نویسنده ادبیات پایداری «شهید همدانی» را کوه الوندی خواند که بیادعا و محکم کارها را پیش میبرد؛
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت...
سپهرغرب، گروه فرهنگی - سمیرا گمار: محسن صیفیکار گفت: شهید همدانی یک کوه بود مثل الوند؛ بدون سر و صدا و ادعا اما محکم، قاطع و خستگیناپذیر، که امور را پیریزی و پیگیری میکرد. سر مال خودش نبود، فقط میدوید و گره از کار باز میکرد.
سردار شهید حسین همدانی، مرد پرآوازهای که در جنگ تحمیلی حضور پررنگی در سمتهای مختلف داشته و از عناصر تعیینکننده مناسبات دفاع مقدس بود، بعد از جنگ وارد میادین اجتماعی و فرهنگی شده در این عرصه کارهای منحصر بهفرد و ماندگاری را رقم زد. او سالها بعد همزمان با اشغال سوریه توسط داعش در جنگ سوریه حضوری مؤثر پیدا کرد و در ادامه فعالیتهای مستشاری خود در16 مهرماه 94 در مبارزه با گروه داعش حین انجام خدمت به شهادت رسید و مزد 40 سال مجاهدت و هجرت خود را از دستان خدای مهربان گرفت. از او بسیار گفته و شنیده شده و کتب درخشانی نیز به چاپ رسیده است، اما هنوز ابعاد کمتر پرداخته شدهای از شخصیت این مرد بزرگ که دل در گرو خداوند داشت و به تعبیر مولا علی علیهالسلام جمجمهاش را به خدا سپرده بود وجود دارد که دوست و دشمن را متحیر میکند.
آنچه میخوانید به بهانه سالگرد شهادت او در گفتوگو با «محسن صیفیکار» در خصوص مقطعی از زندگی شهید همدانی است.
صیفیکار، نویسنده حوزه ادبیات پایداری، دبیر آموزش و پرورش و از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که اگرچه در زمان جنگ نام شهید همدانی را بهعنوان یکی از فرماندهان بزرگ شنیده بود اما مشخصاً بعد از جنگ و در دهه 80 بهصورت مستقیم و غیر مستقیم روی تدوین آثار، ثبت و ضبط تاریخ جنگ همدان با شهید همدانی آشنا میشود و بعدها با علاقهای که به شخصیت همهجانبه او پیدا میکند کتابی به نام «حدیث حاضر غایب» از زندگی این شهید والامقام تألیف میکند. بزرگی شهید همدانی و شخصیت منحصر بهفرد او در کلام صیفیکار نه از روی مبالغه بلکه از سر شناخت و معرفت است، اگرچه همواره اذعان میکند او نمیتواند تمام آنچه از شهید همدانی دیده و شنیده را بیان کند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی خبرنگار سپهرغرب با او در مورد سردار شهید حاج حسین همدانی در ظهر یک روز پاییزی است.
** اصل شخصیت او فرهنگی بود و به اقتضای شرایط تفنگ به دست گرفت
محسن صیفیکار در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه شهید همدانی پس از سالهای دفاع مقدس از پا ننشست و زندگی او وارد فاز جدیدی در عرصه فرهنگ شد، عنوان کرد: نگاهی به زندگی این شهید بزرگوار نشان میدهدکه یک سردار فرهنگی بوده و اصل شخصیت او فرهنگی است که در جنگ به اقتضای شرایط تفنگ در دست گرفته بود. قبل از انقلاب هم وجهه فرهنگی او غالب بوده و بعد از پیروزی جنگ نیز اقدامات او نشان میدهد تا چه حد به مسائل فرهنگی و اجتماعی برای بقای جامعه و انسانها کوشش میکند.
**ارتقای تحصیلی رزمنده ها
وی با اشاره به ذوق و احساس خدادادی شهید همدانی و حس پدرانه او نسبت به رزمندگان دوران دفاع مقدس، خاطرنشان کرد: یکی از اقدامات مهم ایشان در سالهای پس از جنگ، تسهیل مراحل ادامه و ارتقای تحصیلی رزمندههایی بود که جنگ مانع تحصیل آنان شده بود، تحصیلات عالیه بسیاری از مسئولان نظامی اکنون مرهون این نگاه شهید همدانی و حمایت اوست.
**باید آنچه برایش جنگیدهایم باقی بماند
این نویسنده همدانی با تأکید بر اهمیت زیرساختهای فرهنگ در جامعه بیان کرد: اگر فرهنگ یک جامعه بر طریق صحیح نباشد همهچیز مضمحل خواهد شد، نگاه سردار بزرگ اسلام به این حوزه نیز ویژه بود که تمام تلاش خود را برای ثبت و ضبط گنجینههای دفاع مقدس به کار گرفت تا با نگارش حوادث جنگ در چندین جلد کتاب آنچه برایش جنگیدهایم باقی بماند.
صیفیکار گفت: طرح «راویان» نیز در سراسر کشور با هدف ثبت و ضبط رویدادها انجام میشد که بر اساس آن تعدادی از افراد آموزشدیده در کنار فرماندهان سپاه بودند تا تمام آنچه رخ میدهد را یادداشت کنند.
**شهید شهبازی پرورشیافته قرآن بود و حاج حسین عاشق شهبازی
وی در ادامه افزود: اقدام دیگر شهید همدانی اهتمام ویژه به قرآنآموزی و نهجالبلاغه بود؛ او بهشدت به شهید شهبازی ارادت داشت، محمود شهبازی هم پرورشیافته دامن قرآن و نهجالبلاغه بود و نسبت بسیاری از بزرگان جنگ با ایشان نسبت شاگرد و استادی است، شهید همدانی هم متأثر از این نگاه به قرآن و نهجالبلاغه عنایت ویژه داشت.
«کانون بسیج جوانان» بود نه «کانون جوانان بسیجی»
این معلم همدانی تصریح کرد: شهید همدانی یک سال پس از جنگ و در سال 69 با هدف ارتقای رشد کمی و کیفی جوانان، با همت سردار حسام کانون بسیج جوانان را در کشور افتتاح کرد، یک مرکز فرهنگی به نام «کانون بسیج جوانان»، نه «کانون جوانان بسیجی» که بعدها در مراسم رونمایی این طرح به کل کشور سرایت کرد و متشکل از کلاسهای آموزشی، هنری، ورزشی و تحصیلی با نگاه ویژه به مبانی انقلاب و اسلام بود.
**راه ناتمام در تحقق بانکداری اسلامی
صیفیکار گفت: یکی از اقدامات مهم شهید همدانی تأسیس یک صندوق قرضالحسنه بود که با پول خود مردم اداره میشد، صندوقی که میتوانست بانکداری اسلامی را در کشور توسعه دهد اما عدهای شایعهپراکنی کرده و متأسفانه نگذاشتند این اقدام پربرکت استمرار داشته باشد، اگرچه بسیاری از مردم همدان از همان جا وام گرفته و زندگی خود را مرتب کردند.
**ترمیم مناطق محصور در مین برای زراعت کشاورزان
وی یادآوری کرد: تشکیل «قرارگاه سازندگی قرب» بعد از جنگ اقدام دیگر شهید همدانی بود که به ترمیم و بازسازی مناطق جنگی و پاکسازی زمینها از مواد منفجره میپرداخت تا مردم زراعت و کشاورزی خود را در زمینها ادامه دهند.
**شهید شمسیپور همان جا رشد کرد
این معلم همدانی با اشاره به اینکه شهید همدانی در مقطعی از زندگی خود در سالهای قبل از انقلاب کشتیگیر بوده و به ورزش اهتمام داشت، گفت: افتتاح باشگاه ورزشی فجر در همدان و پرورش افرادی مانند شهید شمسیپور در آنجا اتفاق افتاد.
صیفیکار اضافه کرد: افتتاح نخستین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کشور در استان همدان نیز با پیگیریها و دلسوزیهای ویژه شهید همدانی و دوستانش اتفاق افتاد که رتبه خوبی نیز در کشور دارد، توجه به این نکته ضروری است که تا آن زمان بنیاد حفظ آثار فقط در استانهای جنگی بوده اما شهید همدانی با مشقت فراوان برای نخستینبار سنگ بنای آن را در همدان گذاشت.
**باغموزه دفاع مقدس با خون دل شهید همدانی پا گرفت
وی به تأسیس باغموزه دفاع مقدس بهعنوان یک پروژه ملی در همدان نیز اشاره کرد و با توجه به تلاشهای شبانهروزی شهید همدانی در ایجاد این مجموعه، او را یک فرد تمامنشدنی و خستگیناپذیر خواند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: توجه به تاریخ جنگ استان همدان یکی دیگر از کارهای سردار همدانی بود. استان همدان به لطف این شهید بزرگوار در این بخش هم پیشگام بوده و حاصل آن ثبت خاطرات و روایتها در پنج جلد کتاب است.
متأسفم که بگویم برخی از کارها بعد از رفتن شهید همدانی ضعیف شد
صیفیکار بالندگی مجمع پیشکسوتان همدان با هدف توجه به نامآوران دفاع مقدس و فراموش نکردن آنها پس از سالهای جنگ را نیز یادگار شهید همدانی توصیف کرد و گفت: متأسفم که بگویم برخی از این کارها بعد از رفتن شهید همدانی ضعیف شد. شهید همدانی یک کوه بود مثل الوند؛ بدون سر و صدا و ادعا اما محکم، قاطع و خستگیناپذیر، که امور را پیریزی و پیگیری میکرد.
**فرمانده بود ولی برای آوردن آزادهها به استان رفته بود لب مرز!
وی افزود: یکی دیگر از اقدامات او این بود که در جریان بازگشت آزادهها به میهن او به مرز رفت تا آنها را بیاورد، این شخص فرمانده سپاه بوده و این کارها را افراد دیگر هم میتوانستند انجام دهند اما او احساس دین میکرد و اصلاً تشخص و تکلف نداشت.
**به محسن رضایی گفت: ما مسئولیتمان را پس میدهیم...
وی ادامه داد: فرمانده سپاه همدان و جمعی از اعضای سپاه در پاسگاه تیلهکوه اسیر میشوند و این اسارت 10 سال طول میکشد، در جریان بازگشت آزادهها او با همکاران خود برای پس دادن مسئولیتها صحبت کرده و نامهای به محسن رضایی فرمانده وقت سپاه مینویسد که با بازگشت آزادهها، ما مسئولیت خود را به ایشان تحویل میدهیم. البته آقای رضایی مخالفت میکند، اما میگوید اگر شهید همدانی این کار را نمیکرد از او بعید بود. این کارها انسان را به فکر فرو میبرد که شهید همدانی چه شخصیت عظیمی داشته، آیا ما حاضریم به راحتی از جایگاهی که در آن قرار داریم کنارهگیری کنیم؟
آنقدر میدوید که مشکلات دیگران حل شود
این نویسنده حوزه ادبیات پایداری ادامه داد: برگزاری کنگره شهیدان، رسیدگی به حال و احوال محرومان، رفع گرفتاری هر کسی که با او فقط یک تماس میگرفت، توجه به رزمندگانی که از جنگ برگشته بودند، راهاندازی بسیج مردمی در خارج از کشور و... فقط از شهید همدانی برمیآمد، آنقدر میدوید که مشکلات دیگران حل شود، بدون اغراق یک اسطوره و جهان پهلوان بود. او خستگی نداشت و هر جا میرفت منشأ برکات بود.
**40 سال بار انقلاب را روی دوش خود کشید
صیفیکار اظهار کرد: انصافاً حیف بود او در بستر بمیرد، خدای متعال مزد جهاد او را با شهادت و دفاع از حرم داد، مصداق بارز «عاش سعیدا و مات سعیدا» بود که ثمره واقعی انقلاب و دستگاه انسانسازی تفکر امام بوده و 40 سال بار انقلاب را روی دوش خود کشید، اکنون هم روح بلندش نگهبان این انقلاب و مرز و بوم است.
وی با اشاره به اینکه شهید همدانی یک فرمانده خاص بوده و اقدامات او برآمده از صفای باطن اوست، توضیح داد: وقتی در رودبار و منجیل زلزله آمد او با اینکه تکلیفی نداشت اما به آنجا رفت و کل تیپ را برای خدمترسانی بسیج کرد. در واقع سر از خودش نبوده هرجا میتوانست خدمت میکرد ای بسا جایی هم به ضررش بوده اما آدم یکجا بند شدن نبود.
**اصلاً یکی از دلایل مظلومیت ایشان قصه فتنه است
وی در ادامه با اشاره به هتاکی یکی از سران فتنه در روزهای اخیر به ایشان گفت: یکی از دلایل بغض منافقان به سردار مربوط به غائله فتنه در تهران است، آقای همدانی چشم فتنه را در تهران درآورد به همین دلیل مغضوب اهل فتنه شد، اصلاً یکی از دلایل مظلومیتشان قصه فتنه است.
**حسینی بود و حسینی رفت...
این رزمنده دفاع مقدس به شکلگیری هیئت حسینی ثارالله در همدان در سال 1360 نیز اشاره کرد و گفت: یکی از ارکان اثرگذار و راهبر در این هیئت آقای همدانی بود؛ اصلاً یکی از ویژگیهای شهید همدانی، حسینی بودن اوست، آقای همدانی در هیئت کولانج همدان شرکت میکرد، لباس بلند سقایی میپوشید و واقعاً اهل بکا بود، در یک کلام میتوان گفت «حسین همدانی» عاشق امام حسین علیهالسلام بود.
**انصارالحسین؛ چه اسم برازندهای
صیفیکار ادامه داد: ارادت او به سید و سالار شهدا در همدان زبانزد بوده، به طوری که هنگام تشکیل تیپ همدان اصرار مقامات نامگذاری تیپ به نام شهید مدنی بوده که در همدان هم زحمات فراوانی داشته اما شهید همدانی و دوستانش بر انتخاب اسم جامعتری اصرار داشتهاند تا اینکه در نهایت «انصارالحسین» علیهالسلام انتخاب و چه اسم برازندهای هم میشود.
وی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای این شهید والامقام این بود که «همدانی» بوده و هیچوقت وطن خود را فراموش نکرد، متذکر شد: حتی زمانی که در تهران بود، داشتن مسئولیتهای بزرگ و مشغله بسیار او را از فکر و دغدغه نسبت به استان خود غافل نکرده بود و دورادور و پیدا و پنهان همدان را کمک میکرد، بسیاری از اتفاقاتی که در این شهر افتاده با حمایت ایشان بوده یعنی آقای همدانی همان قدر که ایران را دوست داشت، همدان را هم دوست داشت.
اصلاً تکلف نداشت؛ این را همه میدانند
وی تصریح کرد: اصلاً اینطور نبود که مسئولیت و مشغله و مقام او را غیر قابل دسترس و اهل تکلف کند؛ بسیار متواضع و خاکی بود فرض کنید منِ بسیجی او را برای یادواره شهدا دعوت میکردم این دعوت را میپذیرفت و در کمال ناباوری در آن جلسه جمع و جور و کوچک حاضر میشد. یعنی اصلاً تکلف نداشت؛ همه این را میگویند تهرانیها، همدانیها، کرمانشاهیها و هر جا که او خدمت کرده، همگی در اینکه او بسیار متواضع و بیپیرایه بود همنظر هستند.
**آن مرد به خانواده که میرسد «حسین آقا» است
این رزمنده دفاع مقدس شهید همدانی را یک فرد چند بعدی و دلسوز توصیف کرد و گفت: این فرد با همه مشغله، دوندگی و مسئولیت به خانواده که میرسد «حسین آقا» است؛ یک مرد خانوادهدوست با بیتکلف. همه این ویژگی را ندارند و نمیتوانند شغل و خانواده را تفکیک کنند اما او در این مسئله هم متبحر بود.
و شاید اگر به مرگ عادی از دنیا میرفت فراموش میشد
صیفیکار اعلام کرد: شهید همدانی حسینی بود و اهل بکاء، همیشه احساس میکرد کم کار کرده، خیلی بزرگ بود و آدمهای بزرگ کارهای بزرگ انجام میدهند. او مثل مالک اشتر بود که حتی اگر روی صورتش آب دهان میانداختند برایشان دعا میکرد. کسی که رفتن او برای انقلاب و کشور رهاورد داشت و شاید اگر به مرگ عادی از دنیا میرفت فراموش میشد.
شناسه خبر 60945