کد خبر : 76995
تاریخ : 1402/9/20
گروه خبری : خانواده

در پژوهش جدید محققان مطرح شد؛

طلاق و پرتاب فرزندان به چاه کمال‌گرایی

خانواده، کوچک‌ترین واحد اجتماعی است که ثبات یا ناپایداری آن بر اعضای خانواده و جامعه اثر می‌گذارد و فروپاشی آن، گاه چنان تأثیر عمیقی بر فرزندان دارد که باورکردنی نیست. ازنظر فلسفه اجتماعی، انسان موجودی اجتماعی تلقی شده و به‌واسطه قرارگرفتن در محیط اجتماعی، تعاملاتی نظیر روابط خانوادگی، دوستی و عشق را داراست. در این مقوله، خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا یکی از عناصر اصلی جامعه محسوب می‌شود و برای داشتن یک جامعه امن، داشتن خانواده‌های سالم، امری ضروری است. خانواده سالم متشکل از افرادی است که از سلامت روانی و روابط مطلوبی با یکدیگر برخوردار هستند و قطعاً سلامت اعضای خانواده و روابط آن‌ها، آثار مثبتی در جامعه خواهد گذاشت.

بنا بر اظهارات متخصصان، ریشه بسیاری از انحرافات شخصیت، کج‌رفتاری‌ها و بیماری‌های روانی، مشکلات ارتباطی و عدم برخورداری از مهارت‌های اجتماعی را باید در پرورش و تربیت خانوادگی افراد جستجو کرد. همه سازه‌های مرتبط با خانواده به‌ویژه بی‌ثباتی خانواده با تغییرات زندگی فرزندان ارتباط نزدیکی دارند. نبود سلامت خانواده، سلامت فرزندان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نظریه نظام‌ها، خانواده را چیزی بیش از مجموعه اجزایش می‌انگارد. به این معنا که خانواده را شامل افراد عضو، شخصیت‌ها، ویژگی‌ها و روابط بین ایشان می‌داند. این نظریه بر وابستگی متقابل و روابط متقابل در ساختار خانواده تأکید کرده، به بررسی کنش متقابل آن با ابر نظام‌های بیرون از محدوده‌اش، مانند محله و مدرسه می‌پردازد. درواقع هر تغییری که بر یکی از اعضا یا خرده نظام‌ها اثر کند، در کل خانواده اثر می‌گذارد.

با توجه به این نقش‌های اساسی خانواده، محققان کشورمان از دانشگاه پیام نور گرگان و دانشکده غیرانتفاعی سارویه مازندران در پژوهشی، به بررسی کمال‌گرایی به‌عنوان یکی از مشکلات شخصیتی در فرزندان برآمده از خانواده‌های طلاق پرداخته‌اند.

این پژوهش بر روی 200 نفر از فرزندان طلاق و فرزندان خانواده‌های دیگر ساکن شهر گرگان انجام شده و ابزار جمع‌آوری داده‌ها در آن، شامل پرسشنامه کمال‌گرایی و پرسشنامه ویژگی‌های شخصیتی بوده است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهند که بین فرزندان طلاق و سایر فرزندان در مواردی چون نگرانی از اشتباهات، انتظارات والدین، انتقادگری والدین و روان رنجور خویی تفاوت معناداری وجود دارد.

در این رابطه، سید مجتبی عقیلی، استادیار و پژوهشگر گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور گرگان و همکارش می‌گویند: «در تبیین یافته‌های فوق می‌توان گفت که فرزندان طلاق تصور می‌کنند اشتباهات، کنترلشان را کاهش می‌دهد، بنابراین هر کاری که انجام می‌دهند، باید کامل باشد. هنگامی که این کمال وجود نداشته باشد، نگرانی از خطاها شدیدتر می‌شود و افزایش اضطراب را به دنبال دارد که خود این اضطراب متقابلاً کارایی را کاهش و مجدداً احتمال خطاهای جدید را افزایش می‌دهد».

آن‌ها می‌افزایند: «در خصوص افراد مضطرب، اگر هر چیزی در نظم کامل و طبق برنامه‌هایشان پیش نرود، ممکن است احساس فقدان را برای آن‌ها به دنبال داشته باشد. بدین ترتیب آن‌ها نمرات بالایی در ابعاد کمال‌گرایی از قبیل حساسیت نسبت به اشتباهات می‌گیرند».

بر اساس این تحقیق، فرزندان طلاق با توجه به شرایطی که دارند، تصور می‌کنند پذیرش از سوی والدین و دیگران، وابسته به رعایت معیارهای بالای آن‌ها است و لذا به خاطر جلب اعتماد، پذیرش و جلوگیری از انتقـادات والـدین خـود، سعی در برآورده کردن انتظارات آن‌ها دارند.

به اعتقاد عقیلی و همکارش، «از آنجایی که یکی از مهم‌ترین انتظـارات والـدین، وضـعیت تحصیلی بهینه فرزندانشان است، این فرزندان با سعی و تلاش در زمینه تحصیل در پـی کـسب اعتماد و پذیرش والدین و همچنین فرار از انتقادات آن‌ها باشند و به‌واسطه ترس و نگرانی از شکست در امور و دیدگاه دیگران نسبت به خود، همواره رویکردهای سخت‌گیرانه و معیارهای ایده‌آل عملکرد برای خود اتخاذ می‌کنند».

بنا بر اظهارات این محققان، «درمقابل، سایر دانش‌آموزان با تمرکز حداکثری بر انجام تکالیف صرف‌نظر از دیدگاه دیگران نسبت به خود، برای تحقق هدف‌های شخصی بیشتر تلاش می‌کنند و تقویت مثبت شخصی بیشتری دریافت می‌کنند. براین اساس، از انگیزه درونی بالا برای انجام امور شخصی برخوردارند و در صورتی که در دستیابی به ایده‌آل‌های شخصی خود به موفقیت کامل نرسند نیز می‌توانند خواسته‌ها و انتظارات خود را تعدیل کنند».

این نتایج علمی پژوهشی که بر زیان‌های بعضاً جبران ناپذیر امر طلاق بر فرزندان و نیاز جدی به توجه به آن‌ها تأکید دارند، در فصلنامه «مطالعات زن و خانواده» متعلق به دانشگاه الزهرا (س) منتشر شده‌اند.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/76995