|
دیروز، خیابانهای تهران بار دیگر رنگ خون گرفت؛ نه از جنگ، که از یاد شهیدان. پیکرهای مطهر شهدای جنگ 12 روزه که در دفاع از ایران اسلامی، آرمان قدس و ایستادگی در برابر ماشین جنایتساز رژیم صهیونیستی جان خود را فدا کردند، بر دستان جمعیت میلیونی مردم قدرشناس تهران تشییع شدند. تشییعی که تنها بدرقه پیکر شهدا نبود، بلکه تجدید بیعتی بود با مسیر روشنی که از عاشورا آغاز شد و امروز در غزه، لبنان، سوریه و ایران، ادامه دارد. اینک، همدان نیز خود را آماده کرده تا میزبان یکی از فرزندان سترگ مقاومت باشد؛ شهید سردار شادمانی که عمرش را وقف پاسداری از میهن، اسلام و ارزشهای والای انسانی کرد. حضور پُرشور مردم همدان در این مراسم، نهتنها ادای دِین به یک فرمانده سرافراز است، بلکه نشان از جاری بودن فرهنگ مقاومت در عمق جان این مردم دارد. حضور پُرشور مردم در تشییع شهدای جنگ 12 روزه در اقصا نقاط ایران اسلامی، درواقع جلوهای از یک حقیقت بزرگ است: ادامه حیات فرهنگ مقاومت در متن جامعه ایرانی و امت اسلامی. * ریشههای دینی و تمدنی روحیه مقاومت شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم، برای ملت ایران صرفاً یک انتخاب سیاسی یا نظامی نیست؛ بلکه ریشهای عمیق در بافت دینی، فکری و تاریخی این ملت دارد. آموزههای قرآن کریم که بندگان صالح خدا را دعوت به ایستادگی در برابر طاغوت میکند و مکتب امام حسین (ع) که مقاومت را تا مرز شهادت معنا کرده، دو سرچشمه مهم در شکلگیری فرهنگ پایداری در جامعه ایرانی هستند. از منظر اسلامی، شهادت پایان نیست؛ بلکه نقطه آغاز است. آغاز حیات طیبهای که در آن، خون شهید مسیر را برای حیات دیگران هموار میکند. فرهنگ شهادت در ایران، از همان زمان که نخستین دلها با عشق اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت احیا شدند تا امروز و تا همیشه،جریان دارد؛ همچنان که در نظام اندیشهای رهبر انقلاب، مکتب مقاومت یک راهبرد کلان تمدنی است، نه صرفاً یک تاکتیک برای یک برهه زمانی. در دل این فرهنگ، مفاهیمی همچون «وظیفهمحوری»، «غیرت دینی»، «فداکاری برای امت»، و «ایستادگی برابر ظلم» نهادینه شده است. وقتی جوانان ایرانی یا فلسطینی جان خود را در میدان میگذارند، درواقع پیام میدهند که ما از امتداد عاشورا آمدهایم و حاضر نیستیم عزتمان را معامله کنیم. * هویت تمدنی در برابر پروژه حذف صهیونیستی دشمن صهیونیستی که امروز بیش از هر زمان دیگری در بحران مشروعیت و هویت دستوپا میزند، بهخوبی دریافته که مشکل اصلیاش فقط موشکها نیستند؛ بلکه ایمان، فرهنگ و هویت مردمی است که حاضر هستند جان بدهند، اما تسلیم نشوند. به همین دلیل است که جنگ واقعی اسرائیل، نهفقط با فلسطینیان، بلکه با «روح مقاومت» است؛ روحی که در ایران زنده و در اقصی نقاط جهان اسلام الهامبخش شده است. پروژه صهیونیسم از ابتدا به دنبال حذف هویت تمدنی ملتهای منطقه، ازجمله ایران بوده است. این پروژه با اشغالگری شروع شد و با جنگ نرم ادامه یافت: از تولید محتوای رسانهای ضد ایرانی، تا ترور دانشمندان، ترویج ابتذال فرهنگی، جنگ روانی و درنهایت ایجاد تفرقه مذهبی و قومی. اما همه این تلاشها، در برابر پدیدهای بهنام «مقاومت مردمی»، رنگ میبازد؛ مقاومتی که بر سه پایه استوار است: ایمان دینی، انسجام اجتماعی و رهبری هوشمندانه. * مردم؛ صاحبان حقیقی میدان مقاومت مردمی که روز گذشته در تهران به استقبال شهدا رفتند و مردمی که امروز در همدان، پیکر شهیدشادمانی را بر دوش خواهند کشید، درواقع شریکان اصلی این مسیر پُرافتخارند. دشمنان سالها تلاش کردند تا میان مردم و مدافعان امنیتشان شکاف بیندازند؛ اما تشییعهای میلیونی، از تشییع حاجقاسم سلیمانی گرفته تا همین امروز، نشان داد که مردم ایران نهتنها آگاهاند، بلکه وفادارتر از هر تحلیلی که از بیرون کشور ارائه میشود، در صحنهاند. این پیوند اجتماعی، بزرگترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی است؛ سرمایهای که نه در بازار و اقتصاد، بلکه در ایمان قلبی مردم ریشه دارد. آنجا که مادر شهید فلسطینی، پسرش را به راه خدا میفرستد و مادر شهید همدانی، با چشمانی اشکبار اما عزمی مصمم، پیکر فرزندش را بدرقه میکند، میفهمیم که این راه، به انتها نخواهد رسید. سؤال مهمی که باید در این میان از خود بپرسیم این است: چرا دشمنان این ملت از تصاویر تشییع شهدا هراس دارند؟ چرا در رسانههای غربی تلاش میکنند این وقایع را سانسور یا کوچک جلوه دهند؟ پاسخ روشن است: زیرا شهید بازنده نیست؛ بلکه در فرهنگ ما، شهید قهرمان زنده و پیروز است. تشییع شهید، یادآوری مکرر حقیقتی بوده که غرب و صهیونیسم میخواهند از ذهن مردم پاک کنند: اینکه میشود در برابر ظلم ایستاد، میشود با تکیه بر ایمان زیست و میشود در اوج مظلومیت، پیروز شد. تشییع شهید، از مناسک خشک و کلیشهای نیست، بلکه مانوری مردمی برای اعلام موجودیت فرهنگی، دینی و سیاسی یک ملت است. هر تابوتی که بر دوش مردم حرکت میکند، درواقع بیانیهای است علیه فراموشی، علیه سازش، علیه تکرار باطل. * از کربلا تا غزه، از همدان تا قدس اگر جغرافیای مقاومت را ترسیم کنیم، نقاطی بهظاهر پراکنده را به هم وصل خواهیم کرد: کربلا، جنوب لبنان، نوار غزه، سوریه و شهرهای ایران مانند تهران، کرمان و حالا همدان. اما درحقیقت اینها پارههای یک نقشه بزرگاند؛ نقشه بیداری اسلامی بر پایه مقاومت تمدنی. در این نقشه، شهرها معنای دیگری دارند؛ نه صرفاً مرزهای جغرافیایی، بلکه سنگرهایی از هویت و ایمان. شهیدشادمانی اگرچه در همدان به خاک سپرده خواهد شد، اما روحش با شهیدان غزه همرزمی میکند؛ همانطور که شهدای فلسطینی، فرزندان فکری همان مدرسهای هستند که حاجقاسم در آن پرورش یافت و این، همان چیزی است که دشمن را آشفته میکند؛ اتصال روحی و فکری ملتها به یکدیگر، در مسیر آرمان مشترک. * سخن آخر روز گذشته تهران و امروز همدان، میزبان شهیدانیاند که چیزی فراتر از جان خود را به ملت بخشیدهاند: مسیر، معنا، و امید. در این روزگار تردیدها، راه شهیدان ما را به یقین میرساند؛ یقینی که نه از جنس شعار، بلکه از جنس ایمانِ آمیخته با عمل است. ما در کشوری زندگی میکنیم که راه را با خون شهدا روشن نگه داشتهاند و اگرچه دشمن درصدد خاموشی این مشعل است، اما هر شهید، نوری دیگر میافروزد.
|