کد خبر : 81788
تاریخ : 1403/2/6
گروه خبری : تیک

«فروتنی فکری» دریچه‌ای به سوی گفت‌وگوهای سازنده در شبکه‌های اجتماعی

در نخستین سال‌های استفاده‌ی گسترده از اینترنت بسیاری فکر می‌کردند که آدم‌ها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربان‌تر و آگاه‌تر می‌شوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد.

اکنون در سال 2023 این باور کمی ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد؛ حالا به‌خوبی می‌دانیم که اینترنت انسان‌ها را به هم وصل می‌کند، اما لزوماً همدلی پدید نمی‌آورد. به‌قول ایان لزلی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل می‌ماند.»

در وهله‌ نخست، مشکل از جذاب‌بودن مخالفت نشئت می‌گیرد. به‌قول پل گراهام، کارآفرین سیلیکون‌ولی: «مخالفت‌ بیش از موافقت‌ْ مردم را به هیجان می‌آورد.» آدم‌ها در هنگام مخالفت حرف‌های بیشتری برای گفتن دارند و البته در قیاس با موافقت، به‌سرعت برانگیخته می‌شوند. در نتیجه، مطالب یا نظرات ستیزه‌جویانه بیشتر لایک می‌خورند و بازتوییت می‌شوند.

مشکل اما از آنجا آغاز می‌شود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، به‌جای آن که ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، از آن سپری می‌سازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز می‌کنیم.

مشکل دیگر و از نظر ما، مهم‌ترین آفت ـ از پرورش نوعی نخوتِ شناختی در شبکه‌ها‌ی اجتماعی سرچشمه می‌گیرد. شواهد نشان می‌دهد که شیوه‌ی پاداش‌دهیِ اینترنت به‌گونه‌ای است که افراد برآورد نادرستی از میزان داناییِ خود دارند و آن را به‌گونه‌ای کاذب دست ‌بالا می‌گیرند.

زیست‌محیطِ اینترنت با پاداش‌دادن به اتاق‌های پژواک و محیط‌های هم‌نظر و خودکامروا و تخریب روحیه‌ی پرسشگری و جست‌وجوی مُجدانه‌ی حقیقت خصلتِ گشودگی به نظرات مخالف را از بین می‌بَرد. به‌ عبارت‌ دیگر، اینترنت بر نخوتِ شناختی ما دامن می‌زند و خیال می‌کنیم بیش از آنچه می‌دانیم دانا هستیم.

فیدها و الگوریتم‌های جهتمندِ شبکه‌ها‌ی اجتماعی ما را به درون اتاق‌های پژواکی می‌راند که در آن برای نظرات ما هورا می‌کشند و نظرات مخالف را دست می‌اندازند. جماعت دست‌چین‌شده‌ی خودمان ما را، که از چالش‌های جدی در امان مانده‌ایم، تشویق می‌کنند. بدین‌ ترتیب، کم‌کم توانایی‌مان برای خودارزیابیِ دقیق را از دست می‌دهیم و به‌تدریج خودمان را بسیار بیش از آنچه واقعاً هستیم آگاه می‌دانیم.

  اما فروتنی فکری چیست؟

ابتدا باید میان فروتنی، به‌طور عام، و فروتنیِ فکری، به‌طور خاص، فرق بگذاریم. درحالی‌که فروتنی، در معنای عمومی و اخلاقیِ خود، به نگرش انسان در مورد کاستی‌های خویش در «تمام حوزه‌ها» بازمی‌گردد، فروتنیِ فکری عمدتاً به «محدودیت‌های شناختی» راجع می‌شود.

فروتنی فکری، به‌طور ساده و خلاصه، عبارت است از پذیرش محدودیت‌های فکریِ خودمان. بدیهی است که فروتنی فکری در این معنا ریشه‌ای دیرینه دارد و تبار آن به جهل سقراطی یا «دانم که ندانم» بازمی‌گردد. بااین‌حال، فروتنی فکری، در مقام حوزه‌‌ای مستقل و متمرکز از پژوهش‌های انسانی، مفهومی نو و مدرن به شمار می‌‌آید که در دهه‌های اخیر در مطالعات میان‌رشته‌ای بسط و گسترش یافته است. فروتنی فکری مفهومی چندوجهی است و براساس مدل‌های گوناگون تعاریفی متفاوت دارد.

با این وصف، می‌توان برخی از مؤلفه‌هایی را برشمرد که پژوهشگران کمابیش بر سر آن توافق دارند: پذیرش اینکه باورها و نظرات ما ممکن است اشتباه باشند، آگاهی از خودفریبیِ ذهن و قبول محدودیت‌های فکری، سعی در پرهیز از حالت تدافعی‌گرفتن در زمانی که نظرات‌مان به چالش کشیده می‌شوند، توجه به نظرات دیگران و تأمل بر شواهد تازه‌ای که ممکن است به رد باور کنونی ما بینجامد.

طبق مطالعات انجام‌شده، کسانی که در آزمون‌های فروتنیِ فکری نمرات بالاتری می‌گیرند به احتمال زیاد در برابر دیدگاه‌های سیاسی و مذهبیِ مخالف رواداریِ بیشتر و تعصب کمتری از خود نشان می‌دهند و نسبت به دوستی با اعضای برون‌گروهی در پلتفرم‌های اجتماعی تمایل بیشتری بروز می‌دهند. همچنین احتمال کمتری دارد که از گروه‌های مخالف اهریمن‌سازی کنند یا به آنان انگ نادانی یا شرارت بزنند. به‌طورکلی، درحالی‌که تفکرِ بسته به تحقیر نظرات و استدلال‌های طرف مقابل می‌انجامد، فروتنی فکری بحث‌ها را به‌سوی گفت‌وگوهای محترمانه سوق می‌دهد.

  اما چگونه می‌توانیم فروتنی فکری را در خود تقویت کنیم و آن را رواج دهیم؟

خالی‌کردن موقتیِ انبار ذهن، تمرین استدلال مخالف، قدم‌نهادن در آن سوی پرچین‌هایی که طی سال‌ها در پیرامون شخصیت خود ساخته‌ایم، تبدیل باور نادرست، هنر توجه‌کردن به نظرات متفاوت دیگران، رفتار توأم با درنگ به‌جای رفتار تکانشی، ابراز مخالفت در قالبی محترمانه و دوستانه، در پی حقیقت باشیم، از زبان هرکس که خارج شود.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/81788