شناسه خبر:25669
1399/5/4 05:53:22

نزدیک به یک دهه است که در شهر همدان طرح‌هایی در قالب‌های مختلف اجرا شده و یا درحال برنامه‌ریزی و اجرا است که بویی از فرهنگ انقلابی نبرده و مستمر به منتقدین می‌گویند که درحال تهیه پیوست فرهنگی و اجتماعی آن هستیم و تا بر این خواسته منطقی و به‌حق اصرار و تکرار می‌ورزی، برخی فرافکنی کرده و خواهان ارائه طرح از سوی منتقد می‌شوند؛ گو اینکه اگر سرمایه انسانی و به‌خصوص بودجه لازم را در اختیار منتقد قرار داده و سپس از اوی غیر مسئول در ارتباط با آن‌گونه طرح‌ها پیشنهاد و برنامه بخواهند، آری خوب و پذیرفتنی‌ است، اما اگر کسی هدفی دارد، برای تحقق آن پیشنهاد و برنامه ارائه دهد، اما به‌شرطی که امکانات و مؤلفه‌های قدرت پیاده‌سازی را در دست داشته باشد و نه اینکه به ‌قول معروف «با دستی خاک و دستی پاک» از منتقد انتظار حل عینی مسئله را داشته باشند.

یکی از هنرمندان بومی گله‌مند بود که چرا از آثار ما در لابه‌لای اجرای طرح‌ها استفاده نمی‌کنند، گفتم شما بفرمایید حال که بیش از چهل سال است انقلاب شده، کدام طرح حامل فرهنگ انقلاب اسلامی فاخر اجرا شده که بخواهند از آثار هنری هم در آن بهره ببرند. گرچه قبول داریم برخی از هنرمندان دارای آثار یا برنامه‌هایی هستند که با دلیل‌تراشی‌های مختلف مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گیرد، به‌علاوه دست‌اندرکاران می‌توانند با برنامه‌ای مستمر و تجمیع کارشناسان فن، البته نه مقطعی، اگر جداً بها می‌دهند، این نقیصه را حداکثر در میان‌مدت رفع کنند.

ظاهراً باید به متولیان امر متذکر شویم که در این کشور انقلاب شده، آن‌هم از نوع اسلامی، با صدها سوژه بومی انقلابی برای انواع پردازش‌ها، پس چرا کمترین توجه به فرهنگ ناب اسلامی در قالب پیوست فرهنگی پروژه‌ها نمی‌شود؟ وقتی پیاده‌راه بوعلی و اکباتان را می‌ساختند، از هر دری وارد شدیم که این پروژه نیاز به پیوست فرهنگی و اجتماعی دارد، اما آنچه البته به جایی نرسید، فریاد بود و شد آنچه نباید می‌شد؛ الان به معنی واقعی کلمه خود به معضلی تبدیل شده که متولیان هم نمی‌دانند با آن چه کنند. به این وضعیت اضافه کنید اسم‌های فرنگی‌مآبانه‌هایی که برای فروشگاه‌های بزرگ می‌گذارند و مسئولان نیز با افتخار از این واژه‌ها استفاده می‌کنند، درحالی که هایپرمارکت‌ها، مال‌ها و غیره هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارند و این محل تأسف است که برخی به چنین مشی و عناوینی هم افتخار می‌کنند، درصورتی که علاوه‌بر اینکه محلی برای مباهات نیست، بلکه محل شرمساری است.

بیاییم برای یک‌بار هم که شده به این سؤال پاسخ دهیم که با وجود خدمات عظیم، متنوع و چندجانبه محسوس و نامحسوس این انقلاب شکوهمند اسلامی، تا چه اندازه توانسته‌ایم در سازه‌های شهری و روستایی و به‌اصطلاح فعالیت‌های عمرانی منعکس‌کننده شکوه و عظمت آن با این‌همه نثار و ایثارها باشیم؟!

با طرح این موضوع بر آن نیستیم که اندک اقدام‌هایی که درباره این مطلوب انجام شده را نادیده گرفته و یا همه را متهم به انفعال کنیم، اما کافی است یک ساعت در شهر همدان گردشی بکنید، سپس قضاوت داشته باشید که تا چه اندازه به‌خصوص در پروژه‌ها، سازه‌ها و نمادهای شهری با فرهنگ بومی و انقلابی فاصله گرفته ایم؛ امروز اگر از اخلاق، ضعف وجدان، بدحجابی و تقلیل ازدواج و فرزندآوری می‌نالیم، قبول بفرمایید همین مشی نمادین که متأثر از فرهنگ بومی و دینی ما نیست، کم‌اثر نبوده و در بلندمدت ما را به ترکستان می‌رساند و نه نقطه مطلوبی که با هنجارهای فرهنگی ایرانی و اسلامی خوانایی و هم‌سویی داشته باشد.

* حسین صادقیان

شناسه خبر 25669