ابعاد استعماری غرب در مسئله حجاب و مسئله آزادی

محمدحسین راجی

جای پژوهشی تفصیلی پیرامون ابعاد منطق استعماری غرب در مسئله حجاب و مسئله آزادی زنان در متون فارسی خالی است تا شیوه‌ها و روش‌های استعمار برای دستیابی به منافع خود از طریق سوءاستفاده از این مسائل مورد بررسی قرار گیرد.

مسئله حجاب همواره یکی از مهم‌ترین ابزارهای مورد استفاده دشمنان جمهوری اسلامی در طراحی عملیات‌های مختلف در جنگ ترکیبی علیه انقلاب بوده است. تاکنون منطق‌های مختلفی در مواجهه با شبهات پیرامون مسئله حجاب توسط نیروهای انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. راهبردی که مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در دیدار با ائمه جمعه در سال 1401 دراین‌ باره بیان فرمودند، تبیین منطق استعماری غرب در مسئله حجاب و برملا کردن دست او در این ماجرا بود.

متأسفانه تاکنون برای این منطق، محتوا و داده‌ مناسبی در ادبیات مورد استفاده جبهه فکری فرهنگی انقلاب اسلامی تولید نشده و هیچ اثر مکتوب فارسی نیز در بازار نشر در این حوزه موجود نیست؛ لذا ضرورت دارد پژوهشی تفصیلی پیرامون ابعاد منطق استعماری غرب در مسئله حجاب و مسئله آزادی زنان انجام شود تا شیوه‌ها و روش‌های استعمار برای دستیابی به منافع خود از طریق سوءاستفاده از این مسائل احصا شده و مصادیق آن در طول تاریخ استخراج شود.

اندیشکده راهبردی سعداء بر اساس راهبرد مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)، پژوهش مفصلی را پیرامون منطق استعماری غرب در حوزه زنان آغاز کرده و با بررسی تاریخچه استفاده ابزاری استعمار از مسئله زنان در دنیا، به فهرست موضوعی این مسئله نیز دست‌یافته است.

در بخش اول این پژوهش به نگاه مادی و ابزاری نسبت به زنان و برخورد تحقیرآمیز جوامع مختلف نسبت به مسئله زن تا پیش از انقلاب صنعتی در اروپا پرداخته‌شده و دیدگاه‌های برخی از سرامدان تمدن‌های مختلف در جغرافیای جهان و زمان‌های گوناگون روایت‌شده است. با بررسی این تاریخچه، اثبات‌شده است که مسئله ظلم به زن محدود به مکان یا زمان خاصی نبوده و در همه تمدن‌ها مسئله‌ای مبتلابه بوده است.

همچنین در این فصل به محدودیت‌های زنان در ایران پیش از اسلام و در حکومت ساسانی با اتکا به اسناد خارجی پرداخته‌شده است. در اینجا به‌درستی دریافت می‌شود که برخلاف ادعای رسانه‌های جریان سرمایه‌داری، ظلم به زن هیچ اختصاصی به کشورهای مسلمان و دین اسلام و همچنین کشورهای شرقی ندارد و جهان غرب کارنامه تلخی دراین‌باره دارد.

در بخش دوم پژوهش به این مسئله پرداخته‌شده است که پس از انقلاب صنعتی و نیاز مبرم سرمایه‌داری به نیروی کار بیشتر و توجه غرب به نیروی انسانی زن به‌ عنوان نیروی منعطف و ارزان، زنان مورد استفاده ابزاری قرارگرفته و زنان فمینیست که تا پیش‌ از این مورد تحقیر و حتی سرکوب و اعدام قرار می‌گرفتند، اکنون با هدایت و دخالت سرمایه‌داری به پیشروان الحاق نیروی زن به نیروی کار تبدیل شدند.

در این فصل همچنین به استفاده ابزاری از آرمان «آزادی زنان» و «جلوگیری از ظلم به زن» برای توجیه استعمار بریتانیا، فرانسه و آمریکا در بخش‌های مختلف منطقه غرب آسیا اشاره‌ شده است. در ادامه این بخش نیز استفاده ابزاری از شعارهای فمینیستی و جنبش‌های آزادی زنان برای تأمین نیاز سرمایه‌داری به مصرف انبوه و همچنین توجیه مداخلات آمریکا پس از جنگ جهانی دوم در کشورهای مختلف در جهت مهار شوروی در جنگ سرد اشاره‌ شده و به شیوه توجیه استعمار آمریکا و امپریالیسم، به آمریکای بعد از جنگ سرد و به‌ ویژه بعد از 11 سپتامبر در کشورهای مختلف پرداخته‌ شده است.

بخش سوم پژوهش به مصادیق متعددی از استفاده‌های ابزاری از مسئله آزادی زنان در کشورهای مختلف از جمله افغانستان، عراق، یوگسلاوی، نیکاراگوئه، پاناما، لیبی، سومالی، سودان، یمن، ژاپن، فیلیپین، مصر، کوبا و چند کشور دیگر می‌پردازد. همچنین در این فصل، استفاده‌های ابزاری از مسئله آزادی زنان و جنبش‌های فمنیستی در حوزه اقتصادی، سیاست داخلی و نظامی نیز بررسی‌شده است.

در بخش چهارم این پژوهش به مسئله پیامدهای ترویج آزادی جنسی و آزادی زنان به سبک آمریکایی که به جهت تأمین منافع استعماری این کشور انجام‌شده بود، در جامعه ایالات‌متحده و دیگر کشورهای هدف پرداخته می‌شود. این پیامدها در سه عنوان فروپاشی خانواده، افزایش جرم و جنایت، افزایش بیماری‌های روحی-روانی و خودکشی، افزایش آزار و اذیت و تبعیض علیه زنان و همچنین ظهور پدیده‌های نامطلوبی مانند تجارت جنسی، قاچاق انسان برای این تجارت و پورنوگرافی بررسی‌شده است.

در بخش پنجم این پژوهش دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه زنان به روایت آمار و اسناد بین‌المللی مورد بررسی قرار گرفته و بخش ششم شامل پاسخ به شبهات پرتکرار معترضین پاییز 1401 در حوزه زنان با منطق و داده‌های اغنایی با تکیه‌ بر اسناد خارجی است.

بخش هفتم این پژوهش به بازگشت کشورهای اسلامی به مسئله حجاب پس از انقلاب اسلامی ایران و همچنین بازگشت دختران و زنان در غرب به حیا و عفت گرایی پس از مواجه‌شدن با پیامدهای زیان‌بار آزادی جنسی در جوامع غربی می‌پردازد. روایت‌ها و داده‌های معتبر بین‌المللی در این بخش نیز کاربرد بسیار زیادی دارد.

در خاتمه نیز با روایت مصادیق متعددی در حوزه پیامدهای دوقطبی شدن جامعه در مسئله حجاب در کشورهای مختلفی مانند مصر، سودان و سایر کشورهای اسلامی می‌توان به نکات ارزشمندی برای آحاد مختلف جامعه و همچنین قانون‌گذاران حوزه حجاب برای پیشگیری از پیامدهای زیان‌بار اقدامات اشتباه و همچنین اقدامات ایجابی و روبه‌جلو دست‌یافت.