سپهرغرب، گروه اجتماعی: امروز یک هواپیما سقوط کرد! در برابر چنین خبری رسانهها روزها و ماهها و حتی گاهی تا چند سال درگیر هستند. چنین حادثهای میتواند مسئولان زیادی را به پاسخگویی وادارد و به چالش بکشد، اما طی 20 ماه گذشته بیش از 112 هزار تن از هموطنانمان جان خود را از دست دادهاند که با یک حساب سرانگشتی معادل سقوط 750 هواپیما با 140 سرنشین است. بگذریم از اینکه در برخی از روزهای 20 ماه گذشته با ثبت آمار بالای 700 فوتی در روز چیزی معادل سقوط پنج هواپیما در یک روز فوت کردهاند
امروز یک هواپیما سقوط کرد! در برابر چنین خبری رسانهها روزها و ماهها و حتی گاهی تا چند سال درگیر هستند. چنین حادثهای میتواند مسئولان زیادی را به پاسخگویی وادارد و به چالش بکشد، اما طی 20 ماه گذشته بیش از 112 هزار تن از هموطنانمان جان خود را از دست دادهاند که با یک حساب سرانگشتی معادل سقوط 750 هواپیما با 140 سرنشین است. بگذریم از اینکه در برخی از روزهای 20 ماه گذشته با ثبت آمار بالای 700 فوتی در روز چیزی معادل سقوط پنج هواپیما در یک روز فوت کردهاند. حالا با فروکش موج پنجم و کاهش ابتلای روزانه و فوتی به چیزی نزدیک به 200 نفر این ذهنیت برای برخی مردم و حتی برخی مسئولان شکل گرفته که کرونا تمام شد! و این یعنی تخدیر در برابر آمار مرگ و میر و فاجعه از دست رفتن جان این همه انسان. نشانههای این تخدیر را میتوان در یکطرفه شدن جاده چالوس در تعطیلات اخیر مشاهده کرد. همچنان که زمزمه برخی بازگشاییها آن هم در آستانه پیشبینی بروز موج جدید بیماری در روزهای پایانی مهر ماه، نگرانیهایی را برای متخصصان امر ایجاد کردهاست. بدیهی است واکسیناسیون یکی از راهکارهای پیشروست، اما زمانی میتوان به ایمنی بخشی واکسیناسیون امید بست که در زمان کمتر از شش ماه، بالای 90 درصد از جامعه با دریافت هر دو دوز واکسن در برابر کرونا ایمن شوند. کمتر از 6 ماه، بالای 90 درصد از جامعه با دریافت هر دو دوز واکسن در برابر کرونا ایمن شوند، اما انگار ما در معادله چند مجهولی کرونا دچار اشتباه محاسباتی شده ایم و همین اشتباه مردم و مسئولان را به عادی انگاری کشانده است. به سراغ دکتر علی دباغ استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور رفتهایم و با وی درباره احتمال وقوع موجهای بعدی، الزامات مواجهه با آن و همچنین سؤالاتی پیرامون واکسیناسیون کودکان به گفتگو نشستهایم؛ گفتوگویی که خواندش میتواند به بسیاری از سؤالات کرونایی شما پاسخ دهد.
آقای دکتر دباغ همانطور که مستحضر هستید با وجود افزایش پوشش واکسیناسیون کرونا برخی از آمارها از توقف یا کند شدن روند کاهشی بستریهای کرونایی حکایت دارد. با روند کنونی چقدر بروز پیک ششم را محتمل میدانید؟ آیا ممکن است پیک جدیدی نداشته باشیم؟
بر اساس سند ملی واکسیناسیون و مصوبات ستاد ملی کرونا، تعریف علمی ما از واکسیناسیون کرونا تزریق حداقل دو دوز در بالای 12 سال است. در حالی که اندکی بیش از 18 میلیون نفر از جمعیت ما همان حداقل دو دوز واکسن را زدهاند و بخش اعظم افرادی که واکسیناسیون را تزریق کردهاند (حدود 43 میلیون نفر) تنها یک دوز آن را دریافت کردهاند. از سوی دیگر بین دو دوز واکسن حداقل یک ماه فاصله وجود دارد؛ افرادی که طی دو سه هفته اخیر واکسن را دریافت کردهاند، هنوز ایمن محسوب نمیشوند تا اینکه دوز دوم واکسن را دریافت کنند و چند روزی هم از آن بگذرد. از سوی دیگر ما واکسیناسیون را از اواخر اسفند ماه سال 99 آغاز کردیم و عدهای از افراد که از آن زمان دو دوز واکسن را دریافت کردهاند و عموماً از کادر درمان و در خط مقدم مبارزه با کرونا هستند با سپریشدن شش ماه از زمان دریافت واکسن با درجاتی از افت ایمنی مواجه هستند. درجات این افت ایمنی فرد، به سیستم ایمنی و وضعیت جسمانی افراد مختلف بستگی دارد. بر این اساس میبینیم که درصدی از افرادی که دو دوز واکسن را هم دریافت کردهاند؛ یعنی بخشی از همان 18 میلیون، با سپری شدن شش ماه از دریافت واکسن دچار افت ایمنی شده و باید آمار آنها را هم از آمار کسانی که دو دوز واکسن را دریافت کردهاند، کم کنیم. با این حساب آیا ما به هدف واکسینهشدن حداقل 70 درصد از مردم کشورمان با دو دوز واکسن برای ایمنی در برابر کرونا رسیدهایم؟ مسلماً نه و تا آن زمان مسیری طولانی داریم. ما برای آنکه به هدف ایمنی جمعی با استفاده از واکسیناسیون برسیم باید در فرجه زمانی میان بازوی نزولی موج پنجم کرونا و خدایی نکرده بازوی صعودی موج ششم، خیلی با سرعت عمل کنیم و در این مدت باید سختگیریهای بهداشتی ما هم اگر نه خیلی بیشتر از قبل، بلکه حداقل به اندازه قبل باشد.
اما به نظر میرسد سختگیریهای بهداشتی به طور قابلملاحظهای کاهش داشته و حتی دیگر شاهد توصیه برای مسافرت نرفتن هم نیستیم! در تعطیلات اخیر طبق معمول ایام قبل از کرونا جادههای منتهی به استانهای ساحلی همچون جاده چالوس یک طرفه شد.
من واقعاً تعجب میکنم که در تعطیلات پایانی ماه صفر چرا مردم به مسافرت رفتند و چرا دولت این مسافرتها را متوقف نکرد. به نظر میرسد همه ما در برابر آمارهای کرونایی دچار نوعی تخدیر شدهایم. اگر یک هواپیما با 170، 180 نفر مسافر سقوط کند، برایمان حادثهای دردناک است و تا مدتها درباره آن صحبت میشود و درست هم هست؛ چراکه جان هر هموطن و هر انسانی عزیز است. این در حالی است که در بحث کرونا بر اساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت میزان فوتیهای ما در پیک موج پنجم به بالای 700 مورد رسید. این آمار بدین معناست که روزی حداقل سه هواپیما در کشور سقوط کردهباشد! بنابراین به نظر میآید ما در برابر این آمار دچار نوعی تخدیر شدهایم و اینها برایمان فقط و فقط یک عدد است! با کاهش آمارها در بین موجهای ویروس، دچار یک نوع خوشحالی هیجانی میشویم. در حالی که شاهد بودیم سال گذشته با ایجاد موج اول بعد از ماه رمضان سال 99 یعنی حدوداً در ماه خرداد، خیلیها، رعایت شیوهنامههای بهداشتی را رها کردند و دوباره در مرداد ماه آمارهای شیوع و فوتی بالا رفت. بعد از آن دوباره شاهد بالا رفتن آمار فوتیها در آبان ماه بودیم و بعد موج چهارم بلافاصله بعد از تعطیلات عید سال 1400 و مسافرتهای نوروزی و اخیراً هم که تجربه بسیار تلخ موج پنجم را داشتیم. این تجربیات پنج موج گذشته در طول این دو سال به ما نشان میدهد، هر زمانی که کار رها شده و دستورالعملهای بهداشتی را رعایت نکردهایم با افزایش آمارهای کرونایی مواجه بودهایم؛ مگر اینکه حداقل بیش از 70، 80 درصد از افراد، دو دوز واکسن را طی فاصله کمتر از شش ماه زده باشند.
با عنایت به تجربه پنج موج گذشته، رفتار هوشمندانه برای مهار ویروس کرونا چیست تا یک بار دیگر شاهد تکرار روزهای سیاه و مرگهای بالای 700 نفر نباشیم؟
نمیتوان با پدیدهای همچون بیماری کرونا به شکل کجدار و مریز رفتار کرد. ما در حال حاضر برای کنترل کرونا یک پنجره طلایی داریم که ناشی از شیب نزولی موج پنجم است و نباید این پنجره طلایی را با سهلانگاری قبل از واکسیناسیون کامل و خدای ناکرده ایجاد موج بعدی خراب کنیم. اگر موج بعدی بیماری بروز کند، فرآیند تجویز واکسن هم مختل میشود؛ چراکه بر اساس پروتکلهای علمی وزارت بهداشت، کسانی که دچار بیماری میشوند باید تا چهار هفته برای تزریق واکسن صبر کنند و همین مسئله میتواند روند واکسیناسیون را هم دچار اختلال کند. بنابراین برای ریشهکن کردن بیماری کرونا ما جز یک حرکت منظم و علمی چاره دیگری نداریم.
در این زمینه هم باید مطیع رهبر معظم انقلاب باشیم. همچنانکه میبینیم رهبر معظم انقلاب همیشه در این موارد، تابع نظرات کارشناسی بوده و تصمیمات را به نظرات علمی ارجاع دادهاند؛ ایشان به قدری در تبعیت از قوانین بهداشتی رفتار میکنند که با وجود تزریق دو دوز واکسن برکت درست مانند روز اول کرونا، دستورالعملها را رعایت میفرمایند و مراسم عزاداری روز 28 صفر و روز آخر ماه صفر را در همین هفته اخیر، یا جلسات کاری و اداری مثل تنفیذ حکم ریاست جمهوری را به طور بسیار قانونمند و طبق پروتکل برگزار کردند.
آیا ایشان نمیتوانستند این قبیل مراسم را به این بهانه که، چون خودشان دو دوز واکسن زدهاند بدون رعایت اصول بهداشتی برگزار کنند؟ این شیوه بسیار دقیق برگزاری مراسم از سوی رهبر معظم انقلاب برای ما پیام دارد؛ هم پیام رفتاری و هم علمی و هم شرعی و هم قانونی. رهبر معظم انقلاب به طور رسمی با رفتارشان به ما اعلام میکنند که کرونا درست مانند ابتدای شیوع و اپیدمی میتواند خطرناک باشد.
در حالی که اگر کار را رها کنیم و به شیوهنامههای بهداشتی توجه نشود و در ماه ربیع دوباره مراسمهای عروسی از سر گرفته شود، دوباره تعداد بالای فوتی کرونا را خواهیم داشت. تا زمانی که به قول آقای دکتر مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی بالای 70 درصد مردم کشورمان دو دوز واکسن را طی شش ماه نزدهاند، نباید تصور کنیم کارمان با کرونا تمام شدهاست.
با این اوصاف نظر شما درباره احتمال وقوع موج بعدی کرونا چیست؟
این مسئله قابل پیشبینی نیست و باید صبر کنیم و ببینیم چه میشود، اما اگر بخواهیم بر اساس بردارهای آیندهپژوهی حرف بزنیم چند عامل مهم داریم: یکی از مشکلات این است که ما پاییز را در پیش داریم و با سرد شدن هوا، به دلیل بستهشدن درها و پنجرهها جریان هوا در منازل و محیط کار و سایر نقاط محل حضور و تجمع انسانها کمتر میشود. در نتیجه بار ویروس در محیطزیست انسان بالاتر میرود و شانس بیماری و گسترش ویروس بیشتر میشود. افزایش شیوع آنفلوآنزا و سایر بیماریهای ویروسی تنفسی در پاییز است که روی کرونا سوار خواهند شد. عامل سوم هم مسافرتهای زیاد طی این هفتههای اخیر است. عامل چهارم اینکه واکسیناسیون کامل دو دوز هنوز خیلی فاصله تا حداقل 70 درصد جامعه دارد؛ بنابراین به رغم آنکه دلم میخواهد خوشبین باشم، اما ترجیح میدهم محتاط باشم؛ و بازگشاییها میتواند این مسئله را تشدید کند؟
اگر بازگشاییها بیحساب و کتاب صورت بگیرد، حتماً این تشدید انتقال ویروس اتفاق میافتد.
یکی از موضوعات داغ دیگر این روزها در خصوص واکسیناسیون کرونا، واکسیناسیون کودکان 12 تا 18 سال است؛ برخی والدین در اینباره نگرانیهایی دارند.
ممکن است شما یک قرص آسپرین هم بخورید، عوارضی داشته باشد، اما عوارض بیماری حتماً شدیدتر از واکسن خواهد بود.
واکسیناسیون کودکان بسته به نوع واکسن متفاوت است. ما باید پیش خودمان حساب کنیم خدایی نکرده اگر ریسکی از واکسن وجود داشتهباشد، آن ریسک بیشتر است یا اگر بیماری اتفاق بیفتد. اگر کودکان به کرونا مبتلا شوند، عوارضش شدیدتر است یا واکسن بزنند؟ واکسنهایی همچون سینوفارم از نظر مکانیسم جزو واکسنهای کمخطر است. از سوی دیگر واکسیناسیون کودکان بالای 12 سال در بسیاری از کشورهای دنیا در حال انجام است و به هرحال تجربیات مفید و مثبتی از همه کشورها در این خصوص گزارش میشود. بنابراین واکسیناسیون کودکان بالای 12 سال همانطور که مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا هم هست، باید انجام شود.
توصیههای شما برای مهار بیماری و پیشگیری از موجهای بعدی چیست؟
نخست اینکه خود مسئولان مطالب را با داشتن کمیتههای علمی مفصل به صورت کاملاً علمی و دقیق برای خودشان تحلیل کنند و همزمان همه سناریوهای احتمالی را تنظیم کنند تا برای هر اتفاق احتمالی برنامه داشته باشند. در درجه بعدی وضعیت موجود را برای مردم به صورت ساده و علمی توضیح بدهند، چراکه اگر از مردم انتظار کمک و جلب حمایت داشته باشیم باید سرمایه اجتماعی مردم را به کمک بطلبیم و برای این منظور باید مردم به موضوع اعتقاد واقعی و عزمی جزم داشته باشند. برای شکلگیری این اعتقاد و این عزم جزم مردم هم باید ابتدا موضوع به زبان دقیق و ساده برای مردم شرح دادهشود و در عین حال، در رفتارهای مسئولان هم تضاد میان رفتار با واقعیات علمی نبینند؛ بنابراین سومین کار این است که از تضادها خودداری کنیم؛ یعنی وقتی راه مسافرت به شمال و سایر نقاط کشور باز میشود، بالاخره مردم دچار تضاد تفکر میشوند و رفتارهایشان در رعایت شیوهنامههای بهداشتی دچار شک و ابهام میشود. چهارم اینکه نقش تقنینی و حاکمیتی دولت و نظم و انضباط اجتماعی و سختگیریها باید سر جایش باقی بماند.
پس به اعتقاد شما واکسیناسیون به تنهایی برای مهار بیماری کرونا کافی نیست؟
اگر ما شیب جهشی در ورود و تزریق و انجام واکسیناسیون را به عملکرد و تلاش مضاعف در این دولت جدید مربوط بدانیم که به نظر هم میرسد پیشفرض درستی هست، بالاخره دولت جناب آقای رئیسی حدود دو ماه است که رسماً کار را شروع کردهاست و این سرعت در تسریع واکسیناسیون هم همین دو ماه است، بنابراین زمان خیلی طولانی نیست و نسبت به هدف علمی نظام سلامت کشور در انجام واکسیناسیون هنوز جا دارد تا به حداقل سطح مطلوب واکسیناسیون برسیم؛ چه برسد به واکسیناسیون کامل؛ لذا وضعیت کشور ما برای رسیدن به واکسیناسیون کامل هنوز نیازمند جد و جهد و گذر زمان است و باید چند ماهی صبور باشم؛ هنوز زود است تصور کنیم در زمینه واکسیناسیون به جای مطمئنی رسیدهایم.
در صحبتهایتان اشاره داشتید که با سپری شدن شش ماه از واکسیناسیون کادر درمان به عنوان نخستین گروه واکسینه شده در کشور ایمنی آنها کاهش یافتهاست. این مسئله یعنی باید این گروه دوز سوم واکسن را دریافت کنند؟
بله حتماً باید دوز سوم کادر درمان شروع شود و بخشنامه آن هم اخیراً توسط وزارت بهداشت صادر شدهاست. باید حتماً این کار انجام شود، در غیر این صورت دوباره شاهد ایجاد مرگ و میر کادر درمان خواهیم بود.
آیا این دوز سوم برای همه مردم باید انجام شود؟ به بیان دیگر هر شش ماه یکبار باید ما واکسن تزریق کنیم؟
قاعدتاً تا وقتی ما در پاندمی یا اپیدمی کشوری هستیم این واکسیناسیون باید هر شش ماه یک بار تکرار شود.
بحث واکسنهراسی و اجتناب برخی افراد از تزریق واکسن را چطور ارزیابی میکنید؟
شاید برخی افراد به دنبال شایعه واردات واکسنهای دیگر، منتظر ماندهاند تا بیاید و به همین دلیل، زدن واکسنهای موجود را به تأخیر انداختهاند که اگر این فرض درست باشد، اشتباه کردهاند؛ چراکه باید هر واکسنی را که از همه زودتر و بهتر در دسترس است تزریق کنیم؛ بهترین واکسن زودترین و در دسترسترین است. از سوی دیگر باز هم ما باید ببینیم رهبر عزیزمان چه کار کردهاند. ما شاهد هستیم که رهبر معظم انقلاب هر دو دوز واکسن برکت را تزریق کردهاند و تأکید داشتند در این مسئله تابع نظر متخصصان امر هستند. افرادی که بحثهای دیگری در مورد واکسیناسیون دارند و با سیاستهای واکسیناسیون ستاد ملی کرونا و سند ملی واکسیناسیون و تزریق واکسن و رعایت اصول بهداشتی مخالفت میکنند، حتماً از منظر سیاست و فقاهت و مبانی دینی و فقهی از رهبر معظم انقلاب داناتر، یا سیاستمدارتر یا فقیهتر نیستند. وقتی میبینیم که ایشان از روز اول اصول علمی را رعایت فرمودند و هر دو دوز واکسن را طبق برنامه تزریق کردهاند، ما هم اگر خود را مقید میدانیم باید از منش و الگوی رفتاری ایشان به صورت عملی تبعیت کنیم و رفتار خود را از نظر عبادی و سیاسی و اخلاقی و قانونی، حتماً از ایشان الگو برداری کنیم و تابع ایشان باشیم.
شناسه خبر 46850