کد خبر : 77235 تاریخ : 1402/9/27 گروه خبری : کافه کتاب |
|
خوابهای شیرین یک نوجوان در «شب یلدا» |
|
کتاب «شب یلدا» به قلم زندهیاد احمدرضا احمدی داستان نوجوانی است که در بلندترین شب سال بعد از دورهمی و شبنشینی با خانواده به خواب میرود و در خواب با اسامی و عنوانهایی روبه رو میشود و هر بار به کشف و مکاشفهای دست میزند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «شب یلدا بود؛ بلندترین شب سال. مادربزرگ برای شب یلدا انار دانه کرده بود و کاسه آبی ریخته بود. مادرم یک هندوانه پاره کرده بود. هندوانه سرخِ سرخ بود. خواهرم در یک کاسه بلور آجیلِ شیرین ریخته بود. همه ما دورِ سفره شب یلدا بودیم. پدربزرگ کاسههای انار و آجیل را به ما تعارف میکرد. از پشت پنجره دیدیم که برف آرام آرام میبارید. نیمه شب همه خوابیدیم. پدربزرگ قبل از آن که خوابمان ببرد، گفت: امشب بلندترین شب سال است. امیدوارم خوابهای خیلی شیرین ببینید». نقطه داستان از آنجایی شروع میرود، که او هر بار که با اعضای خانوادهاش روبهرو میشود، به دنبال اسمی برای خود میگردد. هر کدام از اعضای خانواده بنا به موقعیتی که در آن قرار دارند، نامی برای او انتخاب میکنند، اما به مرور متوجه میشود که هیچ کدام از این عناوین نمیتواند از کیستی و هویت او سخن بگوید. «در شب یلدا بلندترین شب سال در خواب پدرم را دیدم. کنار یک رودخانه سوار قایق بود. میخواست پارو بزند و به سفر برود. فریاد زدم پدر! من اسم ندارم. پدرم گفت اسم تو رود است. رود شدم. رفتم. دویدم. مدام در حرکت بودم. در راه بودم. در سفر بودم. یک لحظه هم آرام نداشتم. جایی را که خانهام باشد و میهنم باشد نداشتم. خسته شدم، دلگیر شدم. فریاد زدم، نه... نه... من نمیخواهم رود باشم... نام من رود نیست». کتاب «شب یلدا» در سال 1396 از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد و اکنون به چاپ دوم رسیده است. این کتاب مناسب گروه سنی بالای 12 سال (نونهال) است و با قیمت 70 هزار تومان به فروش میرسد.
|
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/77235 |