گردیده که از دلهاى با تقوا برخواهد آمد.(11) با کمی تأمل درمییابیم که وقتی خدمت به بندگان خدا آنچنان که گفته شد اهمیت داشته و در پیشگاه الهی عظیم بحساب میآید، خدمت به بندگانی که در مسیر احیای شعائر الهی قدم میگذارند به طریق اولی ارزش بیشتری داشته و نزد رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) اجر آن بیشتر خواهد بود و در زمانه ما بیتردید خادمان و خدمتگزاران به زائران اربعین امام حسین (علیهالسّلام) در شمار این تکریمکنندگان قرار خواهند گرفت و این نشانهای است از تقوای قلوب. برطرف شدن گرفتاریها خدمتگزاران مسافران و زائران امام حسین (علیهالسّلام) علاوه بر آنکه در شمار تکریمکنندگان شعائر الهی بوده، از آن جهت که به مسافران در راه خدا نیز یاری میرسانند مشمول وعدهی رسول ختمی (صلّیاللهعلیهوآله) نیز قرار خواهند گرفت که فرمود: مَنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مُسَافِراً فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ ثَلاثاً وَ سَبْعِینَ کُرْبَةً؛ هرکس به مؤمن مسافری کمک کند، خداوند ٧٣ گرفتاری او را برطرف میسازد. خدمت به مسافران تا جایی اهمیت دارد که در سیره خود اهل بیت (علیهمالسلام) نیز این جریان به چشم میخورد. در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) داریم که حضرت امام سجاد (علیهالسّلام) با کاروانی به سفر حج میرفت که او را نشناسند و با آنان شرط میکرد که به عنوان خادم آنان با آنها همراه گردد و کارهایی که میتواند، برای آنان انجام دهد. یک بار با عدهای سفر رفت. یک نفر از آنان حضرت را شناخت و فوری نزد کاروانیان رفت و گفت: «آیا این مرد را میشناسید؟» گفتند: «نه». گفت: «این شخص علیبن الحسین علیهماالسلام است». با شتاب نزد امام (علیهالسّلام) رفتند و دست و پایش را بوسیدند و گفتند: ای فرزند پیامبر میخواهی که ما به آتش جهنم گرفتار شویم؟ اگر در گفتار و رفتار ما نسبت به شما بیادبی سر میزد تا آخر عمر بیچاره میشدیم؛ چه باعث شد که شما خود را معرفی نکنید؟ حضرت در پاسخ فرمود: إِنِّی کُنْتُ سَافَرْتُ مَرَّةً مَعَ قَوْمٍ یَعْرِفُونَنِی فَأَعْطَوْنی بِرَسُولِ اللهِ مَا لا أَسْتَحِقُّ فَأَخَافُ أَنْ تُعْطُونی مِثْلَ ذَلِکَ. یکبار در سفری با مردمی که مرا میشناختند به مسافرت رفتم. ولی آنان بهخاطر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) چنان با من رفتار کردند که خود را مستحق آن نمیدیدم. ترسیدم شما هم آنگونه با من رفتار کنید. لذا از آن پس دوست دارم ناشناس به مسافرت بروم. شهادت در رکاب سیدالشهدا سخن از کرامت اهلبیت گفتن زیره به کرمان بردن است و قطره از اقیانوسی نوشیدن، امامان شیعه آنقدر کریمانه برخورد کردهاند که دادن جرعه آبی هم در وسعت نگاه آنان گم نخواهد شد و پاداشی عظیم بسان شهادت در رکاب سیدالشهدا (علیهالسّلام) را برای آن سامان دادهاند. مدائنی نقل میکند که امام معصوم فرمود: مَنْ سَقَى یَوْمَ عَاشُورَاءَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام کَانَ کَمَنْ سَقَى عَسْکَرَ الْحُسَیْنِ ع وَ شَهِدَ مَعَهُ.(12) کسى که روز عاشوراء نزد قبر مطهّر امام حسین علیه السّلام کسى را آب دهد مانند کسى است که لشکریان امام حسین علیهالسّلام را آب داده و در رکاب حضرت شهید شده باشد. بهرهمندی از خدمتگزاران بهشتی در این دیار فانی به هر مقدار که به جمعیتی از مسلمانان خدمت کنیم، در قیامت که همه محتاج محشور میگردیم خادمانی ابدی هستند که جزای این خدمت دنیوی بحساب میآیند و چه معاملهای برتر از این!! سَمِعْتُ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَیُّمَا مُسْلِمٍ خَدَمَ قَوْماً مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ إِلاَّ أَعْطَاهُ اَللَّهُ مِثْلَ عَدَدِهِمْ خُدَّاماً فِی اَلْجَنَّةِ(13) شنیدم امیر المؤمنین(علیه السّلام) که مىفرمود: رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) فرموده است: هر مسلمانى که از جماعتى از مسلمین خدمتگزارى کند، خداوند به تعداد آنها در بهشت به او خدمتگزار دهد. ورود به بهشت میزان این خدمتگزاری هم با مقیاسهای بشری و دنیایی سنجیده نخواهد شد تا این مقدار که خدمت به بندگان خدا و بالاخص زائرین در لسان روایات آنچنان اهمیت دارد که حتی برداشتن شاخهی خاری از میانه راه آنها مخفی نمانده و جزای آن ورود به بهشت است. قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: دَخَلَ عَبْدٌ اَلْجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کَانَ عَلَى طَرِیقِ اَلْمُسْلِمِینَ فَأَمَاطَهُ عَنْهُ؛(14) بندهاى بهشتى گردید بخاطر برداشتن شاخۀ خارى از سر راه مسلمانان. هر درهم، هزار درهم در روایتی ثواب انفاق هر درهم در راه زیارت قبر حسینبنعلی (علیهالسّلام) برابر با هزار درهم قلمداد شده است. هشام بن سالم نقل میکند که مردى محضر مبارک امام صادق علیه السّلام مشرف شد و به آن جناب عرض کرد: اى پسر رسول خدا! آیا پدر بزرگوار شما زیارت میشود؟ حضرت فرمودند: بله و علاوه بر آن نزد آن جناب نماز نیز خوانده شود ولى باید توجه داشت که نماز را پشت قبر بخوانند و بر آن مقدّم نشوند.... عرض کرد: کسى که در راه سفر متحمّل هزینه شده و در نزد قبر مطهّر انفاق نموده و از اموالش خرج کند چه اجر و ثوابى دارد؟ حضرت فرمودند: در مقابل هر درهمى که انفاق و خرج کرده هزار درهم برایش منظور مىشود. (15) هر درهم، ده هزار درهم پسر سنان-یکی از راویان حدیث شیعه- خدمت امام صادق (علیهالسّلام) شرفیاب شده سؤال میکند: جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ أَبَاکَ کَانَ یَقُولُ فِی اَلْحَجِّ یُحْسَبُ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ فَمَا لِمَنْ یُنْفِقُ فِی اَلْمَسِیرِ إِلَى أَبِیکَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ. فدایت شوم پدر بزرگوارتان راجع به حجّ مىفرمودند: در مقابل هر درهمى که شخص انفاق مىکند هزار درهم منظور مىشود. اکنون بفرمائید: چه اجر و ثوابى است براى کسى که در سفر زیارت پدرتان حضرت امام حسین علیه السّلام انفاق نماید؟ حضرتشان در پاسخ میفرمایند: یَا اِبْنَ سِنَانٍ یُحْسَبُ لَهُ بِالدِّرْهَمِ أَلْفٌ وَ أَلْفٌ حَتَّى عَدَّ عَشَرَةً وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ اَلدَّرَجَاتِ مِثْلُهَا وَ رِضَا اَللَّهِ خَیْرٌ لَهُ وَ دُعَاءُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ دُعَاءُ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْأَئِمَّةِ خَیْرٌ لَهُ. اى پسر سنان در مقابل هر درهمى که شخص انفاق کند هزار و هزار... و همین طور شمردند تا به ده هزار رسید، منظور مىگردد و به همین مقدار درجهاش را بالا مىبرند و رضایت و خشنودى حق تعالى از وى و دعاء حضرت محمّد (صلّیاللهعلیهوآله) و امیرالمؤمنین و حضرات ائمه (علیهمالسّلام) براى او بهتر از آن مىباشد.(16) به راستی کدام معامله دنیوی است که ده هزار برابر سود داشته باشد و ده هزار مرتبه درجه اخروی انسان را بالا برد و رضایت و خرسندی پروردگار عالمیان و دعای مستجاب پیامبر خوبیها، مولی الموحدین و اهلبیت (علیهمالسلام) را در پیش داشته باشد؟! و در آخر: گر بود عمر به میخانه روم بار دگر به جز از خدمت رندان نکنم کار دگر(17) پانوشت: 1) دیدار جمعی از مسئولان و فعالان فرهنگی استانهای آذربایجانشرقی و قم با رهبر انقلاب 1396/08/22 2) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 1368/06/29 3) گزیدهای از بیانات در مسجد امام حسن مجتبی (علیهالسلام) 1352/12/24 4) حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی؛ در رثای نور؛ (24 تیر 1368)، ص 13 5) الکافی، ج 4 ص 582، ح 11 6) خَصلَتان لَیسَ فَوْقَهُما مِنَ البِرِّ شَیءٌ الایمانُ بِاللهِ والنَّفعُ لِعبادِ الله و خَصلَتان لَیسَ فَوقَهُما مِنَ الشَّرِّ شیءٌ الشِّرکُ باللهِ والضَّرُّ لِعبادِ الله. (تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام، ج 1، ص 35) 7) المؤمن، ج 1، ص 56 8) بیانات در اجتماع نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالى 25/ 07/ 1391 9) فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (سوره مبارکه نور، آیه 36) 10) شعائرالله به معنای نشانهها و علامتهای خداوند است و در آیات متعددی از قرآن بیان گردیده است. همه احکام و دستورهاى خداى متعال؛ عبادتهایى که آشکارا و به صورت جمعى برگزار مىشود، مانند حج؛ نمازهای جماعت، زیارت اربعین و... میتواند در شمار شعائر الله به حساب آید. 11) سوره مبارکه حج، آیه 32 12) کامل الزیارات، ج1، ص192 13) الکافی، ج 2، ص 207 14) الخصال، ج 1، ص 32 15) کامل الزیارات، جلد 1، صفحه 128؛ «عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ رَجُلاً أَتَاهُ فَقَالَ لَهُ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ هَلْ یُزَارُ وَالِدُکَ قَالَ فَقَالَ نَعَمْ وَ یُصَلَّى عِنْدَهُ وَ یُصَلَّى خَلْفَهُ وَ لاَ یُتَقَدَّمُ عَلَیْهِ قَالَ فَمَا لِمَنْ أَتَاهُ قَالَ اَلْجَنَّةُ إِنْ کَانَ یَأْتَمُّ بِهِ قَالَ فَمَا لِمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ قَالَ اَلْحَسْرَةُ یَوْمَ اَلْحَسْرَةِ قَالَ فَمَا لِمَنْ أَقَامَ عِنْدَهُ قَالَ کُلُّ یَوْمٍ بِأَلْفِ شَهْرٍ قَالَ فَمَا لِلْمُنْفِقِ فِی خُرُوجِهِ إِلَیْهِ وَ اَلْمُنْفِقِ عِنْدَهُ قَالَ اَلدِّرْهَمُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ وَ ذَکَرَ اَلْحَدِیثَ بِطُولِهِ» 16) کامل الزیارات، ج 1، ص 128 17) غزلیات حافظ |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/73310 |