کد خبر : 84908
تاریخ : 1403/4/30
گروه خبری : شهر

دیوارهای شهر می‌تواند بوم هنر شود

دیوارهای شهری اغلب به‌عنوان دارایی خصوصی شناخته می‌شوند و هر گونه علامت‌گذاری یا آسیب زدن به آن‌ها جرم است. با این حال دیوارهای بلند بلوک‌های شهری به‌طرز وسوسه‌انگیزی نظر هنرمندان را به‌عنوان یک بوم بتنی صاف جلب کرده و باعث پیدایش هنر شهری شهری شده‌اند.

*پیدایش

دیوارنگاری یا گرافیتی هنری خیابانی است که در ابتدا برای بازپس‌گیری شهرها و بیان نظرات جامعه به حاشیه رانده‌شده پدیدار شد و در دهه 1970 توسط آمریکایی‌ها و در شهرهای داخلی نیویورک رشد کرد. این هنر برای نخستین بار در شهرهایی رشد کرد که مردم در فقر و خشم و محدودیت گرفتار بودند. دیوارهای شهر تبدیل به بوم نقاشی شدند تا مردمی که از نابرابری شدید اجتماعی‌اقتصادی و جدایی رنج می‌برند، ابزاری برای ابراز احساسات و نیازهای خود داشته باشند. نوشتن روی دیوارها نه‌تنها قدیمی‌ترین بیان خلاق انسان، بلکه یکی از نخستین اشکال کنش‌گری است.

*صدای مردم

مانند هر هنر دیگری، دیوارنگاری نیز ریشه در یک موضوع اساسی انسانی دارد. هر ساختمانی که با مالیات‌های عمومی ساخته می‌شود باید متعلق به افرادی باشد که آن مالیات‌ها را پرداخت می‌کنند، کسانی که در سایه آن‌ها زندگی می‌کنند و حتی می‌میرند. دیوارنویسان به دلیل خطر بالای دستگیری و زندانی شدن، اغلب در مکان‌هایی نقاشی می‌کردند که ساکنان معمولی هرگز نمی‌روند؛ فضاهای زیرزمینی، تونل‌ها، ساختمان‌های صنعتی متروکه و ایستگاه‌های قطار در حومه شهر که اجرای قانون در آن‌ها کمتر است.

دیوارنگاران یک امضا یا برچسب اختصاصی برای کارهای خود دارند که با آن در جامعه خود شناخته می‌شوند. امضای یک دیوارنگار هویت و شهرت او را به‌عنوان یک هنرمند خیابانی ایجاد می‌کند و به او این امکان را می‌دهد که هنرمندان دیگر را نقد کند یا به چالش بکشد.

ملیسا پروئیتی، مدیر جشنواره گرافیتی مونترال که دارای مدرک دکترای آموزش است، معتقد است که گرافیتی خالص‌ترین شکل ارتباط فرهنگی جوانان است و باید فضایی در اختیار این هنرمندان قرار داده شود تا ذوق و اشتیاقشان را به نمایش بگذارند.

*موقعیت‌گرایی جدید

آرکادی پاک، کاوشگر اجتماعی‌فرهنگی در حوزه تحقیق و توسعه پروژه‌های هنری در فضاهای عمومی، مستندساز و نویسنده سه کتاب با موضوع خلاقیت شهری معتقد است که با نگاه کردن به خیابان‌های یک شهر و از روی نقاشی‌های دیوارها می‌توان سلامت دموکراسی و اجتماعی شهر را درک کرد.

نگاه او به شهر فراتر از دیوارهای صرف است و نقاشی‌های دیواری را نشانگر عمق ابعاد روح، عقل و تمرین هنرمندان خیابانی می‌داند که به‌عنوان رهبران فکری و سخنگوی مردم آن شهر عمل می‌کنند. آرکادی پاک به هنر و خلاقیت شهری از یک فلسفه موقعیت‌گرایانه جدید می‌نگرد که خلاقیت را به رویکردی عمل‌گرایانه‌تر تبدیل می‌کند تا زندگی مردم را در جایی که هستند، بهبود ببخشد.

*تلاقی هنر با فرهنگ/ ‏‬ تحول شهرها با دیوارنگاری

هنر نقاشی خیابانی یکی از جنبش‌های فرهنگی است که از زیرزمین شروع شد و اکنون به جریان اصلی فرهنگ رایج در جوامع پیوسته است. می‌توان گفت زیبایی‌شناسی غیرقانونی در نهایت راه خود را به جریان اصلی شهرها القا کرده است. بدون مطرح کردن بنکسی (Banksy) نمی‌توان از هنر شهری صحبت کرد. تفسیرهای اجتماعی هوشمندانه، خرابکارانه و به سبک استنسیل او از زیرزمین‌های بریستول ظاهر شد و امروزه، آثار به‌شدت سیاسی او به قیمت میلیون‌ها دلار به فروش می‌رسد. نام او در این هنر بسیار مشهور است اما هویت او ناشناخته باقی مانده است.

بنکسی در سال 2008، جشنواره هنر خیابانی را در تونل لیک استریت لندن، تونلی تاریک، کثیف و در عمق 300 متری زیر ایستگاه کینگز کراس برگزار کرد که برای سال‌ها پاتوق هنرمندان شهر و دیوارنگاران بود. پس از مدتی، نقاشی در تونل قانونی شد، شرکتی برای روشنایی حرفه‌ای آن انتخاب شد، گردشگران شروع به بازدید از این مکان کردند و پروژه بازسازی منطقه آغاز شد. در حال حاضر رستوران‌ها و کافه‌های و فروشگاه‌های مد بسیاری در اطراف این منطقه مستقر هستند. با اینکه این منطقه بخش زیادی از اعتبار خیابانی و جذابیت خود را از دست داده است، اما حداقل هنرمندان خیابانی لندن فضای قانونی برای نقاشی بدون مزاحمت دارند.

کل محله‌های ایالات متحده، چه خوب و چه بد، دگرگونی خود را مدیون هنر خیابانی هستند. وین‌وود در میامی، از ارزش هنر خیابانی برای اطمینان از اجرای صحیح برنامه‌های توسعه شهری با کاربری مختلط استفاده می‌کند. بوشویک در نیویورک، توسط یک جنبش هنر خیابانی بر بدترین شورش‌های درون‌شهری، آتش‌سوزی‌ها، خاموشی‌ها و خشونت‌های گروهی و مواد مخدر غلبه کرد و نقاشی‌های دیواری به تبلیغاتی تبدیل شد که توسعه‌دهندگان شهری برای افزایش ارزش فرهنگی شهر از آن استفاده می‌کردند.

پس از زلزله 2011 که کرایست‌چرچ نیوزلند را ویران کرد، هنر خیابانی برای کمک به بهبود و پیشرفت شهر آمد و تبدیل به یک جنبش روبه‌رشد شد که توانست جامعه را نجات دهد و هویت تازه‌ای را برای مردم بازسازی کند.

شهر مونترآل کانادا همراه با بسیاری از شهرهای دیگر در سراسر جهان در سال 2015، جشنواره دیواری خود را آغاز کردند و دیوارهایی با دید بالا در سراسر شهر برای نقاشی توسط هنرمندان برجسته مختلف در نظر گرفتند. نتیجه این رویکرد می‌تواند هنری باشد که بدون دانش یا ارتباطی با جامعه میهمان، منبعی برای درآمد گردشگری آن شهر باشد.

*تله گردشگری، بارسلونا

اسپانیا زمانی پیشتاز نقاشی دیواری اروپایی بود و بارسلونا مرکز آن بود و هیچ قانونی در مورد هنر خیابانی وجود نداشت. نگرش بسیار سهل‌گیرانه نسبت به آن باعث شکوفایی این هنر شد و هنرمندان دیوارنگار از سراسر جهان برای نقاشی و مردم برای عکاسی به بارسلون می‌آمدند. سطح قدردانی از هنرمندان در این شهر بالا بود و کیفیت هنر خیابانی برای رسیدن به آن سطح رشد کرد تا جایی که بارسلونا در سال‌های 2000 تا 2005 به پایتخت هنر خیابانی اروپا تبدیل شد.

در سال 2005، شهر به‌طور ناگهانی با افزایش گردشگری و پتانسیل درآمدی که نمایانگر آن بود، متحول شد و هنر خیابانی را به‌عنوان یک تهدید در نظر گرفت. گمانه‌زنی‌ها شهرداری را مجبور به پاک‌سازی کرد و در 2006، هنر خیابانی در بارسلونا جرم تلقی می‌شد. آثار بی‌شماری از بزرگ‌ترین نام‌ها در هنر خیابانی محلی و بین‌المللی بدون تشریفات ناپدید شدند.

بارسلونا از شهری پر از رنگ‌های مهیج، هنر عظیم و جذابیت به منظره‌ای معمولی، خاکستری و بی‌روح تبدیل شد. صدمه و فقدانی که به جامعه هنرمند وارد شد غیرقابل اندازه‌گیری بود که منجر به تغییر در روند گردشگری نیز شد. از زمانی که هنر خیابانی به جرم تبدیل شد، بارسلونا با هنرمندان خیابانی همواره در حال جنگ است و شهرداری سالانه بیش از چهار میلیون یورو برای پاک‌سازی دیوارها هزینه می‌کند.

*فیلادلفیا، مشارکت جامعه

فیلادلفیا شهری است که جنگ خود را با گرافیتی به پایان رسانده است. نخستین نقاشی دیواری هدفمند در این شهر یک پرتره سه‌طبقه از اسطوره بسکتبال دکتر جی در کت و شلوار بود که تصور مردم از هنر خیابانی را تغییر داد. امروزه فیلادلفیا بیش از سه هزار نقاشی دیواری در تمام نقاط شهر دارد. کلید موفقیت منحصربه‌فرد فیلادلفیا در برنامه هنر خیابانی آن مشارکت جامعه و ترکیب بودجه خصوصی و دولتی است. زمانی که نقاشی‌های دیواری با مشارکت مردم انجام شوند، نتیجه واقعاً گران‌قیمت خواهد بود.

*آشتی با مردم، ونکوور

شهر ونکوور در ساحل غربی کانادا، در جست‌وجوی راه‌هایی برای آشتی دادن مردم با هنرمندان خیابانی، چندین مکان عمومی بزرگ را از طریق همکاری با جشنواره دیواری ونکوور به هنرمندان بومی و آثارشان واگذار کرد. این جشنواره که در 2016 به‌عنوان یک جشنواره خیابانی پایه‌گذاری شده بود، به یک آژانس مشاوره هنری و تولید غیرانتفاعی ثبت‌شده تبدیل شد که به توسعه فرهنگی و هنری شهر اختصاص دارد. پس از آن هیچیک از نقاشی‌های دیواری مبتنی بر این طرح ابتکاری آلوده نشد و این ادعا را تأیید کرد که هنر معنادار خرابکاری شهری را تا 95 درصد کاهش می‌دهد.

برای اولین بار در تاریخ مدرن، خوش‌نشینان و حاشیه‌نشینان با هم همکاری کردند تا یک مجموعه هنری نقاشی دیواری عمومی با عنوان «شهر را بپوشانیم» ایجاد کنند و نشان دادند که چنین تلاش‌هایی چقدر در تثبیت هویت و احساس تعلق آن‌ها به شهر مهم است.

در طول همه‌گیری کووید -19، جشنواره دیواری ونکوور از این فرصت استفاده کرد تا نشان دهد چگونه هنر می‌تواند حال‌وهوای شهری را که در قرنطینه سپری می‌کند، بهبود ببخشد. هنرمندان دیوارهای شهر را با بیش از 60 نقاشی دیواری پوشانده بودند که پیام‌های همدلی، قدردانی و امید را در شهر منتشر می‌کرد.

همه این موارد در کنار موارد بسیاری در کالیفرنیا، لندن و دیگر شهرهای سراسر جهان نشان می‌دهد که یک نقاشی دیواری معنادار، در مکان مناسب و متمرکز بر جامعه می‌تواند تأثیر اجتماعی و اقتصادی مثبتی بر یک منطقه داشته باشد. جنبش مدرن نقاشی دیواری در سرتاسر جهان وجود خود را مدیون فرهنگ زیرزمینی و هنرمندانی است که برای اولین بار جرأت کردند زندگی و آزادی خود را به خطر بیاندازند تا هویت و شخصیت خود را روی دیوار بیان کنند.

تداوم جنبش نقاشی دیواری باعث شد جهان متوجه شود که هنر عالی در انحصار یا مالکیت موزه‌ها و مؤسسات نیست و هنر خیابانی می‌تواند جذابیت حاشیه‌ای برای ایجاد و رونق گردشگری داشته باشد، در حالی که نماینده و صدایی برای مردم است.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/84908