شناسه خبر:70695
1402/4/5 09:07:40

سپهرغرب، گروه ریحانه‌آفرینش - طاهره ترابی‌مهوش: یک جامعه‌شناس تربیتی در گفت‌وگو با سپهرغرب مطرح کرد: رواج خشونت در بین دختران برآیند خلأ الگوی صالح در گروه‌های مرجع جدید همچون شبکه‌های مجازی است.

سیگار کشیدن دختران در پارک و خیابان، درگیری خیابانی دختران، استفاده از فحش‌های رکیک و حتی کتک زدن دوستان در بین گروه همسالان، آویزان شدن دختران دبیرستانی از ماشین‌های سنگین عبوری به سبک پسر بچه‌‌های دهه 60 و 70 که در این سال‌ها بیشتر در جامعه دیده می‌شود، نشانه‌هایی از افزایش خشونت بین دختران است، حال آنکه چندی پیش معاون رئیس جمهور در امور زنان گفته بود: متأسفانه پیمایش‌ها نشان می‌دهند که تمایل به خشونت در دختران رو به افزایش بوده است.
با این حال نبود آمار دقیق از شکل و میزان خشونت‌ها نباید دلیلی بر بی‌تفاوتی مردم و رسانه‌ها باشد، شاید همین بی‌تفاوتی‌ها موجب شود مسئله خشونت دختران زمانی به موضوعی رسانه‌ای تبدیل شود که دیگر مواجهه با آن بسیار سخت شده باشد.
بارزترین شکل خشونت، خشونت بدنی است که بین دختران همواره کمتر از پسران بوده و تا چند سال پیش وقتی ویدئوی کوتاهی از درگیری دو دختر در دبیرستان یا خیابان دیده می‌شد برای مردم بسیار عجیب بود اما امروز تقریباً در تمام محیط‌های شهری و اجتماعی به «خشونت بدنی و به طریق اولی، کلامی» برمی‌خوریم.
یک نمونه بسیار واضح که وجود خشونت کلامی بین دختران را نشان می‌دهد، ویدئوهای منتشر‌شده در فضای مجازی و فضای دیداری است که به‌صورت علنی دختران از الفاظی استفاده می‌کنند که تا چند سال پیش برای دختران تابو به حساب می‌آمد اما متأسفانه استفاده از این کلمات آنقدر برای آن‌ها عادی است که به‌نظر می‌رسد این ادبیات جزو زبان روزمره نوجوانان شده باشد.
وقتی پیمایش‌ها از افزایش خشونت بین دختران خبر می‌دهد باید منتظر افزایش جرم در این طبقه هم باشیم.
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با جامعه‌شناس تربیتی گفت‌و‌گویی ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:
سیدکمیل حسینی با بیان اینکه به‌نظر می‌رسد بسیاری از تغییراتی که در فضای جامعه به‌ویژه ازسوی دختران به لحاظ رفتاری مشاهده می‌شود متأثر از تغییر در فضای تربیتی است، گفت: بدان معنا که هر جامعه‌ای از نظر فضای جامعه‌شناختی از یک‌سری گروه‌ها و فضاها برای جامعه‌پذیری و فرهنگ‌پذیری افراد برخوردار است.
وی با تأکید بر اینکه این گروه‌ها و فضاها بسترهایی بودند که از آن‌ها به‌عنوان الگوهای جامعه‌پذیری و نیز فرهنگ‌پذیری یاد می‌شد، ابراز کرد: ازجمله این بسترها می‌توان به خانواده، آموزش و پرورش و رسانه اشاره کرد زیرا نقش این فضاها این بود که فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر در یک جامعه انتقال داد تا بتوانند از این طریق کیان جامعه، اجتماع و خانواده را حفظ کنند.
این استاد دانشگاه افزود: موضوع این است که طی چند سال اخیر در پی رشد فضاهای رسانه‌ای که نمونه بارز آن را از ابتدای دهه 90 میلادی با گسترش شبکه و آمدن اسمارت‌تک‌ها (ردیاب ماهواره‌ای) و گوشی‌های هوشمند و در پی آن گسترش شبکه‌های اجتماعی همچون واتساپ و اینستاگرام شاهد بودیم، با فضای دیگری روبه‌رو شدیم که گروه‌های مرجع و درواقع بازیگران و کنشگران انتقال فرهنگی، دیگر از جایگاه قبلی برخوردار نیستند.
حسینی با بیان اینکه امروزه فرهنگ‌پذیری و جامعه‌پذیر کردن افراد الزاماً وظیفه گروه‌های مرجع قبلی نیست، تصریح کرد: درواقع با یکسری کنشگران جدید مواجهیم که طبق فضای جدید کنشگری خود، تغییرات اجتماعی را در جامعه رقم می‌زنند.
وی با ابراز اینکه همه این بسترهای نوپدید در فضای تربیت و الگوپذیری رفتار فرزندان خانواده از رفتارهای جنسی گرفته تا تعاملات جنسیتی، اجتماعی و مدل الگوهای رفتاری تأثیرگذار است، اظهار کرد: همین مسئله باعث شده امروز ما از دختران نوجوان رفتارهایی را ببینیم که برای نسل من و شما قابل درک نیست.
این جامعه‌شناس تربیتی با اشاره به اینکه یکی از وجوه مهم در بروز خشونت دختران به تغییر ساختار گروه‌های مرجع، به فرهنگ‌پذیرکردن افراد در جامعه بازمی‌گردد، گفت: در این تغییری که در حوزه جامعه‌پذیری اتفاق می‌افتد متأسفانه شاهد ایجاد کمبودهایی هستیم که هر روز پررنگ‌تر می‌شوند.
وی با بیان اینکه یکی از این خلأها، الگوهای صالح است، اذعان کرد: در تشریح این مسئله باید بگویم وقتی از شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان الگو یا مرجع جامعه‌پذیری یاد می‌شود و فضای شهرت و تعداد لایک اهمیت بالایی دارد، نمی‌توان به‌دنبال الگوی صالح بود حال آنکه این الگوها هستند که قرار است زیست اجتماعی افراد را شکل دهند.
این جامعه‌شناس تربیتی افزود: بدان معنا که الگوهایی که جامعه برای فرا گرفتن سبک زندگی و جامعه‌پذیر شدن به آن مراجعه می‌کنند اساساً دچار دگرگونی فاحشی شده، درواقع در این ساختار تعریف الگو و مرجعیت در مباحثی همچون شادکامی، موفقیت، عزت‌مندی، هدف‌مندی، خوشبختی، عشق و غیره، تغییر کرده است.
حسینی با بیان اینکه در این جامعه شاهد رشد فردگرایی، مادگرایی، لذت‌جویی خواهیم بود و این مفاهیم از طریق الگوهای مرجع مورد تأکید است، اظهار کرد: درواقع در این جامعه افراد به گونه‌ای جامعه‌پذیر می‌شوند که ساختارهای مورد توجه الگوهای مرجع پیشین به آن‌ها انتقال پیدا نکرده، در این افراد فرهنگ‌پذیری نیز به شکل درستی انجام نشده است.
وی با بیان اینکه در فضای جامعه کنونی که با نبود الگوهای صالح و ارائه محتوای سالم رسانه‌ای و خلأ فضای تربیتی مواجهیم ‌لایه‌های دیگر نیز مسئله‌ساز خواهند شد گفت: برای مثال تغییر در زیست جنسی جامعه امروز که نسبت به دو دهه گذشته تغییرات فاحشی داشته، با الگوهای رفتار جنسی دو دهه گذشته، اصلاً قابل مقایسه نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این جامعه نظام ارزشی و هنجاری رفتارها جنسی تغییر کرده، عنوان کرد: متأسفانه جامعه نیز در مواجهه با تغییر الگوهای مرجع، نتوانسته به‌درستی افراد را تربیت کرده و به این نیازها پاسخ درستی ارائه کند.
حسینی با بیان اینکه همین کمبود‌ها است که نمود آن در بین دختران نوجوان به شکل خشونت و یا رفتارهای نامتعارف نمود پیدا می‌کند، افزود: مسئله این است که ما در سایر کشورها نیز شاهد هجمه‌های این‌چنینی از سوی فضای مجازی هستیم و یقیناً در این کشورها نیز شاهد این تغییر الگوها تاحدودی خواهیم بود اما نکته تأسف‌بار درخصوص کشور ما این است که ما به لحاظ هویت دینی و ملی از غنای بالایی برخوردار بوده و نباید دچار چنین تغییراتی شده و آن‌ها را به‌راحتی به‌عنوان الگو بپذیریم.
وی با بیان اینکه هویت به‌عنوان یک ویژگی تمایزبخش، از هویت اجتماعی آغاز و به انواع مختلفی ازجمله هویت‌های ملی، فرهنگی، قومی، دینی، خانوادگی و غیره تقسیم می‌شود گفت: فضای سایبری صحنه‌ای فرهنگی و اجتماعی است که فرد می‌تواند خود را در موقعیت‏‌های متنوع، نقش‏ها و سبک‏های زندگی متفاوتی قرار دهد، این خود زمینه‌ای است برای آسیب‌پذیری شخصیت کاربر که در نتیجه موجب سردرگمی او خواهد شد.
وی با بیان اینکه هر شبکه اجتماعی فرهنگ ارتباطاتی خاص خود را دارد اذعان کرد: یعنی منش و گفتار مخصوص و منحصربه‌فردی را برای خود برگزیده و فرد با عضویت در آن‌ها درگیر نوع خاصی از فرهنگ ارتباطاتی می‌شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بدون تردید، میزان تأثیرپذیری فرد از این محیط صفر مطلق نخواهد بود. پس هر شبکه اجتماعی هویت مطلوب خود را ترویج می‌کند حال آنکه غنای دینی و ملی ایران خود می‌توان به لحاظ فرهنگی یک الگوی تمام و کمال به نوجوان ارائه کند اما متأسفانه در کندیِ کار از سوی متولیان فرهنگی شاهد چنین اتفاقی نسیتیم.
حسینی ابراز کرد: در مقابل شاهد تخریب هویت از سوی بیگانگان نیز هستیم به طوری که حتی در فضای سینما هم در گفت‌وگو با دست‌اندرکاران مرتبط با این مسئله، مشخص شده آن‌ها برای کشورهایی همچون ایران، به لحاظ ارائه الگو با هدف تخریب هویتی کار کرده‌اند به طوری که حتی در تهیه فیلم با یک موضوع آن را در دو نسخه تهیه می‌کنند نسخه هویت‌بخش برای کشور خودشان و بی‌هویت برای ایرانیان.
وی با بیان اینکه البته در این بین عقب‌ماندگی اقتصادی و سطح رفاه نیز بی‌تأثیر نیست تشریح کرد: مسئله این است که در شبکه‌‌های اجتماعی به گونه‌ای کار می‌شود که انگار توسعه اقتصادی آن‌ها در گرو بی‌توجهی به هویت دینی و ملی است و همین امر باعث شده نخستین واکنش نوجوان ما در مواجهه با هویت دینی و ملی این جمله باشد که مگر آن‌ها حجاب دارند و یا شیعه هستند که چنین رفاهی دارند؟ این در حالی است که این سطح از رفاه شاید برآیند توسعه فناوری است نه مباحث هویتی.

شناسه خبر 70695