محمد رسولی با بیان اینکه جشنهای ایرانی در عهد کهن ریشه، دلیل و حکمت علمی داشتهاند، اظهار کرد: اینها نشاندهنده دانش ژرف و عمیق ایرانیان در دوردستهای تاریخ است. بهراستی دانش بسیار زیادی برای تعیین دقیق زمان این جشنها لازم بود؛ تعیین دقیق زمان جشنها چنان است که آدمی را به شگفتی وا میدارد. این شاهنامهپژوه با بیان اینکه زمانگذاری این جشنها بهطور قراردادی و وضعی نبوده بلکه کشفی بوده است، افزود: ایرانیان در چند هزار سال پیش از حرکت اجرام آسمانی و وضعیت قرار گرفتن خورشید نسبت به زمین، بهطور دقیق آگاه بودهاند و میتوانستند مقاطع خاص این وضعیت را بدانند و متناسب با تغییراتی که در زمان و زمین داده میشد، مناسبتهای ویژه و خاص نجومی را معین و تعیین کنند که یکی از آنها «یلدا» است. این پژوهشگر درباره وضعیت «یلدا» گفت: در نیمکره شمالی زمین که ایران بزرگ هم در آن قرار دارد، براساس گردش زمین به دور خورشید، دو تعادل و دو انقلاب داریم! در تعادلها، طول مدت شب با روز یکسان میشود؛ این دو تعادل در جشن نوروزگان یعنی اول فروردین و در جشن مهرگان یعنی اول مهرماه است. نویسنده کتاب «چهارشنبهسوری و یلدا» ادامه داد: از اول مهر، دوباره بهتدریج شروع به کاهش طول روز و افزایش طول شب میشود؛ هر روز مقداری به طول شب اضافه میشود که اوج آن در 30 آذرماه است. از روز یکم دیماه بهتدریج به طول روز افزوده میشود و از مدت شب کاسته میشود. اینکه در شب یکم دیماه افزایش روز و روشنایی بیشتر میشود را، زایش نور و روشنایی گفتهاند که درست هم هست، در اساس معنی یلدا هم همین است. رسولی گفت: باید توجه داشت که ایرانیان در عهد کهن یعنی چند هزار سال پیش، با دقت تمام از حرکت زمین به دور خورشید و وضعیت آن آگاهی داشتهاند که این شب را « یلدا» یعنی شب زایش نور و خورشید نامیدهاند.
|