سپهرغرب، گروه اجتماعی: بیتوجهی ساختاری و فرهنگی به آسیبهای اجتماعی منجر به تغییر «الگوی جنسیِ آسیبهای اجتماعی» به سمت «زنانه» شدن آسیبها، «کودکانهتر» شدن آسیبهای مجازی و تبدیل «خانوادهها» به کانون آسیب شده است.
«آسیبهای اجتماعی» پدیدهای جهانی، کریه و چندوجهی است که در سالیان اخیر رشدی مضاعف داشته است؛ فراوانی آسیبهای اجتماعی نشاندهنده فقدان «عدالت اجتماعی» مطلوب در جامعه است، به تعبیر رهبر انقلاب: «آسیبهای اجتماعی بیماریهایی هستند که یکایک افراد جامعه را در یک محدوده بزرگی به ناکامی و مشکل دچار میکند.»
اعتیاد، حاشیهنشینی، طلاق و مفاسد اخلاقی ازجمله مهمترینِ این آسیبها در جامعه هستند.
ازآنجاکه آسیبهای اجتماعی پدیدهای چندوجهی است، عوامل متعددی در شکلگیری آن نقش دارند، ازجمله مهمترین آنها میتوان به محیط اجتماعی نادرست، محیط خانوادگی مختلشده، آسیبهای دوران کودکی، نداشتن عزتنفس و احساس نارضایتی از خود، تفاوت طبقاتی و شکاف اقتصادی، زاغهنشینی در شهرهای بزرگ، معاشرت با افراد ناصالح، فقر و بیکاری، گرسنگی، تنوع و تجملطلبی، اعتیاد، کمرنگ شدن ارزش ازدواج، پایین بودن سطح سواد، سست بودن بنیانهای خانوادگی و مشکلات زناشویی اشاره کرد.
بسیاری معتقدند نابسامانی و سرکوب «خانواده» را میتوان عامل اساسی در رشد پدیده آسیبهای اجتماعی دانست؛ سرکوب خانواده بهواسطه دو مؤلفه «خشونت اقتصادی» و «آشفتگی فرهنگی» رخ میدهد و گاه خانواده را نابود میکند و منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه میشود.
بیتوجهی ساختاری و فرهنگی به آسیبهای اجتماعی در کشور منجر به تغییر «الگوی جنسیِ آسیبهای اجتماعی» به سمت «زنانه» شدن آسیبها، «کودکانهتر» شدن آسیبهای مجازی و تبدیل «خانوادهها» به کانون آسیب شده است؛ این امر در جامعهای که آرمان «ساخت تمدن نوین اسلامی» را در سر دارد، بههیچوجه شایسته نیست چراکه زنان در «الگو واره تمدن آرمانی»، در نقش «مادران جامعهساز اسلامی» قرار دارند، این نقش آنقدر بنیادین، حیاتی و مبنایی است که زنانه شدن آسیبهای اجتماعی بهمعنای عدم رسیدن به این الگویِ تمدنی است.
تغییر الگویِ جنسیِ اعتیاد
اعتیاد یک معضل قدیمی در کشور است؛ سالهاست که مصرف مواد مخدر یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی و شایعترین بیماری روانی بین مردان است اما چند سالی است که زنان هم وارد این گود خانمانسوز شدهاند؛ دو زنگ خطر اساسی در موضوع اعتیاد بانوان وجود دارد: 1. کاهش سن اعتیاد در دختران 2. تغییر نوع مصرف مواد در دختران از سنتی به صنعتی در سالهای اخیر که هم ارزانتر هستند و هم بو ندارند و هرجایی میتوان آنها را مصرف کرد!
شاید یکی از عوامل این گرایش را باید در آرایشگاهها و باشگاههای زنانه جستوجو کرد که بهراحتی به بهانه لاغری به خانمها پیشنهاد مصرف شیشه میدهند! غافل از اینکه فقط پس از 20 روز از مصرف شیشه، علائم اعتیاد خود را نشان میدهد و ترک آن دیگر کار راحتی نیست!
فرار دختران از خانه
امروزه مسئله فرار دختران و زنان از خانه، جنبه فوقالعادهای پیدا کرده و آمار آنان به طرز نگرانکنندهای در حال افزایش است؛ پژوهشها نشان داده است در فرار دختران از خانه، از بین عوامل اجتماعی و خانوادگی، عامل خانواده نقش مهمتری از سایر عوامل داشته است؛ عمدهترین علت از بین عوامل خانوادگی به ترتیب جدایی والدین، نابسامانیهای خانوادگی، اعتیاد یکی از والدین بهویژه پدر و سوء رفتار برادر بزرگتر با خواهران قلمداد شده است؛ بر اساس گزارش معاونت عملیات پلیس تهران، آمار دختران و زنان فراری هرساله افزایش مییابد که بیشتر دختران در سنین 14 تا 18 سال هستند.
زنانهشدن سرپرستی خانواده!
در کشور ما بیش از سه میلیون زن سرپرست خانواده وجود دارد که بر اساس آمارها، این پدیده با روندی صعودی در ایران روبهرو است؛ امروزه زنان بسیاری هستند که بهدلایل گوناگون ازجمله آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، فوت، اعتیاد، مهاجرت برای جستوجوی کار یا تعدد زوجات، همسران خود را ازدستدادهاند و بهتنهایی مسئولیت سنگین اداره مالی و معنوی یک خانواده را به عهده دارند.
بخش زیادی از این زنان درگیر مشکلات فقر و مسائل مالی هستند چراکه هم از اشتغال ایمن محروماند و هم از حمایت بیمههای اجتماعی! مطالعات صورتگرفته حاکی از این است که این زنان و خانوادههایشان اکثراً جزء اقشار حاشیهنشین محسوب میشوند و شرایط سختی را میگذرانند.
باوجود حساسیت مسائلی که برشمرده شد؛ طبق قانون، «شورای اجتماعی کشور» با ریاست رئیسجمهور باهدف «سیاستگذاری، هماهنگی، ایجاد وحدت رویه و تنظیم سازوکار اداری در زمینه پیشبینی، پیشگیری و مقابله با پدیدهها، معضلات و آسیبهای اجتماعی» متولی امر سیاستگذاری آسیبهای اجتماعی در کشور است اما آیا این نهاد بهعنوان نهاد سیاستگذار توانسته است بهدرستی از پتانسیلها و ظرفیتهای قانونی خود در حل مسائل استفاده کند؟!
همچنین «سازمان امور اجتماعی» که در آذرماه 1396 کار خود را آغاز کرده سازمانی است که در بخشی از وظایفش اینطور آمده است: «ارتقای سلامت، سرمایه، رضایت، نشاط و عدالت اجتماعی، نظم و احساس امنیت، پیشگیری، مدیریت، کنترل، کاهش و حذف معضلات و آسیبهای اجتماعی»، حال با گذشت سه سال از شکلگیری آن باید دید توانسته است بهدرستی از امکانات قانونی خود در پیشگیری و حل معضلات و آسیبهای اجتماعی استفاده کند؟!
زهرا عباسپور
شناسه خبر 35114