شناسه خبر:93887
1404/2/9 13:45:17

مهم‌ترین بخش حیات ما و حیات‌بخش‌ترین عامل در همه روزگاران، تعلیم و تربیت بوده و هست؛ درواقع رکن رکین و ستون فقرات یک کشور، وابسته به نظام تعلیم و تربیت است. دین مقدس اسلام نیز تعلیم و تربیت را برای زن و مرد، فرض کرده است.
دختران که مادران آینده جامعه محسوب می‌شوند، پایه‌گذار سنگ نخستین تربیت، هدایت و سعادت انسان هستند و به‌واسطه زنان، شخصیت‌های بزرگ به جامعه تقدیم می‌شوند؛ پس برای اینکه جامعه خود را به سوی رشد و تعالی سوق دهیم، ابتدا باید به دختران و زنان و آموزش و تربیتشان توجه جدی داشته باشیم و نیاز‌های آن‌ها را در این خصوص برطرف کنیم. اگر دختران و زنان آراسته به زیور علم و دانش باشند، می‌توانند برای جامعه مفید واقع شوند؛ چون مسئولیت تربیت فرزندان بیشتر برعهده مادران بوده و تأثیرپذیری فرزندان از شخصیت آنان، بیشتر است. مادر مکتبی است که اگر او را خوب ساخته باشیم، ملتی نجیب و پاک مهیا کرده‌ایم.
حضرت امام خمینی (ره) در این مورد می‌فرماید: دامن مادر بهترین مکتب براى اولاد است، شما نسبت به فرزندان خود و کشور مسئول هستید؛ شما می‌توانید بچه‌هایى تربیت کنید که کشور را آباد کنند.
ایشان خطاب به زنان می‌فرمایند: «قرآن کریم انسان‌ساز است و زن‌ها نیز انسان‌ساز»؛ بنابراین زن مسلمان باید در ابتدا خود را برای این نقش یعنی ساختن و تربیت یک جامعۀ کوچک (خانواده خود)، مهیا کند.
برای آموزشی بهتر و توسعه دادن این مهم در گروه‌های سنی مختلف و ازجمله دختران که در مرحله آغازین استفاده از توانایی‌هایی اجرایی خود هستند، شناخت کامل توانایی‌ها و قابلیت‌های این گروه، بسیار مهم به نظر می‌رسد.
عزت‌ نفس یکی از بهترین هدیه‌هایی است که نهاد مقدس خانواده و مدرسه به دختران اعطا می‌کنند؛ عزت‌ نفس بالا یعنی افراد همواره بدون درنظر گرفتن شکل ظاهری، رفتار و توانایی‌ها، خودشان را دوست‌داشتنی و ارزشمند بدانند. اگر فردی خود را ارزشمند بداند، بهتر می‌تواند از حق و حقوق خود دفاع کند و مراقب جسم‌ و روحش باشد؛ طبق آمارهای موجود، زنانی که عزت‌ نفس بالایی دارند، به‌مراتب کمتر مورد آزار و خشونت قرار می‌گیرند.
همچنین دخترانی که خودباوری دارند، معمولاً نسبت به آنچه که می‌توانند انجام بدهند و به‌دست آورند، خوش‌بین‌تر هستند و افرادی که فاقد خودباوری هستند، دچار شک و تردیدی فراگیر نسبت به خود می‌شوند که آن‌ها را آماده‌ و پذیرای احساس گناه، شرمساری و احساس بی‌لیاقتی می‌کند.
امروز کشور ما در مسیر شکل دادن به یک اتفاق بزرگ است؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم می‌فرمایند: «ما در استفاده نکردن از ظرفیت‌ها اول هستیم»، یکی از ظرفیت‌های ما، نوجوانان هستند. علت اینکه در مواجهه با نوجوانان نمی‌دانیم چه کار کنیم، این است که آن‌ها نسل پیشرو و آماده شکل دادن به کنش‌های فرهنگی هستند. نسل نوجوان ما کیلومترها از نسل قبلی جلوتر است؛ بنابراین برای هدایت جامعه به چشم‌انداز نیاز داریم.
دخترها به حمایت و همدمی مادر بیشتر احتیاج دارند؛ مادری که دختر بزرگ می‌کند، باید بتواند ارتباط عاطفی و دوستانه‌ای با دختر خود برقرار کند. این ارتباط به‌تدریج با بلوغ دختر ایجاد خواهد شد، مگر اینکه مادر موانعی ایجاد کند؛ این موانع از قبیل بدزبانی و تندخویی مادر یا برخی بیماری‌های روحی او است.
بعد از خانواده، مهم‌ترین نقش را دوستان یک دختر در این مسیر ایفا می‌کنند.
با شروع دوره بزرگ‌سالی (بین 12 تا 18 سالگی) یک نوع تضاد و تعارض میان نوجوانان (مخصوصاً دختران) و والدین و اولیای مدرسه به‌وجود می‌آید. اگر این تعارضات به شکل صحیحی حل نشوند، تا سنین بزرگ‌سالی ادامه خواهند یافت. برای رویارویی مؤثر با چالش‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و اخلاقی، بستری مناسب‌تر و کارسازتر از نظام تعلیم و تربیت نمی‌توان یافت. چارلز هندی می‌گوید: «تعلیم و تربیت است که می‌تواند کلید و رمز اصلی ثروت آینده شود» و از بُعدی سلبی، گلد اسمیت بیان می‌کند که: «برای از بین بردن یک جامعه، هیچ راهی بهتر از تحلیل و تضعیف نظام آموزشی آن کشور نیست.» چنین شواهدی می‌تواند ناظر بر اهمیت فرایند خطیر تعلیم وتربیت باشد؛ اما اکنون باید به این پرسش پاسخ داده شود که کفایت و کارآیی نظام آموزشی، مستلزم عطف توجه و تمرکز فکری و مادیِ بیشتر روی کدام عنصر یا مؤلفه نظام آموزشی است؟ به بیانی دیگر، با پذیرش نقش تأثیرگذار نهاد آموزش‌وپرورش، کدام مؤلفه آن در درجه نخست اهمیت و اولویت قرار می‌گیرد؟ پاسخ به این پرسش مستلزم نگرش نظام‌مند به موضوع است؛ به‌گونه‌ای که از هیچ عنصر یا مؤلفه‌ای غفلت نشود و به کلیت نظام و عناصر آن در یک رابطه تعاملی توجه شود.
اما بدون غفلت از همه‌جانبه‌نگری، می‌توان نقش برخی عناصر ازجمله عنصر «معلم» را شاخص و برجسته کرد و به آن وزن بیشتری داد؛ اهمیت هر کارى را باید با نقش و ارزش آن سنجید. اهمیت کار تعلیم و تربیت و معلمى به اندازه‌اى بوده که ساختن و هدایت یک فرد مساوى با زنده کردن همه افراد جامعه است. خداوند در آیه 32 از سوره مائده مى‌فرماید: «من احیاها فکانما احیى الناس جمیعا؛ هرکس انسانى را از مرگ رهایى بخشد، چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.» امروزه و در عصر ارتباطات، باید همه برنامه‌ریزان آموزشی و درسی، نویسندگان کتاب‌های درسی، معلمان و مربیان، اولیا و دانش‌آموزان با تحولات این قطار پُرسرعت آشنایی داشته و خود را با ابزارهای لازم برای استفاده بهینه و مطلوب آماده کنند.
تغییرات گسترده و پُرشتاب و پیشرفت‌های صورت‌گرفته در عرصه دانش و فناوی اطلاعات، لزوم اندیشیدن بیش‌ازپیش به مسائل آموزشی و روش‌های بدیع تربیتی در هزاره سوم را نمایان می‌کند.

شناسه خبر 93887