شناسه خبر:58536
1401/5/13 08:59:45

سپهرغرب، گروه مشکات: یکی از گونه‌های تجلی قرآن در حماسه حسینی، (حضور نمادین) آن در کربلاست. واژه (نماد) و مشتقات آن در حوزه دانش‌ها و فنون مختلف، به معانی گوناگون به کار گرفته می‌شود. اصطلاح، (حضور نمادین) در نوشتار حاضر به مواردی از رویدادهای حادثه کربلا اشاره دارد که در آن، قرآن- بدون مد نظر بودن آیه و یا پیام ویژه‌ای از آن- چونان امری محترم و مقدس، مطرح می‌باشد.

در این مورد آشنایی با قرآن، انس با قرآن، تلاوت قرآن، حفظ قرآن و دیگر امور مرتبط با آن، همگی، امور محترم و ارزشمند شمرده می‌شود و هرگونه رفتار و گفتار که با وجه تقدس قرآن هماهنگ نباشد، مردود است.

این دسته از رویدادها را می‌توان در دو بخش ارائه نمود: در بخش نخست، حضور نمادین قرآن در گفتار و رفتار امام حسین (علیه‌السلام) بازخوانی می‌شود؛ و در دومین بخش، حضور نمادین قرآن در گفتار و رفتار یاران امام (علیه‌السلام) که پاکبازانی دلیر و شایستگانی بی‌مانند بودند، گزارش می‌گردد.

 حضور نمادین قرآن و امام حسین (علیه‌السلام)

همان‌گونه که پیشتر یاد شد، در متون گزارش شده از حماسه عاشورا، موارد فراوانی از حضور نمادین قرآن و امام حسین (علیه‌السلام) دیده می‌شود. این گزارش‌ها به لحاظ زمانی، حوادث پیش از رسیدن کاروان حسینی به کربلا، و بعد از آن دربرمی‌گیرد. به همین جهت و نیز ضرورت نظام‌مند نمودن موارد گزارش شده، مطالب بخش نخست در دو قسمت ارائه می‌گردد.

حضور نمادین قرآن و امام حسین (علیه‌السلام) پیش از رسیدن به کربلا

 قرائت قرآن

یکی از افرادی که در مسیر مکه به کربلا امام حسین (علیه‌السلام) را ملاقات نموده، دیدارش را چنین گزارش کرده است: خیمه‌هایی دیدم که در بیابان برپا شده بود. پرسیدم صاحب این خیمه هاکیست؟ گفتند: این خیمه‌ها از آن حسین (علیه‌السلام) است. نزدش رفتم. مردی را دیدم که قرآن می‌خواند و اشک بر گونه‌ها و محاسنش سرازیر بود؛ فاذا شیخ یقراء القرآن، قال: و الدموع تسیل علی خدیه و لحیته. گفتم: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت! چه شد که در این دیار که کسی در آن نیست، اقامت گزیدید؟ گفت: این، نامه‌هایی است که کوفیان به من نگاشتند و من آنان را جز کشنده خویش نمی بینیم! پس از دست یازبدن به قتل من است که پاس مقدسات الهی و حرمت‌های آن شکسته می‌شود.

امام حسین (علیه‌السلام) در برخی نامه‌ها بر جایگاه والا و نقش اساسی قرآن در حاکمیت جامعه اسلامی اشاره کرده، و فردی را شایسته امامت دانسته‌اند که اساس حکومت و مدیریتش بر معارف و آموزه‌های بلند قرآنی، استوار باشد.

ایشان در پاسخ نامه کوفیان نگاشتند: تمام آنچه را در نامه‌هایتان بیان کردید، دریافتم. سخن بزرگانتان این بود که ما، امام و رهبری نداریم، تو به سوی ما بیا تا خدا به وسیله تو ما را به شیوه درست و در مسیر هدایت، گرد آورد. به بیا تا جانم سوگند، امام نیست مگر آن کسی که به کتاب الهی عمل کند و بدان پایبند باشد؛ فلعمری ما الامام الا الحاکم بالکتاب. همچنین امام حسین (علیه السلام) در نامه ای به مردم و بزرگان شهر بصره، دعوتش در این نهضت را بر اساس کتاب الهی دانستند و چنین نگاشتند: اینک سفیری را به همراه پیامم به سویتان می‌فرستم و شما را به کتاب پرشکوه خدا و راه رسم انسان ساز پیامبرش (صلی الله علیه و آله ) فرا می‌خواند؛ و اءنا ادعوکم الی کتاب الله و سنه نبی (صلی الله علیه و آله ). در این موارد امام آشکار ضرورت هماهنگی رفتار حاکم اسلامی با قرآن را یادآور شده‌اند.

شناسه خبر 58536