این روزها در استان همدان اگر پای درد دل تولیدکنندگان بنشینیم، صحبت از گرههای کوری است که در کار تولید افتاده، گرههایی که نهتنها کمر تولید را شکسته بلکه رونق اشتغال را از این استان گرفته است. در میان همه این ناملایمات در استان همدان، بانوانی هستند که با همت و اراده به همراه چند تن دیگر از بانوان هماستانی تلاش دارند با گره زدن خامههای رنگی به دار قالی، گوشهای از گره تولید و زندگی خود و دیگران را باز کرده و هنر زیبای فرش و گلیم و صنایع دستی را به دنیا نشان دهند. بر این اساس با توجه به اهمیت تلاش این قشر هنرمند و صنعتگر برآن شدیم تا در این باره با دو تن از بانوان تولیدکننده فرش در استان گفتوگویی ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: تولیدکننده فرش دستباف همدانی با بیان اینکه یک زمانی منطقه مهربان کبودراهنگ، قطب تولید فرش دستباف در کشور بود اما امروز بیشتر بافندگان این خطه، بهدلیل مقرون بهصرفه نبودن، دیگر تمایلی به بافندگی ندارند گفت: در حال حاضر معدود بافندگان نیز فرش و نقشه تبریز و قم را میبافند؛ چراکه تجار این شهرها دستمزد خوبی میدهند. زهره مصباحی با اشاره به اینکه تقریباً از سال 83 با دریافت مدرک از سازمان فنی و حرفهای کارم را آغاز کردم اما در سال 91 با حضو در رشته صنایع دستی در گرایش تخصصی فرش در دانشگاه علمی کاربردی از طریق دایر کردن کارگاههای غیر متمرکز، کارم را گسترش دادم گفت: متأسفانه گرانی مواد اولیه و در پی آن عدم حمایت از تولیدکنندگان، چرخه ناقص اقتصادی را در تولید فرش دستباف ایجاد کرده که نیروی انسانی ماهر را از فعالیت در این بخش فراری میدهد. وی با بیان اینکه روزبهروز شاهد افزایش قیمت خامه هستیم گفت: در نظر بگیرید علاوه بر این من بهعنوان تولیدکننده، میبایست هزینه نیروی کار را نیز بپردازم اما چون گرانی مواد اولیه قدرت مالی مرا کاسته، مجبورم هزینه کمتری به بافندگان بدهم. بر این اساس دیگر رغبتی برای فرشبافی وجود ندارد. وی با ابراز اینکه در این بین قیمت فرش بالا رفته پس بهتبع آن انتظار فرشبافان نیز افزایش دستمزد است، خاطرنشان کرد: با توجه به افزایش قیمت مواد اولیه این امکان برای تولیدکننده و کارآفرین وجود ندارد. این تولیدکننده فرش دستباف با انتقاد از اینکه سازمان متولی برای بازاریابی فرشهای بافتهشده در همدان نیست، گفت: نکته این است که این امر بر طولانی بودن روند تولید تا فروش افزوده و توجیه اقتصادی فعالیت در این رسته را زیر سؤال میبرد. مصباحی، ادامه داد: ای کاش میشد برای فرش نیز همچون محصولات کشاورزی راهبردی، خرید تضمینی و قراردادی در نظر گرفته شود تا در این مسیر روزهای خوبی را در این هنر، صنعت شاهد باشیم. وی با اشاره به اینکه مشکلات معیشتی و مالی، نیروی کارآمد بافنده را به حاشیه رانده، عنوان کرد: مسئله این است که امروز بانوان قالیباف در عدم حمایت، دست به انجام کارهای کاذب میزنند، از فروشندگی گرفته تا حضور در انبار محصولات کشاورزی برای درست کردن محصولاتی همچون ترشی سیر و غیره که هیچ سنخیتی با هنر دست آنها بهعنوان بافندگان حرفهای ندارد. این هنرمند همدانی با بیان اینکه در نبود استادکار، نقشههای فرش همدان نیز بهتدریج به فراموشی سپرده میشوند، اظهار کرد: پس از سپری کردن دوره تخصصی در دانشگاه امروز تلاشم را روی احیای نقشههای اصیل همدان متمرکز کردهام. مصباحی با تأکید بر اینکه امروز تعداد بافندگان حرفهای من که هنوز هم در این رشته مشغول بهکار هستند، به نصف رسیده، (25 نفر به 12 نفر تقلیل یافته) اذعان کرد: نکته بعدی حائز اهمیت اینکه امروز مرکز تخصصی که در آن حین آموزش ایرادهای احتمالی ایجادشده را نیز به هنرجوها آموزش دهد وجود ندارد. وی با اشاره به اینکه در بسیاری از موارد در سرکشی به منازل بافندگان، شاهد مشکلاتی همچون سرکجی، غلطبافی و سایر مشکلات مرتبط با فرش هستیم؛ اما بافنده حتی متوجه مشکل خود نیست، اذعان کرد: این موضوع در کیفیت محصول نهایی بسیار مؤثر است به طوری که حتی در برخی موارد باعث شده قیمت فرش نهایی به یکپنجم قیمت واقعی کاهش یابد. وی با تأکید بر اینکه چند سالی است رشته قالیبافی به هنرستانها راه یافته پس انتظار میرود اساتید با گوشزد کردن این مشکلات در تربیت نسل آتی و ارتقای کیفیت فرش بافتشده گامهای محکمتری بردارند گفت: در خصوص بیمه قالیبافی نیز باید بگویم متأسفانه طی سالهای قبل با سوءاستفادههایی که در این راستا شد، بافندگان ماهر و با سابقه ما را از این ظرفیت محروم کرد؛ چراکه در سالهای گذشته عدهای با دور زدن قانون بدون هیچگونه مهارتی، موفق به بیمه کردن خود شدند و همین مسئله سازمان تأمین اجتماعی را برآن داشت تا اقدام به قطع بیمهنویسی جدید کند. این بانوی هنرمند با ابراز اینکه یکی دیگر از مشکلات مبتلابه در حوزه فرش دستباف به مسئله عدم وجود مرجعی برای تعیین دستمزد بافندگان بازمیگردد گفت: امروز هر تولیدکننده بنا به شرایط و اقتضائات خود عدد و رقمی متفاوت برای بافندگان در نظر میگیرد؛ البته با تغییر مدیر اداره فرش و روی کارآمدن آقای خورشیدی، تلاشهایی در این مسیر انجام شده که انتظار میرود این روند سرعت بیشتری پیدا کند. در ادامه دیگر بانوی تولیدکننده فرش دستباف در همدان با بیان اینکه بنده آموزشگاه فرش دارم و خود نیز فرش میبافم گفت: قالیبافیشغل و هنر خانوادگی من است؛ مادر و خواهرانم نیز فرشباف بودند. فاطمه سلمانیزاده که 57 سال دارد با تأکید بر اینکه اصالتاً اصفهانی است اما از سال 72 که به همدان مهاجرت کرده آموزش فرش را بهعنوان مربی در آموزش و پرورش، جهاد دانشگاهی و سازمان فنیو حرفهای آغاز کرده، اذعان کرد: مشکل عمده تولیدکنندگان و بافندگان این است که به لحاظ اقتصادی حضور و فعالیت در این رشته توجیه اقتصادی ندارد. وی با اشاره به اینکه فرآیند طولانی تولید و بافت فرش مسئله دیگری است که در شرایط تورمی کنونی توجیهپذیر بودن این صنعت را زیر سؤال برده، تصریح کرد: مسئله این است که بهدلیل عدم رونق صادرات، فروش محصول تولیدی نیز با دشواری انجام میشود. این بانوی هنرمند همدانی با اشاره به اینکه امروز بیشتر بافندگان بهدلیل عدم درآمدزایی کافی حضور در این رشته را بهصورت سرگرمی دنبال میکنند نه یک فن و شغل درآمدزا، اذعان کرد: مهارت یک اصل در بافندگی فرش است؛ بنابراین یقیناً تنها داشتن تجهیزات نمیتواند تضمینی برای موفقیت در این رشته هنری و صنعتی باشد. سلمانیزاده با ابراز اینکه خبره بودن یک اصل در بافندگی است، اظهار کرد: مسئله این است که بافندگان همدان در صورت بروز مشکل در دار قالی بهدنبال افراد خبره و اهل فن نمیروند بلکه از در و همسایه بهدنبال راه چاره میگردند و همین امر در بسیاری از موارد مشکل را دوچندان میکند. وی با بیان اینکه در حال حاضر بالغ بر 80 نفر را در آموزشگاه در رشتههای فرش، گلیم و گبه آموزش میدهم، اظهار کرد: متأسفانه امروزه هزینه دریافتی از هنرجویان حتی کفاف اجاره کارگاه را نمیدهد. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ اگرچه صادرات کالاهای مختلف طی سالهای گذشته با کاهش و مشکل مواجه شده اما اُفت صادرات فرش دستباف با سایر کالاها فرق دارد؛ چون علاوه بر اینکه نمادی از هنر اصیل ایرانی و شناسنامه کشور محسوب میشود، از نظر اقتصادی نیز میتواند بخشی از اشتغال زنان در کشور را رقم بزند، این موضوع خود نکته حائز اهمیتی است چراکه امروز بنا به آنچه گفته شد؛ نهتنها زنان بهعنوان بافنده بلکه در قامت تولیدکننده و پشتیبان این هنر، صنعت نقشآفرینی میکنند. از سوی دیگر این صنعت همواره اشتغالزایی پایدار بهویژه در مناطق روستایی و عشایرنشین به همراه داشته است. نکته مهم آن است که بهدلیل گران بودن فرش دستباف و کاهش قدرت خرید مردم، خریدار داخلی این محصول زیاد نیست و بر همین مبنا هم بوده که طی سالهای گذشته یک محصول صادراتمحور شناخته میشده؛ بنابراین زمانی که صادرات این محصول با مشکل مواجه شود، طبیعتاً تولید هم دیگر صرفه اقتصادی نخواهد داشت و علاوه بر از بین رفتن ظرفیتهای اشتغالزایی، بافندگان نیز مجبور به تغییر شغل میشوند.
|