کد خبر : 79138
تاریخ : 1402/11/15
گروه خبری : شهر

ورودی‌های شهر؛ روایت یک بافت مُرده

سپهرغرب، گروه - عباس سریشی :  

امروزه بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران معتقدند که ورودی‌های هر شهر به‌مثابه ﻓﯿﻠﺘـﺮی اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺳـﺮﻋﺖ ﺟﺎده را ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ درون ﺷﻬﺮی کاهش داده و ﻣﺴﺎﻓﺮان را آﻣﺎده ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑـﺎ ﺷـﻬﺮ و ادراک منظر شهری می‌کند.

از دیدگاه آن‌ها ادراک منظر شهری، ادراکی است محسوس که موجب نشاط، لذت، ترس، آزردگی و سایر واکنش‌های حسی انسان می‌شود البته تنها در زمینه عناصر بصری نیست بلکه عناصر دیگر ازجمله سروصدای محیط، بو و سایر عوامل تأثیرگذار بر حواس انسانی نیز در شکل‌دهی به آن ایفای نقش می‌کنند.

لزوم ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ورودی‌ها ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻓﻀﺎی ﺷﻬﺮی از آن رو اهیمت دارد که هر کدام آن‌ها با نمادها و ویژگی‌های خاص خود و نشان دادن عواملی که مخصوص آن شهر است، می‌تواند در میان ساکنان و تازه‌واردان به شهر حس تعلق و هویت ایجاد کند تا جایی که همه، ورودی شهرها را با ویژگی‌هایی که آن شهر دارد بشناسند و باعث ایجاد منظر شهری مطلوب و به یادماندنی همراه با ایجاد حس دعوت‌کنندگی برای مسافران شود.

ورودی هر شهر به‌عنوان پیشانی آن می‌تواند نقشی مهم و اثرگذاری بالایی در معرفی صحیح جاذبه‌های گردشگری و شناسایی مفاخر و مشاهیر آن شهر و همچنین عرض خیرمقدم به مسافران و رهگذران داشته باشد. در واقع نخستین تصویر ذهنی از یک شهر به‌وسیله مبادی ورودی آن ایجاد می‌شود که این تصور ذهنی در ارزش‌گذاری مخاطب بر کیفیت محیطی بطن شهر (از طریق پیش‌داوری) بسیار تأثیرگذار است.

از منظر کارشناسان حوزه شهرسازی، یک ورودی موفق فضایی است که بتواند در حین ورود، دریافتی سریع و چشم‌اندازی نسبتا فراگیر از یک شهر را در اختیار مخاطب قرار دهد. به دیگر معنا فضای ورودی شهرها، در صورت دارا بودن مفاهیم قوی و مرتبط با فرهنگ مردمی و با گذشت زمان و پذیرفته شــدن توسط عامه مـــردم، به نمادهای شهری بــدل می‌شوند.

همچنین از دیدگاه هنرمندان زیبایی و خوانایی اثر و معرفی شهر (در دو بعد کالبدی و عملکردی) سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی شهرهاست تا ضمن خوشایند بودن جلوه بصری آن، مفاهیم لازم مرتبط با هویت شهر را نیز به ذهن مخاطب متبادر سازد.

و اما از دیرباز ورودی‌ها، یکی از مهم‌ترین عناصر اصلی در ساختار شهری ایران محسوب می‌شدند که متأثر از عوامل گوناگون به حالات مختلف نمود پیدا می‌کردند. در شهرهای دارای سابقه تاریخی هم به‌طور خاص به موضوع مکان‌یابی مبادی ورودی و انطباق آن با اعتقادات سنتی از سوی سازندگان توجه می‌شده و سازندگان نگاه ویژه‌ای به تأثیر آن‌ها در ساخت و شناخت هر شهر داشتند.

با این حال امروزه با توسعه شهر و غلبه مدرنیته بر سنت، ورودی شهرها نیز لاگزیر نه فقط بسیاری از نقش‌ها و کارکردهای خود را از دست داده بلکه حتی باعث به‌وجود آمدن نوعی حس بی‌هویتی، از بین رفتن تناسب فضایی محیط کالبدی اجتماعی و ناشناخته ماندن افراد نسبت به یکدیگر نیز شده‌اند.

به دیگر معنا اکنون بیشتر ورودی شهر‌ها در ایران صرفاً به فضاهایی برای گذر از محیط خارج به درون شهر تبدیل شده بدون اینکه واجد خصیصه‌های کیفیت محیطی شهر مقصد باشند.

مشکلاتی ازجمله فقدان المان‌های مناسب، تابلوهای ورودی نازیبا، فقدان علائم ایمنی، نبود روشنایی مناسب در بعضی ورودی‌ها گرفته تا انبار کردن زباله‌های غیر بهداشتی و ایجاد کارگاه مراکز صنعتی در این محورها که نماد فرهنگ شهرنشینی است، ادامه می‌باید.

از منظر کارشناسان این موضوع به نحوی مورد غفلت واقع شده که حتی بسیاری از شهرهای تاریخی و جاذب گردشگر هم وضعیتی مشابه دیگر شهرها پیدا کرده و ورودی‌هایشان صرفاً با نصب یک تابلو در عرصه‌های نامشخص معنا شده به گونه‌ای که فرد تنها پس از ورود به شهر متوجه آغاز شهر می‌شود.

و البته این در حالی است که نماد ورودی شهر‌های کشور ما عموماً به‌دلیل صبغه تاریخی و فرهنگی باید در عین بدیع بودن، واجد ارزش‌های آشنای جامعه بوده و قابل فهم برای مخاطب باشد، چراکه اصل مهم در طراحی نماد، دریافت و فهم اطلاعات از اثر می‌باشد. زیرا اطلاعات زیباشناسی از احساسات ما سخن می‌گویند و عواطف ما را برمی‌انگیزانند و از جنبه‌های روحی و اجتماعی تأثیر گرفته‌ و وابستگی شدیدی به گیرنده دارند.

**آنچه هست، آنچه نیست، آنچه که باید باشد...

و اما همدان به‌عنوان یک کلان‌شهر، مهد تاریخ ایران یک پایلوت برای گردشگری و به‌صورت خاص تنها معبر تردد بار و مسافر استان‌های غربی کشور تنها دارای سه ورودی است که در این میان به‌جز ورودی از سمت جاده تهران که عموماً نیز با عنوان «ورودی تشریفات» شناخته شده و به هر علت (از سر مصلحت) طی این سال‌ها کمی رنگ و لعاب به خود گرفته اما دو ورودی دیگر از سمت شهر ملایر یا کرمانشاه دهه‌هاست که به‌جز برخی اقدامات دوره‌ای اضطراری یا رفع تکلیفی، شاهد تحول و تغییر خاصی در خود نبوده‌اند.

در واقع آنچه که امروزه به‌عنوان ورودی‌های شهر همدان با آن سر و کار داریم، به معرفی شهر نمی‌پردازد بلکه به‌دلیل آشفتگی و نابسامانی، باعث بروز ناهنجاری‌های گوناگون شده است.

به دیگر معنا سال‌ها بی‌توجهی به ساماندهی و اصلاح این ورودی‌ها در قالب عدم برخورد با افزایش ساخت و سازهای غیر مجاز، افزایش تعداد کاربری‌های مختلف و ناهمگون مزاحم، افزایش تعداد دسترسی‌های غیر معقول، فقدان و یا عدم توسعه زیرساخت‌های تسهیل در تردد و توقف، بی‌توجهی به مقوله زیباسازی و منظرسازی مطلوب، موجب بروز تأثیرات منفی روی محیط شده و ناگزیر با تولید حجم قابل توجهی از ناهنجاری و آسیب متعاقباً پمپاژ آن‌ها به درون شهر از یک فرصت بالقوه برای جلوه‌نمایی به یک نقطه ضعف و تهدید مبدل شده‌اند.

البته در خصوص علت این موضوع نیز برخی صاحب‌نظران با اشاره به اینکه ضعف عملکردی فضای ورود‌های شهر همدان عموماً ناشی از فقدان برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری و متعاقباً عدم سرمایه‌گذاری، طراحی نامناسب و شکل‌گیری بدون برنامه آن‌هاست تصریح دارند که این ضعف و بی‌توجهی نه‌تنها سبب شده تا این فضاها امروزه عملاً قادر به پاسخگویی به نیاز مسافران و ساکنان نباشند، بلکه به‌مثابه یک آشفتگی کالبدی بر میزان ناامنی افزوده و به معرفی شناسه‌های فرهنگی و ساختارهای سکونت خدشه وارد کرده‌اند.

از دید منتقدان در حالی که در بیشتر استان‌ها و شهرها توجه به سیمامنظر ورودی‌ها سال‌هاست به‌عنوان یک اصل و الزام در دستور کار قرار گرفته و سعی شده و می‌شود تا نخستین چشم‌انداز، مفهومی مثبت، چشم‌نواز و توسعه‌محور را در مخاطبان ایجاد کند؛ اما وجود آشفتگی ساختاری در مشاغل و منازل و ناهمگونی بافتی در سازه‌ها و بناها از یک سو و فقدان هرگونه مؤلفه به‌عنوان منظر مصنوع و معرف شهر در دیگر سو باعث شده تا هیچ‌کدام از ورودی‌ها تأثیر چندانی در معرفی شهر همدان به مخاطب نداشته و عمده مسافران و عبورکنندگان به‌دلیل غلبه اغتشاشات بصری، تمایلی به توجه و یا به‌خاطرسپاری آن‌ها نداشته باشند.

توجه به این موضوع از آن حیث اهمیت دارد که دﺳـتیـﺎﺑﯽ ﺑـﻪ ﯾـﮏ فضای ورودی ﭘﺎﯾﺪار، جذاب و مطلوب زﻣﺎﻧﯽ ممکن است ﮐﻪ مدیریت شهری ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺤﯿﻂ ﭘﯿﺮاﻣـﻮنی شهر و حوزه استحفاظی و عملیاتی ﺧـﻮد را ﺑـﺮ ﻋﻬـﺪه گرفته و با هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی و درﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣؤﺛﺮ بتواند نسبت به ﻃﺮاﺣـﯽ، ساماندهی و ﻣﻨﺎﺳـﺐ‌سازی آن‌ها اقدام کند، در حالی که در شهر همدان به‌جز یک ورودی و البته آن‌هم به‌صورت محدود عملاً هیچ اقدامی در خصوص مواردی همچون؛

-قراردادن اجزا و المان‌های هویت‌بخش در ورودی شهر به‌عنوان منظر مصنوع

-ایجاد فضای سبز طراحی‌شده و سامان دادن به وضعیت منظر طبیعی در ورودی‌ها

-در نظر گرفتن جاذبه‌های بصری و نحوه چیدمان عناصر مصنوع و طبیعی در محدوده منظر ورودی شهر

-به‌وجود آوردن عناصر خدماتی، رفاهی، درمانی و بهداشتی مناسب در فضا و ایجاد زمینه‌های آسایش و راحتی برای مسافران

-توجه به مبلمان مناسب شهری برای ایجاد تعلق خاطر و حس مکان مطلوب در مسافران به هنگام ورود به شهر

-توجه به زیباسازی منظر ورودی شهرها به‌وسیله نورپردازی در شب، ایجاد فضای سبز جذاب، تبلیغات مناسب میدانی با استفاده از هنر گرافیک شهری برای زیبا شدن محیط در جهت جذب مسافران به شهر

-حذف مشاغل و واحد‌های تولیدی مزاحم و آلوده‌کننده و درمجموع زوائد ناهمگون با زیست‌بوم شهر

- ایجاد ویترین‌های فرهنگی مبتنی بر داشته‌های اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، ارزشی و هنری و... صورت نگرفته و ساختار آن‌ها تقریباً طی چند دهه اخیر به همان شکل و سیاق قبلی ثابت مانده، گویی اساساً این مناطق نه جزو بدنه شهر محسوب می‌شوند و نه باید ذیل مقررات شهری، مدیریت، ساماندهی و بهسازی شوند.

این منتقدان با اشاره به سال‌ها غفلت و بی‌توجهی مدیران و مسئولان به ورودی‌های شهر معتقدند متأسفانه تصمیم‌گیران مدیریت شهری طی این چند دهه با یک غفلت و فراموشی عملاً ورودی‌ها را تبدیل به بافت مرده کرده‌اند در حالی که همین فضاها با گذشت زمان، قابلیت تبدیل شدن به نمادهایی را دارند که می‌توانند در یک نگاه تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب داشته باشند. آن‌ها تصریح می‌کنند بسیار ضروری است که در مسیر جذب گردشگر و قطب شدن در گردشگری طی یک اقدام جامع مبتنی بر خرد جمعی و نه سلیقه‌انگاری فردی مجدداً اقدام به بازتعریف و طراحی آن‌ها کرده تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصویر و تصور مناسب‌تری از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند.

*الزامات و شایستگی‌ها

می‌توان گفت که گذر روزها و سال‌های طولانی در سایه رخوت ورودی‌های شهر همدان باعث شده تا امروزه نه‌فقط مسافران و رهگذران بلکه حتی عمده شهروندان و مسئولان نیز دیگر به این موضوع چندان اهمیتی نداده و در قبال آن، موضع خنثی بگیرند؛ حالا البته این نیز بماند که در این زمان برخی مجالی برای گسترش و ادامه کسب و کار و یا ادامه سکونت در آن‌ها را یافته و بدون اینکه توجهی به مسائل هویتی فرهنگی داشته باشند عملاً ورودی‌های شهر را به مکانی خشک، آشفته و ناهنجار بدل می‌کنند.

اهمیت موضوع هویت در ورودی‌های شهر همدان (به‌عنوان پایتخت و مهد تاریخ و تمدن ایران) به‌قدری است که هرکدام با نمادها و ویژگی‌های خاص خود و نشان دادن عواملی که مخصوص آن‌هاست، می‌توانند در ایجاد حس تعلق و هویت بومی و ملی در میان ساکنان و مسافران تأثیر و نقشی بسزا ایفا کنند تا جایی که همه شهر را با ویژگی‌هایی که ورودی‌های آن دارد بشناسند.

در این خصوص بر اساس سند توسعه گردشگری و به‌دلیل اهمیت جایگاه کلان‌شهری مانند همدان، انتظار می‌رود که ساماندهی مجموعه ورودی‌های آن بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته و با پرداختن به مطالبات عنوان‌شده از سوی برخی شهروندان، مسافران، صاحب‌نظران و... که در ادامه آمده رویکرد بهتری برای امور در نظر گرفته و نگاه ویژه‌ای به آن‌ها شود؛

وضوح و قابل رؤیت بودن خروجی‌ها و تقاطع‌ها به‌منظور کاهش توقف یا حوادث.

تأمین روشنایی کافی در شب.

تعریف روانی ورود فیزیکی، بصری، به‌خوبی و شایستگی یک مرکز استان.

عدم مسدود کردن مسیر و ایجاد مزاحمت دید توسط جداول، تابلوهای راهنما، اشکال و... نامتعارف غیراستاندارد.

دیده شدن نشانه‌های شاخص شهر در جهت‌یابی و تمرکز دید روی آن‌ها در هر نقطه جغرافیایی.

ایجاد نظم در کالبد از طریق تقارن نسبی در جداره‌های طرفین و حفظ محصوریت در امتداد حرکت.

فضای ورودی باید طوری طراحی شوند که هدایت‌کننده به بخش‌های مهم شهر باشند.

ایجاد زیرساخت‌ها و کاربری‌هایی که نیاز مسافران و ساکنان محل را تأمین کند.

استفاده از عناصر نمادین شهر مثل استقرار کاربری‌هایی که نشانگر فعالیت‌های مردم و منطقه هستند.

استفاده از سبک معماری، مصالح بومی و حفظ نقاط شاخص قدیمی در کنار مسیر به‌منظور شکل‌گیری تصویر ذهنی در خور شهر.

ایجاد نشانه‌های واجد توجه و جاذب به لحاظ بصری و متعاقباً حذف مناظر نامطلوب و یا پوشش‌دهی آن‌ها به وسیله گیاه و موانع هنری دیگر.

ایجاد حس تغییر و گذار با استفاده از تغییر در تراکم سازه‌ها و تغییر در نوع کاربری‌ها، تغییر در تراکم و نوع پوشش گیاهی و...

ایجاد فضاهای تفریحی به‌منظور افزایش سرزندگی که منجر به حضور مردم در فضا می‌شود.

ایجاد مکان‌هایی مناسب جهت کمپ و اطراق مسافران.

تعریض و بهسازی مبادی ورودی و متعاقباً کاهش عناصر و عوامل ایجاد ترافیک و توقف ناخواسته

ایجاد گذرهای زیرزمینی در برخی از نقاط برای عبور از جاده اصلی.

حذف کاربری‌های ناسالم و ناهنجار و تعریف الگو‌های گردشگری ممتاز.

ایجاد مراکز ثابت اطلاع‌رسانی، ویترین‌های فرهنگی، مراکز خدمات درمان و پلیس در ابتدای هر ورودی جهت ارائه خدمات تسهیل در دسترسی.

توجه به نوسازی و بهسازی رنگ‌آمیزی و تصحیح مداوم و ادواری جداول، میادین، المان‌ها، تابلوهای تبلیغی و ترافیکی و چراغ‌های راهنمایی.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/79138