کد خبر : 76827 تاریخ : 1402/9/16 گروه خبری : ریحانه آفرینش |
|
مونا اسکندری؛ نویسنده توانای همدانی؛ بانوی مسلمان ایرانی دیوارهای سنگی موانع را نیز درمینوردد |
|
سپهرغرب، گروه فرهنگی - طاهره ترابی مهوش : ادبیات ابزار قدرتمندی است که بر باورهای جامعه تأثیرگذار است و از آنجا که در طول تاریخ زنان بهعنوان نویسنده و یک شخصیت، کمتر در این عرصه حضور داشتهاند، صدای آنان آنچنان که باید، در شکلدهی ادراکات جامعه شنیده نشده است. در این بین واقعیتی که در این دهه آشکار شده، این است که صدای زن در ادبیات بلندتر شده، مخصوصاً در آثار زنان داستاننویس شاهد فزونی آن هستیم و میتوانیم صدای زنان را که مدت زیادی در ادبیات خاموش بوده، بشنویم. یکی از این نویسندگان نامدار، مونا اسکندری متولد 9 اردیبهشت سال 1361 (داستاننویس همدانی) است که طی چنددهه فعالیت خود در عرصه ادبیات جزو پرافتخارترین نویسندگان کشور و استان بهشمار میرود که اخیراً نیز بهعنوان نامزد سومین دوره جایزه بینالمللی ادبیات مقاومت شهید قاسم سلیمانی در لبنان انتخاب شده است. بر این اساس برآن شدیم تا با وی گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: این بانوی نویسنده همدانی با اشاره به اینکه سال گذشته نیز در این رویداد ادبی تا مرحله نیمهنهایی پیش رفتم اما اثرم نتوانست جزو نامزدهای دریافت جایزه باشد گفت: در این دوره خوشبختانه بنده به همراه خانم رقیه کریمی دیگر نویسنده همدانی توانستیم جز 10 نفر نامزد دریافت جایزه باشیم که خود نشاندهنده جایگاه زنان در حوزه ادبیات است. مونا اسکندری با اشاره به چگونگی نقشآفرینی زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی گفت: همواره در کلاسهای نویسندگی و سایر محافل هنری و ادبی به هنرجویانم این نکته را عنوان میکنم که اگر 10خانم و 10 آقا با ذوق و قریحه نویسندگی را در نظر گرفته و بهصورت مجزا این دو گروه را مورد بررسی قرار دهیم، مشخص میشود از بین خانمها تنها یک یا دو نفر نویسنده میشوند اما در بین آقایان ممکن است همه آنها و یا حداقل 9 نفر نویسنده شوند. وی به چرایی این مسئله اشاره کرد و گفت: خانمها معمولاً خود را از اولویتهای نخست و دوم برای حضور در فعالیتهای اجتماعی حذف کرده و رسیدگی به خانواده و دیگران و مقبولیت در بین خانواده و اجتماع را در اولویت خود قرار میدهند و بهعنوان عضوی ایثارگر سعی میکنند امورات خود و دیگر اعضای خانواده را انجام داده و همه را از خود راضی کنند و درنهایت در صورت فراهم بودن بستر به علاقهمندیهای خود بپردازند. این نویسنده همدانی ادامه داد: بنابراین در اغلب موارد این موضوع در جامعه قابل مشاهده است که زنان استعدادهای خود را رها کرده و پیگیر شکوفایی و پرورش این تعداد در خود نمیشوند. اسکندری با بیان اینکه ایجاد توازن بین پرداختن به مسئولیتها در بعد خانوادگی و پرداختن به استعداد، علاقهمندیها و رسیدگی به خواستههای درونی نیازمند نوعی هنرمندی، مدیریت و تدبیر است، اذعان کرد: شاید مجهز شدن به این توانمندیها در ابتدای راه دشوار بهنظر برسد اما در ادامه فرد میآموزد که چگونه باید در این مسیر گام برداشت. وی، افزود: من برای رسیدن به این توازن وقتی تصمیم به مادر شدن گرفتم، در ابتدا از شغلم استعفا دادم تا بتوانم در حین مادر خوب بودن نویسندگی را نیز در خانه ادامه دهم این در حالی بود که بنده بهعنوان مربی رسمی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان فعالیت داشته و این کارم برای اطرافیان بهسختی قابل هضم بود. وی با اشاره به اینکه این تصمیم را در حالی گرفتم که محیط کاریم کاملاً زنانه و مورد علاقه روحیاتم بود چراکه سر و کار ما تنها با کودکان و نوجوانانی بود که اتفاقاً مخاطب داستانهایم بودند، ابراز کرد: اگر به چرایی این موضوع بپردازم باید بگویم در آن مرحله از زندگی احساس کردم باید یک مادر خوب باشم که وقتش را در اختیار خانواده میگذارد حال آنکه این مادر یقیناً نیازمند آرامش است و وظیفهای در حوزه تأمین معاش ندارد. این نویسنده همدانی با اشاره به اینکه من به این نتیجه رسیدم که با قناعت میتوان زندگی را مدیریت کرد و در عین حال به این امر اعتقاد داشت که خداوند خود روزیرسان است، ابراز کرد: درواقع در آن شرایط فکر میکردم که این بهترین انتخاب است باید یک مادر خوب و نویسنده باشم. اسکندری با تأکید بر اینکه در این بین با به دنیا آمدن پسرم و قبول نقش مادری از دنیای نویسندگی فاصله گرفتم، تشریح کرد: این اتفاق وقتی رقم خورد که من در عرصه نویسندگی در اوج شهرت قرار داشته و در جشنوارهها و نشریات مختلف به شهرت رسیده بودم و به بنده سفارش کتاب داده بودند. وی با بیان اینکه در این شرایط کمی دچار ناراحتی شده و خود را با دیگر دوستانم که فعالیتشان را ادامه میدانند مقایسه میکردم، ابراز کرد: حتی فکر میکردم که نکند فرزنددار شدنم اشتباه بود چراکه برای رسیدن به این جایگاه در نویسندگی بسیار تلاش کرده بودم. این بانوی نویسنده با تأکید بر اینکه در این مرحله دیدگاهم را تغییر داده و دوباره نسبت به برقراری توازن امور اقدام کردم، افزود: با خود به این نتیجه رسیدم که در عین مادری کردن میتوانم در عرصه نویسندگی نیز بهصورت جدیتر همچون گذشته نقشآفرینی کنم پس تصمیم گرفتم از تجربیات جدیدم در حوزه مادری در کولهبار نویسندگی پسانداز کرده و در این عرصه بهره ببرم؛ نتیجه گرفتم از مادری کردن لذت برده و از تجربیاتش در آینده در عرصه نویسندگی استفاده کنم. اسکندری با اشاره به اینکه با تولد فرزند دوم این احساس کاملتر شد به طوری که لذتم از مادر بودن بیشتر و بیشتر شد، تصریح کرد: در این بین فعالیتهای هنری و اجتماعی را هیچگاه کنار نگذاشته بودم چراکه شخصاً فردی نیستم که بتوانم از فضای اجتماع جدا شوم؛ بنابراین تنها راهی که میتوانستم در این مسیر از آن کمک بگیرم یک گوشی هوشمند بود که از همین طریق جزو مجریان جشنواره فراخوان ایدههای مسجدی شدم که در آن با بارش ایده درخصوص کارکردهای مسجد مواجه بودیم تا فضای مساجد همچون گذشته در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری به مسجد تراز اسلامی بازگشت داشته و احیا شوند. وی با بیان اینکه در این بازه زمانی عضو تحریریه نشریات مختلف بوده و برایشان مطلب مینوشتم، تصریح کرد: بعد از اینکه فرزندانم بزرگ شدند من دیگر نوشتن کتاب را جدیتر دنبال کرده و در این زمان بود که تجربیات مادری و زیستی من در این زمینه کمک حالم شد. وی خاطرنشان کرد: درواقع این وقفهای که در کار و فعالیت فرهنگیام با مادر شدنم اتفاق افتاد پلهای بود برای ترقی در مسیر تغییر نگاه به اجتماع و جامعه. این نویسنده با بیان اینکه در ادامه با درگیر شدن به بیماری سرطان یک زندگی و نگاه جدیدی را تجربه کردم تصریح کرد: درد و مشکلاتی که یک بیمار سرطانی تجربه میکند باعث شد تا نگاه من به جهان اطرافم متفاوت شود به طوری که این بار سعی کردم کولهبار قبلی را با این دنیای جدید پرتر کنم. به طوری که دنیا برایم کوچکتر اما در مقابل صبر و تحمل من بیشتر شد به طوری که خدا را به خود نزدیکتر میدیدم به طوری که احساس میکردم دستم در دست خدا است. اسکندری با بیان اینکه با این زیست جدید نگاهم به ادبیات دفاع مقدس تغییر کرد، ابراز کرد: دیگر صبر همسران و مادران شهدا و ایثار و از خودگذشتگی شهیدان را بیشتر درک و درد مجروحان جنگی را از نزدیک لمس میکردم. وی با بیان اینکه بنده سالهاست در عرصههای رقابتی قلمم را محک زدم، ابراز کرد: با این تفسیر دیگر زمان آن گذشته بود که بهدنبال شرکت در جشنواره و مسابقات باشم پس وارد عرصه داوری شده و چندین جشنواره کشوری و ملی را داوری کردم. این بانوی نویسنده همدانی ادامه داد: این روند ادامه داشت تا اینکه با دعوت یکی از دوستان و در پی منویات رهبری مبنی بر اینکه ادبیات مقاومت و هنر ادبیات پایداری ما در جهان باید همهگیر شود بازهم در عرصه نویسندگی و شرکت در مسابقات بینالمللی قدم گذاشتم اسکندری افزود: البته یکی از دلایل تلاش بیشتر من در این عرصه به این موضوع بازمیگردد که در سال 1401 در روز ولادت حضرت زهرا (س) از دفتر مقام معظم رهبری با اینجانب تماس گرفتند و گفتند رهبر انقلاب اسلامی از مطالعه کتاب «عشق هرگز نمیمیرد» لذت برده و از اسم کتاب خوششان آمده، همچنین نثر روان کتاب را جذاب دانسته و دستور داده بودند که با راوی و نویسنده یعنی بنده تماس بگیرند، سلام ایشان را و مطالب پیرامون کتاب را اعلام کنند؛ این برای بنده واقعاً باعث دلگرمی فراوان برای آثار بعدی شد. وی با تأکید بر اینکه خوشبختانه در این فرایند همهگیر ادبیات پایداری کتاب «زنی از تبار الوند» (زندگینامه خانم دباغ) بنده به همت دوستان لبنانی و دوست عزیزم خانم رقیه کریمی بهصورت گزیده به زبان عربی ترجمه شد، اظهار کرد: علاوه بر این درباره دفاع مقدس داستانهای کوتاهی داشتم که آنها نیز ترجمه و مورد استقبال قرار گرفت. این بانوی نویسنده با بیان اینکه این فرایند ادامه داشت تا اینکه مشخص شد یکی از داستانهای من در سومین جشنواره شهید سلیمانی لبنان در بین 14 کشور توانسته جزو 10 اثر برتر نامزد دریافت جایزه باشد افزود: من تاکنون شاید در بیش از 100 جشنواره کشوری و بیش از 40 جشنواره بینالمللی در عرصه داستاننویسی شرکت کرده و به بسیاری از شهرهای ایران سفر کردهام اما نکته حائز اهمیت اینکه وقتی یک خانم محجبه و مادر در جشنوارهها بهعنوان برگزیده روی سکو قرار میگیرد به خودش افتخار میکند درست بهمانند من که احساس میکردم پیامآور این موضوع خانمهای عزیز کشورم هستم که قرار نیست فعالیتهای کاری و اجتماعی ما حتماً پشتمیزنشینی باشد. اسکندری ادامه داد: یک خانم میتواند بهعنوان یک زن خانهدار از بسیاری از خانمهای شاغل پرتلاشتر و مؤثرتر واقع شود؛ در بسیاری از موارد که از نزدیک میبینم که دختران و خانمهای تحصیلکردهای بیکار هستند حال آنکه میتوان آنها را به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دعوت کرد تا شاهد اثرگذاری آنها در جامعه بود البته در بسیاری از موارد این بستر برای آنها فراهم نیست و باید شرایط را تغییر داد. وی گفت: آنچه حائز اهمیت است اینکه برای ما هم همین شرایط پیش آمده اما ما خود دل به دریا زده و وارد میدان شدیم میدانی که کسی برای ما کف و دست نزد اما من مطئنم یک بانوی ایرانی که هدف و مقصدی دارد حتی اگر پیش روی آن دیواری از سنگ بچینند همچون جریان آبی خواهد بود که از لابهلای سنگها عبور خواهد کرد. نویسنده شاخص استان همدان در پایان سخنان خود گفت: آنچه مسلم است اینکه تغییر نگاهها برای بالندگی و شناسایی زنان فعال اجتماعی در جامعه کنونی امری واجب و الزامی است.
|
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/76827 |