کد خبر : 75236 تاریخ : 1402/8/8 گروه خبری : ریحانه آفرینش |
|
چتر حمایتی لازمه مشارکت سیاسی زنان در جامعه زنان ایران در همه عرصهها امتحان پس دادهاند/ حاکمیت و حکمرانی برای افزایش مشارکت زنان راهبرد داشته باشد |
|
چهارشنبه گذشته ثبتنام نهایی دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و ثبت نامها از 27 مهرماه تا سوم آبان بهصورت الکترونیکی روزانه از هشت صبح تا 18 عصر انجام شد.
تأمل برانگیزتر اینکه طبق اعلام رسمی ستاد انتخابات کشور، تا پایان مرحله اصلی ثبتنامها، ثبتنام 24 هزار و 829 نفر قطعی شد و داوطلبان ثبتنام خود را کامل کردند اما در آمارهای اعلامشده از سوی وزارت کشور، سهم زنان از جمع کل ثبتنامکنندگان 13 درصد اعلام شده و مردان 87 درصد. بررسی تعداد ثبتنامکنندگان دو انتخابات اخیر (مجلس یازدهم و دوازدهم) نشان میدهد سهم زنان در مرحله ثبت نام در انتخابات قبلی نیز 12 درصد بوده و مشارکت پررنگی از سوی زنان برای کاندیداتوری در مجلس را شاهد نبودهایم حال آنکه امروز بسیاری از زنان توانمند کشور استحقاق کسب پستهای فرادستی و کلان کشوری را دارند زیرا همانگونه که خانواده با حضور یک زن و یک مرد کامل شده و به کمال میرسد جامعه نیز بدون حضور یک جنس ناقص و بدون کارکرد است. اما مسئله این است که دلایل متعددی برای فقدان حضور پررنگ زنان در چنین عرصههایی وجود دارد که شامل قدرت مردسالاری جوامع، ریشههای تاریخی و سرکوب نقش زنان، تفاوتهای فیزیولوژیک و غیره میشود اما در این میان، یک دلیل عمده دیگر نیز وجود دارد که باید از زوایای مختلف روانشناختی، جامعهشناختی و حتی فرهنگی نیز مورد بررسی و مداقه قرار گیرد که آن فقدان خودباوری در زنان است. بارها و بارها دیده شده که زنان خودشان نیز چندان رغبتی به حضور در عرصههای مختلف ندارند حال آنکه بهرغم همه تنگناهای موجود در سمتهای مدیریتی برای بانوان، انتخابات مجلس شورای اسلامی یا شوراهای اسلامی شهر و روستا جایی است که میتوانند بدون همه تنگنظریهای مردسالارانه، حداقل حضور خود را در این عرصهها در دو حالت کنشگران انتخابشونده یا دستکم کنشگران انتخابکننده به نمایش بگذارند، اما آمار همه ثبتنامهای اولیه نشان میدهد که زنان حتی به نشانه حضور هم وارد عرصه نشدهاند و کمتر در این مسیر، خودی نشان دادهاند. حتی خروجی انتخابات ادوار شوراها و مجلس شورای اسلامی، چنین گزارهای را تأیید میکند چراکه زنان در مجالس مختلف تاکنون نتوانستهاند بیش از 17 نفر باشند. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا درخصوص چرایی این موضوع با دانشیار جنسیت و توسعه در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی کشور گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: لیلا فلاحتی با بیان اینکه یکی از دلایل کمرنگ بودن مشارکت جامعه زنان در حوزه سیاست این است که هنوز به این خودباوری نرسیدهاند که توانمند هستند، گفت: در این بین وجود انسدادی در ساختارهای قدرت و سیاست کشور نیز قابل انکار نیست به طوری که شایستگیهای سیاسی در این صحنهها بیشتر از شایستگیهای فردی و اجتماعی افراد اهمیت دارد. وی افزود: شایستگیهای سیاسی بدان معنا است که در کشوری همچون ایران، احزاب و ساختارهای قدرت و سیاست، سهم افراد از موقعیتهای مبتنی بر قدرت را تعیین میکنند؛ حال آنکه این ساختار در کشور ما بسیار مردانه است و همین باعث میشود آنها فرصتها را بین خود توزیع کنند. وی ادامه داد: البته مجلس تنها یک نمونه از مشارکتهای سیاسی در ساختار قدرت و سیاست کشور بهحساب میآید. ما حتی در ساختار وزارتخانهها و در قامت وزیر نیز کمرنگ بودن نقش زنان را بهخوبی احساس میکنیم. در جامعه زنان ایران حداقل طی سه دهه گذشته تاکنون بانوان توانمندی را داشته و داریم که در کمترین حالت میتوانستند در جایگاه معاونت وزارتخانه و یا حداقل همتراز با این موقعیت قرار گیرند. دانشیار جنسیت و توسعه در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی کشور با بیان اینکه در ساختار مجلس نیز به هر ترتیب چون تعیینکننده اصلی در انتخابات مجلس علاوه بر کاندیداتوری، اخذ رأی توسط افراد است اگر نگاهی به بعد از پیروزی انقلاب بیندازیم مشخص میشود که عمدتاً حتی زنان نیز در رأی دادن بیشتر به مردان اعتماد دارند، عنوان کرد: بر این اساس این سؤال مطرح میشود که چرا زنان به خودشان رأی نمیدهند؟ فلاحتی ادامه داد: در حقیقت مسئله این است که حتی وقتی بانوانی که در این عرصهها کاندید میشوند از دو جهت به انزوا و حاشیهنشینی روی میآورند، نخست از سوی ساختار و احزاب سیاسی مردانه کشور که آنها را کاندید نمیکنند و دوم از طرف مردم که به آنها رأی نمیدهند. وی با اشاره به اینکه از این مسائل میتوان فهمید که ما باید در ساختار و مبانی سیاسی تغییراتی را در مسیر فرهنگسازی ایجاد کنیم، اذعان کرد: درواقع لازم است این باور را ایجاد کرد که تواناییهای زنان کمتر از مردان نیست. این دانشآموخته مطالعات زنان ادامه داد: بهنظر میرسد ما در دو سطح نیازمند تغییر هستیم. نخست در سطح فرهنگ عمومی که هنوز به توانمندی زنان باور ندارند و دیگری در ساختار سیاسی کشور که علاقهمند نیست حضور زنان را در این موقعیتها تسهیل کند. فلاحتی در پاسخ به این سؤال که بهنظر شما چرا همچنان جامعه زنان به توانمندیهای خود باور ندارند؟ ابراز کرد: آنچه مطالعات و پژوهشها نشان میدهد بیانگر آن است که بهدلیل حضور اندک زنان در این موقعیتها، میزان حساسیت روی عملکرد آها بیش از مردان است و ساختار به گونهای است که حتی تحمل یک خطای کوچک از زنان را ندارد در حالی که اگر مردان خطاهای بزرگ مرتکب شوند همین ساختار مردانه، آنها را توجیه کرده و حتی چتر حمایتی برای آنها ایجاد میکند. وی ادامه داد: درواقع ورود زنان به ساختارهای سختی مثل قدرت و سیاست نه با تشویق بلکه با یکسری تنبیهات و استانداردهای بسیار سختگیرانه همراه است که همین بهصورت ناخودآگاه اعتماد بهنفس زنان را از بین میبرد. وی با تأکید بر اینکه آنچه مسلم است اینکه در ساختار اقتصادی کشور این گونه مسائل (نظارت شدید) را تا به این حد نداریم اما در ساختار سیاسی کشور وجود شبکه حمایتی در بعد حمایت فردی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، اذعان کرد: اما ساختن این شبکه حمایتی برای زنان بسیار زمانبر است و وابستگی زیادی به رانت، قدرت، پول و منابع دارد. این فعال فرهنگی و اجتماعی خاطرنشان کرد: بنابه آنچه گفته شد اگر این مسائل را کنار یکدیگر قرار دهیم طبیعی است که وقتی سیستم خود حساسیت خاصی به حضور زنان ندارد پس نمیتوان انتظار داشت الزاماً همیشه خودشان باید کاری کنند. بهنظر من زنان طی این سه دهه هر توانمندی که لازم بوده را کسب کرده، آن را به منصه ظهور رسانده و در عرصههای مختلف امتحان پسدادهاند؛ بنابراین شاید لازم است که خود سیستم حاکمیت و حکمرانی برای افزایش مشارکت آنان راهبرد داشته باشد. فلاحتی با بیان اینکه یکی از انتظاراتی که از مشارکت زنان در ساختار سیاسی بهویژه در پارلمانها (چون ساختار پارلمانها ساختار قانونگذاری است و عالیترین شکل توسعه را برای جامعه زنان پایهریزی میکند) میرود این است که وقتی وارد مجلس میشوند به موضوع جنسیت حساس باشند، گفت: با ورود به این ساختار باید در مسیر رفع نابرابریهای جنسیتی که البته بخشی از آن متعلق به حوزه زنان (بخشی نیز متعلق به جامعه مردان) است گام بردارند. وی اضافه کرد: این بسیار مهم است که ما از مشارکت زنان بهعنوان یک تشریفات بهره نبریم که مثلاً فلان تعداد زن در مجلس حضور دارند زیرا در بسیاری از مواقع بعضی از زنان در مسیر منافع حزبی و جناحی دست به اقداماتی میزنند که نهتنها به نفع زنان کشور نیست بلکه ممکن است علیه این بخش از جامعه عمل کند. دانشیار جنسیت و توسعه پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی عنوان کرد: نکته حائز اهمیت دیگر اینکه مشارکت زنان در پارلمانها الزاماً منجر به بهبود وضعیت زنان در جامعه نخواهد شد مگر اینکه این آگاهی جنسیتی را داشته باشند که یکی از دستورات کاری خود را مسائل زنان و مسائل جنسیتی قرار دهند. فلاحتی در ادامه تصریح کرد: برای مثال امروز شاهد هستیم که نرخ ترک تحصیل در بین مردان بسیار افزایش یافته حال آنکه این امر به لحاظ جنسیتی نگرانکننده است و یا اینکه در کنکور سال جاری 39 درصد از مردان و 61 درصد زنان جزو پذیرفتهشدگان بودند؛ بنابراین به لحاظ مطالعات جنسیتی باید این سؤال را از آموزش و پرورش پرسید که چرا عملکرد تحصیلی در بین پسران به این میزان پایین آمده؟ زیرا ضرورتاً قرار است با توجه به حوزه زنان همه ساختارها دوباره تکجنسیتی باشد. وی با تأکید بر لزوم رعایت توازن جنسیتی در همه امور، ابراز کرد: انتظار داریم زنانی که وارد مجلس میشوند این حساسیتها را داشته و در مسیر رفع نابرابریهای جنسیتی تلاش کنند. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد یقیناً مشارکت سیاسی زنان و حضور آنان در عرصههای تصمیمگیری حکومتی، میتواند پشتوانهای مناسب برای سایر عرصههای مشارکتجویانه تلقی شود به طوری که هر جامعهای برای تحقق اهداف توسعهگرایانه خود میبایست از تمامی منابع انسانی که بانوان، نیروی محوری و بنیادین در این زمینهاند، بهره بگیرد تا توسعهای پایدار، متوازن، همهجانبه و درونزا پدیدار شود حال آنکه یکی از دلایل عدم حضور پررنگ زنان در عرصههای مختلف، فقدان اعتماد بهنفس کافی و تغییر آن تحت تأثیر عوامل بیرونی است که به گفته کارشناس، ناشی از ساختار مردانه سیاست در کشور ماست که منجرشده تا همراهی و حمایت لازم از حضور زنان را شاهد نباشیم.
|
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/75236 |