از هفتم مردادماه سال جاری که مسعود پزشکیان در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری از «رأی مردم به تغییر» سخن گفت، شرایط کشور را «خطیر» ارزیابی کرد، انتظار همگان نسبت به «تحول» را پیش روی نظام و دولت دید و زمان پاسخگویی به مطالبه جامعه را از همان لحظه آغازشده دانست، یکماه میگذرد؛ روزهایی که با دیدوبازدیدهای مقامات داخلی و خارجی شروع شد، ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران را در پی داشت و به دریافت رأی اعتماد تمام وزرای پیشنهادی رسید. دولت چهاردهم در این فرصت کوتاه کوشید با صدور ابلاغیهها و دستوراتی، بخشی از مهمترین مطالبات اقشار مختلف جامعه را پیگیری کند و زمینهساز رفع بخش دیگری از مسائل کشور شود. پزشکیان که با شعار تشکیل دولت وفاق ملی از ابتدای تبلیغات خود بیان کرده بود: «وفاق ملی یعنی دست برداشتن از اختلافاتی که جز بر پایه نفسانیت شکل نگرفته است؛ یعنی باید فرصت حضور مشارکت برای کسانی که تاکنون در حاشیه بودهاند، فراهم شود.»، تشکیل دولت داد و حال سؤال این است که چه فرصتها یا چالشهایی پیش روی این وفاقِ شکلگرفته وجود دارد؟ وفاق ملی به موجودیت تمام یک دولت- ملت اشاره دارد که در مقابل بخشیسازی و تقسیمبندی میان آن دولت- ملت قرار میگیرد؛ باید هر نوع گروهبندی قومی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطح جامعه را از میان بردارد و تمام شهروندان یک جامعه را فارغ از هرنوع گروهبندی، ذیل چتر دولت- ملت قرار دهد. یعنی هویت ملی شهروندان بر هر نوع هویت قومی، مذهبی، منطقهای یا نژادی غلبه دارد و شهروندان همگی خود را ذیل مفهوم ملت تعریف میکنند. با ذکر این مقدمه کوتاه، آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با دکتر امیرحسین رهبر، استادیار دانشگاه بوعلیسینا همدان و از تحلیلگران مسائل اقتصادی و سیاسی استان در این خصوص است؛ رهبر به بررسی فرصتها و چالشهای پیش روی دولت آقای پزشکیان با شعار «وفاق ملی» پرداخته و محورهای هر بخش را تبیین میکند. * فرصتها و چالشهای پیش روی وفاق ملی استادیار دانشگاه بوعلیسینا همدان در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه آنچه که بهعنوان دولت وفاق ملی شناخته میشود در نقاط مختلف دنیا مسبوق به سابقه است، عنوان کرد: زمینه مشترک همه این دولتها آن است که کنشگران سیاسی با نگاههای مختلف گِرد هم جمع شده و در راستای اهداف و منافع یک کشور ائتلاف کنند. امیرحسین رهبر با اشاره به اینکه چنین دولتهایی نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند، به نقاط قوت آن گریزی زد و گفت: وفاق ملی باعث بهتر شدن سرمایه اجتماعی، دلگرم شدن گروههای در اقلیت، درحاشیهمانده یا طردشده میشود و از این جهت قابل دفاع است. استادیار دانشگاه بوعلیسینا همدان در ادامه تصریح کرد: اما نقاط ضعفش آن است که این دولتها اغلب چابک نخواهند شد؛ بهدلیل اینکه مکانیسمهای هماهنگی بین اجزا و ارکان مختلف دولت زمانبر بوده و ممکن است روی کارهای بزرگ هماهنگ و همداستان نشوند یا هماهنگ کردن آنها وقتگیر باشد! بنابراین این چالش جدی است. رهبر سپس در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه آقای پزشکیان توانست رأی اعتماد بالایی از مجلس بگیرد که معانی متفاوتی را میتوان برای آن متصور شد، اظهار کرد: نخستین نکته این است که آقای پزشکیان به مواردی که در مناظرههای انتخاباتی گفته بود، پایبند است؛ برای مثال گفته بود ما به دنبال دعوا و کشمکش نیستیم، به دنبال پیشرفت کشوریم و نیروهای توانمند را از جناحهای مختلف دعوت به همکاری میکنیم که همین اتفاق هم افتاد. واقعیت این است که در کشور ما تاکنون این اقدام انجام نشده بود و در این سطح سابقه نداشت که یک اصولگرا از نیروهای اصلاحطلب استفاده کند یا یک اصلاحطلب از نیروهای منتسب به اصولگرایی استفاده کند! برای همین از این جهت باید از آقای پزشکیان قدردانی کنیم. وی ادامه داد: نکته دوم این است که مجلس که زمینه اصولگرایی دارد، قدردان این رفتار رئیسجمهور بوده و با دادن رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، قدردانی خود را نشان داد. این تحلیلگر مسائل اقتصادی و سیاسی استان با اشاره به اینکه انتقاداتی هم وارد است، گفت: از پیگیری جلسات رأی اعتماد وزرا تصور میشد برخی از آنان نه ازنظر سیاسی یا صلاحیتهای انقلابی، بلکه ازلحاظ صلاحیتهای حرفهای، ضعیف هستند؛ حالا وقتی فضای کشور پُرتلاطم باشد و مجلس به وزرا رأی ندهد، اینطور استنباط میشود که مجلس قدردان وفاقگرایی رئیسجمهور محترم نبوده، درصورتی که وظیفه مجلس، بررسی تخصصها است. رهبر اضافه کرد: درخصوص کسب رأی اعتماد از سوی وزرا این نگرانی وجود دارد که بررسی تخصصی توانمندیهای وزرا، قربانی وفاقسازی بین مجلس و دولت شده باشد؛ به این معنا که شاید در شرایط دیگری تعداد انگشتشماری از این وزرا نباید انتخاب میشدند، چون افراد متخصصتر از آنها وجود داشت. وی تأکید کرد: تکلیف رئیسجمهور در این شرایط بسیار سنگینتر است؛ چون افراد نیمهتوان خود را باید در مسیر توانمندسازی قرار دهد و در چینش معاونان وزرا و زیستبوم آن وزراتخانه بهگونهای تدبیر کند که وزیر مذکور بتواند بهراحتی مسئولیتی که عهدهدار آن است را انجام دهد. این مدرس استراتژی سپس به فرصتهای پیش روی دولت وفاق ملی اشاره و بیان کرد: ما نمیتوانیم بگوییم که سرمایه اجتماعی در کشور ما و اعتماد مردم به حاکمیت از سال 1396 به بعد و اعتراضات بنزینی، سال 1398، غائله زن، زندگی، آزادی و غیره، آسیب ندیده است. در هرکدام از این فتنهها گروهی دلآزرده شده و کناره گرفتهاند؛ آقای پزشکیان با روحیات خاصی که دارد، مستعد این است که بخش مهمی از آنها را به جرگه علاقهمندان به نظام بازگرداند؛ بنابراین این فرصت را نباید انکار کرد. رهبر متذکر شد: نیروهای علاقهمند به نظام هم باید این مسئله را یک فرصت بدانند؛ چون هر کسی در یک کاری تخصص دارد و ممکن است در جمع نیروهای ارزشی و انقلابی کمتر کسی بتواند این افراد را دوباره به میدان بیاورد، اما آقای پزشکیان میتواند و ما هم باید کمک کنیم تا این کار به بهترین وجه ممکن انجام شود. وی گفت: از سوی دیگر باید بدانیم نظام اسلامی هویت خود را دارد و اینکه وقتی دست یاری و همکاری به سمت دیگران دراز میکنیم، به این معنا نیست که درصدد تغییر هویت خود هستیم یا از اصول اساسی و بنیادین انقلاب میخواهیم صرف نظر کنیم. یعنی جذب حداکثری باید طوری صورت بگیرد که اصول اصلی انقلاب ثابت باقی بماند، اما در روشها ابتکار عمل داشته باشیم، ماهیت اصلاحطلبی هم همین است. عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان با تأکید بر اینکه رهبری نیز در سال 1384 مطرح کردند که اصلاحطلبی به معنای اصلاح روشها است، توضیح داد: در نگاه معظمله اصولگرایی پایبندی به اصولهای اصلی انقلاب است؛ بنابراین فرمودند من اصولگرایی پایبند به اصلاحطلبی را میپسندم. رهبر با این بیان که درحال حاضر اصولگرایی اصلاحطلبی تقویت شده، اظهار کرد: اصول کلی انقلاب نظیر تأسی به عدل حضرت علی علیهالسلام، دفاع از مظلوم، عقبنشینی نکردن در مقابل مستکبران (مگر عقبنشینیهای جزئی برای گرفتن امتیازهای استراتژیک) و مواردی از اینقبیل، اصولگرایی است. وی در ادامه خاطرنشان کرد: اما تحول در روشها محتمل است؛ مثلاً در دولتهای قبلی به بانوان کمتر توجه میشد که بهکارگیری بانوان در مناصب دولتی، توجه به اقلیتهای مذهبی و سیاسی مستعد امور اجرایی و مدیریتی و مواردی از اینقبیل در نگاه آقای پزشکیان، همان تغییر روشها در معنای صحیح اصلاحطلبی است که باید مغتنم شمرد. این مدرس استراتژی با تأکید بر اینکه تا اینجا جنبه فرصت وفاق ملی بر جنبه تهدید آن غلبه دارد و کار بهخوبی پیش رفته، ابراز کرد: جاهایی هم هست که نگرانکننده است؛ مثلاً برخی از وزرای محترم سابقه بدی در فتنهها داشتهاند که اگر به بدنه جوان دارای تحرک وصل شوند، در نخستین فرصت غبارآلود بعدی، ممکن است اتفاقات ناخوشایندی رخ دهد که نسبت به آنها باید هوشیار بود. رهبر این را هم یادآوری کرد: ممکن است افرادی که در این بین به اصول انقلاب اعتقاد ندارند نیز خود را زیر پرچم وفاق جا کنند؛ یعنی افرادی که صرفاً معتقد به تجدید نظر در روشها نیستند، بلکه معتقد به تجدید نظر در اصول هستند و میخواهند اصول انقلاب را دگرگون کنند. حضور این افراد منتهی به ایجاد تعارض میشود که الحمدلله نظام جمهوری اسلامی مستحکمتر از آن است که این تعارضها متزلزلش کند، اما بههرحال مشکلاتی ایجاد شده و عملکرد را کُند میکند. وی اعلام کرد: آسیب بعدی این است که برای مثال در بدنه دولت گروهی معتقد به انگارههای اقتصاد کلاسیک و عدم دخالت دولت در بازار و خودسازماندهی بازار بوده و گروه دیگر معتقد به سیاستهای حمایتی و دخالت دولت در قیمتگذاری باشند؛ یکی از موضوعات مهمی که آینده کشور، محیطزیست، مرزهای ما و مواردی از اینقبیل به آن وابسته است، هدفمند کردن قیمت بنزین و سوخت است و از آن گریزی نیست، اما وقتی به اسم وفاق، هر دو گروه مذکور در بدنه دولت تصمیمساز باشند، کار پیچیده میشود و هیچ اتفاق بزرگی رخ نخواهد داد. رهبر با اشاره به اینکه انتقاد مذکور به دولت شهیدرئیسی نیز از جهاتی وارد بود و در حوزه اقتصاد جمعبندی قاطعی وجود نداشت، اظهار کرد: همین مسئله باعث میشد یکبار ارز ترجیحی آزاد شود و ادامه نداشته باشد، درحالی که کشور ما ازنظر اقتصادی چالشهایی دارد که نیازمند جراحی عمیق و حرکتهای مستمر چندینساله است. این مدرس استراتژی اضافه کرد: کارهای حد وسط و حرکتهای زیگزاگی برای بهدست آوردن دل همه، اثرگذار نخواهد بود و مشکلی را حل نخواهد کرد؛ ضمن اینکه بعد از چهار پنج سال مردمی که امیدوار شده بودند، میبینند مشکلی حل نشده است. وی با این بیان که دولت وفاق باید تحت ریاست رئیسجمهوری قرار بگیرد که خودش هوشمندانه در بسیاری از موضوعات اساسی و کلان و پروژههای راهبردی طی چهار و هشت سال جمعبندی و برنامه داشته باشد، گفت: او باید کابینه را در برنامه و معماری خود چیده و پیش ببرد. عضو هیئتعلمی دانشگاه بوعلیسینا همدان ابراز کرد: آقای پزشکیان روی سیاستهای کلی نظام و برنامه هفتم تأکید دارد که نقطه قوت او است؛ اما متأسفانه باید گفت برنامه هفتم و نظایر آن خودشان دچار چنین آسیبی شدهاند و در مورد آنها کلیگویی شده، نه برنده هستند و نه تیز. رهبر در ادامه خاطرنشان کرد: اگر رئیسجمهور به سمت الف یا ب حرکت کند، در هر صورت میتواند توجیه کند که به برنامه عمل کرده است این خودش آسیبزا بوده و ممکن است به حل مشکلات مردم منتج نشود و در بلندمدت ناامیدی آنها را در پی داشته باشد. وی یادآوری کرد: پیشنهاد من برای موفقیت دولت و تحقق شعارهایش این است که به اسناد بالادستی، قوانین برنامه و غیره اکتفا نکند؛ مثل آیتالله رئیسی چه در زمان ریاست قوه قضائیه و چه در زمان تصدی دولت. برنامه تحقق باید سازگار با قوانین مادر، سیاستهای کلی نظام و امثال آن باشد. این مدرس استراتژی با بیان اینکه در صورت مذکور رئیس دولت میتواند با کمک داشبوردهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر فناوری اطلاعات در بازههای زمانی دوماهه از ارکان خود سنجش وضعیت کند، ابراز کرد: سپس اگر دید در عملکرد خود عقبماندگی دارند، علل را جویا شده، آنها را حل و یا اصلاح کند و به صورت سیستماتیک پیش برود.
|