کد خبر : 86707
تاریخ : 1403/7/5
گروه خبری : فرهنگی

ارتباط مؤثر نهاد خانواده و مدرسه برای پرورش نسل نوخاسته

محمد نباتی

مراوده و ارتباط جزء تفکیک‌ناپذیر زیست اجتماعی انسان و دارای ابعاد موسع و متنوع در ارتباط انسان با خدا، با خود، با دیگران، با طبیعت و تاریخ است. ارتباط خانواده که به‌عنوان عامل و کارگزار روانی فرزند محسوب می‌شود، با مدرسه که نقش الگویی آن بر کسی پوشیده نیست و ارتباط این دو نهاد با همدیگر، به‌عنوان سند تربیتی فرزندان حائز اهمیت بالایی است؛ خانه و مدرسه به‌عنوان نهادهای اصلی و تأثیرگذار در زمینه آموزش‌وپرورش به حساب می‌آیند. هریک از این دو نهاد مهم و مقدس نقش خاص و ویژه‌ای در تربیت فرزندان برعهده دارند و چنانچه بپذیریم که انسان یک موجود زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است، ضروری می‌نماید که در ابعاد مختلف رشد و توسعه یابد تا بتواند به انسان کامل مورد نظر دین مبین اسلام نزدیک شود. آنچه که معمول است، این بوده که دانش‌آموزان در مدرسه تعلیم و تربیت رسمی و در خانه بیشتر تعلیم و تربیت غیر رسمی را فرا می‌گیرند و هر اندازه آموزش و تربیت در این دو نهاد یکسان و همسو باشد، موجب خواهد شد یادگیری و تربیت آنان پایدارتر و مثمر ثمرتر باشد؛ بنابراین توجه به یکی از دو مقوله خانواده و آموزش‌وپرورش و غفلت از دیگری، خسارت‌های جبران‌ناپذیری را بر پیکره جامعه وارد خواهد کرد. ایجاد ارتباط بین این دو باعث خواهد شد در آینده شاهد تربیت انسان‌هایی متعادل، مؤمن، متعهد و رشدیافته باشیم.

وضعیت موجود هر جامعه‌ای نتیجه یادگیری دیروز افراد در خانواده و مدرسه است و وضعیت فردای هر جامعه درنتیجه سرمایه‌گذاری‌هایی است که امروز روی دانایی افراد در خانه، مدرسه و جامعه انجام می‌گیرد. یک اصل مهم دانایی می‌گوید: آینده یافتنی نیست، بلکه ساختنی است، اگر به دنبال ساختن آینده جامعه هستیم، بین خانواده و مدرسه پُل ارتباطی و دانش‌افزایی بزنیم و اجازه بدهیم این پُل از جامعه بگذرد. سه ضلع خانه، مدرسه و جامعه وقتی اهداف مشترک تربیتی را دنبال می‌کنند و دارای آرمان‌های مشترک، تعریف‌شده و شفافی هستند، می‌توانند توافق عمومی را برای رسیدن به این اهداف جلب کنند و آینده‌ای درخشان خواهند داشت.
اگر بین اولیا، مربیان و جامعه ارتباط منطقی، مشارکت‌جویانه و دوطرفه ایجاد نشود، کارکرد این سه ضلع سه پاره‌خط جداافتاده از همدیگر خواهد بود.
با توجه به وضعیت موجود آموزشی و تربیتی و لزوم همکاری و مشارکت اولیا در امور مدرسه و تربیت فرزندان، ایجاد ارتباط بین خانواده و مدرسه بیش‌ازپیش ضروری می‌نماید. ارتباط والدین با مدرسه موجب همسویی روش‌های آموزشی و تربیتی شده و کارآیی آن را بیشتر می‌کند. همچنین شناخت بیشتری از دانش‌آموز، مدرسه و محتوای آموزشی به‌دست می‌آید و سعی می‌شود از برنامه‌های مدرسه و آموزش‌وپرورش در خانه و خانواده حمایت بیشتری به عمل آید. همچنین موجب می‌شود تربیت و آموزش دانش‌آموزان وظیفه همه افراد جامعه محسوب شده و یکدیگر را در این امر مهم یاری کنند که در نتیجه این اقدامات، افراد جامعه انسان‌های سالم، رشدیافته و بالنده خواهند بود.
خانواده و مدرسه باید از جهت روش‌ها و تفکرات همسوی یکدیگر باشند. دانش‌آموزان زمانی می‌توانند مسیری مناسب و ثمربخش را طی کنند که قرار گرفتن آن‌ها در محیط خانه و مدرسه در جهت یک هدف و مقصد باشد؛ زیرا خانه و مدرسه مشابه و مکمل یکدیگر هستند و رابطه آنان همچون جسم و جان، در هم تنیده شده است. به‌طوری که هرگونه سستی و ضعف در هریک از آن‌ها، به‌شدت بر دیگری تأثیر می‌گذارد و برعکس سلامت روانی و اجتماعی هرکدام، تضمین‌گر سلامت وجود دیگری است؛ زیرا بررسی چگونگی رابطه دانش‌آموز با خانواده و مدرسه، پیچیدگی رابطه‌ها و داشتن برنامه درست تربیتی، نیازمند تعامل و همدلی خانه و مدرسه است تا بتوانیم نسلی سالم پرورش دهیم و بر جامعه اثرگذار باشیم. در یک نگاه دوراندیشانه، مدرسه مکانی است که والدین آینده هم‌اکنون در آنجا تربیت می‌شوند.
نقش سنتی مدرسه به‌عنوان انتقال‌دهنده‌ معلومات امروز به نقش‌های چالش‌برانگیزی تبدیل شده است که با توجه به تحولات شتابنده و سریع جامعه به‌ویژه عصر ارتباطات، ضرورت یک بازنگری در فلسفه وجودی مدارس را ایجاد می‌کند. دنیای جدید دنیایی پُر از تناقضات، پیچیدگی‌ها و تفاوت‌ها است؛ جامعه از مدرسه انتظار دارد دانش‌آموزی را به آنجا بفرستد که بتواند با این دنیا سازگار شده و آن را اداره کند.
تضاد در فکر و اندیشه و عمل اولیا و مربیان و ایجاد شکاف در سند تربیتی بین آنان، شرایطی را فراهم می‌کند که دانش‌آموزان تحت تأثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرار گیرند. این عوامل در برخی مواقع چنان تأثیر عمیقی بر شخصیت، رفتار و امور آموزشی دانش‌آموزان برجای می‌گذارد که کلیه تلاش‌ها و زحمات اولیا و مربیان و معلمان را بی‌ثمر می‌کند. اینک در شرایط دشوار حاضر در هنگامه ورود به دوره تحولات فرهنگی و سیاسی جدید، به نظر می‌رسد که اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت بیش از هر زمان دیگری لازم است کلیه عوامل تأثیرگذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل بازدارنده اقدام کنند. روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت یکی از عوامل عمده بروز مشکلات و اختلال رفتاری در دانش‌آموزان را شکاف و فاصله در روش تربیتی خانواده با مدرسه می‌دانند و برای جلوگیری از این مشکلات ارتباط مؤثر این دو نهاد را امری مهم و ضروری می‌دانند.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/86707