کد خبر : 83906
تاریخ : 1403/4/3
گروه خبری : استان‌ها

یادداشت

زهره پوروهابی

سومین مناظره چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری جمعه‌شب با محوریت مسائل فرهنگی و اجتماعی برگزار شد و افراد و رسانه‌ها از نوع پوشش گرفته تا حرکات دست و محتوای سخنان را تحلیل کرد‌ند، اما آنچه که در این مناظره به نظر می‌رسد مورد توجه قرار نگرفت و آسیب‌هایی نیز به دنبال داشت، عدم تدوین پرسش‌ها ناظر بر جنس حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی بود؛ چراکه این دو ساحت بیش از سطوح دیگر حیات انسانی مبتنی بر اندیشه هستند و انتظار می‌رود بخشی از زمان جلسه مناظره به تبیین مبانی اندیشه نامزدها اختصاص داده شود، به‌نحوی که هریک از کاندیداها تصویری درست از سپهر اندیشه خود و نوع نگاهشان به کارهای فرهنگی و مسائل اجتماعی ارائه بدهند و سپس اولویت‌های کاری خود را در این عرصه و راهکارهای برون‌رفت از مشکلات جامعه طبق اولویت‌بندی‌های خود را تبیین کنند. چراکه همه ما می‌دانیم درست است که رئیس‌جمهور چهاردهم مجری برنامه هفتم و سیاست‌های کلی نظام است، اما به‌خوبی تجربه شده که دولت‌ها با توجه به نوع نگاهشان و الگوی اندیشه‌ای خود، قانون و برنامه‌‍‌ها را اجرا می‌کنند.

درواقع آمدن و رفتن 13 رئیس‌جمهور به ملت یاد داده‌ است که یک رئیس‌جمهور می‌تواند با توجه به گرایش‌های خود، موضوعی کوچک را به بحران تبدیل کرده و میلیاردها تومان اعتبار برای آن هزینه کند و درعین‌حال یک بحران را چنان مدیریت کند که آب در دل مردم تکان نخورد! فکر می‌کنید چرا اکنون در سال 1403 و در 45 سالگی انقلاب اسلامی جامعه دینی ما با معضل کشف حجاب مواجه است؟ چرا فیلترینگ و نوع برخورد کاندیداهای ریاست جمهوری برای مردم موضوعیت دارد؟ و... چون طی این سال‌ها رؤسای جمهور آمده‌اند و رفته‌اند و به مسائل زیربنایی فرهنگی و اجتماعی توجه نکرده‌اند و اکنون انقلاب اسلامی با چنین مسائلی که اصلاً نباید موضوعیت پیدا می‌کردند، مواجه است. رؤسای جمهور به حوزه فرهنگ به‌عنوان موضوع درجه دوم نگاه کرده‌اند و کاری هم که در این حوزه‌ها انجام داده‌اند، بیشتر برنامه‌های نمایشی، آن‌هم در نازل‌ترین سطح بوده است؛ چراکه کاندیداها با چالش اندیشه‌محور در کارزار انتخابات مواجه نبوده‌اند. حتی در مناظرات، مسائل مهم فرهنگی را به پایین‌ترین سطح تقلیل داده و فقط درباره حجاب و عفاف، فیلترینگ، سینما و غیره سخن گفته می‌شود، آن‌هم به‌نحوی که جناب نامزد انتخاباتی فقط عرصه‌ای برای شعار دادن و تخریب این و آن به‌دست بیاورد یا وضعیت کشور را آن‌چنان سیاه ترسیم کند که انگار تاکنون هیچ خدمتی ارائه نشده و چنان در این رویکرد خود ترک‌تازی کند که گویی تمام تلاشش از این غبارآلود کردن و نمک‌ پاشیدن به زخم‌ها، چیزی جز راهبرد سخیف «جلب رأی به هر قیمتی» نیست.

این درحالی است که حوزه فرهنگ و اجتماع ساحت اندیشه و تعالی جامعه است و پیوند وثیقی با حیات معنوی مردم دارد، اما دریغ از نگاه عمیق و درخور شأن به این حوزه متعالی و مؤثر!

خداوند بر درجات شهیدبهشتی که این روزها سالگرد ترور ایشان است، بیفزاید؛ نه‌تنها نگاه و اندیشه عمیق فرهنگی داشت، بلکه رفتار و سکناتش نیز آموزنده بود. وقتی از یکی از سران منافقین پرسیده بودند چرا آیت‌الله بهشتی را به شهادت رساندید؟ گفته بود چون تحلیل تشکیلات این بود که اگر بهشتی یک سال دیگر زنده بماند، برای یک قرن ایران برنامه‌ریزی می‌کند؛ اگرچه ایران اسلامی همچنان متنعم به برکات کم‌نظیر حیات او است، اما اقتدا به مشی چنین افراد خودساخته‌ای انتظار آحاد ملت ایران از مسئولان بوده؛ همان ملتی که با وجود مشکلات و فشارها، همیشه پای نظام اسلامی ایستاده‌اند و از جان و مال برای بقای آن که ان‌شاءالله به دولت کریمه مهدوی (عج) امتداد می‌یابد، گذشته‌اند.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/83906