کد خبر : 82668
تاریخ : 1403/2/28
گروه خبری : جامعه

دکتر محمد ترکمان:

تربیت کودک حاصل ارتباط مؤثر و الگوسازی درست برای اوست

والدین ابتدا باید روی سلامت روان خود کار کرده و الگوی مناسبی برای بچه‌ها باشند

سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار:

کانون خانواده یکی از عرصه‌هایی است که انسان از آغاز تا پایان زندگی با آن رابطه تنگاتنگ و سرنوشت‌ساز دارد و بدون خانواده، نه‌تنها هویت انسانی بشر نابود می‌شود بلکه همه تلاش‌های فردی و اجتماعی نیز در حقیقت بی‌ثمر و نافرجام خواهد ماند؛ چراکه رشد و افول جامعه بستگی به مدیرانی دارد که هسته اولیه تربیت آن‌ها در خانواده شکل می‌گیرد. اگرچه محیط‌های آموزشی، رفاقتی و شغلی، هر یک تأثیرات بسیار مهم و شگرفی بر روحیات و عقاید انسان می‌گذارند، اما از جهت تربیتی، نخستین و قوی‌ترین محیطی که نقش سازندگی برای انسان دارد، محیط خانواده است.

در این بین دوران کودکی مقطعی است که ساختار وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد و به لحاظ روان‌شناسی، مهم‌ترین دوره برای تربیت کودکان به‌شمار می‌رود. از سوی دیگر چون در محیط خانوادگی، غالباً روابط بر مدار محبت‌ها و حس عاطفه است، به همین دلیل ناخودآگاه اثرپذیری انسان نیز بیشتر خواهد بود. نتیجه اینکه در چنین محیطی اگر تربیت عمیق و همه جانبه‌ای صورت گیرد، تا حد زیادی می‌تواند تأثیرات مخرب محیط‌های بعدی را خنثی و یا حداقل کم کند.

فرزندپروری ازجمله مباحثی است که در طول تاریخ، نوع بشر به آن توجه کرده و اقدام در جهت تربیت افراد، در تمامی جوامع از جوامع ابتدایی گرفته تا جوامع متمدن وجود داشته است. این مهم در میان اقوام مختلف و در سیر تاریخی‌اش ظهور و بروز متفاوتی داشته و به شیوه‌های گوناگون اعمال شده؛ اما تجلی این اقدامات گویای درک انسان‌ها از «ضرورت تربیت» بوده است. این موضوع ازجمله مباحثی است که توجه روان‌شناسان را به خود جلب کرده و پژوهش‌های بی‌شماری در این خصوص انجام شده است. بسیاری از آن‌ها معتقدند هرگاه کودک در محیطی آرام و اطمینان‌بخش رشد کند، در حالی‌که از عطوفت و نوازش والدین و اطرافیان برخوردار باشد، در بزرگسالی دارای رشد کامل روحی و جسمی خواهد بود و فردی طبیعی و معتدل می‌شود.

بنابراین روش تربیت فرزندان از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است و می‌تواند از بروز بسیاری از آسیب‌های روانی و اجتماعی پیشگیری کند. آموزش، تربیت و پرورش کودک اگرچه در ابتدا سخت به‌نظر می‌رسد، اما با داشتن راهکارهای درست و آگاهی بیشتر والدین، نه تنها ساده می‌شود، بلکه می‌تواند پر از لحظات خوش و شاد باشد.

 در این مطلب و در گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهرغرب با دکتری تخصصی روان‌شناسی، مشاور و درمانگر کودک و نوجوان، مؤسس کلینیک سپیدار و نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان می‌توانید با راهکارهایی برای شروع تربیت، ویژگی سبک‌های تربیتی و اثر این سبک‌ها در خلق و خوی کودکتان در آینده آشنا شوید.

بندورا؛ مبدع نظریه یادگیری مشاهده‌ای

دکتر محمد ترکمان در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه سال‌ها پیش یک روان‌شناس نامی به نام آلبرت بندورا نظریه یادگیری مشاهده‌ای را مطرح کرد؛ گفت: تا قبل از این نظریه‌پرداز اهمیت الگو و مدل‌پذیری در حوزه تربیت به‌صورت علمی و تخصصی مورد بحث قرار نگرفته بود. گرچه ما در داستان‌ها، روایت‌ها و احادیثی که از بزرگان دین و علما داریم بر اهمیت الگو تأکید شده اما در علم روان‌شناسی این مفهوم به‌صورت تخصصی با پژوهش‌های بندورا آغاز شد.

کودکان دقیقاً مانند فرد بزرگسال با عروسک رفتار می‌کردند

وی خاطرنشان کرد: بندورا در آزمایش مشهوری به نام «عروسک بادی» کودکانی را در اتاقی قرار می‌داد و از یک فرد بزرگسال می‌خواست که با یک عروسک بادی بازی کند؛ به صورتی که در یک مرحله با خشونت این کار را انجام داده و در محل دیگر با ملاطفت و مهربانی با آن عروسک‌بازی کند، بعد کودکان را با این عروسک تنها می‌گذاشت، نتیجه این بود که کودکان دقیقاً مانند فرد بزرگسال و الگوبرداری از او با عروسک رفتار می‌کردند.

یکی از منابع اصلی یادگیری کودکان، یادگیری مشاهده‌ای است

وی سپس ادامه داد: بعد از این آزمایش، تحقیقات بیشتر و گسترده‌تری صورت گرفت و مشخص شد یکی از منابع اصلی یادگیری کودکان، نوجوانان و بزرگسالان یادگیری مشاهده‌ای است؛ یعنی ما با مشاهده افراد دیگر افکار، احساسات و رفتار خودمان را شکل داده و هدایت می‌کنیم. به‌خصوص اگر آن فرد جزو افراد مهم زندگی ما باشد که به دلیل ارتباطاتی که با او داریم این اثرپذیری و نقش پذیری بیشتر می‌شود.

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان ابراز کرد: به همین دلیل ما می‌توانیم الگو را به صورت مشخص این‌طور تعریف کنیم؛ الگو و مدل فردی است که ما سعی می‌کنیم با مشاهده و گاهی تقلید رفتار او به رفتارها، احساسات و نگرش‌های خودمان جهت بدهیم. بسیاری از اوقات الگوها به ما کمک می‌کنند تا رفتار درست را از غلط تشخیص بدهیم و به رفتار ما شکل می‌دهند.

الگو فردی است که روی ما تأثیر دارد

ترکمان تأکید کرد: الگو در بیشتر موارد مثل یک چراغ راهنما عمل می‌کند که مسیر را برای ما روشن کرده که به چه سمت و سویی حرکت کنیم؛ البته منظور من از الگو فردی است که می‌تواند روی ما تأثیر داشته باشد، که در برخی مواقع ممکن است این الگوها رفتارهای ناکارآمد و ناسالم را در رفتار ما ایجاد کند، مثل پدری که با پرخاشگری نسبت به موضوعات پیرامونی خود رفتار می‌کند و عملاً از این طریق به کودک خود یاد می‌دهد که او هم در مواجهه با چالش‌ها و تنش‌های زندگی به سمت پرخاشگری رفته و در واقع راهکارش برای حل مسئله پرخاشگرانه باشد.

بسیاری از مواقع فرزندان الگوی درستی ندارند!

وی در ادامه اذعان کرد: در بسیاری از موارد وقتی والدین برای موضوعات مرتبط با کودک و نوجوان به مراجعه کرده و از رفتارهای فرزندان خود گلایه می‌کنند، ما مشاهده می‌کنیم که بچه‌ها نه‌تنها الگوهای مناسبی برای رفتار درست ندارند بلکه بسیاری از رفتارهای خود را از والدین الگوبرداری کرده‌‌اند!

یک تناقض خنده‌دار در اتاق مشاوره

این نویسنده کتاب‌های کودک و نوجوان اضافه کرد: در اتاق مشاوره این موقعیت اگرچه برای ما شایع است اما گاهی پارادوکس خنده‌داری هم ایجاد می‌کند؛ تناقض خنده‌دار از اینکه پدری فرزند خود را امر و نهی و تنبیه بدنی می‌کند اما از او انتظار دارد که رفتار پرخاشگرانه نداشته باشد!

 بچه‌ها بیشتر از آن چیزی که ما فکر می‌کنیم به رفتارهای ما دقت دارند

ترکمان در این خصوص توضیح داد: رفتارهای خنده‌داری مثل اینکه پدر و مادر دائماً بر نظم و مسئولیت‌پذیری تأکید کنند در حالی که در رفتار خودشان نمود پیدا نمی‌کند خنده‌دار است! این یک حقیقت است که بچه‌ها بیشتر از آن چیزی که ما فکر می‌کنیم به رفتارهای ما دقت دارند و از ما الگوبرداری می‌کنند. بچه‌ها والدین را مانند بت‌هایی در نظر می‌گیرند که برای آن‌ها رفتار درست و غلط را مشخص می‌کند.

وی سپس با اشاره به حدیثی از امام صادق علیه‌السلام، متذکر شد: حضرت فرموده‌اند: بچه‌ها شبیه آن چیزی که ما می‌گوییم، نمی‌شوند بلکه شبیه آن چیزی می‌شوند که ما رفتار می‌کنیم و هستیم! و این یک حقیقت است که بچه‌ها می‌بینند و تکرار و تقلید می‌کنند.

اول باید رفتارهای درست را در خودمان نهادینه کنیم

این مشاور و درمانگر کودک و نوجوان ادامه داد: به همین دلیل اگر بخواهیم رفتار درستی را در کودکی ایجاد کنیم ضمن اینکه باید ارتباط درستی با او داشته باشیم باید ابتدا آن رفتار را در خودمان شبیه‌سازی کرده و مثل یک الگوی مناسب با کودک رفتار کنیم. به قول معروف رطب‌خورده قرار نیست منع رطب بکند. شاید بعد از ارتباط مؤثر با کودک هیچ چیزی به اندازه الگوی درست در شکل‌گیری رفتار او تاثیر نداشته باشد. البته در کنار این موارد می‌توان برای شکل‌گیری رفتار درست از تحسین و تشویق هم استفاده کرد.

ترکمان با این بیان که الگوهای مناسب ضمن اینکه مسیر و جهت را برای رفتار درست به ما نشان می‌دهند در ذخیره انرژی هم بسیار به ما کمک می‌کنند؛ یادآوری کرد: در واقع قرار نیست ما برای هر مسیری خودمان کوشش و خطا کنیم، در بسیاری از مواقع با مشاهده و الگوبرداری از افراد مهم، مؤثر و موفق می‌توانیم برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم و موفقیت‌هایی که در زندگی به‌دنبال آن هستیم را به‌دست بیاوریم، از رفتار الگو تقلید کنیم.

کودکان نقش‌پذیری بالایی دارند

وی افزود: قرار نیست ما دوباره چرخ را اختراع کنیم؛ بسیاری از اوقات با مشاهده مسیری که افراد موفق رفته‌اند و الگوبرداری از آن‌ها می‌توانیم سریع‌تر به آنچه که فکر می‌کنیم مناسب و درست است، برسیم. به همین دلیل در حوزه تربیت علاوه‌ بر اینکه ما تأکید می‌کنیم ابتدا والدین روی سلامت روان خود کار کرده و الگوی مناسبی برای بچه‌ها باشند توصیه می‌کنیم که از طریق انیمیشن‌ها، فیلم‌ها و داستان‌‌‌‌‌ها، ارتباط با گروه همسالان و ایجاد بستر مناسب برای تعامل با افراد مؤثر زمینه برای الگوگیری مناسب فرزندان فراهم شود، به خصوص این موضوع در مورد کودکان که تلقین‌پذیری بالایی دارند اهمیت بسیار بیشتری دارد.

الگو گاهی قهرمان فیلم و قصه است

این استاد دانشگاه در خاتمه سخنان خود بیان کرد: کودکان برای اینکه رفتار درست را از غلط تشخیص داده و بتوانند رفتار خودشان را شکل دهند عموماً به سمت الگوهای خودشان گرایش پیدا می‌کنند؛ این الگوها ممکن است همسالان، رسانه‌ها یا حتی کتاب‌های داستان که برای بچه‌ها جذاب است، باشد. پس نظارت بر اینکه فرزند من با چه کسانی تعامل دارد و همسالانش چه کسانی هستند یا چه فیلم‌ها و کتاب‌هایی را می‌بیند و می‌خواند، می‌تواند در شکل‌گیری درست رفتار فرزند نقش بسیار پررنگی داشته باشد.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/82668