کد خبر : 88108
تاریخ : 1403/8/9
گروه خبری : جامعه

استمرار آسیب‌ها با سپردن حوزه فرهنگی و اجتماعی به ناکارآمدان

زهره پوروهابی

حوزه فرهنگی و اجتماعی از میان‌ساحت‌های مختلف حیات انسان، جزء مهجورترین بخش‌ها به‌لحاظ توجه و برجسته‌سازی در دولت‌ها چه در سطح کلان و یا میانی است؛ این مهجور بودن تا بدان‌جا است که در چشم‌اندازها و سندهای راهبردی آنقدر که به مسائل اقتصادی پرداخته می‌شود، به حوزه‌ای که بر فرهنگ و جامعه دلالت دارد، توجه نمی‌شود. این درحالی است که برای موفقیت و پیشرفت یک جامعه نیاز به چشم‌انداز و سند راهبردی دقیق در مسیر حوزه فرهنگ همراه با ضمانت اجرایی کافی داریم؛ به‌نحوی که از بدو تولد تا زمان مرگ برای مراحل مختلف زندگی یک همدانی با تمام اقتضائات مناسب اکنون و آینده او، طرحی تدوین کند که بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی و نهادها و سمن‌ها ملزم به اجرای آن باشند و موفقیت مدیران براساس درصد اجرای آن سند ارزیابی شود.
شاید در بادی امر چنین توقعی رؤیاپردازانه به نظر برسد، اما این یک واقعیت است که عدم وجود چنین سندی و تقریباً بی‌اثر بودن نهادهای تربیتی و فرهنگی است که باعث شده درحال حاضر همدان در خودکشی، پرخاشگری، اعتیاد، طلاق و غیره جزء استان‌های با آمار بالا باشد. چه بپذیریم و چه نپذیریم، بسیاری از ادارت و نهادهای ما فضاهایی هستند که عده‌ای بیکار نمانند! وگرنه تأثیرگذاری در حد مأموریت‌های معمول نیز ندارند، چه رسد به اینکه التیام یکی از دردهای جامعه را رسالت خود دانسته و براساس آن خدمات ارائه دهند.
در استان همدان 21 دانشگاه داریم و این مراکز علمی جذب‌کننده دانشجو از بسیاری از استان‌های اطراف هستند؛ مهاجرت دانشجویان به همدان باعث برهم خوردن تناسب جمعیت بومی و مهاجر شده و همین عدم تناسب و مهاجرپذیری، سبب تضعیف هویت همدانی به معنی بومی استان همدان شده است. این یک واقعیت است که زمانی مردم برای عمران و آبادانی یک خطه ایثار و مجاهدت می‌کنند که نسبت به آن عِرق داشته و آن جغرافیا را به‌عنوان بخشی از هویت خود پذیرفته باشند، ای‌کاش پژوهشی انجام شود که این چندقومیتی بودن به‌ویژه در مرکز استان (به‌صورت افراطی که گاهی مشاهده می‌شود دیگر وسط قومیت‌ها خودِ همدانی وجود ندارد) چقدر باعث اُفت عِرق بومی به استان شده و همین عدم دلبستگی، تا چه میزان مانع پیشرفت همدان است.
اینک هم‌زمان با انتصابات مدیران استانی، انتظار می‌رود در کارسپاری به افراد توانمندی، دانش و تعهد کاری به‌ویژه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی که به‌طور مستقیم بر نوع نگاه مردم و الگوی ذهنی آن‌ها مؤثر هستند، دقت لازم صورت گیرد؛ متأسفانه طی سال‌ها در این حوزه‌ها کمتر شاهد انتصاب افراد کارآمد و توانمند بوده‌ایم، به‌نحوی که در برخی از این ادارات اگر با نصف نیروی انسانی هم کار شود، تأثیری بر جامعه نخواهد داشت. همان‌طور که بارها در بزنگاه‌های فرهنگی و در مواجهه جامعه با آسیب‌های اجتماعی، کمترین تحرک را از آن‌ها ندیده‌ایم! یک نمونه آن در شهر همدان اینکه امسال با فاصله زمانی اندک، شاهد سه خودکشی بودیم، به‌طوری که نماینده ولی فقیه در استان و امام‌جمعه همدان در خطبه‌های نماز جمعه بدان پرداخت، اما متولیان حوزه اجتماعی از مدیرکل اجتماعی استانداری تا بهزیستی و دیگران، هیچ تحرکی در برابر این آسیب جدی اجتماعی که براساس پژوهش‌ها از سال 1385 به سمت سنین پایین سوق پیدا کرده است، دیده نشد! حتی این حضرات به خود زحمت ندادند برای جامعه‌ای که با چنین پدیده‌ای مواجه شده، برنامه پیشگیرانه و آرام‌ساز تدوین و اجرا کنند.
خلاصه اینکه حوزه فرهنگ و اجتماع، «یکی داستانست پُر آب چشم»!

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/88108