کنوانسیون تغییر اقلیم (UNFCCC) از سال 1992 با هدف مقابله با «گرمایش جهانی» تأسیس شد اما باگذشت زمان، مشخص شد که محیطزیست تنها پوششی برای اهداف اقتصادی و سیاسی بزرگتر در قالب این کنوانسیون است. نظام سلطه، در پوشش سازمان ملل، با تصویب اسناد توسعه پایدار و توافق پاریس در سال 2015، به دنبال ایجاد یک نظم جدید اقتصادی است که بهواسطه آن، به اهدافی فراتر از حفاظت از محیطزیست دست یابد. مطابق با تحلیلها، این نظام بهدنبال کاهش کربن به صفر و جایگزینی منابع انرژی جدید، ازجمله انرژی هستهای بهجای سوختهای فسیلی، تا سال 2050 است. اما این بخش ظاهری توافق است و در اعماق این توافق، ماجرای عجیب و ترسناکی نهفته است. اجلاس COP29 بیست و یکم آبان در باکو برگزار میشود، بهوضوح نشاندهنده نفوذ رژیم صهیونیستی است. برخی تحلیلها نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از سه اجلاس اخیر یعنی COP27 در مصر و COP28 در امارات، برای پیادهسازی اهداف خود بهرهبرداری کرده است. در واقع در اجلاس COP27، سیاست محدودسازی تجارت بر مبنای تولید کربن نهایی شد، در حالی که در COP28، برنامهریزی برای کاهش انتشار کربن به صفر تا سال 2050 تصویب شد. این اقدامات به معنای محدودیتهای جدی بر استفاده از منابع نفت و گاز کشورها است. نکته عجیب ماجرا این است که بیشتر تصمیمات کلیدی در سه اجلاس گذشته طراحی شده و برگزاری این اجلاسها در کشورهای مصر، امارات و آذربایجان که همگی تحت نفوذ رژیم صهیونیستی قرار دارند، با برنامهریزی دقیق انجام شده است. در واقع نظام سلطه با استفاده از یک راهبرد هوشمندانه در این اجلاسها توانسته است، اهداف نامشروع خود را در پوشش هدفی مشروع یعنی حفظ کره زمین و محیطزیست، پیادهسازی کند. این روند میتواند به نابودی شاهرگهای حیاتی منطقه غرب آسیا، بهویژه جمهوری اسلامی ایران با منابع غنی نفت و گاز، منجر شود، در حالیکه رژیم صهیونیستی تنها کشور منطقه است که از این نظم جدید بهرهبرداری خواهد کرد. در واقع، کشورهای منطقه تحت تسلط فناوریهای نوینی قرار میگیرند که در اختیار رژیم صهیونیستی (با حمایت آمریکا و اروپا) است. *پیشنهاداتی برای حضور هوشمندانه ایران در اجلاس باکو توافق پاریس که ایران از سال 1375 به کنوانسیون آن پیوسته، بهعنوان یک توافق ضمیمهای به شمار میرود و هیچ الزام قانونی برای پیوستن به آن وجود ندارد. تحلیلها نشان میدهد که پیوستن ایران به این توافق، میتواند یکی از بزرگترین تهدیدات اقتصادی و امنیتی برای کشور باشد. این روند به تحمیل نظرات غلط منجر شود و منافع ملی ایران را با خطر جدی مواجه کند. باتوجهبه تهدیدات موجود و نقش رژیم صهیونیستی در برگزاری اجلاس COP29، حضور رئیسجمهور در این اجلاس ممکن است، خطای راهبردی باشد. همچنین توصیه میشود که هیئت ایرانی در سطح محدود و با طراحی هوشمندانهای در اجلاس حضور یابد. اگر قرار بر حضور در سطح بالا باشد، پیشنهاد میشود که معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی به نمایندگی از کشور شرکت کنند. این حضور میتواند نشاندهنده آگاهی ایران از نقشههای نظام غرب در توسعه انرژیهای نوین باشد. علاوه بر این لازم است با ایجاد وفاق با کشورهای همسوی منطقه، همچون روسیه، ترکیه، عربستان، قطر، عراق و سوریه، اقدامات مشترکی برای مقابله با اهداف رژیم صهیونیستی انجام گیرد. از طرفی باید فضای اجلاس بهعنوان محیطزیست پایدار و حق مسلم هر انسان، به یک مطالبه عمومی تبدیل شده و جنایات رژیم صهیونیستی در تخریب محیطزیست محکوم شود. در نهایت باید گفت، با بررسی ابعاد مختلف کنوانسیون تغییرات اقلیمی باکو و نقش رژیم صهیونیستی در آن، ضرورت اتخاذ رویکردی هوشمندانه و استراتژیک برای مواجهه با این چالشها و حفظ منافع ملی ایران احساس میشود. حضور مؤثر و هوشمندانه در این اجلاس میتواند نهتنها به تقویت مواضع کشور کمک کند بلکه به ترویج همکاریهای منطقهای در راستای مقابله با تهدیدات مشترک نیز منجر شود.
|