شناسه خبر:52670
1400/12/3 08:59:02
حجت‌الاسلام جوادی دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان همدان در میزگرد سپهرغرب که به مناسبت سی و سومین سالگرد صدور منشور روحانیت برگزار شد مطرح کرد:

روحانیتی به اسلام هویت می‌بخشد که روح‌اللهی باشد

سپهرغرب، گروه خبر: دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان همدان با اشاره به این بیان امام(ره) که «اسلام منهای روحانیت مانند کشور بدون طبیب است» گفت:آن روحانیتی به اسلام هویت می‌بخشد که روح‌اللهی باشد و این نکته بسیار مهم است

سوم اسفند سالروز صدور پیام تاریخی امام خمینی(ره) در سال 67، خطاب به روحانیون، مراجع، مدرسین، ائمه‌جمعه و جماعات سراسر کشور مشهور به «منشور روحانیت» است. امام(ره) در این پیام نکات مهمی در عرصه‌های مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی به روحانیون گوشزد می‌کنند که می‌تواند چراغ راه حوزه و روحانیت باشد. در این منشور، امام(ره) نهاد روحانیت را به رعایت و دوری از بسیاری از مسائل توصیه کردند. در سال 67 فضای حوزه چگونه بود که امام(ره) ضرورت صدور این پیام را احساس کردند؟ چرا امام(ره) عدم همراهی روحانیون با سرمایه‌داران، لزوم حفظ وحدت میان طلاب و ضرورت به روز رسانی فقه در تمام زمینه‌ها را مورد تاکید و سفارش قرار دادند؟ اکنون که 33سال از صدور پیام و سفارش‌های امام خمینی(ره) به روحانیون در «منشور روحانیت» می‌گذرد، آیا مفاد مورد نظر امام (ره) در این منشور مورد توجه واقع شده‌است؟ آیا با کذشت 43 از انقلاب اسلامی و شهادت شهدایی مانند آیت الله مدنی حوزه علمیه توانسته است ستون‌های فکری مانند شهدای محراب، شهید مطهری و شهید بهشتی تربیت کند؟ بخش نخست پاسخهایی که حجت‌الاسلام مهدی جوادی دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان همدان، حجت‌الاسلام سید حسین موسوی مدرس حوزه علمیه و حجت‌الاسلام امین عباسی مدرس حوزه علمیه به پرسش‌های سپهرغرب در این زمینه داده‌اند که در ادامه می‌خوانید

    برای ابتدای گفت‌و گو بفرمائید ضرورت صدور این سند مهم از جانب حضرت امام(ره) چه بود؟

حجت‌الاسلام جوادی: در ابتدای سخن لازم است عرض کنم که متاسفانه با گذشت 33 سال از صدور این منشور آنچنان که بایسته و شایسته است به آن پرداخته نشده است اما در آغاز باید به این نکته توجه کنیم که منشور غالبا در جایی بیان می‌شود که حاکم یک حکمی را صادر کرده باشد در عرصه اجتماعی و در ادبیات فارسی حکم حاکم را منشور گویند وقتی سخن از منشور روحانیت و ترکیب این دو کلمه است استنباط می‌شود که حاکم حکمی را برای قشر خاصی که روحانیت هستند صادر کرده در خصوص حکم حاکم و اینکه آیا می‌شود از حکم حاکم تخطی کرده و بی‌توجه بود؟ مطالب بسیار وجود دارد که اکنون جای پرداختن به آن نیست اما اگر این حاکم، حاکم مأذون از شارع باشد و براساس اذنی که از شارع دریافت کرده آیا مخاطب خاص و ویژه می‌تواند از این حکم کناره‌گیری کند؟ قطعا خیر، پس این کلمه منشور بسیارمهم است این یک حکم است نه یک سخنرانی نه یک خطابه و حاکمی دارد و محکوم و محکومه به و محکومه‌لهی دارد که باید به آن کاملا پرداخته شود. آیا این حکم ضرورت دارد یا ندارد واگر دارد چرا؟ به نظر من منشور روحانیت ضرورت دارد و ضریب این اهمیت باید در زمان خودش ضرورت بالایی داشته باشد یعنی در زمان انتشار این منشورموضوع با اهمیتی به اندازه این منشور وجود نداشته است.

از چهار منظر به این ضرورت می‌توانیم بپردازیم:

یک:از منظر مصدر منشور یا صادرکننده منشور باید به این توجه داشته باشیم که چه کسی این منشور را صادر کرده است

صادر کننده این دستور به نام سید روح الله الموسوی الخمینی(ره) است شخصیتی که تالی تلو معصوم بوده و بی‌نام او این انقلاب در هیچ جایی شناخته شده نبوده و نخواهد بود شخصیتی است که از زمان معصوم به بعد نظیری برای او در ایجاد یک حرکت جمعی و عمومی در سطح بین‌المللی وجود نداشته است.حضرت امام در جمله ای فرمودند:اسلام منهای روحانیت مانند کشور بدون طبیب است بنده می‌خواهم اینجا عرض بکنم روحانیت بدون امام مانند اسلام منهای روحانیت است باید به این نکته توجه کرد که شاید امام در آن مقطع نتواند این را بیان کند اما روح حاکم بر روحانیت انقلابی، روحی است که در روح‌الله الموسوی الخمینی(ره) متولد شد و بدون او ما آن روحانیتی که اسلام منهای او مثل کشور بدون طبیب است را خواهیم داشت، آن روحانیتی به اسلام هویت می‌بخشد که روح‌اللهی باشد و این نکته بسیار مهم است

دو: مقطع زمانی صدور این منشور برای ما ضریب اهمیت را دوچندان می‌کند

اگر نگاهی به سال 67 و وقایع حادث شده در آن بیندازید می‌بینید چند ماه بعد از پذیرش قطعنامه رسیدیم به جایی که حاکم انقلاب می‌گوید:«جام زهر می‌نوشم» چه اتفاقی دراین بدنه افتاده که حاکم برای پذیرش یک مطلبی در آن سطح بین‌المللی، به فضایی برسند که از اصطلاح نوشیدن جام زهر استفاده کنند در آن مقطع که سال پذیرش قطعنامه 598 است چند شائبه وجود داشت که در ادامه به آن می‌پردازیم.

نخست اینکه در اواخر عمر شریف حضرت امام قرار داشتیم و بحث جانشینی ایشان مطرح بود دوم موضوع نفوذ جریان‌های معاند در لباس روحانی‌نما‌هایی که به ظاهر قشر روحانیت را نمایندگی می‌کردند و این جریان‌ها علاقمند به نشاندن افراد مورد نظر خود در جایگاه رهبری بودند.

سوم: مخاطبین این منشور، روحانیتی بودند که راهبری انقلابیون قبل از انقلاب را برعهده داشته و براساس راهبری‌های آن‌ها مردم جانفشانی‌ کردند و باجهاد تبیین‌روحانیون در دوران انقلاب و دفاع مقدس پیروز‌ی ها شکل گرفت.

چهار: محتوای این منشور نیز برای ما مهم است بعد از خواندن و واشکافی منشور به دو کلید واژه که بنیاد اصلی را هدفگیری می‌کند می‌رسیم نخست، حفاظت از نیروهای روحانی انقلابی یعنی حفظ محاسن روحانیت برای عصر کنونی و نکته دوم، پاکسازی بدنه روحانی از روحانی نماهای سه‌گانه، که می‌توان در صحبت‌های حضرت امام درخصوص روحانی‌نماهایی که مضر برای روحانیت هستند سه گروه را برشماریم:

یک: روحانی‌نماهای متحجر

دو:روحانی نماهای لیبرال

سوم:روحانی‌نماهای وابسته این سه دسته از روحانیت قطعا در منشور حضرت امام مورد مداقه قرار گرفته‌اند و باید پاکسازی شوند

      بحث در واقع به این موضوع رسید که حضرت امام(ره) در منشور روحانیت ضمن تبیین جایگاه و ایثار و نثار قشر روحانیت در طول تاریخ اسلام نسبت به خطرات نفوذی‌های جامعه روحانیت هشدار دادند بفرمائید این سه قشر روحانی‌نماها در 33 سال گذشته چه نقشی داشتند و الان چه می‌کنند؟

حجت الاسلام موسوی: در ابتدای سخن لازم است به هدف اصلی صدور منشور روحانیت بپردازم در واقع باید گفت هدف اصلی صدور این پیام تعیین راهبرد نظام مقدس جمهوری اسلامی و حضرت امام این رسالت را به عهده حوزه علمیه قرار دادند. اگر این منشور را کامل بخوانید متوجه خواهید شد که روی سخن امام(ره) با ائمه جمعه و جماعات، جامعه مدرسین، مراجع تقلید و... است و در عین حال که روحانیت را پرچمدار و میدان‌دار عرصه جهاد و شهادت دانسته‌اند و با افتخار از آن یاد کرده‌اند اما در بخشی از منشور نیز دربرابر انحراف به سختی ایستاده‌اند و از برخی روحانیون قاطعانه به عنوان مارهای خوش خط و خال یاد می‌کنند.

حضرت امام(ره)در منشور به بسیاری از شبهات پرداختهاست یکی از این شبهات، مخالفت قشر روحانی با رادیو وتلویزیون بود که امام راحل می‌فرمایند که حتی این علمایی که با رادیو و تلویزیون یا چیزهایی که از غرب وارد می‌شد مخالف بودند فقط به خاطر این بود که به غرب خوش‌بین نبودند. لذا آن احتیاط‌های لازم باعث می‌شد که اجازه ندهند رادیو وتلویزیون به راحتی وارد شود.

در ادامه امام به بحث اعتقاد بعضی از روحانیون به شعار جدایی دین از سیاست پرداختند و تبیین کردند غرب با دو حربه به میدان جنگ با انقلاب وارد شد، یکی قدرت زور و ارعاب که به فرموده امام پاسخ مثبتی نگرفت و یکی مطرح کردن جدایی دین از سیاست بود که موجب شد عده‌ای از نفوذی‌ها به جامعه روحانیت وارد شوند و موضوع جدایی دین از سیاست را مطرح کنند و آن افرادی که شما مطرح کردید در دل همین دسته می‌گنجد این افراد به واقع به مبانی انقلاب اعتقاد نداشته و در سرد و گرم وقایع کنج عافیت را بر می‌گزینند.

     آیا حوزه علمیه در طی این سال‌ها توانسته بر اساس منشور روحانیت نبض فکری جامعه را در دست بگیرد یا خیر؟ موانع آن چه بوده‌است؟

حجت‌الاسلام عباسی: روحانیت و حوزه علمیه، پس از انقلاب تلاش زیادی در پاسخگویی به شبهات داشته است.رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند اگر جوانان امروز سطح اعتقاداتشان نسبت به جوانان دوران انقلاب بیشتر نباشد، کمتر نیست. و این انقلاب به پشتوانه متدینین حفظ شده است و همه ما می‌دانیم که جامعه متدینین در سایه ارتباط با روحانیت دین خود را حفظ کرده‌است. البته رهبر معظم انقلاب در بیانی تاکید کردند که حوزه علمیه قم انقلابی بماند و این نشان‌دهنده این واقعیت بود که جریان نفوذ به دنبال منحرف کردن روحانیت از مسیر انقلاب بوده‌ و در حوزه علمیه اتفاقاتی در شرف وقوع است که نفوذ دشمن به حوزه را نشان می‌دهد. اگر روحانیت، سردمدار انقلاب بوده باید سردمدار مقابله با دشمنان هم باشد، مگر می‌شود رهبران انقلاب روحانی باشند ولی در ضربات دشمنان روحانیت در رده‌های بعد قرار بگیرند.

از همان ابتدای انقلاب دشمن به دنبال حذف یا بی‌اثر کردن نهاد روحانیت بود وقتی دشمنان از حذف فیزیکی روحانیت در اوایل انقلاب نتیجه‌ای نگرفتند به شگردهای پیچیده‌تر و نامحسوسی پرداختند که روحانیت را از انقلاب دور کرده و از دغدغه‌مند بودن مسائل جوانان نیز تهی باشند که در این زمینه دشمن موفقیت‌هایی داشته و توانسته با تبلیغ سبک زندگی رفاه‌زده غربی، قشر روحانیت را نیز به این شیوه از زندگی بکشاند و آسیب‌های زیادی به این قشر وارد کند. اما با تمام توطئه‌ها به گفته دشمنان، حوزه علمیه هنوز پرچمدار انقلاب است.

در خصوص حوزه اندیشه و پاسخ به شبهات نیز باید گفت روحانیت شبهات کف جامعه را به خوبی پاسخ داده است، ممکن است مخاطبان دانشجو یا بازاری پاسخ را نپذیرند اما پاسخ داده شده و پاسخ دیگری برای شبهات وجود ندارد؛ اما در پاسخ به شبهات حکومتی هنوز راه بسیاری در پیش بوده و جای کار دارد. هنوز حوزه علمیه الگویی برای اقتصاد اسلامی و آموزش و پرورش و سایر مباحث حکومتی ارائه نداده و روی مباحثی مانند اقصاد اسلامی دارد کار می‌کند. از دیگر حوزه‌هایی که حکومت برای حل مشکلات دست یاری به سوی حوزه‌ها دراز کرده است ارائه الگوی اسلامی آموزش و پرورش است مقام معظم رهبری آموزش و پرورش را نیازمند به الگوی اسلامی کامل از ابتدایی تا دانشگاه است.

ادامه مطالب طرح شده در شماره بعد..

شناسه خبر 52670