تو را است معجزه در کف ز ساحران مهراس
یادداشت تحلیلی درباره معجزه عصای حضرت موسی(ع)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، یک بیت از سروده گذشته خود را در جلسهای مرتبط در آستانه عملیات وعده صادق قرائت کردند که در آن به داستان معجزه عصای حضرت موسی (علیهالسلام) اشاره شده بود.
به همین مناسبت ماجرای معجزه عصای حضرت موسی (علیهالسلام) را براساس آیات قرآن به همراه تفسیر حضرت آیتالله خامنهای، در این یادداشت بررسی کردهایم:
«تو را است معجزه در کف ز ساحران مهراس/ عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز»
در این بیت از صنعت شعری «تلمیح» استفاده شده است. «تلمیح» این است که شاعر یا نویسنده در ضمنِ کلام به آیه، حدیث، داستان، شعر یا مَثَل رایجى اشاره کند بدونِ اینکه اصل آیه، حدیث، داستان، شعر یا مَثَلْ را بیاورد.(1)
این بیت نیز تلمیح به آیات 68 و 69 سوره مبارکه طه و آیه 31 سوره مبارکه قصص و آیات مشابه آن است. این آیات به دو دورهی آغازین رسالت حضرت موسی (ع) و دوره مبارزه او با فرعونیان اشاره دارد. اینکه چگونه معجزه الهی توانست مؤمنان را بر ابرقدرت فرعون غلبه دهد. به همین دلیل این معجزه، دارای پیامهای مهم سیاسی، اجتماعی و تربیتی است. در این یادداشت، آیات مربوط به اعجاز عصای حضرت موسی را تبیین نموده و به این پیامها اشاره میکنیم.
دوران اعجاز عصای موسی
قرآن کریم درباره اعجاز عصای حضرت موسی (ع) در پنج دوره و حادثه سخن میگوید. 1) دوره آغاز رسالت موسی، 2) دوره رویارویی با فرعون و درباریان، 3) دوره مبارزه با فرعون در برابر ساحران، 4) حادثه شکافته شدن رود نیل، 5) حادثه جوشیدن چشمه آب برای بنیاسرائیل. در ادامه، به هر یک از این موارد بر اساس آیات قرآن اشاره مینماییم.
1) آغاز رسالت حضرت موسی (ع)
آنگاه که موسى همراه خانوادهاش از مَدین به سمت مصر روانه شد، در کنار کوه طور آتشى دید. هنگامى که موسى به سراغ آتش رفت، از درختى که آنجا قرار داشت ندای الهی را شنید. آن ندا دوباره تکرار شد:
«وَ أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَ لَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَ لَا تَخَفْ إِنَّکَ مِنَ الْآمِنِینَ»(2)
ای موسی! عصایت را به زمین بیفکن. موسى عصاى خویش را انداخت. عصا اژدهایى شد که با سرعت مارى کوچک مىخزید. وقتى موسى عصایش را اینگونه دید، هراسان روى گرداند و فرار کرد و به پشت سر خودش هم نگاه نکرد. ندا شد: اى موسى، پیش آى و نترس، تو از کسانى هستى که ایمنند. موسی با آرامش و اطمینان خاطر عصا را به دست میگیرد. او در همان آغاز رسالت از خداوند تقاضای یاری میکند. خداوند درخواست او را اجابت میکند و هارون را به عنوان یاور راستین او مأمور میکند. سپس به هر دو میفرماید:
«اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ»(3)
به سوی فرعون بروید!
همین مضمون در سوره مبارکه طه، آیات 17 تا 21 و در سوره مبارکه نمل، آیات 7 تا 10 تکرار شده است.
2) اولین رویارویی با فرعون و درباریان
آنگاه که خداوند موسى را با معجزات خود بهسوى فرعون و اشرافیان دربارش به رسالت برانگیخت، آنها رسالت او را دروغ شمردند. موسی در پاسخ به آنها گفت: من از طرف خدا معجزه روشنی دارم. فرعون گفت: اگر معجزهاى آوردهاى، چنانچه در این ادّعا راستگویی، آن را نشان ده.
«فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ»(4)
پس موسى عصایش را افکند و ناگهان اژدهایى شد که هیچ شک و تردیدى در آن راه نداشت.
3) مبارزه با فرعون در برابر ساحران
بعد از اینکه موسی معجزه خود را به فرعون و درباریانش نشان داد، آنها وی را انکار کردند و برای مبارزه با او طرحی ریختند. آنها ساحران و جادوگران را دعوت به مبارزه با موسی کردند. روز وعده فرارسید و همگان حاضر شدند. ساحران با اطمینان به پیروزى خود، گفتند: اى موسى تو اوّل عصاى خویش مىافکنى یا ما آغاز کنیم؟ موسى گفت: شما آنچه دارید بیفکنید. آنها ریسمانها و چوبدستىهایشان را افکندند. ناگهان بر اثر سحرشان چنین وانمود میکرد که آنها مارهایى هستند که به سرعت مىخزند. موسى با مشاهدهی جادوى بزرگ آنان اندک ترسى احساس کرد، ترسى که تنها در دلش بود، نه در چهرهاش آشکار شد و نه در کردارش اثر گذاشت.
«قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ * وَ أَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا کَیْدُ سَاحِرٍ وَ لَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَىٰ»(5)
به موسی گفتیم: مترس که تو قطعاً از هر جهت از آنان برترى. آنچه در دست راست دارى بیفکن؛ چون بیفکنى اژدهایى مىشود که ساختههاى ساحران و جادوگران را مىبلعد؛ زیرا آنچه آنان ساختهاند ترفند ساحران است و ساحر هرجا درآید پیروز نخواهد شد. پس موسى عصایش را به زمین افکند. عصا اژدها شد و سحر ساحران را یکسره در کام خود فروبرد. ساحران چنان تحت تأثیر حق قرار گرفتند که بىاختیار به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسى ایمان آوردیم.
همین معنا در سوره مبارکه شعراء، آیات 43 تا 48 و سوره مبارکه اعراف، آیات 115 تا 122 بیان شده است.
4) شکافته شدن رود نیل
آنگاه که موسی بنیاسرائیل را از چنگ طاغوت نجات داد، در میانهی راه به رود نیل رسیدند. همراهان موسی خود را در بنبست دیدند و از طرفی لشکریان فرعون را مشاهده میکردند که لحظهبهلحظه به آنان نزدیک میشوند. همراهان موسى ترسان و لرزان گفتند: حتماً ما به چنگ لشکریان فرعون خواهیم افتاد. موسى گفت: هرگز چنین نخواهد شد، زیرا پروردگارم با من است و مرا یارى مىکند و به زودى مرا به راهى که موجب نجات ماست رهنمون مىکند.
«فَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ»(6)
پس به موسى وحى کردیم: با عصایت به این دریا بزن. او عصایش را به دریا زد، بىدرنگ دریا به صورت دو بخش شکافته شد و هر بخشى چون پارهکوهى بزرگ گشت. پس ما موسى و همراهانش را وارد شکاف دریا کردیم و فرعون و لشکریانش را به آنجا نزدیک ساختیم تا وارد آن شوند و موسى و کسانى را که با او بودند، همه را از دریا عبور دادیم و نجات بخشیدیم. سپس فرعونیان را با برهم آوردن آب دریا غرق کردیم.
5) جاری شدن چشمههای آب
بنیاسرائیل پس از نجات از چنگال طاغوت و زندگی در دوران حکومت موسی، حوادث مهمی را سپری کردند. یکی از آنها زمانی بود که موسى براى قومِ خود از خدا آب خواست.
«فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَیْنًا»(7)
به موسی گفتیم: با عصایت بر آن سنگ بزن. پس موسى با عصایش بر آن سنگ زد. سپس دوازده چشمه از آن سنگ جوشید، به طورى که مشخصاً هر طایفهاى از آنها آبشخور خود را شناخت و گفتیم: از روزى خدا بخورید و بیاشامید و تبهکارانه در زمین فساد نکنید.
همین مضمون در سوره مبارکه اعراف آیه 160 نیز آمده است.
پیامهای تربیتی معجزه عصای موسی
اینک با تدبر در آیات قرآن کریم، به برخی پیامهای سیاسی، اجتماعی و تربیتی «معجزه عصای موسی» میپردازیم.
الف) رمز اعجاز عصای موسی
در تمام آیات یاد شده، این خداوند است که به موسی دستور میدهد از عصا استفاده کند. وَ أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ...،(8) وَ أَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ...،(9) اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ...،(10) اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ...(11)
به گفته موسی، آنچه در دست اوست، چوب دستی بیش نیست. موسی بر آن چوب دستی تکیه میکند، برای گوسفندانش برگ درختان را میریزد و کارهای روزمره زندگی را انجام میدهد.(12) اما خداوند سادهترین وسیلهها را به بزرگترین معجزهها و نشانهها تبدیل میکند و همانها را ابزاری برای پیروزی مؤمنان و شکست دشمنان قرار میدهد. فرعون را به خدا دعوت میکند، ساحران را شکست میدهد، بنیاسرائیل را از رود بزرگ نیل نجات میدهد و نیازهای زندگی مردم بنیاسرائیل را پاسخ میدهد.
این قانون الهی است هر چیزی که به قدرت خداوند متصل شد، به معجزهای بزرگ تبدیل میشود؛ خواه مانند دوران انقلاب، مُشتی باشد در برابر توپ و تانک یا مانند دوران جنگ تحمیلی، سلاحی باشد در برابر موشک دشمن و خواه موشکی باشد در برابر گنبد آهنین! این همان سخن قرآن کریم است که میفرماید: «وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»(13) یعنی اى پیامبر! هنگامى که به سوى دشمنان تیر پرتاب کردى، تو پرتاب نکردى، بلکه خدا پرتاب کرد.
در حادثهی رود نیل نیز معجزه عصای موسی یک پیام بسیار مهم دارد. «قانون طبیعى این است که آب، سَیَلان داشته باشد. آب نمیتواند بدون سیلان باشد و بِایستد امّا قانون طبیعى نقض میشود با عصاى موسى... اعتقاد ما این است و ما معتقدیم که قوانین را خدا آفریده و همین قوانین را خود خدا باید اراده کند تا عمل کنند؛ عمل قوانین هم در هر لحظه به ارادهى پروردگار است و اگر اراده کند که عمل نکنند، عمل نمیکنند؛ یعنى دست خدا بسته نیست که شما فکر کنید قانونى که به وسیلهى خداى متعال به وجود آمد، دیگر نمیتواند جلویش را بگیرد.»(14)
ب) راز پیروزی موسی علیه فرعون
آنگاه که خداوند موسی و برادرش هارون را به مصاف فرعون میفرستد، آن دو میگویند: میترسیم پیش از آنکه پیام تو را ابلاغ کنیم، ما را کیفر کند یا سر به طغیان بردارد. خداوند میفرماید: من با شما هستم. البته آن دو «از کشتن نمیترسیدند، گفتند کار نصفهکاره میمانَد.»(15)
خداوند در موارد متعددی به موسی و هارون و بنیاسرائیل میفرماید: «نترسید!»
«قَالَ خُذْهَا وَ لَا تَخَفْ...،(16) قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا...،(17) قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ،(18) لَا تَخَافُ دَرَکًا وَ لَا تَخْشَىٰ(19)»
دلیل نترسیدن یک چیز است: «خدا با شماست!». «خدای متعال به حضرت موسی فرمود: إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَ أَرَىٰ؛ نترسید، نترسید، واهمه نکنید، دچار اشتباه در محاسبه نشوید، خدا با شما است. فرمود: اِنَّنی مَعَکُما. دو نفر انسان غیرمسلّح در مقابل جمعیّت عظیم نیروی فرعونی، علیالظّاهر هیچ چیزی نیستند امّا در باطن همهی قدرت متعلّق به اینها است، چون قدرت متعلّق به خدا است.»(20)
همین ایمان موسی به معیت الهی در هنگامه رویارویی با بنبست رود نیل نیز وجود دارد. «بنىاسرائیل که با موسى بودند، خوفشان برداشت، گفتند که یا موسى! الان به ما میرسند... ما را میگیرند و قتلعام میکنند. موسى چه جواب داد؟ حضرت موسى در جواب گفت: قٰالَ کَلاّٰ، هرگز چنین چیزى پیش نخواهد آمد؛ چرا؟ إِنَّ مَعِی رَبِّی؛ معیّت این است. خدا با من است.»(21)
این واقعه به وضوح تقابل دو تفکر و دو گفتمان را نشان میدهد. جریانی که همیشه تحت تأثیر ابرقدرتی ظاهری دشمنان خدا، بهانهای برای انحراف از مسیر خدا دارند و تفکری که با توکل بر خدا همیشه در مسیر الهی مقاومت میکنند و میدانند در زندگی الهی بنبستی وجود ندارد.
ج) راز اطمینان قلب موسی
موسی در کوران مبارزه با فرعونیان، دارای اطمینان قلب بود. راز این اطمینان قلب را باید در ایمان به وعدههای صادق الهی دانست. ایمان به وعدههای الهی مانند وعده پیروزی، وعده شکست دشمن، وعده گشایش و آسایش، وعده آینده روشن، باعث اطمینان قلب در معرکه مبارزه میشود. «همواره تحقق معجزگون وعدههای الهی، نشانهی امیدبخشی است که تحقق وعدههای بزرگتر را نوید میدهد. حکایت قرآن از دو وعدهای که خداوند به مادر موسی داد، نمونهای از این تاکتیک ربوبی است... تحقق وعدهی اول که وعدهی کوچکتر و مایهی دلخوشی مادر بود، نشانهی تحقق وعدهی رسالت شد، که بسی بزرگتر و البته مستلزم رنج و مجاهدت و صبر بلندمدت بود.»(22)
آنگاه که خداوند میخواهد به موسی آرامش دهد، موسی را به دوران کودکیاش میبرد. «آنگاه که فرعونیان قصد کشتن تو را در نوزادی داشتند، به مادرت الهام کردیم که تو را درون صندوقی بگذارد و وعده دادیم که تو را به او بازمیگردانیم و تو را بازگرداندیم!»(23)
راز یادآوری این خاطره برای موسی این است که بداند «وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»(24) «بداند که این وعدهاى که ما دادیم - و گفتیم منجى را میفرستیم و کسى را خواهیم فرستاد که بنا است جامعهى بنىاسرائیل را در مصر از استضعاف خارج کند - وعدهى درستى است؛ دلش مطمئن بشود، و خاطرجمع بشود.»(25) «خدای متعال برای اینکه دلها را به تحقق وعدههای آینده قرص کند، برخی از این وعدهها را در کوتاهمدت اجرا میکند.(26) «[وقتی] که حضرت موسی در قصر فرعونی به آغوش مادر برگشت، خدای متعال میفرماید:... این وعدهی اوّلی را برایش تحقق دادیم، برگرداندیم تا بداند وعدهی خدا درست است؛ آن وعدهی دوم هم محقق خواهد شد.»(27) «دیدی وعدهی اول چهطور زود عملی شد؟ دیدی بچهیی که در راه خدا داده بودی، چهطور زود به تو برگشت؟ آن وعده هم به همین شیرینی تحقق پیدا خواهد کرد.»(28)
خداوند در دوران مبارزه با طاغوت پهلوی و بعد از آن نیز بارها وعدههای صادق خود را به جامعه اسلامی نشان داده است. وعدههای صادقی که نوید پیروزی نهایی را دارند.
د) خدای موسی یکی است!
با تدبر در دورانهای مختلف معجزه حضرت موسی (ع) در مییابیم، اعجاز الهی منحصر به موضوع مبارزه نیست؛ بلکه خدای دوران انقلاب موسی همان خدای دوران حکومت اوست. همان خدایی که به عصای موسی قدرت استدلال بر فرعون را میدهد، ساحران را به ایمان وا میدارد و برای زندگی بنیاسرائیل آب میجوشاند. وقتی خداوند به کسی قدرت بدهد، تنها در مسائل نظامی قدرت نمیدهد. خدای عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و سبک زندگی نیز همان خدای عرصه نظامی است. اعجاز عصای موسی این پیام تربیتی را دارد که در عرصه اقتصادی، روابط خارجی، چالشهای فرهنگی و سبک زندگی نیز باید گفت:
لَا تَخَفْ إِنَّکَ أَنتَ الْأَعْلَىٰ * وَ أَلْقِ مَا فِی یَمِینِکَ... (29)
تو را است معجزه در کف ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
موسی به این سخن باور داشت. لذا با همان عصایی که فرعونیان را شکست داد، زندگی اقتصادی بنیاسرائیل را نیز سروسامان میداد. جاری کردن چشمههای آب برای بنیاسرائیل یکی از این نمونههاست.
ه) استقامت، شرط معجزه
قانون و سنت الهی بر پیروزی حق بر باطل است؛ اما این قانون شرط دارد. معجزهها آنگاه در زندگی انسان کارآیی دارند که شروط آنها فراهم باشد. «فرعون در مقابل حضرت موسیٰ یک قدرت فائقهای بود؛ زینت، اموال، استعداد، سلاح، پول، همه چیز در اختیار او بود؛ موسیٰ دستتنها بود؛ از خدای متعال درخواست کرد، استغاثه کرد؛ خداوند متعال در جواب فرمود: قالَ قَد اُجیبَت دَعوَتُکُما؛ دعای شما دو نفر را -موسیٰ و هارون را- ما قبول کردیم، مستجاب کردیم، امّا شرط دارد: فَاستَقیما وَ لا تَتَّبِعآنِّ سَبیلَ الَّذینَ لا یَعلَمون؛ بِایستید، استقامت کنید. استقامت در میدان جنگ نظامی یکجور است، در میدان جنگ سیاسی یکجور است، در میدان جنگ ارادهها یکجور است؛ در همهی اینها استقامت لازم است. اگر ملّتها و زبدگان و نخبگان استقامت را فراموش نکنند، قطعاً پیروزی نصیب خواهد شد.»(30)
و) ایام الله فراموش نشود!
خداوند در آیات دیگری از قرآن کریم به حضرت موسی (ع) دستور میدهد تا «ایام الله» را در ذهن مردم زنده نگه دارد و نگذارد به فراموشی سپرده شود. «وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا... وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(31) توصیه میکند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را که «ذَکِّرهُم بِأَیّامِ الله».»(32) «یعنی ایّامالله باید در یاد مردم باقی بماند.»(33) ایامالله «یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند.»(34) ایامالله «روزهای نقطهی عطف تاریخ و روزهای تاریخساز»(35) است. روز شکست طاغوت فرعون، روز ایمان ساحران، روز عبور پیروزمندانه از رود نیل و غرق شدن فرعونیان، همگی از روزهایی هستند که دست قدرت خداوند آنها را برای جامعه ایمانی به ارمغان آورده است.
در دوران معاصر نیز چند حادثه مهم جزو ایام الله است.(36) یکی از موارد اخیر، حادثه در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی است. «این که یک نیرویی، یک ملّتی، این قدرت را دارد، این توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبّر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، نشاندهندهی دست قدرت الهی است، پس آن روز جزو ایّامالله است.»(37) مورد دیگر، عملیات طوفانالاقصی علیه رژیم صهیونیستی است. «به معنای واقعی کلمه، حادثهی طوفانالاقصی یک حادثهی تاریخساز بود؛ توانست جدول سیاستهای آمریکا در این منطقه را به هم بریزد.»(38) چرا که هرچند «طوفانالاقصی علیه رژیم صهیونیستی است، امّا آمریکازدایی است.» (39) از جمله موارد ایام الله، حمله تنبیهی دلاورمردان نظام اسلامی به رژیم صهیونیستی است.
خلاصه اینکه بر اساس دستور قرآن کریم، همانطور که روزهای پیروزی موسی بر فرعونیان نباید به فراموشی سپرده شود، دیگر ایام الله نیز نباید از یاد مردم و امت اسلامی به فراموشی سپرده شود. ایمان و امید به «نصرت الهی و دست قدرت خداوند» را با این پیام قرآن زنده نگه داریم:
«تو را است معجزه در کف ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز»
(1. امین شیرازی احمد، آئین بلاغت، شرح فارسی مختصرالمعانی، ج 4، ص 593 و 594 (با این قید تفاوت «اقتباس» با «تلمیح» معلوم مىشود. «تلمیح» مثل این بیت که به داستانیوسف اشاره دارد: یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور/ کلبۀ احزان شود روزى گلستان غم مخور (حافظ غزل 255) و «اقتباس» مثل: از سر شب تا سحر بر آن رخ چون آفتاب / برفشاندم زلف او «حتى توٰارت بالحجاب»؛ سورۀ ص، آیۀ 32)
(2 سوره قصص، آیه 31
(3 سوره طه، آیه 43
(4 سوره اعراف، آیه 107
(5 سوره طه، آیه 68و69
(6 سوره شعراء، آیه 63
(7 سوره بقره، آیه 60
(8 سوره قصص، آیه 31
(9 سوره طه، آیه 69
(10 سوره شعراء، آیه 63
(11 سوره اعراف، آیه 160
(12 سوره طه، آیه 18
(13 سوره انفال، آیه 17
(14 حضرت آیتالله خامنهای، تفسیر سوره جمعه، ص 23
(15بیانات در دیدار بسیجیان، 1395/09/03
(16 سوره طه، آیه 21
(17 سوره طه، آیه 46
(18 سوره طه، آیه 68
(19 سوره طه، آیه 77
(20 بیانات در دیدار مداحان اهل بیت (ع)، 1397/12/07
(21 بیانات در دیدار بسیجیان به مناسبت هفتهى بسیج، 1395/09/03
(22 بیانات در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، 1392/02/09
(23 سوره طه، آیات 37 تا 40
(24 سوره قصص، آیه 13
(25 بیانات در دیدار پژوهشگران و کارکنان مؤسسه «دارالحدیث» و پژوهشگاه «قرآن و حدیث»، 1393/03/21
(26 بیانات در دیدار مردم قم، 1391/10/19
(27 بیانات در دیدار مردم قم، 1391/10/19
(28 بیانات در دیدار جمعی از آزادگان، 1369/06/26
(29 سوره طه، آیه 68و69
(30 بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى، 1396/09/15
(31 سوره ابراهیم، آیه 5
(32خطبههای نماز جمعه تهران، 1398/10/27
(33خطبههای نماز جمعه تهران، 1398/10/27
(34 خطبههای نماز جمعه تهران، 1398/10/27
(35 خطبههای نماز جمعه تهران، 1398/10/27
(36 یادداشت تحلیلی «پاسداشت ایام الله»، https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=44891
(37 خطبههای نماز جمعه تهران، 1398/10/27
(38 بیانات در دیدار بسیجیان، 1402/09/08
(39 بیانات در دیدار بسیجیان، 1402/09/08
منبع: khamenei.ir
شناسه خبر 81879