کد خبر : 75995
تاریخ : 1402/8/27
گروه خبری : کافه کتاب

یک نیماپژوه:

نیما مؤثرترین شاعر در صد سال اخیر است

 

علی اسفندیاری، بنیان‌گذار شعر مدرن فارسی با نام نیما یوشیج شناخته می‌شود. به مناسبت سالروز تولد این شاعر بزرگ که ملقب به پدر شعر نو در ایران است، گفت‌وگویی با محمدامین اکبری، مدیر انتشارات شهرستان ادب، شاعر و پژوهشگر ترتیب دادیم که در ادامه می‌خوانید.

***آیا واقعاً نیما پدر شعر نو فارسی است؟

 

بیشترین شاعران و پژوهشگران بر این نظر هستند که شعر نو فارسی با انتشار افسانه در سال 1301 آغاز شده و نیما یوشیج پدر شعر نو فارسی است البته دیگرانی هم هستند که می‌خواهند در این امر تشکیک کنند و نیما و شعرش را اولین ندانند و معمولاً از دیگرانی نام می‌برند که زودتر از نیما به کوتاه و بلندکردن سطرها مبادرت کرده‌اند؛ کسانی مثل شمس کسمایی، تقی رفعت، جعفر خامنه‌ای و ابوالقاسم لاهوتی که به غیر از لاهوتی هیچکدام از این افراد شاعر حرفه‌ای نبوده‌اند و شعرشان بُرد چندانی نداشته است و بیش از آنکه نوآور باشند تجربه‌گر بوده‌اند. آنها با تأثیری که از شعر فرنگی گرفته‌اند، تمایل داشتند در شعر فارسی دست به نوآوری بزنند ولی نوآوری در شعر نیما یک فرآیند طولانی‌مدت، مدون و دقیق است و تنها بر مبنای تأثیری که او از شعر فرنگی گرفته بود، نیست. نیما با شناخت دقیق از شعر کهن فارسی دست به نوآوری زد. مرحوم اخوانثالث در دو کتاب مهمی که درباره نیما و شعرش نوشته است به‌خوبی سرچشمه‌های نوآوری نیما را به ما نشان داده است.

 

***تأثیر اصلی نیما بر جریان شعر فارسی چیست؟

 

نیما مؤثرترین شاعر در صد سال اخیر است. او نه تنها شکل شعر فارسی را تغییر داد بلکه روحی نو به آن دمید و حال و هوای آن را تازه کرد. شما سرچشمه تمام نوآوری‌های شعر معاصر را می‌توانید در خود شعر نیما ببینید البته ادعای اشتباهی است که این سرچشمه‌ها را نمونه اعلای آن بدانیم. مطمئناً در بسیاری از موارد شاگردان او یا دیگرانی که پس از او آمده‌اند راه او را تکمیل کرده‌اند و نمونه بهتری از آنچه نیما سروده است، ارائه داده‌اند ولی اگر شعر نیما و نوآوری‌های او نبود همین نمونه‌های خوب هرگز سروده نمی‌شد. به بیان دیگر اگر نیما نبود بهاحتمال زیاد شاعران خوب بعد از او یا ظهور نمی‌کردند یا شعرشان فروغ چندانی نداشت.

 

***چقدر شناخت شعر نیما در شناخت جریان شعر امروز مؤثر است؟

 

شعر معاصر جزیی از شعر صد سال اخیر یا به‌عبارت بهتر، شعر پس از مشروطه است. مؤثرترین و مهم‌ترین شاعر این دوره نیما یوشیج است که تنها قالبی به قالب‌های شعر فارسی اضافه نکرد و اصلاً نیمایی قالب نیست بلکه گونه‌ای از شعر فارسی است. وی گفت که تمام قوالب شعر فارسی را می‌توان زیرمجموعه گونه نیمایی تعریف کرد و تعریفی که نیما از شعر نو ارائه می‌داده ایجابی است نه سلبی. وی نگفته که حتماً سطرها را کوتاه و بلند کنیم یا قافیه را بیاوریم یا نیاوریم یا در کجا استفاده کنیم. او گفته شاعر باید به اندازه حرفش سطرها را میزان کند و هرکجا که صلاح دید از قافیه بهره ببرد. پس با این تعریف غزل هم نیمایی است، مثنوی هم و رباعی هم البته به‌شرطی که شاعر این اصل را رعایت کند و آنچه می‌خواهد، بگوید نه آنچه سنت هزارساله شعر فارسی به او دیکته می‌کند. شما نمی‌توانید غزل پس از نیما را با غزل پیش از آن یکی بگیرید و بدون توجه به شعر و نظرات او آن را مطالعه کنید.

 

***تا چه اندازه می‌توان نیما را نظریه‌پرداز دانست؟

 

افرادی که البته من با آنها هم‌عقیده نیستم، نیما را بیش از آنکه شاعر بدانند نظریه‌پرداز می‌دانند و آنها می‌گویند نیما نظریات و پیشنهاداتی داشت که خودش نتوانست به صورت کامل آنها را در شعرش پیاده کند و شاگردانش بعد از او توانستند چنین کاری بکنند که البته ادعای غلطی است. نیما هم نظریه‌پرداز بزرگی بود و هم شاعر بزرگی و نامه‌ها و نوشته‌های او نظیر «حرف‌های همسایه» سند بسیار خوبی برای فهم این مطلب است که نیما نظریه‌پرداز مهمی است.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/75995