کد خبر : 87841 تاریخ : 1403/8/3 گروه خبری : ایران و جهان |
|
استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج مطرح کرد: پیروزی یا شهادت؛ دو سناریوی پیش روی مقاومت فلسطین و لبنان |
شهادت رهبران مقاومت، شتابدهنده حرکت مقاومت |
حمله تروریستی شامگاه ششم مهرماه صهیونیستها به ضاحیه و فقدان شخصیتهای برجسته مقاومت و در رأس آنها رهبر جاویدالاثر حزبالله شهید سیدحسن نصرالله، شجره طیبه مقاومت را در مسیری نو قرار داد. اسرائیل منحوس که با ترور سیدحسن نصرالله تصور میکرد ضربهای سخت به پیکره مقاومت وارد آورده و حزبالله لبنان دیگر قادر نیست در با ظرفیت پیشین خود به فعالیت ادامه دهد، با یک سطح متفاوت از توانمندی حزب خدا مواجه شد. ساختار حزبالله نشان داد که قائم به فرد نبوده و این نهضت بهسرعت میتواند خود را تجدید سازمان کرده و از بحران عبور کند؛ شالوده فکری مقاومت این بوده که فرماندهی از آنِ خدا است، پس امور نیز اینطور پیش میرود که مسیر الهی بدون فرمانده و رهبر باقی نخواهد ماند و این زمین به بندگان صالح خدا به ارث خواهد رسید. همچنین باید به این نکته توجه کرد که هرگاه شدت اشغالگری از سوی هر قدرت مستکبری ازجمله اسرائیل غاصب تشدید میشود، میزان گرایش آزادگان جهان به گروهها و جنبشهای بومی مقاومت نیز بیشتر میشود؛ از این حیث شاهد بودیم که حزبالله توانست با یارگیری از سرتاسر دنیا، روحی تازه در کالبد خود بدمد. تحولات اخیر در منطقه نشان میدهد محاسبات سران رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به حزبالله از طریق ترور دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان، دچار خطا بوده و نتوانسته خللی در ظرفیت رزمندگان مقاومت برابر اشغالگران ایجاد کند. ظرفیت سازمانی و نهادمند مقاومت این رویه را خنثی کرده و به نظر میرسد بهزودی رژیم با یک رویش جدید تحت عنوان فرماندهان جوان مقاومت روبهرو خواهد شد که هیچ شناختی از آنها ندارد. با ذکر این مقدمه و برای پرهیز از اطاله کلام، آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی خبرنگار گروه خبری سپهر با دکتر بهزاد دانشفر است؛ او که اکنون استاد دانشگاه بوده و دکترای تخصصی خود را در رشته مطالعات سیاسی جهان اسلام در لبنان سپری کرده، با نگاهی به شهادت سیدحسن نصرالله، به تبیین وضعیت فعلی محور مقاومت و البته ساختار منحط داخلی رژیم غاصب میپردازد. مشروح گفتوگو با وی در ادامه میآید: لطفاً ابتدا با نگاه به شهادت اسماعیل هنیه، سیدحسن نصرالله و یحیی السنوار، بفرمایید مسیر محور مقاومت بعد از شهادت این سه نفر چگونه خواهد بود؟ با توجه به تجارب تاریخی و خاص جبهه مقاومت، میتوانیم بگوییم شهادت این افراد نهتنها مسیر مقاومت را متوقف نمیکند، بلکه به آن قوت و قدرت میبخشد؛ این قاعده است. خاصیت رهبران و فرماندهان این بوده و هست که نهتنها شهادت آنان باعث رکود نمیشود، بلکه بهعنوان عاملی شتابدهنده به حرکت عمل میکند. این موضوع از اساس در اندیشه مقاومت نهادینه شده و جزء ویژگیهای آن است. رهبران و فرماندهان وقتی در سِمت خود پذیرفته شدهاند، با شهادت در مقام ترفیع قرار گرفته و مکتبساز میشوند و به تعبیری الگوی برتر شده و راحتتر و با نفوذ و تأثیر بیشتر، اندیشه و عمل آنان مؤثر افتاده و پیروان خود را حرکت و ثبات میدهند؛ بنابراین رفتار غیر آن، عیوب خود را بهوضوح و آشکار نشان میدهد. بهواقع باید گفت این ستارهها خاموش میشوند در مسیر صبحگاهی و طلوع آفتاب... بنابراین جبهه مقاومت با وجود چالشها و مصائب، همواره بر قدرت خود افزوده و ادامه خواهد یافت. این اتفاقات پیدرپی (شهادت افراد برجسته محور مقاومت) ممکن است برخی را از ادامه نیافتن جریان مقاومت نگران کند... بله، اما این اتفاق برای انقلاب اسلامی تجربه شده است و جای نگرانی نیست. این شهادتها خود راهبردساز هستند، نکتهای که رهبر انقلاب نیز در نماز جمعه نصر در خطبه عربی به آن اشاره کردند «در حدود سه ماهِ تابستانِ یک سال (سال 1360 هجری شمسی)، چند ده شخصیت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیت بزرگی مثل سیدمحمد بهشتی بود، یکی رئیسجمهوری مثل رجائی و نخستوزیری مثل باهنر بود، علمایی از قبیل آیتالله مدنی و قدوسی و هاشمینژاد و امثال اینها بودند. اینها هرکدام در سطح ملی یا محلی از ستونهای انقلاب بهشمار میآمدند و فقدانشان چیز آسانی نبود، اما انقلاب متوقف نشد، عقبنشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.» اکنون نیز وضعیت همانگونه بوده، با این تفاوت که قدرت محور مقاومت و جهان اسلام بیشتر شده است. درحال حاضر عوامل تشدیدکننده درگیریهای منطقه چیست؟ بیشک تداوم گستاخیهای رژیم صهیونیستی نقش محوری در شدت درگیریها دارد؛ نقش رژیم صهیونیستی و حامیان او بهعنوان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای با شدت عملیات نظامی بر مردم عادی و مناطق مسکونی که با پشتوانه تسلیحات آمریکایی است، سکوت کشورهای اروپایی و بیطرفی برخی از دولتهای منطقهای، نهتنها از عوامل مهم عدم مهار چنین وضعیتی هستند، بلکه خود عامل تشدیدکننده درگیریهای منطقهای بهشمار میروند. آمریکا با هدف دست یافتن به ترتیبات منطقهای و ایفای نقش در انتقال قدرت از غرب به شرق، درگیر ملاحظات اینچنینی است تا بتواند ضمن حفظ جایگاهش، همراه راهبردی خود یعنی رژیم صهیونیستی در منطقه را از دست ندهد. لطفاً در مورد نقش آمریکا در این درگیریها توضیح بیشتری بفرمایید؛ رژیم جعلی اسرائیل چه منافعی برای آمریکا دارد؟ مسئله ارتباط رژیم صهیونیستی و آمریکا بحث مفصلی است که ریشه تاریخی دارد؛ اما فارغ از بیان چرایی این ارتباط، باید گفت هر رئیسجمهوری که در آمریکا روی کار بیاید، میبایست مانند دورههای قبلی خود را متعهد به حفظ امنیت رژیم اسرائیل بداند. مسئله رژیم صهیونیستی جزء اهداف استراتژیک و منافع ملی دولت یاغی آمریکا و طرحهایی همچون آیمِک محسوب میشود و حمایت از آن، خط قرمز دولتهای آمریکا با حمایت لابی یهود است. بیشک در این جنگ نیز رژیم اسرائیل بدون حمایت دولت یاغی آمریکا، ماندنی نخواهد بود؛ بنابراین تأمین مهمات، دریافت اطلاعات و مدیریت عملیات نظامی علیه غزه با پشتوانه آمریکا صورت میگیرد. نتانیاهو طی سخنرانی خود در کنگره آمریکا (چند ماه قبل) رژیم صهیونیستی را مدافع تمدن غرب و آمریکا در برابر اسلام افراطی و صدور انقلاب اسلامی دانست که امام خمینی (ره) وعده آن را داده بود، ازنظر وی بیان امام راحل و صدور انقلاب اسلامی هماکنون عملی شده و اصل بر مقابله با مرکز مقاومت یعنی جمهوری اسلامی است که خود تهدید جدی برای رژیم اسرائیل بوده؛ به تعبیر دیگر باید گفت دشمن اصلی همان آمریکا است. تأثیر آتشافروزیهای فعلی در منطقه بر سیاست داخلی رژیم صهیونیستی چگونه است؟ انتقادها، مخالفتها و تجمعهای خیابانی در اعتراض به سیاستهای نتانیاهو قبل از طوفانالاقصی که حکایت از وجود بحران اجتماعی در داخل رژیم صهیونیستی بود را نباید فراموش کرد. برخی از تحلیلها از این حکایت دارد که نتانیاهوی جنایتکار با جنگافروزی به دنبال انتقال بحران به خارج از منطقه و حتی درگیری منطقهای برای نجات خود بوده؛ این درست است که با آتشبس، فضای داخلی رژیم صهیونیستی خواهان برخورد با وی خواهد بود، اما درنهایت باید گفت فضای حاکم، رژیم صهیونیستی را تبدیل به یک جزیره کرده که مانند کشتی روی آبهای مواج قرار دارد و ساکنانش آرامشی را برای خود متصور نیستند. چرا اسرائیل همزمان جنگ را در هفت جبهه ادامه میدهد؟ این روند ایجابی بهدلیل نگرانی رژیم صهیونیستی از عرصه و دامنه گسترشیافته مقاومت است. مقاومت با هدف تنبیه و اصلاح روند در توقف جنگ غزه، چنین شرایط ایجابیای را ایجاد کرده؛ شرایط بسیار متفاوت از گذشته بوده و همین امر موجب وحشت و افسارگسیختگی آنان شده است. دفاع از مسلمانان و در کنار آن رعایت حقوق انسانی و کرامت آنها، آرمان اسلامی محسوب میشود که حلقه پیوند اهالی مقاومت در مقابله با رژیم صهیونیستی است؛ باید این نکته را از موضع قدرت و دستاورد دید که چالشی بس دشوار برای رژیم صهیونیستی است. بسیار خوب؛ لطفاً به این بخش هم بپردازید که درحال حاضر نقش سوریه در محور مقاومت چیست؟ سوریه رژیم اسرائیل را دشمن خود میداند و این دشمنی پس از اشغال بلندیهای جولان به دست رژیم اسرائیل در سال 1967 تشدید شده است. از سوی دیگر دمشق با تهران و حزبالله لبنان منافع استراتژیک مشترکی دارد؛ با وجود همه اینها، روابط سوریه با این بازیگران منطقهای پیچیدگیهای خاصی دارد و تحت تأثیر منافع ملی این کشور تعریف میشود. دمشق برای مقابله با گروههای مخالف دولت سوریه که پس از سال 2011 تشکیل شدند، به حمایت ایران متکی بوده و کمکهای بیبدیل جمهوری اسلامی در مقابله با داعش فراموشنشدنی است. رژیم جعلی اسرائیل اعتقاد دارد ایران و سوریه در تولید سلاح فعالیتهای زیرزمینی دارند و سوریه محور انتقال مهمات به حزبالله لبنان است. طی چند روز اخیر بیش از 6 مرتبه راههای مواصلاتی سوریه به لبنان مورد هدف قرار گرفته و رژیم غاصب اسرائیل بهشدت نگران ارتباط سوریه و لبنان است؛ حاکمیت بشار اسد خود را بهشخصه متعهد به مقاومت میداند، گرچه مشکلات پیرامونی و داخلی همچون بعث، همچنان میتوانند وجود داشته باشند. ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید؛ لطفاً بهعنوان سؤال پایانی بفرمایید پیشبینی جنابعالی درباره ادامه روند فعالیت محور مقاومت چیست؟ مقاومت به اهداف عالی خود دست یافته و پیروز است. اینکه مسئله فلسطین در رأس اخبار جهانی بوده، همه طرحها و تلاشها برای فراموشی آن با ناکامی مواجه شده و نیز به تعویق افتادن عادیسازی روابط برخی دولتهای خائن در منطقه، دستاورد است. سقوط رژیم اسرائیل قطعی بوده و بحث از سرعت بخشیدن به از بین رفتن این جرثومه فساد است؛ اهداف و آمال این رژیم با طوفانالاقصی درهم پیچیده شد و واکنش خشونتآمیز این رژیم با به شهادت رساندن بیش از 40 هزار نفر در غزه که نیمی از آنان زن و کودک بودند، افکار عمومی دنیا را آگاه کرد و البته وجدانهای زیادی بیدار شده است. پیروزی یا شهادت، دو سناریوی پیش رو بوده که در هر حال مقاومت فلسطین و لبنان، با آنها مواجه و درنهایت پیروز است. معادله فعلی براساس برتری نظامی محاسبه نشده و ملاک اصلی و نهایی، روحیه مبارزه بوده که در آحاد ملت فلسطین و حامیان مقاومت نهفته است. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/87841 |