یکی از پدیدههای نادرست در گزینش برخی از ما، همسو شدن در اندیشه و بهخصوص در رفتار، با اشخاصی است که هیچگونه دلیل صحیحی برای انتخاب شیوه خود ندارند و میتوان گفت عمل مذکور ترجمان این بیت است «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو». شاید شنیده باشید که لقمان حکیم سعی میکرد هر کاری را عاقلانه برای جلب رضای الهی انجام دهد و تمجید و تحسین همه مردم را ملاک درست یا غلط بودن رفتارش نمیدانست؛ وی برای تعلیم چنین آموزه ارزشمندی روزی به پسرش گفت: فرزندم برو و مرکب را برای سفری آماده کن، پسر تمهیدات لازم را کرد و با پدر راهی سفر شدند؛ لقمان نخست فقط خود سوار بر مرکب شد، گروهی که نظارهگر بودند، گفتند ببین چه پدر سنگدلی! خود سوار است و فرزندش را پیاده به دنبال میکشد. سپس لقمان خود پیاده شد و پسر را سوار بر مرکب کرد، برخی مشاهده کردند و گفتند چه فرزند بیادبی تربیت کرده که با این برومندی سوار شده و پدر پیر و ضعیفش باید پیاده برود. در ادامه هر دو سوار شدند، بعضی پس از مشاهده گفتند چه آدمهای بیرحمی هستند که دلشان به حال مرکب بیچاره نمیسوزد. در مرحله بعدی هر دو پیاده شدند و مرکب را بدون سوار پیش بردند، گروهی که نظارهگر بودند، گفتند چه سبکمغزانی هستند، سلامتی حیوان را بر سلامت خود ترجیح دادهاند! در این زمان پدر به فرزندش تبسمی کرد و گفت «پسرم دیدی اقشار مختلف مردم چگونهاند؟ کارهایت را به هر شکل انجام دهی، مردم چیزی میگویند، پس تو کار را طوری انجام بده که موجب رضایت الهی و عاقلانه باشد و بدان هیچگاه نمیتوانی تمام مردم را خشنود کرده و یا زبان آنان را ببندی.» امروزه بخشی از گرفتاریهای جامعه ما، تمکین به برخی شیوهها و رفتارهایی است که تابع هیچگونه منطقی نیستند؛ برای مثال در مراحل آغازین زندگی مشترک و تشکیل خانواده دست به انجام کارهایی پُرهزینه میزنیم که میتوان آنها را با کمترین هزینهها مدیریت کرد و اگر نباشد و نشود، اصل و اساسی به خطر نمیافتد، اما با تسلیم بیجا و یا همرنگ شدن با دیگران، راهی میرویم که در همان اوان زندگی مشترک پابندهایی از قرض و بدهی برای خود ایجاد میکنیم که حداقل در دهه نخست زندگی خود و همسرمان را سخت گرفتار کرده و بهنوعی زمینه سست شدن بنیان حداقل اقتصادی خانواده را که میتواند منشأ اختلافاتی بنیانکن هم باشد، به دست خود فراهم میآوریم؛ بهعلاوه برداشتن همین قدم نادرست موجب برداشتن گامهای پیدرپی و غلط دیگر نیز میشود. نتیجه اینکه عقل اقتضا میکند هر فرد با پالایش رفتار دیگران، محک زدن آنها با عقل و منطق و بهعلاوه درنظر گرفتن موقعیت شخصی و خانوادگی خود از جهات مختلف، شیوه و چگونگی رفتار خود را شکل دهد تا در اندازه ممکن، مورد لطمه رسوم و رفتار نامعقول و شکننده سایرین قرار نگیرد، انشاءالله.
|