کد خبر : 80449
تاریخ : 1402/12/20
گروه خبری : فرهنگی

سواد رسانه‌ای، بلوغ فکری انسان‌ها است

استاد دانشگاه و پدر جامعه شناسی ارتباطات ایران در این مراسم به تبیین وضعیت رسانه‌ای مطلوب در تعاملات کودک و خانواده پرداخت و گفت: در سال 55 که تلویزیون وارد خانه‌ها شده بود، رسانه را بررسی و کتاب «کودک در مقابل پیام‌های فرهنگی» را منتشر کردیم. در آن زمان، رسانه نظم و تعاملات خانواده را به هم ریخته بود و کودکان برنامه خاصی نداشتند و برنامه‌های بزرگسالان را تماشا می‌کردند. این برنامه‌ها فضای فراغت کودکان و نوجوانان را پر کرده بود و کودکان منفعل شده بودند و مادران به طور مداوم با کودکان خود در تنش بودند و این رسانه مطلوبی نبود، پس ما رسانه‌ای می‌خواستیم که تخصصی بوده و برنامه‌های ویژه‌ای برای کودکان داشته باشد.

محمدباقر ساروخانی با اشاره به تعریف کودک افزود: کودکی که در ارتباط با خانواده و رسانه باشد کیست. کودک ظرفیت محدودی دارد و در این زمینه نظریه ظرفیت را می‌توان بیان کرد. این نظریه بیان می‌کند؛ رسانه‌ای که می‌خواهد برای کودک باشد، باید بداند که کودک نمی‌تواند ساعت‌ها پای رسانه باشد و ظرفیت شنیدن دارد، ولی ظرفیت گوش کردن ندارد و ما کودکی می‌خواهیم که به فرمایش قرآن؛ «قول را بشنود، سپس نقد کند، شک کند و سپس بهترین آن را بپذیرد» و این یک انسان تواناست و هسته اصلی سواد رسانه‌ای این است که اندیشه‌ها را بشنوند، نقد کنند و بپذیرند.

وی ادامه داد: کودک کمتر، ساختاری است، یعنی ساختار محدودی دارد. همه آدم‌ها ساختاری هستند، یعنی من از یک طرف باقر ساروخانی هستم، با دنیایی که در آن زندگی می‌کنم و این شخصیت اصلی من است، اما من در همه حال با آنیت خود سر و کار دارم که یک آنیت، ممکن است مرا شاد یا غمگین کند. یعنی در زمان خشم، شادی، غم و … افراد گوناگونی هستیم، در حالی که کودک بیش از من آنیتی است.

وی افزود: دستگاه ساختاری و شخصیتی کودک ساخته نشده است و اصحاب رسانه، والدین و سیستم آموزش باید بدانند که نظریه بقا در این زمینه وجود دارد. در کودکی آنچه به من می‌گفتند، می‌پذیرفتم، ولی در بزرگسالی مکانیسم دفاعی وسیعی دارم و هر اندیشه‌ای را نمی‌پذیرم، در حالی که کودک نظام دفاعی کمی دارد و درِ اندیشه‌اش برای رسانه‌های جمعی، والدین و اطرافیانش باز است. کودک موجودی نیست که اندیشه‌ای را بپذیرد و آن را اعمال نکند، بلکه هر اندیشه‌ای را پذیرفت همان را عملی می‌کند و این نظریه اِعمال است. بنابراین کودک موجود ساده‌ای است و پیچیدگی‌ها و دروازه‌های بسته ما را ندارد.

این استاد ارتباطات در ادامه به رسانه مطلوب اشاره کرد و گفت: ما رسانه‌ای می‌خواهیم که بتواند آگاهی بدهد، کودک را شناسایی کند و نظریه چتر را مورد توجه قرار دهد. رسانه‌ها یادشان باشد که کودک در ابتدا، باید وسط چتر قرار گیرد و دقیقاً زیرپوشش باشد و هر دقیقه نظارت به ویژه از سوی مادر وجود داشته باشد، اما این نظارت نباید پایدار باشد و قدم به قدم باید به اطراف چتر برود تا جایی که از زیر چتر بیرون برود تا خودش بتواند در فضای باز شبکه‌های مجازی، فیک نیوز یا اخبار جعلی، اخبار غلط، نادرست و … باشد و بدون نظارت والدین این کار را انجام دهد و اینجاست که به بلوغ می‌رسد و می‌تواند دنیا را تفکیک کند.

ساروخانی با بیان اینکه رسانه مطلوب رسانه‌ای است که بتواند هوشیار باشد، گفت: ما رسانه‌ای را قبول می‌کنیم که با دنیا آمیزش داشته و از جدیدترین تکنولوژی‌ها برخوردار باشد. نباید این اندیشه قدیمی را داشته باشیم که می‌گفتند کودک، انسان نارس است، بلکه کودک دنیای خاص خود را دارد و باید این دنیای خاص را دید و شناخت. اگر بخواهیم به آن وارد شویم، باید اثرگذاری مطلوب رسانه را مورد توجه قرار دهیم. این اثرگذاری مطلوب، همواره از نمادهای بزرگی سرچشمه می‌گیرد که همه بر یک موضوع و پیام تأکید دارند و آن هم اینکه، محتوای درست داشته باشد، مخاطب‌شناس، موقعیت‌شناس و اثرگذار باشد و شهروندانی بسازد که بالغ جامعه باشند تا بتوان فردای جامعه را به آن‌ها سپرد.

 

 

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/80449