رشد فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه از مهمترین رویکردهای انقلاب اسلامی بوده و تأثیرات فراوانی نیز در بین مردم داشته است؛ اینقبیل فعالیتها همواره با یک ساختار و اهداف مشخص آغاز و نتایج آن در جامعه نمایان میشود. از طرفی ازجمله کسانی که برای رسیدن به قلههای موفقیت در جامعه اسلامی به آنان توجه شده است، نوجوان و جوانانی هستند که مسئولیتهای کلیدی را در آینده خواهند داشت. یکی از مهمترین دغدغههای مقام معظم رهبری در سالهای اخیر نیز توجه به جوانان بوده و معظمله بر این باور هستند که رقم خوردن شرایط بهتر برای مردم، با مسئولیت دادن به این عزیزان محقق میشود و شاهد تأکید فراوانی بر این موضوع در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی هم هستیم. به لطف خداوند متعال در شهر همدان نیز شاهد حضور جوانان در عرصههای مختلف بوده و رشد در این زمینه تاحدودی رقم خورده است که باید بیشازپیش ظرفیت جوانان را پای کار بیاوریم. بنابراین بنا به رسالت خود در گروه رسانهای سپهر، اینبار به سراغ یکی از جوانان مستعد و خوشآتیه همدانی رفته و گفتوگویی با ایشان در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی داشتهایم که در ادامه میخوانید: * لطفاً خودتان را معرفی کنید. کاوه مالمیر هستم، متولد سال 1372 در شهرستان تویسرکان؛ بنده در رشته مهندسی عمران در مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شدهام. هماکنون بهعنوان معلم در آموزشوپرورش شاغل بوده و سابقه تدریس در مدارس مختلف شهر را دارا هستم؛ در سال تحصیلی جدید نیز در سِمت مربی پرورشی مدرسه، با آنها همکاری خواهم داشت. از دوران کودکی با حمایتهای پدر و مادرم در جلسات قرآنی مؤسسه انوارالزهرا (س) شرکت میکردم که در زمان دانشگاه این روند در قالب فعالیتهای فرهنگی، استمرار داشت. همزمان با تحصیل در دانشگاه، بهعنوان نویسنده، سردبیر، مدیرمسئول و خبرنگار با یک نشریه همکاری داشتم و در هیئت دانشجویی و بسیج دانشگاه نیز فعالیتهای مختلف و متنوعی را تجربه کردهام. پس از فارغالتحصیلی با چند تن از دوستانم یک کار مشترک را در قالب فعالیتهای رسانهای آغاز کرده و کار نویسندگی ساخت مستند و تدوینگری را انجام میدادم و این تنوع فعالیتهایی که داشتم، زمینهای شد برای کارهایی که امروز دنبال میکنم. * هماکنون در چه عرصههایی مشغول به فعالیت هستید؟ فعالیتهای فعلی بنده در دو بخش فرهنگی و اجتماعی است که این دو حوزه با یکدیگر همپوشانی دارند. در حوزه فرهنگی در قالب جلسات تربیتمحور قرآنی مؤسسه انوارالزهرا (س) فعالیت داشته و بهعنوان خادم و مربی قرآن، در خدمت کودکان شهر هستم. فعالیت این مؤسسه قرآنی از سال 1379 آغاز شده و جلسات آن بهصورت تربیتمحور اداره میشود؛ هدف اصلی برگزاری این جلسات، تربیت قرآنی و اسلامی کودکان و نوجوانان است و از طرفی فعالیتهای ما حول محور مسجد بوده، چراکه مساجد قلب تپنده محلهها و شهرها هستند و انس با آنها، آشنایی با نماز جماعت، زانو زدن پای رحل قرآن و جنبههای تربیتی دیگر، تأثیر بسزایی در رشد افراد دارد. همچنین اداره گروه فرهنگی نوجوانان مسجد شریفالملک را برعهده دارم که این مسجد قلب تپنده محله و خیابان بینالنهرین است؛ ما از طریق مدارس دانشآموزان را تشویق و ترغیب به حضور در این جلسات میکنیم. در حوزه اجتماعی هم کارهای مختلفی را انجام دادیم که این روند از خدماترسانی به کارتنخوابهای شهر شروع شد؛ سعی کردیم این افراد را به زندگی برگردانیم، اما در ادامه راه با چالشهایی مواجه شدیم و قرار شد فعالیت ما در زمینه زنان دستفروش باشد؛ بعد از مدتی به سراغ زنان سرپرست خانواده رفتیم و برای ما تجربه شد که وضعیت چنین افرادی بسیار حساس بوده و اگر در موعد خودش تصمیم درستی گرفته نشود، آسیبهای دیگری نیز ایجاد میشود. این روند باعث شد که به فکر راهاندازی یک مرکز نیکوکاری در مسجد باشیم و مجوزهای لازم را از کمیته امداد امام خمینی (ره) دریافت کرده و فعالیت مجموعه را براساس یک ساختار مشخص، شروع کردیم. در نخستین مرحله برای هر خانواده که قبلاً آنها را شناسایی کرده و اطلاعات لازم را جمعآوری کرده بودیم، یک امدادیار مشخص شد و این افراد نیز ارتباطهای لازم را با خانوادهها داشتند و حتی ازلحاظ روحی و روانی نیز موجب ایجاد همدلی و همیاری خانوادهها میشدند. اولویت اصلی ما در فرایند رسیدگی به وضعیت خانوادهها، برنامه اساسی و مدونی بود که در آن اهداف لازم را براساس اولویتهای هر خانواده، مشخص کرده بودیم و طبق آن پیش میرفتیم. متأسفانه برخی از نهادهای دولتی یا گروههای خیریه این تصور را دارند که میشود با اهدای یک بسته غذایی، مشکل خانوادهها را حل کرد؛ درصورتی که این موضوع فقط برای مدتزمانی کوتاه، به آنها کمک میکند و باید به دنبال مسئله خودکفایی در خانوادهها نیز باشیم که همین کار را در برنامههای مؤسسه مد نظر قرار داده بودیم. این نکته را نیز به عرضتان برسانم که ما در این مجموعه به دنبال آمارسازی غیر واقعی نبوده و درحال حاضر 20 خانواده واجد شرایط براساس الگوهای موجود مؤسسه را شناسایی کردهایم و زیر پوشش قرار دادهایم. فرایند تحقیق و بررسی در مورد وضعیت این خانوادهها نیز بسیار طولانی و زمانبر بوده است؛ البته آمار ما 35 خانواده بود که با پیگیریهای مستمری که تاکنون صورت گرفته است، مشکلات بسیاری از آنها حل شده و یا به خودکفایی رسیدهاند. * به نظر خودتان فعالیتهای شما تا چه حدی اثرگذار بوده است؟ میزان اثرگذاری کارهای صورتگرفته را باید از افراد مختلفی که با مؤسسه قرآنی در ارتباط بوده و یا زیر پوشش مرکز نیکوکاری هستند، سؤال کرد و حتی میشود کارشناسانی را نیز برای تعیین وضعیت مشخص کرد تا کار بهصورت دقیق مورد بررسی قرار بگیرد. بسیاری از نوجوانانی که در جلسات ما حضور دارند، بعد از گذشت مدتی این مسئله را عنوان میکنند که انس با قرآن و شرکت در برنامههای فرهنگی، مسیر زندگی آنها را عوض کرده است و بنده نیز به همین موضوع ایمان راسخ دارم؛ چراکه قرآن باعث تحول در زندگی من شد و موفقیتهای خودم را مدیون همین موضوع هستم. حتی بسیاری از خانوادهها نیز این موضوع را مطرح میکنند که بهواسطه حضور فرزندانشان در جلسات قرآن، رفتار و اخلاق آنها تغییر داشته است و شاهد یک تحول در زندگی کودکان خود هستند. در حوزه فعالیتهای اجتماعی نیز همین مسئله وجود دارد و اگر امدادیارهای مؤسسه نیکوکاری ما در کنار خانوادههای آسیبدیده قرار نمیگرفتند، قطعاً شاهد چالشهایی بودیم که جبران خسارتهای آنها در بسیاری از موارد امکانپذیر نبود و یا بهسختی جبران میشد که در این زمینه نیز بازخوردهای زیادی را از جامعه هدف خودمان گرفتهایم و برخی از آنها عنوان میکنند که کارهای شما را اقوام نزدیک نیز برای ما انجام نمیدهند. * افتخاراتی که تاکنون در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کسب کردهاید را بیان بفرمایید. مهمترین افتخار بنده این است که همواره در زندگی دغدغه تعلیم و تربیت داشته و آن را بنیادیترین مسئله در کشور میدانم؛ هرجا که شاهد رشد و شکوفایی بودهایم، ریشه آن در تعلیم و تربیت بوده است و هرجایی هم که دچار چالش و گرفتاری شدیم، بازهم ریشه در تعلیم و تربیت داشته است. بنده افتخار میکنم که خداوند این نعمت را به من ارزانی داشت تا در این مسیر قرار بگیرم و نسبت به مردم و جامعه خودم بیتفاوت نباشم؛ همواره از خداوند متعال خواستهام که بنده را از این نعمت محروم نفرماید. * به نظر شما مهمترین نیاز نوجوانان و جوانان امروز چیست؟ نوجوانان و جوانان امروزی در مرحله نخست نیاز به درک شدن و فهمیده شدن دارند و همچنین باید شناخت کافی از تفاوتهای نسل گذشته و نسل امروزی را داشته باشیم تا بتوانیم به رشد آنان کمک کنیم. امروزه نوجوانان و جوانان ما علاوهبر خانواده خوب، نیاز به یک راهنما و الگوی خوب و در کنار آن نیاز به یک محتوای خوب نیز دارند؛ چراکه ذهن بسیاری از آنها خالی از مفاهیم اصیل است و باید افرادی پای کار باشند تا ادب، اخلاق، علماندوزی، صبر، آرامش، ایمان و سایر ارزشهای عمیق انسانی را به شکل صحیحی به آنها منتقل کنند. نوجوان و جوان امروزی ما نیاز به این دارد که خودش را بشناسد و بداند که ارزش و هویت او چه جایگاهی دارد؛ این هویت را کسی میتواند به او منتقل کند که خودش شناخت عمیق و درستی از نیازهای نوجوانان و جوانان داشته باشد و در کنار پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، این مهم برعهده معلم و مربی است. در مقوله جوانان نیز باید مسئله ازدواج بهطور خاص و جداگانهای مورد توجه قرار بگیرد؛ چون این مهم موضوعی است که اگر در زمان خودش به آن پرداخته نشود، آسیبهای متعددی هم در حوزه فردی و هم در حوزه اجتماعی ایجاد میکند. هماکنون نیز میشود آثار منفی آن را در جامعه مشاهده کرد. به نظر بنده راه حل این موضوع توجه مردم و دولت به فراهم کردن شرایط لازم برای ازدواج آسان است و متأسفانه باید در اصلاح آداب و رسومهای غلط که در بسیاری از اوقات کار را برای جوانان ما سخت میکند، تلاش ویژهای شود. * مهمترین مشکلات و موانع در حوزه فعالیت شما چیست؟ راه حل برونرفت از آنها را هم به اختصار توضیح دهید. قطعاً انجام دادن هیچ کاری بدون مشکل نبوده و در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز با چالشهای گوناگونی مواجه هستیم؛ بهطور مثال در مرکز نیکوکاری شاهد مراجعه افرادی هستیم که عادت کردهاند در زندگی خود هیچگونه فعالیت و تلاشی نداشته باشند و به فکر دریافت کمک از مردم و مراکز خیریه هستند. همین کار باعث شده است که بسیاری از خیرین و نیکوکاران نسبت به فعالیتهای خیری و بشردوستانه، دچار بیاعتمادی شوند. یکی دیگر از چالشهای ما این است که مؤسسات و مراکز خیریه هماهنگی و وحدت با یکدیگر ندارند و همین موضوع باعث میشود که عدهای از افراد سودجو به دنبال سوء استفاده باشند؛ مثال عینی آن همین است که یک خانواده از چند مرکز کمکهای نقدی و غیر نقدی دریافت میکند. البته این مسئله با حساسیتی که بسیاری از مراکز به خرج دادهاند، کمتر شده است، اما داشتن یک ساختار، احساس میشود. راهکاری که برای این مشکل پیشنهاد میکنم آن است که یک ارگان دولتی مانند کمیته امداد متولی تمامی مراکز نیکوکاری شده و زیرساختی را فراهم کند تا تمامی اطلاعات افراد زیر پوشش در یک سامانه متمرکز ثبت شود که از دادن خدمات به افراد در یک بازه زمانی مشخص توسط چند مؤسسه، جلوگیری شود. از دیگر مواردی که در شأن جامعه اسلامی ما نیست، مسئله تکدیگری و زبالهگردی است که درحال حاضر بهعنوان یک شغل کاذب رواج یافته؛ در گذشته به این حجم نبود و باید به وضعیت این افراد نیز رسیدگی شود. متأسفانه این مسئله از حیطه اختیارات مراکز نیکوکاری خارج بوده و باید یک نهاد یا سازمان نظارتی به آن ورود پیدا کند. در حوزه فرهنگی نیز با موانع مختلفی مواجه هستیم که یکی از آنها عدم توجه والدین به نیاز فرزندان است؛ بهطور مثال نوجوانی که میخواهد در کلاسهای قرآنی و دینی شرکت کرده و یا در مسجد حضور داشته باشد، اما پدر و مادر این اجازه را به او نمیدهند و مشکل ما این است که چنین افرادی اطلاعات و شناخت کافی از فعالیتهای ما و اتفاقاتی که در جامعه میافتد، ندارند. بعد از گذشت مدتی که فرزندان آنها دچار چالشهایی در زندگی میشوند، تازه به این موضوع فکر میکنند که چرا به او اجازه فعالیت در چنین مکانهایی را ندادند و نیاز است که برای اصلاح این روند نیز آموزشهایی به والدین داده شود. یکی دیگر از مشکلات ما در حوزه فعالیتهای فرهنگی، عدم انسجام و وحدت بین مراکز متولی این حوزه است و یا در مساجد و حسینیههای شهر، شاهد تنشهایی هستیم که مانع از کار فرهنگی میشود؛ هیئتامنای مساجد یا مدیران مجموعههای فرهنگی باید در کنار هم باشند و به این موضوع نیز توجه بکنند که کار با نوجوانان و جوانان، مستلزم صبر و حوصله فراوان است، بهخصوص نوجوان و جوان امروزی که بسیار هیجانی بوده و کار با آنها نیاز به اعمال ظرافتهای خاصی دارد. باید با سعه صدر و شیوههای درست تربیتی، آنها را مد نظر داشته باشیم. چالشهای موجود در آموزشوپرورش نیز از دیگر موانعی است که باید به آنها توجه کرد. چراکه برنامههای فرهنگی ما با آن چیزی که در مدارس رقم میخورد، کاملاً در تناقض است؛ بهطور مثال ما در مسجد یک شیوه تربیتی را در پیش میگیریم و ارزشهای اخلاقی را از دل قرآن به آنها آموزش میدهیم و در مقابل معلمی در مدرسه، یک ضد ارزش را ترویج میدهد و اگر این موضوع استمرار داشته باشد، قطعاً چرخه پرورش و تربیت، متوقف میشود و راه حل آن این است که آموزشوپرورش ما توجه داشته باشد تا فردی را گزینش و استخدام کند که به مبانی اسلام و انقلاب معتقد بوده و آنها را در زندگی خود پیاده کرده باشد. * توصیه شما به همنوعان خودتان و بهویژه جوانان کشورمان چیست؟ از همه جوانان کشور میخواهم که برای اعتلای کشور و رشد جامعه قدم بردارند و نیاز است که همگی ما در مقابل هجمههایی که از داخل و بیرون به کشور وارد میشود، ایستادگی کنیم و امید داریم که پرچم این کشور به دست صاحب اصلی آن برسد؛ همچنین به جوانان توصیه میکنم که محدود در زندگی خودشان نباشند و در عرصههای مختلف نقشآفرینی کرده و نگاه عمیقی به مسائل موجود در کشور داشته باشند. کارهایی را انجام بدهند که میدانند اثرگذار است و این یعنی همان آتش به اختیاری که مقام معظم رهبری فرمودند. ضمناً این نکته نیز مهم است که نباید معطل اقدامات دولت باشیم و باید به اندازه توان خودمان بهعنوان یک جوان مؤمن انقلابی و با انگیزه، وارد عرصههای مختلف شده و کارها را فقط برای رضای خداوند انجام بدهیم. * توصیه شما به مسئولین و کارگزاران دولت چیست؟ داشتن یک زندگی خوب، تحصیلات عالی، مهارتآموزی مؤثر، شغل مناسب، درآمد کافی و ازدواج کردن، از حقوق همه جوانان است که باید مسئولین ما به فراهم کردن زمینه آنها، توجه داشته باشند؛ البته این مسئله همت و تلاش جوانان را نیز میطلبد که انرژی و انگیزه لازم و کافی را برای رسیدن به چنین نقطهای، مد نظر داشته باشند. این را هم بدانید متأسفانه در برخی از موارد شاهد سر کار آمدن مسئولین ناکارآمدی هستیم که خودشان مانعی بزرگ برای رسیدن به این اهداف هستند! * در پایان اگر نکتهای را مد نظر دارید، بیان بفرمایید. از خانواده عزیزم و اساتید گرانقدرم کمال تشکر و قدردانی را داشته و از خداوند متعال میخواهم که ما را در این مسیر ثابتقدم قرار دهد؛ از تمام کسانی که این مطالب را میخوانند و تمایل به فعالیت در عرصههای فرهنگی و اجتماعی دارند، میخواهم به مسجد شریفالملک تشریف بیاورند تا ما در خدمت آنها باشیم؛ کوچکترین قدم در مسیر قرآن، اهل بیت (ع) و خدمت به مردم، خیر و برکتهای بسیار فراوانی برای ما خواهد داشت و یقین دارم که کارهای بزرگ با قدمهای کوچک رقم میخورد. همانطور که گفته شد، مجموعههای فرهنگی و نیکوکاری با چالشها و موانع مختلفی مواجه هستند که باید برای اصلاح وضعیت موجود در جامعه، تلاشهای مضاعفی صورت بگیرد. برخی از افراد با سوء استفاده از مؤسسات خیریه و بدون هیچگونه تلاشی، به دنبال دریافت خدمات مختلفی هستند که باید برای ساماندهی این افراد نیز برنامههایی توسط متولیان امر انجام گیرد. مجموعههای فرهنگی در شناسایی استعدادها و پرورش کودکان و جوانان نقش کلیدی داشته و توانستهاند با هویتبخشی به آنان، زمینههای لازم برای حضور در جامعه را فراهم کنند که نیاز است قدردان همه این عزیزان باشیم. جوانان باید در رأس کارهای مختلف قرار گرفته تا آمادگی لازم را برای قبول نقشهای کلیدی و مهم، داشته باشند؛ از طرفی نیاز است که دولت نیز به دنبال استفاده از چنین ظرفیتهایی باشد، چراکه جوانان شناخت کافی از وضعیت خود و همسالانشان داشته و میتوانند برای اصلاح بسیاری از موارد، مؤثر باشند.
|