کد خبر : 74017 تاریخ : 1402/7/6 گروه خبری : جامعه |
|
عضو هیئتعلمی دانشگاه ملی ملایر در گفتوگوی اختصاصی با سپهرغرب: راهکار ترویج فرهنگ ایثار و شهادت توجه به رویکرد بینشی بهجای دانشی است |
«مردمیسازی» یعنی یادواره شهدای مساجد با حضور مردم محله و حضور نزدیکان شهید |
«ایثار و شهادت» ازجمله مفاهیمی است که در تمام جوامع بشری برای کسانی که در راه ارزشها فداکاری کرده و جان خود را تقدیم آرمانشهایشان از ایمان تا وطن کردهاند، اطلاق میشود. این دو مفهوم برای ما ایرانیها مفهوم مقدستری هم دارد، چراکه حفظ وطن خود را در کوران سختترین حوادث پس از پیروزی انقلاب مدیون و مرهون کسانی میدانیم که تا پای جان ایستادگی کردند. سالها از آن روزگار میگذرد و ما هرساله از 31 شهریورماه که مقارن با حمله نظامی به خاک کشورمان است تا یک هفته را به گرامیداشت هفته دفاع مقدس اختصاص میدهیم تا در این یک هفته بررسی کنیم برای تعمیم و تعمیق فرهنگ ایثار و شهادت فرزندان این آبوخاک، برای کسانی که آن روزگاران را ندیده و نشنیدهاند، چه کرده و چه باید کنیم؟ البته پیش از پرداختن به موضوع مطرحشده، شاید بد نباشد این سؤال را همین ابتدا پاسخ دهیم که چرا «آغاز» جنگ را گرامی میداریم؟ درواقع چرا بزرگداشت هرساله ما در رابطه با جنگ، مقارن با تصرف سرزمینمان، به شهادت رسیدن جوانانمان و ویرانی خانه پدران ما است؟ آیا نمیشد موعد دیگری همچون آزادسازی خرمشهر را برای بزرگداشت هشت سال جنگ تحمیلی انتخاب کنیم؟
پاسخ این است که با درک این مهم که جنگ ما اساساً جنگی دفاعی بوده و دفاع فضیلتی اخلاقی و جمعی بود که جامعه ایرانی به آن دست یافت؛ در تکریم و بزرگداشت کلیت ماجرای جنگ هشتساله، باید بر ماهیت دفاعی آن تمرکز شود. درواقع اگر جنگ را در هفته آغازین آن به یاد میآوریم، میخواهیم با صدای رسا فریاد بزنیم ما «دفاع» کردیم و مناسبترین شیوه به یاد آوردن آن، روزهای آغاز جنگ است: عراق تجاوز کرد و ایران دفاع.
با ذکر این مقدمه آنچه در ادامه خواهید خواند، گفتوگوی خواندنی خبرنگار گروه خبری سپهرغرب با دکتر علی رسولی، عضو هیئتعلمی دانشگاه ملی ملایر و از فعالان فرهنگی استان همدان درخصوص الزامات ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و آسیبشناسی این بخش است:
عضو هیئتعلمی دانشگاه ملی ملایر در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه ما سن خوبی را برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت مثل سایر مفاهیم پایه انتخاب نکردهایم، گفت: این بیان من نافی اقدامات صورتگرفته نیست؛ اقدامات انجامشده بعد از جنگ تاکنون با توجه به امکاناتی که بوده، یک مسیر را طی کرده و در این مسیر تعریفشده مفاهیم پایه را مثل سایر مفاهیم تربیتی لحاظ نکرده و جاهایی هزینه کردیم که نگاه تربیتی شکل گرفته بود.
علی رسولی سپس با اشاره به برگزاری اردوی راهیان نور دانشگاه در راستای تعمیم فرهنگ شهادت، افزود: این اقدام کار بسیار خوبی بود و کماکان ادامه دارد که در یک دوره نگاه تربیتی بر نگاه اردویی آن غلبه داشت که وقتی در ساختار دانشآموزی قرار گرفت، از این جهت بهتر بود که سنین پایه را شامل میشد؛ اما از طرفی وقتی معادل درس و دانش شد، اصل کار ذبح شد.
وی با تأکید بر اینکه در حوزه فرهنگ از این قبیل اقدامات زیاد وجود دارد، تصریح کرد: بیدقتیهایی در برخی کارهای فرهنگی صورت میگیرد که به اصل ماجرا خدشه بسیاری وارد میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به وجود چند آسیب در این بخش، عنوان کرد: نخست موازیکاریهای فراوان درونسازمانی مجموعههای فرهنگی که اجازه مونیتورینگ به نقشه راه مقولات فرهنگی را نمیدهد و مثل سایه روی مقولات فرهنگی افتاده. دلیل آنهم تعدد مجموعههای فرهنگی است؛ بنابراین نه دقیق میدانیم چه کارهایی انجام شده و نه دقیق میتوانیم بازخورد بگیریم و بعد از آن آسیبشناسی کنیم چه کسی کوتاهی کرده یا مسیر را اشتباه رفته است.
مسئله بعدی این است که برای اقدامات انجامشده پیوستنگاری انجام ندادهایم؛ یعنی چرا این اقدام را انجام میدهیم؟ قرار است کدام قسمت فرهنگ ایثار و شهادت تحتالشعاع قرار بگیرد؟ ما فقط اقدام کردهایم؛ یعنی اردو بردهایم، اِلمان زدهایم و غیره، اما نگفتهایم چرا کارهای مذکور را انجام میدهیم.
رسولی سپس با اشاره به سومین نکته در این خصوص، تصریح کرد: چون بازخوردگیری چنین فرآیندهایی سخت بوده و ممکن است نتایج خوبی هم نداشته باشد، از آن ترسیدهایم و هیچوقت دقیق بررسی نکردهایم که اگر نهادی در این حوزه مدعی کار کردن است، چه کار میکند؟!
وی اظهار کرد: اینکه با همه بینظمیهای موجود شمع ماجرا هنوز روشن مانده، معجزه خود شهدا و اخلاص آنها در مسیر طیشده است؛ وگرنه ما با این مدل بینظمی نمیتوانستیم این چراغ را روشن نگه داریم.
این فعال فرهنگی در ادامه تأکید کرد: با این وصف قطعاً اگر آسیبشناسی صورت پذیرد، نتیجه بهتری حاصل میشود که البته من خیلی چشمم آب نمیخورد در حوزه فرهنگی قبول کنیم که متولیان امر مشخص باشند؛ چون در حوزههای علمی و صنعتی هم با این مقوله مواجه نیستیم و خطکش دقیقی بین وزارت علوم و معاونت علمی وجود نداشته، پس قاعدتاً در حوزه فرهنگ، تعریف کردن کار و تعیین مصادیق با شاخصهای گستردهاش، بسیار دشوار است.
رسولی در جمعبندی این بخش از سخنان خود گفت: به اعتقاد بنده کارهای صورتگرفته در دهه70، 80 و 90، با امکانات موجود کارهای بزرگی بوده است؛ علت هم این بوده که آن سالها آموزشوپرورش برنامهریزی خوبی در این حوزهها داشت و معلم پرورشی و معلمهای مدارس به این حوزهها حساسیت بیشتر و بچهها نیز جوشش وافری داشتند.
وی افزود: امروز هر کسی وارد این گود میشود، باید بپذیرد کار سخت است و کار نیکو کردن از پُر کردن نیست! واقعیت این است که مادامی که برای اقدامات انجامشده بازخوردگیری انجام نشود، نمیتوان میزان موفقیت را سنجید؛ رویکرد عمیقی نیز لازم است تا کار واقعاً پیش برود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ملی ملایر با این بیان که در حوزه آسیبشناسی من متوجه شدهام دانشآموز امروز نگاه و حسی که ما به دفاع مقدس داشتیم را ندارد و بیشتر بهعنوان یک مقوله تاریخی به آن نگاه میکند، اذعان کرد: بهواقع نگاه معنوی به آن ندارد، درحالی که نسل ما نگاه معنوی داشت و چون این جوشش بود، هر شبههای که وارد میشد را نمیپذیرفت.
رسولی در ادامه افزود: نگاه نسل فعلی به معنویت بهطور کلی تغییر کرده، البته این به معنای مطلقگرایی نیست؛ بچههایی که در خانوادههای مذهبی و انقلابی رشد کردهاند، این دغدغهها را کموبیش دارند، بچههایی که در خانوادههای خاکستری رشد کردهاند، بینابین بوده و برخی هم در خانوادههایی رشد کردهاند که هر کاری کنید، حرفهای شما را نمیپذیرند.
وی اضافه کرد: اشتباه ما آن است که برای جوان و نوجوان مطالب را کامل باز نمیکنیم. درخصوص دفاع مقدس یک تحلیل تاریخی هم وجود دارد که برای مثال فلان کار ما در آن عملیات اشتباه بود، اما نباید حرفی در مورد آن زد؛ درصورتی که اکنون نوجوان و جوان همهچیز را در شبکههای اجتماعی میبیند و میگوید شما مقصر بودی که عملیات لورفته را ادامه دادی! باید برای این مسئله جواب دقیق و متقن داشته باشیم؛ نمیتوانیم به احساسات متوسل شویم و بگوییم رفیق شهید پیدا کن، این موارد برای یک دسته خاص کاربرد دارد.
این استاد دانشگاه با ذکر یک مثال در ادامه توضیح داد: ما در بازدید از باغموزه دفاع مقدس با یک راوی مواجه شدیم که برای دانشآموزان فنی مهندسی، از اقدامات صورتگرفته در همین حوزه طی جنگ روایت کرد و این برای بچهها جذاب بود.
رسولی تأکید کرد: کارهای خوبی در این حوزه صورت گرفته؛ حتی پویانماییهایی هم ساخته شده، اما باز فراگیری آنچنانی ندارد.
وی گفت: اگر سیکل تربیتی از دوره ابتدایی از ضرورت خدا و معنویت بهجای مطالب دانشی به مطالب بینشی برسد و دانشآموز احساس کند تشنه یک موجودی است به اسم خدا و بعد برود دنبال اینکه آیا لازم است خدا را اثبات کند یا خیر؛ در سیکل دفاع مقدس هم همین است. اما اگر بخواهیم با مطالب دانشی برخورد کنیم، جواب نمیگیریم.
این فعال فرهنگی بیان کرد: تأکید رهبر انقلاب بر مضامین هنر نیز همین است، هماهنگی هنر با فطرت؛ به این معنا که اگر فطرت کسی بجنبد، خیلی گیر استدلال نمیافتد و دنبال مته به خشخاش گذاشتن نیست، بهواقع دو چیز متناسب با هم تکان خورده است.
رسولی در جمعبندی این بخش از سخنانش گفت: مفهوم دفاع مقدس و توجه به فرهنگ شهادت جزء مفاهیم مقدسی است که من اگر بخواهم وارد سنین پایه شده و مطرحش کنم، باید ابتدا ضرورت توجه به آن را ایجاد کنم؛ اتفاقی که در مدارس و دانشگاهها درخصوص هنر رخ داده است.
وی تأکید کرد: یک زمانی فضای دانشآموز ما مذهبیگونه و گیر او صفات خدا و در دانشگاه بحثش هرمونتیک بود؛ الان ما با طیفی مواجه هستیم که میگویند من اصلاً خدا را نمیفهمم! اگر ما فرمان را نچرخانیم به سمت مفاهیمی که با ذات فطرت هماهنگ بوده و ضرورت را اثبات میکند، آن طیف به خواست خودش این مسیر را ادامه میدهد. در دفاع مقدس هم این اتفاق میافتد، اگر معنویت برایش جا افتاد، فضای دفاع مقدس هم برایش جا میافتد، مانند هنر که مشروط به حکمتآمیز باشد و نه سفارشی که هنر سفارشی تأثیر انفسی نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به برگزاری کنگره هشت هزار شهید استان پرداخت و عنوان کرد: اگر این کنگره را نسبت به سالهای قبل بسنجیم، اوضاع بهتر شده و همین شده شعار ما! در کنگره قبلی مراسم آخری مهم بود، همین که در این دوره شعار تداوم است، کتاب محوریت دارد و برنامه دانشآموزی اهمیت پیدا کرده، پیشرفت است؛ اما چون باز در این مسیر کثرتگرایی را دنبال میکنیم، از ابزارهای اشتباه بهره میبریم.
رسولی با اشاره به مفهوم مردمیسازی اینگونه برنامهها، تصریح کرد: مردمیسازی یعنی یادواره شهید مسجد امیرالمؤمنین صدف، مسجد اعظم که مردم محله جمع میشوند و هر کسی کاری انجام میدهد، بدون اینکه سخنران بزرگ دعوت شود، پدر و مادر میآیند راجع به شهید حرف میزنند و یا نزدیکان او. سخنران بزرگ چه چیزی در این رابطه میخواهد به مردم اضافه کند که خودشان آن را نمیدانند؟! شب خاطره بهمراتب بهتر از سخنرانی است.
وی به همایش علمی- پژوهشی کنگره شهدا نیز اشاره کرد و افزود: سؤال من از دستاندرکاران این همایش آن بود که جمعآوری مقالات هدف است یا وسیله؟ مقالات خروجی آنها چه میشود؟ اگر کارهای علمی انجام میشود، فردا اینها الگوهای مدیریتی مسئولان خواهد شد؟ با جوایزی که برای هیئتعلمیها درنظر گرفتهاید، چه خواهد شد؟ با ایثار و شهادت در تناقض است.
این استاد دانشگاه گفت: گاهی یک پژوهش دقیق میدانی انجام میشود که قابل تحسین و توجه است؛ مثلاً اینکه چرا میانگین سن شهدای باغ بهشت همدان 16 تا 23 است، همه را درگیر میکند؛ اما این مقالات که مینویسم چه سودی دارد؟ طی این سالها چه سودی داشته است؟
رسولی با این بیان که سؤال مهم درخصوص برگزاری کنگره این است «کنگره اول چه فواید و ایرادهایی داشت که شما کنگره دوم را برگزار میکنید؟»، اظهار کرد: این سؤال میتواند شاخص کنگره دوم شود، اصلاً کسی بررسی کرده؟ هر کسی را میبینید، میگوید خیلی تأثیر دارد! این تأثیر را چطور و با چه شاخصهایی ارزیابی میکنید؟ اگر سنجیده شده بود که در مدارس و بین دانشآموزان یا قشر معلمها که نباید این داستانها را داشتیم! من نمیگویم بیتأثیر بوده، اما اینکه بدون سنجش بگوییم تأثیرگذار بوده و تا حرفی هم به میان میآید از رهبری هزینه کنیم و بگوییم ایشان تأکید کردهاند، اینکه نشد حرف! بله ایشان تأکید کرده، اما بر علمی بودن کار و پیوستنگاری آنهم تأکید داشتهاند.
وی با تأکید بر اینکه مشکل عمده ما در کار فرهنگی گم کردن جای هدف و وسیله است، ابراز کرد: مشخص نیست ترویج فرهنگ شهادت مهم است یا شهدا؟ کدام یک وسیله است؟ اگر واقعاً کنگره وسیله بوده، باید بدون هیچگونه تعصبی ارزیابی شود تا ایرادها را رفع کنیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ملی ملایر در پایان سخنان خود نیز گفت: گاهی بررسی صورت نمیگیرد بهدلیل کثرت کار، گاهی اصلاً این درد وجود ندارد و نیاز آن حس نمیشود! اکنون مسئله همین است و بررسی کارهای انجامشده اهمیت و اولویت ندارد.
|
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/74017 |