کد خبر : 84821
تاریخ : 1403/4/28
گروه خبری : درهای دری

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان:

صائب چکیده شاعران عصر خراسانی و عراقی است

رتبه یک صائب در میان شاعران دوره صفوی و سبک هندی

سپهرغرب، گروه - فاطمه فراقیان :

چندی پیش 10 تیرماه، روز بزرگداشت صائب تبریزی را پشت سر گذاشتیم؛ شاعر عارفی که در تبریز زاده می‌شود و خود در اشعارش به این موضوع اشاره دارد، اما بعد به اصفهان فرستاده می‌شود و در همان‌جا زندگی می‌کند. او همچون دیگر شاعران بزرگ ما، به بی‌اعتباری دنیا اشاراتی دارد. صائب همچنین شاعری است که همچو حافظ به تعصبات دینی می‌تازد و به افراطیون و مزوران خُرده می‌گیرد؛ گفتنی است که در دوره صفویه به شاعران بهایی نمی‌داده‌اند، اما صائب در همین عصر لقب ملک‌الشعرایی می‌گیرد که این مسئله مهم توانمندی وی در شاعری را می‌رساند.
سبک «هندی» ما را یاد صائب می‌اندازد که گرچه او آغازگر و ایجادکننده این سبک نیست، اما به کمال‌رساننده آن است و ظهور شاعر باعث می‌شود که این سبک نهادینه و تعریف شده و به‌اصطلاح جا بیفتد؛ تا جایی که به این سبک به جهت پرچم‌دار آن، «تبریزی» و «اصفهانی» نیز گفته می‌شود.

نازکی خیال، لطافت اندیشه، مضمون‌سازی‌های ظریف و معنی‌های بیگانه و باریک در شعر صائب دیده می‌شود.

صائب تبریزی درنهایت سال 1086 هجری جان به جان‌آفرین تسلیم می‌کند.

بعد گذر از این مقدمه، به جهت آشنایی بیشتر با صائب تبریزی، به سراغ مهدی شریفیان، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان رفتیم تا با ما و شما از شاعر عارف نکته‌گوی دوره صفوی بگوید، در ادامه متن مصاحبه با استاد شیرین‌سخن ما را بخوانید:

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان با بیت «به نام خداوند جان و خرد/ کز این برتر اندیشه بر نگذرد» به گفت‌وگو با ما برکت بخشید و در ادامه سخن گفتن پیرامون صائب را با شعر «شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست/ که این صدا به قیامت بلند خواهد شد» آغاز و ابراز کرد: سخن از محمدعلی صائب تبریزی است؛ شاعر معروف و مشهور قرن 11 و شاعر عارف‌مسلکی که ظاهراً برخی از تذکره‌نویس‌ها اشعار او را بین 60 تا 120 هزار بیت تخمین زده‌اند.

* صائب ازنظر عارفی و کثیرالشعری شبیه به عطار است

مهدی شریفیان با بیان اینکه صائب ازنظر تعداد شعری که به وی نسبت داده‌اند شبیه به عطار است، افزود: صائب نیز همچون عطار هم شاعری عارف است و هم کثیرالشعر.

وی با اشاره به اینکه صائب در ایران و بیدل دهلوی در هند دو شاعر مشهور این عصر هستند که سبک آن‌ها «هندی» است، گفت: علت اشتهار این سبک به هندی آن است که پادشاهان صفوی خیلی اعتقادی به شعر و شاعران نداشته‌اند و معتقد بوده‌اند که شاعران تنها باید برای ائمه اطهار علیهما سلام شعر بگویند و آن بزرگواران را مدح کنند که درنتیجه صله خود را نیز از آنان دریافت کنند!

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان با بیان اینکه همان‌طور که می‌دانیم شاهان صفوی اشتهار به تشیع دارند و تمام هم‌وغم آن‌ها این بوده که شعائر شیعی را در کشور رواج دهند، اذعان کرد: بنابراین بسیاری از شاعران ایرانی به هند رفتند؛ چراکه در هند پادشاهانی همچون اکبرشاه پادشاهی می‌کردند که از نوادگان تیمورشاه بودند، زبان رسمی آن‌ها پارسی بود و از شعر و شاعران حمایت می‌کردند؛ آن‌ها برخلاف پادشاهان صفوی که شاعران پارسی‌زبان را به حساب نمی‌آوردند، برای شعر ارزش قائل بودند و علاوه‌بر احترام گذاشتن به شاعران، به آن‌ها جایگاه می‌دادند و معمولاً پاداش‌های ارزنده‌ای هم برایشان درنظر می‌گرفتند.

شریفیان با اشاره به اینکه به همین دلیل است که سبک آن‌ها را هندی نامیدند چراکه به‌واقع پادشاهان هندی این سبک را نهادینه کردند، خاطرنشان کرد: پایه شعر شاعران در سبک هندی، غزل است؛ اما باید توجه داشت این‌طور نیست که همچون غزل‌های حافظ ارتباط افقی و عمودی ابیات شعر در آن‌ها حفظ شود. به این صورت که اگر از شعری در این سبک ابیاتی را حذف کنیم، به معنای آن خللی وارد نمی‌شود و حتی می‌توان تنها یک بیت از شعر 15 بیتی صائب را بخوانیم و مابقی را حذف کنیم! بنابراین می‌توان گفت خاصیت و ویژگی سبک هندی تک‌بیتی بودن آن است.

وی با بیان اینکه همان‌طور که می‌دانیم اگر بیتی از شعر حافظ کم کنیم معنا آسیب می‌بیند و این مهم به‌علت منطق قوی حاکم بر شعر او و چهارچوب مشخصی است که ابیات یکدیگر را کامل می‌کنند، تصریح کرد: اما در سبک هندی بین ابیات شعر فقط ارتباط افقی می‌بینیم.

* صائب در شیوه بیان و تفکر از مولانا، سعدی و حافظ اثر پذیرفته است

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان در ادامه با اشاره به اینکه صائب ازنظر پیشینه هم تحت تأثیر مولانا، هم سعدی و هم حافظ است، توضیح داد: صائب تبریزی این شاعر بزرگ ما در شیوه بیان و تفکر و اندیشه از این سه غزل‌سرای بزرگ تأثیر پذیرفته است.

شریفیان در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه از آنجا که صائب شیعه است عرفان او نیز شیعی بوده و به همین دلیل در شعرهای او ارادت به ائمه اطهار مشهود است، عنوان کرد: البته این شاعر ازنظر رتبه شاعری به بزرگانی همچون مولانا، عطار، سعدی، حافظ و غیره نمی‌رسد.

وی با اشاره به اینکه همچنین چون صائب متعلق به قرنی است که شاعران عارف تمام مضامین عرفانی را در شعر خود آورده‌اند و تقریباً چیزی برای دیگران باقی نگذاشته‌اند که این مهم کار را برای امثال صائب سخت کرده بوده است و نمی‌توانستند چیزی بسرایند که تازگی داشته باشد، گفت: بنابراین او ازنظر اندیشه عرفانی نیز به بزرگان ادبیات ما نمی‌رسد. البته خود شاعر معتقد بوده که مضمون زیاد است! البته بنده اگر بخواهم به این شاعر در میان شاعران دوره صفوی و در سبک هندی نمره بدهم، می‌توانم بگویم رتبه‌اش یک است و اشعارش خواندنی بوده و ارزش خواندن دارد.

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان در ادامه با بیان اینکه اگر بخواهیم غزل‌های صائب را ازنظر محتوایی بخش‌بندی کنیم یکی از مضامینش این است که می‌بایست جانب مردم و حقوق آنان را رعایت کنیم، افزود: صائب می‌گوید نباید مردم را تحقیر کرد؛ باید آن‌ها را به حساب آورد و شعری که ابتدای مصاحبه از این شاعر برایتان خواندم هم ناظر به این موضوع است. او می‌گوید نباید دل مردم طبقات پایین را صرف اینکه پست و مقامی ندارند و دارای جایگاه اجتماعی ویژه‌ای نیستند، شکست؛ چراکه در روز قیامت برای آدمی تبعات ناگواری دارد.

شریفیان با اشاره به اینکه یکی دیگر از مضامین شعرهای صائب که امروز هم می‌تواند مورد تأمل قرار گیرد موضوع اتحاد و وحدت ملی است و او در شعرش می‌گوید خیلی از مصائب و مشکلات یک مملکت به دشمنی مردم آن با خودشان برمی‌گردد، ابراز کرد: بیت «دشمن خانگی از خصم برونی بترست/ بیشتر شکوه یوسف ز برادر باشد» به این موضوع اشاره دارد. در اشعاری هم توصیه می‌کند که به زر و زیور دنیا خیلی اعتنا نکنید؛ برای مثال وقتی می‌سراید «چشم ناقص‌گهران بر زر و زیور باشد/ زینت ساده‌دلان پاکی گوهر باشد»، می‌خواهد این مهم را به تصویر بکشد که ثروت به آدمی ارزش و اعتبار نمی‌دهد، بلکه آنچه باعث ماندگاری اسم هر انسانی بوده، پاکی دل است.

* مسئله شایسته‌سالاری دغدغه زمان صائب هم بوده است

وی با بیان اینکه چون صائب با روایات اسلامی آشنا و قرآن کتاب بالینی او بوده است حتماً در سرودن بیت خوانده‌شده به آیه‌های «یَومَ لَایَنفَعُ مَال وَ لَا بَنُونَ* إِلَّا مَن أَتَى ٱللَّهَ بِقَلب سَلِیم» توجه داشته، تصریح کرد: دیگر موضوعی که شاعر مورد نظر ما به آن پرداخته و امروزه نیز با آن در کشورمان درگیر هستیم، مسئله شایسته‌سالاری است؛ در زمان صائب هم افرادی متصدی سِمت‌هایی شده بودند که شایسته آن‌ها نبودند؛ برای مثال در بیتی می‌گوید «من از بی‌قدری خار سر دیوار دانستم/ که ناکس، کس نمی‌گردد از این بالا گُزیدن‌ها» و همان‌طور که می‌دانید، امروزه هم ما در جامعه بشری با این معضل دست‌وپنجه نرم می‌کنیم که برخی شایستگان کنار هستند و بعضی افراد ناشایست مانند خار سر دیوار، خودنمایی می‌کنند.

* صائب می‌گوید نباید از رحمت خدا ناامید شد

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان با اشاره به بیت «پیشانی عفو ترا پُرچین نسازد جرم ما/ آیینه کی برهم خورد از زشتی تمثال‌ها؟»، تشریح کرد: این بیت از شعر صائب تعبیر زیبایی دارد؛ چون او عارف است، معتقد بوده که نباید از رحمت خدا ناامید شد و عفو پروردگار گسترده است.

شریفیان با بیان اینکه درمجموع می‌توان گفت محور موضوعی شعر صائب ماهیت اخلاقی و عرفانی دارد بنابراین در غزل‌های او خطاب به انسان توصیه‌ و نصیحت‌های قشنگ زیادی وجود دارد و آدمی را برحذر می‌دارد از رویه‌های غلط، افزود: برای مثال در این ارتباط می‌گوید «آدمی پیر چو شد، حرص جوان می‌گردد/ خواب در وقت سحرگاه، گران می‌گردد».

وی با اشاره به اینکه درعین‌حال برخی از غزل‌های صائب هم عاشقانه است و جنبه جسمانی دارد، گفت: در این مورد شعرش ازنظر محتوایی شبیه به سعدی می‌شود؛ برای مثال می‌سراید «دزدی بوسه عجب دزدی خوش‌عاقبتی‌ست/ که اگر بازستاند، دوچندان گردد».

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان با بیان اینکه البته باید توجه داشته باشیم که صائب عارف است و او نیز همچون مولانا معتقد بوده که از تجربه عشق زمینی می‌توان به عشق آسمانی رسید، عنوان کرد: برای مثال مولانا می‌گوید «عاشقی گر زین سر است یا آن سر است/ عاقبت ما را بدان‌سو رهبر است»؛ عارفان بزرگ معتقد هستند عشق الهی زمانی در قلب آدمی تعبیه می‌شود که عشق جسمانی را تجربه کرده باشد.

شریفیان در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به اینکه صائب فشره، چکیده و نتیجه شاعران عصر خراسانی و عراقی است، اذعان کرد: یعنی از همه شاعران بزرگ این دو سبک، نشانه‌های واضحی در غزل صائب می‌بینیم.

وی با بیان اینکه سبک هندی در هند، افغانستان و پاکستان به راه خود ادامه می‌دهد اما در ایران ادامه پیدا نمی‌کند، گفت: چراکه در ایران طی دوره قاجار شاعرانی مانند قاآنی نظر منفی به این سبک داشته‌اند و عملاً آن را کنار می‌گذارند و دوره‌ای به‌نام بازگشت آغاز می‌شود. در جریان ایجاد سبک هندی به‌واقع چون دربارها خریدار شعر شاعران نبودند، شعر و شاعری به قهوه‌خانه‌ها و درحقیقت بین عموم مردم راه می‌یابد و به همین ترتیب برخی شعرها توسط افراد بی‌سواد به شکل بی‌کیفیتی سروده می‌شود و اشعار غث و سمین در سبک هندی پیدا می‌شود که انتقادها را ایجاد می‌کند.

* شاعران در سبک هندی فرصتی پیدا کردند که آیینه آلام مردم باشند

استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلی‌سینا همدان با اشاره به اینکه البته راه یافتن شعر طی آن دوره بین عموم مردم را از جهتی می‌توان نقطه قوت دانست زیرا مضامین شعر دغدغه‌های عامه مردم شد و شاعران فرصتی پیدا کردند که آیینه آلام آنان شوند، افزود: چراکه غالب شاعران بزرگ ما در سبک‌های خراسانی و عراقی ازجمله رودکی، معزی، منوچهری، فرخی و غیره درباری بودند و با مردم عادی در ارتباط نبودند؛ البته عارفان شاعری همچون حافظ، مولانا، عطار و غیره از این موضوع مستثنا هستند.

شریفیان با بیان اینکه همچنین باید گفت شاعری مانند صائب تلاش می‌کند در یک بیت چندین تشبیه بیاورد که این موضوع باعث می‌شده است در برخی موارد منظور شاعر دیریاب شود، مطرح کرد: بنابراین سبک هندی معروف به تعقید لفظی و معنوی نیز می‌شود.

وی در پایان مصاحبه با ما با اشاره به اینکه با این وجود مشکل اصلی شاعران دوره بازگشت این نبود که سبک هندی تعقید داشت بلکه مسئله آن‌ها این بود که شعر سبک هندی درباری نبود و مسئله دیریابی آن زیاد موضوعیت نداشت، ابراز کرد: در دوره سبک بازگشت قاجار روی کار آمده بودند و ادعا می‌کردند که ما هم می‌خواهیم مانند محمود غزنوی باشیم و از آنجا که پیرامون شاهان غزنوی شاعرانی همچون عنصری، رودکی و فرخی بوده‌اند که آنان را مدح می‌کردند، ‌بنابراین قاجاری‌هایی مانند فتحعلی‌شاه هم شاعر درباری می‌خواستند و مدعی بودند که شعرشناس هستند و به شاعران پاداش می‌دادند، اما چون سبک هندی سبک توده مردم بود، آن را نمی‌پسندیدند که به این ترتیب سبک بازگشت ایجاد می‌شود.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/84821