|
به شهادت آمار، بیش از 50 درصد مهاجرت روستاییان به شهرها، ماحصل مشکلات اقتصادی و نبود درآمد پایدار است در حالی که به دلایل متنوع اقتصادی و اقلیمی نظیر زمینهای حاصلخیز، نیروی کار آشنا با کار کشاورزی و دامپروری، زیرساختهای طبیعی نظیر مراتع، رودخانه، چاههای آب و غیره اگر فرصتهای ایجاد اشتغال و کارآفرینی در روستاها بیشتر از شهرها نباشد، کمتر نیست. برخی از روستاها جاذبههای ذاتی و گروهی دیگر جاذبههای اکتسابی دارند؛ بنابراین وظیفه دولت با همکاری بخش خصوصی و مشارکت مردمی ایجاد جاذبههای اکتسابی است که باعث میشود اقتصاد روستاها از آسیب دور بماند. در این بین طی چند سال اخیر برگزاری جشنها، آیینها و جشنوارههای کشاورزی و صنایع دستی با رویکرد معرفی محصولات در روستاها مورد توجه قرار گرفت تا علاوه بر مهاجرت معکوس از شهرها به روستاها، احیای کشاورزی و دامپروری، به توسعه صنایع جانبی، صنایع دستی و غذایی و در نهایت تحولات مثبت اقتصادی در روستاها منجر شوند. به طوری که جشنواره هلو شندآباد آذربایجان شرقی، جشنواره انار آزادتپه و کردکوی گلستان، جشنواره انجیر گلوگاه و پلدختر استان لرستان، جشنواره توت فرنگی شفیعآباد گلستان و سی دشت گیلان، جشنواره خرما قصر شیرین کرمانشاه، جشنواره آلو ماسوله و ملحمدره اسدآباد، جشنواره سیر سولان همدان، جشنواره گردو تویسرکان و غیره تنها تعدادی از این جشنوارههای کشاورزی هستند که در سالهای اخیر در کشور برگزار شدهاند و هر سال نیز به تعداد و تنوع این جشنوارهها افزوده میشود. اما متأسفانه بهنظر میرسد برگزاری این جشنوارهها همچنان کارکرد لازم را در عرصه ویژندسازی روستایی بهدنبال نداشته است. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا در گفتوگو با دکتر محسن برزگر خلیلی؛ مدرس کارآفرینی به علت و چرایی این مسئله بپردازیم که در ادامه میخوانید: *بهنظر شما چرا جشنوارههای موقت و نمایشی معمولاً نتوانستهاند ویژندسازی ماندگاری برای محصولات روستایی ایجاد کنند؟ مشکل کجاست؟ بزرگترین چالشی که در کارآفرینی و کسبوکارهای کوچک، بهویژه مشاغل خانگی و روستایی با آن مواجهیم، مربوط به فروش محصولات است. در جشنوارهها معمولاً محصولات بهخوبی فروش نمیروند و کیفیت غرفهبندی پایین و نحوه اجرای آنها نیز نامناسب است. از طرفی بستهبندی و نحوه ارائه محصولات نیز بهدلیل نداشتن مهارت بازاریابی معمولاً ضعیف است چراکه در بیشتر موارد افراد روستایی در فروش و بستهبندی تجربه کافی ندارند؛ بنابراین این قبیل نواقص باعث میشود که موفقیت چندانی در این زمینه حاصل نشود. پس در صورتی که بتوان پیش از برگزاری جشنوارهها به راهکار پیشرو برای حل این مسائل پرداخت و توانمندیهای لازم را به روستاییان آموزش داد، نتایج بهتری بهدست خواهد آمد. *آیا آماری در مورد جشنوارههای روستایی دارید که نشاندهنده تأثیر آنها بر توسعه پایدار در روستاها باشد؟ چه عواملی موجب تبدیل این جشنوارهها به رویدادهای سطحی و تبلیغاتی میشود؟ متأسفانه بسیاری از این جشنوارهها کمیتگرا هستند و بهنظرم نیازسنجی واقعی از بازار هدف ندارند. مثلاً بسیاری از روستاها قابلیتهای خوبی دارند ولی ناشناخته میمانند. به طوری که در بیشتر موارد وقتی افراد به روستاها میروند، اطلاعاتی در مورد محصولاتی که عرضه میکنند ندارند و این ناشناخته بودن به همراه ضعف ارائه، منجر به عدم موفقیت میشود. * برای ویژندسازی روستاها به جای جشنوارههای مقطعی چه اقدامی مناسبتر است؟ بازهم تأکید میکنم بزرگترین مشکل ما در روستاها نبود شناخت است، اگر من مسئول باشم، ابتدا تمامی روستاها را شناسنامهدار میکنم چراکه باید محصولات و قابلیتهای مختلف هر روستا را معرفی کنیم. برای مثال امروز نرمافزاری مانند «باسلام» توانسته در معرفی مشاغل خانگی و فروش محصول در این بخش کمک کند؛ بنابراین استفاده از بسترهای مشابه در زمینه ویژندسازی روستایی نیز اهمیت بالایی برخوردار است. *چطور میشود مسئولان محلی را به سمت رویکردهای کیفی در ویژندسازی سوق داد؟ استفاده از گروههای تسهیلگر که در زمینه توانمندسازی روستاییان فعالیت میکنند، در این بخش بهشدت میتواند مؤثر واقع شود؛ یعنی این افراد در قالب افراد مشابه مروجین حوزه کشاورزی در روستاها حاضر شوند تا در پی آن روستاییان را آموزش داده و آنها را به مجریان این کار تبدیل کنیم. *آیا ویژندسازی روستایی میتواند به جلوگیری از مهاجرت به شهرها کمک کند؟ قطعاً وقتی که روستاییان توانمند شوند و در روستا درآمد داشته باشند، دیگر نیازی به مهاجرت نخواهند داشت؛ نمونههایی از روستاهایی که به شکوفایی رسیدهاند بسیارند؛ برای مثال شهر لالجین همدان و روستاهای اطراف آن که به کار سفالگری مشغول بوده و خود را بینیاز از مهاجرت میدانند؛ این موضوع خود نشان میدهد که توانمندی در روستاها میتواند اثر مثبتی بر زندگی آنها داشته باشد. *آیا میتوانید مدلی برای درآمد پایدار در روستاها پیشنهاد دهید؟ بزرگترین چالش ما مربوط به مهارتهاست؛ یعنی اگر روستانشینان بتوانند محصولات باکیفیتی تولید کنند و سپس یاد بگیرند که چگونه این محصولات را ویژند کنند، کسبوکارهای موفقی شکل میگیرد؛ البته این محصولات باید با قیمت معقول به بازار عرضه شوند و آموزشهای لازم در این زمینه به آنها داده شود. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ بدون شک با برگزاری جشنوارههای مختلف محصولات کشاورزی، جذب سرمایهگذار با توجه به معرفی امکانات، منابع و ظرفیتهای روستاهای کشور، آسانتر، سریعتر و بهروزتر خواهد بود حال آنکه به گفته کارشناسان حوزه کارآفرینی چنانکه در متن بالا به آن اشاره شد؛ برگزاری جشنوارههای محصولات کشاورزی و روستایی، ظرفیتهای فرهنگی و اقتصادی این مناطق را به نمایش میگذارد که این موضوع را باید با تدوین نقشه راه علمی جدی گرفت. طبق آمار موجود حدود 59 هزار آبادی در کشور وجود دارد که حدود 36 هزار روستا دهیاری دارند و روستا تلقی میشوند که بیش از 90 درصد زیرساختهای این روستاها برای شکوفایی ظرفیتهای موجود در عرصه توانمندها فراهم است. اما نکته این است که نباید فراموش کرد که در قالب این جشنوارهها ویژندسازی، استفاده از یافتههای علمی در کشاورزی و تخصصی کردن تولید محصولات، آموزش و توسعه فرآوری و صنایع تبدیلی و از سوی دیگر آموزش بستهبندی و فراهم کردن مقدمات صادرات، معرفی و توسعه جاذبههای گردشگری روستاها، آداب و سنن روستایی، موسیقی محلی، صنایع دستی و ایجاد زیرساخت و توسعه بومگردی و گردشگری کشاورزی در قالب این جشنوارهها باید مورد توجه قرار گیرد. امید است که با جدی گرفتن ظرفیتهای جانبی که در اثر برنامهریزیهای مناسبتی با رویکردهای اقتصادی حاصل میشود، شاهد ایجاد تحول در اقتصاد روستایی و بهتبع آن توسعه و درآمد پایدار در جوامع روستایی و کمتر توسعهیافته باشیم چراکه امروز آنچه سبب مهاجرت معکوس میشود، توانمندی اقتصاد روستایی همراه با ارتقای زیرساختهای روستایی است.
|