کد خبر : 85804
تاریخ : 1403/5/29
گروه خبری : سیاسی

تحلیلگر مسائل سیاسی مطرح کرد:

ننگ کودتای 28 مرداد بر پیشانی آمریکا و انگلیس

دلارهای آمریکایی را برای برکناری نخست‌وزیر قانونی کشور به جیب شعبان بی‌مخ ریختند

کودتای 28 مردادماه یا عملیات آژاکس، کودتایی بود که در سال 1332 شمسی توسط عوامل خارجی علیه دولت دکتر مصدق در ایران اجرا شد. نقش دولت آمریکا در این کودتا غیر قابل انکار است؛ چراکه این دولت علاوه‌بر همکاری با انگلیس، تأمین هزینه‌های عملیات را نیز برعهده گرفت.

این برهه از تاریخ یک نقطه عطف در ارتباط با آمریکا است که نشان داد با این رفتار و عملکرد، دولت تقریباً مردمی را در گذشته کشورمان تحمل نکرده و آن را سرکوب کردند تا به مقاصد خود به دست ژاندارم منطقه برسند، چراکه آمریکا در ایران قبل از انقلاب به دنبال این بود که حاکم سرسپرده خود را بدون هیچ مانعی، بر سر کار بگمارد و هر مانعی را از سر راه خود بردارد تا به منافعش برسد.

با ذکر این مقدمه کوتاه، آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با دکتر جعفر قنادباشی، تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی کشور است. قنادباشی در این گفت‌وگو ضمن اشاره تفصیلی به زمینه‌های شکل‌گیری کودتا و بررسی علل و عوامل آن، نتایج را نیز بیان کرده و به سؤال مهم «ریشه‌های دشمنی آمریکا با کشور عزیزمان ایران» پاسخ می‌دهد؛ آنچه می‌خوانید مشروح این مصاحبه است:

تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی کشور در ابتدای سخنان خود با این بیان که تاکنون تعابیر و تفاسیر مختلفی راجع‌ به کودتای 28 مرداد شده و از سال 1332 تاکنون یعنی در حدود این 70 سال هرکس به تناسب زاویه دید و اطلاعاتش در مورد 28 مرداد صحبت کرده، عنوان کرد: در دوران پهلوی از این اتفاق به‌عنوان قیام مردم به نفع شاه سخن گفته می‌شد و حتی میدانی در تهران تحت عنوان میدان قیام 28 مرداد نام‌گذاری کرده بودند که همان میدان مخبرالدوله کنونی است.

کودتای آمریکایی برای برکناری نخست‌وزیر قانونی ایران

جعفر قنادباشی در ادامه خاطرنشان کرد: درواقع این‌گونه عنوان می‌کردند که آنچه باعث شده نخست‌وزیر ایران، آقای مصدق برکنار شده و شاه مجدداً به ایران بازگردد، قیام مردم بوده است. اما بعد از پیروزی انقلاب واقعیت‌های 28 مردادماه آشکار شد و نویسندگان، مورخین و تحلیلگران حقایق این کودتا را که درواقع آمریکایی بود، روشن کردند تا آنجا که خود مقامات آمریکایی‌ هم به انجام این کودتا اعتراف کردند.

این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی این را هم اضافه کرد که خانم مادلین آلبرایت وزیر خارجه بیل کلینتون اعتراف کرد که آمریکا در کودتای 28 مردادماه نقش چشمگیری داشته و بعد از آن هم رؤسای جمهور آمریکا و مقامات وزارت خارجه ایالات متحده به برکناری نخست‌وزیر قانونی کشور ما و فراهم کردن زمینه‌های بازگشت شاه، اعتراف و اذعان کردند.

هیچ‌کس شاه را نمی‌خواست

قنادباشی سپس توضیح داد: شاید تعبیر درست این است که آمریکایی‌ها در 28 مردادماه سال 1332 شاهی را که از ایران برکنار شده بود، مجدداً به پادشاهی ایران منصوب کردند، درحالی که هیچ‌کدام از طبقات و گروه‌های مردمی در ایران خواستار بازگشت شاه نبودند؛ نه معلمان، نه کارگران، نه کشاورزان، نه کارمندان اداری، نه دانشگاهیان، نه کسبه، نه فرهنگیان، نه بانوان کشور، نه اقوام، گروه‌ها و قبایل داخل ایران.

وی متذکر شد: تنها کسانی که بازگشت شاه را می‌پسندیدند، در درجه نخست انگلیسی‌ها بودند که توانشان را در نگه داشتن شاه در مقام شاهی، از دست داده بودند و این‌بار از توان آمریکایی‌ها در این راستا بهره بردند و سپس آمریکایی‌ها. یعنی آمریکا و انگلیس خواهان بازگشت شاه بودند و این‌بار با سوء‌استفاده از اشرار و اراذل و اوباش به‌نام مردم در خیابان‌های تهران، شرایطی را به‌وجود آوردند که شاه برگردد.

این صاحب‌نظر مسائل سیاسی در ادامه سخنان خود در این بخش تصریح کرد: در رأس این اشرار و اراذلی که به نفع شاهِ فراری شعار می‌دادند، آقای شعبان جعفری معروف به شعبان بی‌مخ بود، او رئیس اراذل و اوباشی بود که آمریکایی‌ها با دلارهایی که به جیب او و نوچه‌‌های تحت سرکردگی‌اش ریختند، زمینه‌های بازداشت دکتر مصدق، نخست‌وزیر قانونی کشور و زندانی کردن او را فراهم کردند و شاه را مجدداً به کاخش در تهران بازگرداند؛ بنابراین تعبیر درست این است که در 28 مردادماه سال 1332 شاه ایران مجدداً منصوب شد.

28 مرداد 1332 سرآغاز سلطنت مجدد محمدرضا بر کشور بود

قنادباشی تأکید کرد: بنا بر آنچه گفته شد، محمدرضا شاه ابتدا در سال 1320 و در زمانی که 23 ساله بود و رضاشاه از ایران تبعید شد، از طرف انگلیس‌ها به شاهی در ایران منصوب شد و بعد در سال 1332 مجدداً با اشاره انگلیس و پیشنهاد نخست‌وزیر این کشور (آقای چرچیل) توسط آمریکایی‌ها روی کار آمد؛ حال آنکه همان‌طور که پیش‌تر عرض کردم، هیچ‌کدام از طبقات مردم خواستار بازگشت نبودند.

زمینه مجدد غارت نفت ایران فراهم شد

وی با این بیان که با نصب شاه مجدداً زمینه‌های غارت نفت ایران توسط یک اتحادیه تحت عنوان کنسرسیوم آغاز شد، اظهار کرد: از آنجایی‌که دلایل رفتن شاه از ایران ملی شدن صنعت نفت بود و زمانی شاه از ایران فرار کرد که نتوانست مأموریتش را در تأمین منافع نفتی انگلیس انجام بدهد، بنابراین با قدرت گرفتن مجددش، تأمین منافع نفتی انگلیس از سوی وی آغاز شد.

گَرد فراموشی بر فرهنگ اصیل ایران اسلامی

این کارشناس مسائل سیاسی 28 مردادماه 1332 که شروع مجدد سلطنت محمدرضا پهلوی بر کشور بود را سرآغاز بسیار شومی خواند و اعلام کرد: بازگشت شاه تسلط آمریکایی‌ها را به‌ شکل بسیار گسترده‌ای بر ایران افزایش داد؛ به‌طوری‌ که ارتش ایران را در اختیار گرفتند، زمینه ایجاد سازمان ضد مردمی و مخوف ساواک را فراهم و از آن به بعد کوشش کردند تا فرهنگ اسلامی را از ایران حذف کنند. یعنی آمریکایی‌ها یک اسلام‌زدایی گسترده به راه انداختند و در کنارش کوشیدند با باستان‌گرایی افراطی، آثار دانشمندان مسلمان ایرانی به فراموشی سپرده شود.

زمینه فساد فرهنگی در ایران به‌دست آمریکایی‌ها شکل گرفت

قنادباشی افزود: زمینه فساد فرهنگی در آن دوران و توسط آمریکایی‌ها بنا نهاده شد؛ به‌طوری که در آن دوران فیلم‌های ایرانی مبتذل شد، حتی موسیقی ایرانی و سبک زندگی نیز به شکل غربی درآمد.

برای نخستین‌بار شاه ایران با مداخله خارجی انتخاب شد

وی یادآور شد: در دو هزار و 500 سال گذشته هیچ‌وقت قدرت خارجی شاهی را برای ایران تعیین نکرده بود، جز زمان رضاشاه و بعد پسرش محمدرضا؛ اما در 28 مردادماه این اتفاق رخ داد و آمریکایی‌ها آشکارا با مداخله خارجی، شاه ایران را منصوب کردند و با گماردن یک نفر به پادشاهی، سابقه تمدن دو هزار و 500 ساله ایرانی و تمدن یک‌هزار و 400 ساله اسلامی را نادیده گرفتند.

این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و خارجی سپس با اشاره به وقوع انقلاب 57، ابراز کرد: به لطف خدا این انتصاب و مداخله خارجی زیاد دوام نیاورد و بساطش در بهمن‌ماه 57 برچیده شد و مردم ایران توانستند خودشان برای امور کشورشان تصمیم‌ بگیرند.

وقتی آمریکایی‌ها مهره خود در منطقه را از دست دادند، دشمنی‌شان آغاز شد

قنادباشی ادامه داد: با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، آمریکایی‌ها احساس کردند مهره بزرگی را از دست دادند؛ چراکه محمدرضاشاه در دوران پادشاهی‌اش در ادبیات سیاسی و ژورنالیستی ژاندارم آمریکایی‌ها در منطقه بود. پس زمانی که انقلاب اسلامی شاه را برکنار کرده و رژیم شاهی به فروپاشی رسید، آمریکایی‌ها دشمنی‌شان را با ایران عزیز آشکارا آغاز کردند.

آمریکا روابط خود را با ایران قطع کرد نه ما!

وی با این توضیح که آمریکایی‌ها آغازگر دشمنی میان ایران و آمریکا بودند، متذکر شد: ما ارتباط خود را با آمریکایی‌ها قطع نکردیم، بلکه آن‌ها بودند که با توطئه‌هایی که اسنادش در 70 کتاب جمع شده، در تلاش برای بازگرداندن مجدد شاه ایران بودند که خنثی شد.

دشمنی آمریکا با ایران طی این سال‌ها

این صاحب‌نظر مسائل سیاسی ادامه داد: جنگ هشت‌ساله صدام علیه ایران عزیز به پشتیبانی آمریکا بود؛ کودتا، تقویت گروه‌های منافقین در ایران، ناامن کردن مرزها، اعمال تحریم‌های سخت و موارد بی‌شمار دیگر، همه از سوی آمریکا علیه ایران شکل گرفت. درحالی که تلاش ما تأمین منافع خودمان بود که با پاسخ خصمانه آمریکا به استقلال ایران، مواجه شد.

ایران کشوری با تمدن بزرگ و خواهان استقلال است

قنادباشی در بخش پایانی سخنان خود دشمنی آمریکا با کشورمان را به‌دلیل نفی سلطه‌گری‌اش در ایران خواند و خاطرنشان کرد: نگاه ما حق‌خواهی و حرکت ضد سلطه است و یک کشور با تمدن بزرگ هستیم؛ بنابراین زمانی می‌توانیم با این کشور روابط دوستانه برقرار کنیم که اهدافمان مبتنی بر استقلال تأمین شود. آمریکا هم طبیعتاً علاقه‌مند نیست با همه کشورهای جهان روابط مساوی داشته باشد؛ بنابراین اقدامات خود را در راستای دشمنی با ایران ادامه داده است. آن‌ها روزبه‌روز درحال ضعیف شدن هستند و ما قوی شدن و این از فضل خدا است. ما می‌خواهیم بدون مداخله خارجی برای کشور خود تصمیم بگیریم و با هرکس این حق ما به رسمیت بشناسد، روابط صلح‌آمیز و دوستانه برقرار می‌کنیم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/85804