در گفتوگو با یک دانشآموخته دکترای برنامهریزی شهری مشخص شد بها دادن به شهروندان، مقدمهای برای داشتن شهری بانشاط است.

نشاط و شادی بهعنوان یکی از مهمترین نیازهای شهروندان است که آنان را جهت مقابله با پیچیدگیها و مشکلات دنیای امروز، مهیا میکند؛ گرچه به اعتقاد بسیاری از افراد این هنر درونی است و خود فرد باید شادی را در زندگیاش خلق کند، اما از آنجایی که فضای شهر بیشترین ارتباط را با مردم و محیط زندگی برقرار میکند، نقش بسزایی در ایجاد احساس شادی و آرامش در شهروندان دارد.
خیابانها، پارکها و مراکز تفریحی بهعنوان فضاهای شهری، میتوانند حس شادی و رفتار مهربانانه را به تکتک افراد جامعه القا کنند و در ایجاد نشاط در جامعه نقش داشته باشند.
هنگامی که افراد جامعه با آرامش در خیابانها قدم میزنند و از سرانههای متنوع شهری در قالبهای مختلف برخوردار هستند، نسبت به یکدیگر حس خوشایندتری دارند که درنتیجه آن، بذر محبت و شادی در شهر پاشیده میشود.
بدون تردید شهرسازی منطبق بر معماری معنوی و بومی، برنامهریزی و طراحی اصولی شهری، ارائه خدمات شهری مناسب و صدها عامل دیگر، میتوانند در شکلگیری نشاط اجتماعی مؤثر باشند؛ اما متأسفانه درحال حاضر ایجاد نشاط شهروندی عنصری گمشده در مدیریت شهری است و برنامهریزی شهری به دنبال این عنصر گمشده در فضاهای عمومی شهر است.
حال آنکه ارتقای کیفی فضاهای شهری و ایجاد زیرساختها و تأسیسات مناسب برای تفریح و سرگرمی و رفاهیات در شهرها، میتواند علاوهبر ایجاد آسایش و امنیت و حفظ تعاملات اجتماعی شهروندان، باعث جلب رضایت بازدیدکنندگان فضاهای عمومی شهری و جذب مشارکت ها شود؛ بنابراین بر آن شدیم تا درخصوص نقش مدیریت شهری در ارتقای نشاط اجتماعی، گفتوگویی را با ناصر براتی، دانشآموخته دکترای برنامهریزی شهری دانشگاه هریوت وات انگلستان و عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی قزوین ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
این دانشآموخته دکترای برنامهریزی شهری با بیان اینکه در بحث نقش مدیریت شهری در ایجاد نشاط اجتماعی در شهر و ارتقای آن باید بگویم متأسفانه ما در این مورد با چند پیشفرض به مشکل برمیخوریم، گفت: نخست واژه و مفهوم «شهر»؛ واقعاً محل زندگی ما با مؤلفه شهر ضمن درنظر داشتن تعاریف علمی، همخوانی دارد؟ پیشفرض بعدی ارگان «شهرداری» است که بنده به ضرس قاطع عنوان میکنم یقیناً شهرداری نیز در شهرهای ما دستگاهی نیست که از طریق فرآیندهای درست انتخاب شده و در قِبال مردم احساس مسئولیت داشته باشد؛ همچنین شفاف عمل نمیکند و پاسخگو نیست.
ناصر براتی با بیان اینکه بحث سوم در مورد «شهروند» است که طبق مفاهیم علمی باید دارای 13 شاخص خاص باشد و یقیناً امروز کمتر کسی را در شهرها میتوان پیدا کرد که حداقل پنج شاخصه این 13 مؤلفه را دارا باشد، تصریح کرد: با این اوصاف وقتی شهری نیست، مدیریت شهری معنا ندارد و شهروندی به معنای واقعی نیز نداریم؛ پس چگونه میتوان از ارتقای نشاط اجتماعی در شهر صحبت کرد؟
وی با تأکید بر اینکه پرداختن به اینقبیل موضوعات با فراهم بودن پیشفرضهای عنوانشده بهصورت درست معنا پیدا میکند، عنوان کرد: آنچه مسلم است اینکه وقتی شهر بهدرستی و منطبق با مفاهیم علمی شکل بگیرد، خود به خود شهرداری و مدیریت شهری در قِبال شهروندان احساس مسئولیت میکند؛ بهخصوص اینکه امروز علم ثابت کرده است یکی از مهمترین عوامل سلامت روانی و جسمانی انسان، زندگی در محیطی است که تنش، اضطراب و استرس نداشته باشد.
این برنامهریز فضای شهری با تأکید بر اینکه درصورت فراهم بودن زیرساختهای عنوانشده شهرداری به دو روش مستقیم و غیر مستقیم میتواند در ارتقای نشاط اجتماعی در شهر مؤثر واقع شود، اذعان کرد: نخست سهیم کردن مردم، بها دادن به نظرات شهروندان و دخیل کردن آنها در تصمیمسازیها در مدیریت شهری است؛ چراکه این رویکرد در ایجاد شعف و شادی عمیق درونی افراد مؤثر واقع شده و از همه مهمتر در آنها ایجاد امید میکند.
براتی با بیان اینکه این سهیم کردن و بها دادن به شهروندان میتواند از طریق انواع مشارکتها محقق شود، خاطرنشان کرد: متأسفانه در کشور ما تنها نوع مشارکت تعریفشده، حضور در پای صندوقهای رأی بوده و این درحالی است که در دنیا روشها و شیوههای مشارکت مردم در حوزههای برنامهریزی و طراحی شهری به انحای مختلف وجود دارد.
این کارشناس با تأکید بر اینکه در تعریف ساختار درست جلب مشارکت شهروندان نیاز بوده و نگاه همه شهروندان در برنامهریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار میگیرد، عنوان کرد: برای مثال در کشور ما حداقل 20 درصد از جمعیت معلول هستند که متأسفانه هیچگاه در برنامهریزیها، تصمیمسازیها و طراحیهای شهری نظر آنها مورد پرسش قرار نمیگیرد؛ بنابراین این افراد یا سایر اقشار با نیازمندیهای مختلف در شهر همواره با ترس در محیط شهری حاضر شده و هر لحظه این احتمال وجود دارد که زمین بخوردند و یا نتوانند از زیرساختهای موجود استفاده کنند که به این ترتیب هیچگاه با حضور در شهر احساس آرامش و نشاط نخواهند کرد.
وی با اشاره به چرایی اهمیت مشارکت شهروندان در تصمیمسازیها و برنامهریزیهای شهری، اذعان کرد: بر پایه علم عصبشناسی و اعصاب و روان، هرچه تأثیرگذاری محیط روی احساسات شهروندان بیشتر باشد، فرد از آن فضا بیشتر لذت میبرد.
این شهرساز با بیان اینکه یقیناً مراجعه به سلایق و خواستههای مردم در برنامهریزی و طراحی شهری میتواند نقش مؤثری در ایجاد احساسات مثبت نسبت به محیط در شهرها داشته باشد، تشریح کرد: چراکه در این فرآیند شهروندان در پی ارتباط عصبی مغز با محیط، احساس شعف درونی کرده و آن را در شهر به منصه ظهور میرسانند.
وی با اشاره به نقش معماری و زیبایی بصری شهری بهلحاظ دید و منظر در ایجاد نشاط اجتماعی، گفت: معماری منظر شهری اصطلاحی است تخصصی که شامل مجموعهای از عناصر با تناسبات و هارمونی خاص در کنار یکدیگر شده که منجر به ایجاد شعف و شادی در بین شهروندان میشود و در آنها احساس افتخار را تقویت میکند. بدان معنا که شهروندان با دیدن معماریها و مناظر شهری زیبا و کارآمد در شهر، به هویت شهری، تاریخی و ملی خود افتخار کرده و به آن میبالند.
براتی با بیان اینکه درواقع منظر شهری و معماری کارآمد در شهر آنها را به هویت محلی و ملی خود ارجاع میدهد و در پی آن احساس شعف و خرسندی نسبت به شهر خود در درون احساس کرده و آن به دیگران نیز انتقال میدهند، عنوان کرد: بنابراین هرچه در معماری و منظر شهری از الگوهای خارجی، غربی و وارداتی فاصله گرفته و از الگوها، نمادها و سمبلهایی بومی بهره ببریم، به همان میزان میتوان شهروندان را در شهر بر سر شوق آورد.
وی با تأکید بر اینکه نهتنها این معماری و منظر شهری اصیل منجر به ایجاد شعف فردی در بین شهروندان میشود بلکه انسجام اجتماعی را نیز به دنبال خواهد داشت، تشریح کرد: بنابراین در شهرها هرچقدر بتوانیم به این سمتوسو حرکت کنیم، به نفع سلامت روحی و روانی و جسمی شهروندان خواهد بود.
این برنامهریز شهری با تأکید بر اینکه ضمن فراهم کردن زیرساختهای حملونقل شهری مناسب نیز میتوان بخشی از رضایتمندی را بهعنوان یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در شهر مورد توجه قرار داد، افزود: مسئله این است که ما در حوزه حملونقل شهری در شهرها نظم لازم را شاهد نیستیم و همین بینظمی باعث شده تا مردم همکاری لازم را در استفاده از حملونقل عمومی نداشته باشند و ترجیح آنها استفاده از خودرو شخصی باشد.
وی با بیان اینکه متأسفانه امروز رفتوآمد و به معنای واقعی استفاده از حملونقل عمومی در عمده شهرهای ما استرسزا است، تشریح کرد: در کشور ما بر اثر بینظمی مطلقی که بر حوزه حملونقل شهری حاکم است، این استرس همراه همیشگی شهروندان بوده و همین امر منجر به تنش و ناآرامی در شهرها میشود.
این کارشناس با تأکید بر اینکه وجود نظم در حوزه حملونقل اثر مهمی روی اخلاق شهروندان، برنامهپذیری، قانونپذیری و درنهایت روی شادی و داشتن احساس امنیت و آسایش آنها میگذارد، تصریح کرد: حال آنکه مدیریت شهری میتواند این نظم را از سیستم حملونقل عمومی آغاز کرده و آن را به جامعه تسری دهد، اما متأسفانه امروز بخشی از ناآرامیها و تنشها در حوزه حملونقل از سوی ناوگان حملونقل عمومی بر شهر تحمیل شده و همواره بین مردم و رانندگان در سطح شهرها شاهد جروبحث و دعوا هستیم.
معالوصف؛ با توجه به آنچه گفته شد، شهرها همانند موجودی زنده هستند که حیات و حرکت دارند و باید به این گونه نیازهای روحی و رفتاری آنها نیز در بستر حیاتشان، توجه شود. ایجاد نشاط عمومی میتواند در عرصههای مختلف کالبدی و محتوایی دنبال شود؛ به عنوان مثال توسعه فضای سبز، افزایش آراستگی و زیباییهای محیطی، بهره مندی از معماری و منظر شهری فاخر، ترویج اخلاق مداری، نوع دوستی، حُسن خلق و احترام متقابل و درنهایت بهره گیری از مناسبتها و فرصتهای شادی آفرین که توجه به این مفاهیم از مهمترین موضوعاتی است که باید در توسعه نشاط اجتماعی در شهرها، دنبال شود؛ اما همانطورکه پیشتر از زبان کارشناس بیان شد، باید در بدو امر ساختار شهر، شهرداری و شهروند درست شکل بگیرد تا بتوان در این بستر برای شادی و نشاط شهروندان و پویایی شهر، برنامهریزی کرد.
شناسه خبر 91418