شناسه خبر:31847
1399/8/25 11:09:55

سپهرغرب، گروه - عباس سریشی : تاوان هدر رفت بیت‌المال و اعتبارات عمرانی را چه کسی باید بپردازد؟ نقش جایگاه خرد جمعی و نظارت مسئولانه در این میان چیست؟

طرح‌ها و پروژه‌های شهری آخرین زنجیره برنامه‌های توسعه محسوب می‌شوند فلذا کارشناسان و صاحب‌نظران معتقدند که مطالعه کارشناسانه و دقت در نحوه سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت بر حُسن اجرا و در مجموع ارائه الگویی مناسب برای آن‌ها از ضروریات مدیریت شهری امروز است.

در واقع مدیریت شهری به‌عنوان مجری طرح‌های توسعه در سطوح مختلف وظیفه مهمی را در به سرانجام رساندن اهداف و استراتژی‌های توسعه دارد که در این میان یکی از مهمترین وظایف آن‌ها انتخاب و اولویت‌بندی طرح‌ها و پروژه‌ها از دل انبوه طرح‌هایی است که در نظام‌نامه توسعه شهری تعریف و پیش‌بینی شده است.

البته در این میان یک موضوع بسیار مهم دیگر هم وجود دارد و آن محدودیت منابع و اعتبارات در برابر تعداد زیاد پروژهای قبلی، در حال اجرا و بعدی است که همیشه مدیریت شهری را با مسائل و مشکلات فراوان و عدیده‌ای مواجه می‌کند زیرا به‌طور معمول و متاثر از عوامل مختلف و پیش‌بینی نشده منابع موجود و تعیین شده قبلی اعم از سالیانه یا موردی ( حتی به رغم پیش‌بینی اضافه هزینه ) همیشه کمتر از میزان مورد نیاز برای اتمام طرح‌ها هستند.

فلذا با توجه به اهمیت موضوع طبیعی است که فقدان یک نظام مدیریتی متمرکز، برنامه‌محور و یکپارچه در ساختار مدیریت شهر که بتواند رابط مناسبی بین استراتژی‌ها و پروژه‌ها باشد باعث بروز مشکلاتی همچون ایجاد تعارض طرح‌ها با یکدیگر، انتخاب مجدد پروژهای مشابه و یا شروع طرح‌هایی بیش از توان مالی و اجرایی، گسترده‌شدن ناآگاهانه دامنه فعالیت‌ها،تخریب، دوباره‌سازی و تعمیرات مکرر و زودهنگام در طرح‌های جدید الاحداث؛ هدر رفت بودجه و سرمایه و نیز مصالح و نیروی انسانی و استهلاک ابزارآلات، ارتباط و تناسب ضعیف پروژه‌ها در دست اجرا با یکدیگر و... می‌شود.

و البته این در حالی است که در جوامع توسعه‌یافته مدیریت‌های برنامه‌محور با توجه به ویژگی‌های درونی و بیرونی خود اقدام به تعریف برنامه و راهبردهایی می‌کنند که نه فقط بیشترین بازدهی را دارد بلکه با کمترین ضرر و اضافه هزینه ویا کمبود مالی مواجه می‌شود.

این بدان معناست که با توجه به کمبود اعتبارات و لزوم استفاده بهینه از تمامی عناصر مرتبط با یک پروژه دسته‌بندی ابعاد و معیارهای مناسب و موثر در انتخاب سبد پروژه باید به‌عنوان یکی از مهمترین وظایف و ضروریات مدیریت کارآمد و توانمند شهری لحاظ و به آن بسیار توجه شود.

زیرا این‌گونه مدیریت‌ها موفق کاملا به این حقیقت باور دارد که پروژه‌هایی که براساس برنامه طولانی مدت در ارتباط تنگاتنگ با حیات کالبدی و محیط شهر‌ها قرار گرفته و دارای نوعی وابستگی و ملازمت‌های اجتماعی و متناسب با نیاز شهروندان و محیط شهر و نیز توجیه اقتصادی هستند باید در مرحله نخست ارزیابی، اولویت‌بندی، انتخاب، طراحی و در نهایت طی مدت معین و با اعتبار مشخص اجرا شوند.

در واقع این‌گونه مدیریت‌ها بسیار توجه دارند که معیارهای مالی (البته بَعد از معیارهای فنی و مهندسی ) بیشتر اثرگذاری را در انتخاب سبد پروژه‌های شهر دارد فلذا باید با برنامه مدون از قبل تعریف‌شده و نیز اشراف کامل و جامع و محاسبه همه ضرایب و نوسانات احتمالی موثر بر میزان هزینه پروژها و نیز اقدام به انتخاب و اجرای آنها کرد.

در عین حال بسیار مراقب هم بود تا به دلیل محدودیت اعتبارات موجود، ضمن حرکت بر اساس نقشه از قبل طراحی و مصوب شده تا انتهای کار از قبول و یا ورود هر گونه عامل دیگر (بخصوص در حوزه تصمیم‌گیری ) که باعث هدر رفت و یا افزایش هزینه‌ها و تغییر در روند کار می‌شود جلوگیری کرد. زیرا پروژه‌های شهری توسعه محور به طور موازی و هماهنگ با یکدیگر به سوی اهداف از پیش تعریف‌شده در حال حرکت هستند فلذا اگر هر یک از آن‌ها به هر علت از حرکت باز ایستاده و یا مبتلا به تاخیر اتمام و کندی حرکت نسبت به دیگر پروژه‌ها شود طبیعتا روند توسعه عمومی نیز دچار نوسان و نقصان خواهد شد.

خرج‌تراشی غیر منطقی با اعتبارات کم...!

و اما به‌طور معمول پروژه‌های عمرانی از مهمترین و پرهزینه‌ترین سازه‌های اجتماعی شهرها محسوب می‌شوند که علاوه بر لحاظ کردن موضوع کمیت و کیفیت در اجرا باید به بودجه و اعتبارت و تعادل در هزینه‌های مورد نیاز برای ساخت آن‌ها نیز توجه ویژه داشت زیرا حفظ شاکله روند توسعه شهرها در گرو اجرای برنامه‌هایی است که براساس موجودی خزانه و اعتبارات دریافتی مصوب، برنامه‌ریزی و شروع می‌شود.

البته در جوامع در حال توسعه و به‌صورت خاص در کشور ما به‌جز عوامل خارج از اختیار (جوی، غیرمترقبه و...) عامل دیگری نیز وجود دارد که به رغم سهم بالا در بروز سرمایه‌سوزی و هدر رفت اعتبارات اما همیشه مغفول و از دیده‌ها پنهان است و آن عدم توجه به برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه‌سنجی و بعضا وجود اعمال نفوذ افراد و لابی‌های غیرمتخصص و کارشناس، سلیقه‌پرداز ی و تک‌روی رؤسا و تصمیم‌گیران و زد و بندهای پشت‌پرده پیمانکاری و... در اجرای طرح‌ها است که باعث می‌شود دائما شاهد اتلاف میزان قابل‌توجهی از سرمایه و اعتبارات بخش عمرانی و توسعه و یا افزایش هزینه‌های غیر موجه در این بخش ( که بر حسب اتفاق پرهزینه‌ترین بخش نیز هست ) باشیم.

پول‌هایی که به گفته خود مسئولان به‌صورت قطره‌چکانی و پس از رفت وآمدهای بسیار و چانه‌زنی با این وزیر و آن وزیر و متعاقبا چکش‌کاری معاونت‌ها و یا از محل مالیات و عوارض مردم و اعتبارت استانی تامین می‎شود اما متاسفانه به دلیل بی‌توجهی و عدم دقت در محاسبه و برنامه‌ریزی و یا تعهد و مسئولیت‌پذیری برخی از مدیران در استفاده حداکثری و جلوگیری از هدررفت بیت‌المال بعضا مانند گوشت قربانی تکه‌تکه شده و یا در پروژه‌های دیگر(خارج از برنامه و ردیف هزینه ) مورد مصرف واقع می‌شود و با توجه به تغییرات به وجود آمده در مدل برنامه و حذف و اضافه‌های سلیقه‌ای و بعدی در قالب ساخت و ساز و تخریب چند باره در طول اجرای پروزها اتلاف می‌شود.

و البته این همه نیز در حالی است که اساسا باید و حتی می‌توان که با کمی تقویت حس مسئولیت‌پذیری و دلسوزی و تعهد در مدیران و مجریان و تاکید بر عدم انحراف از معیارها و هدف‌گذاری‌ها و نقشه کار، دقت در متن و فرع برنامه‌ها و نگاهی جامع به متن و حاشیه پروژه‌ها از این امر جلو گیری کرد تا هم پروژه‌ها براساس نقشه مصوب و متناسب با اعتبارت تعریف‌شده به نتیجه برسد و هم از انباشت و رسوب بدهی‌های سوال‌برانگیز بعدی ماحصل از هزینه‌کردهای اضافی در ساختار مالی مدیریت شهری جلو گیری شود.

 

روایت سرمایه‌کُشی در سریال ساخت و تخریب....!

 

و اما مدیریت شهر همدان نیز به مانند همه شهرها با توجه به مشکلات اقتصادی عمومی کشور از یک سو و نیز افزایش هزینه‌های جاری در سال‌های اخیر با مشکلات مالی زیادی دست به گریبان بوده که به گفته معاون مالی و اقتصادی همین سازمان به‌جز بخش کوچکی از اعتبارات و سرمایه مورد نیاز برای توسعه شهر که ازمحل ارزش افزوده و اعتبارات استانی تامین می‌شود اما قسمت اعظم آن وابسته به پرداخت مالیات و عوارض شهروندان است.

 

البته به رغم این منابع درآمدی کم و افزایش تورم و متعاقبا کاهش اعتبارات تخصیص‌یافته بالا دستی، مدیریت شهری مجبور است تا براساس نیاز به توسعه شهر و مطالبه شهروندان به تعریف و اجرای پروژه‌ها و طرح‌های گوناگونی در حوزهای مختلف زیرساختی و خدماتی و...در گوشه و کنار شهر نیز اقدام کند که طبعا هر کدام هم به نوبه خود ارقام بسیار بالایی را به‌عنوان هزینه اجرا مطالبه می‌کنند.

 

گرچه نفس اجرای بسیاری از این‌گونه طرح‌ها برای شهر لازم بوده و حتی می‌بایست که بسیار پیشتر از این صورت می‌گرفت اما نکته‌ای که در این میان ( در خلال اجرای طرح‌ها و پروژه‌ها ) به کرّات به چشم‌خورده و باعث ایحاد سوالات گوناگون و متبادر شدن شبهات بسیاری در اذهان می‌گردد موضوع اتلاف اعتبارات و خرج‌تراشی‌های بعضا نامعقول و سوال برانگیز است که گاهی اوقات در پی تخریب، تعویض و یا تغییر در متن و محتوای تعدادی از پروژهای جدیدالاحداث بر نظام مالی مدیریت شهری بار می‌شود.

 

مقوله‌ای که به تصریح منتقدان بیشتر از بحث نیاز فنی و یا بهانه‌ای توجیه‌گر برای کیفیت‌افزایی و زیباسازی ریشه در فقدان برنامه جامع و یا هدف‌گذاری مشخص و همه جانبه‌نگری در پیش برنامه، نحوه تعریف و شکل اجرای طرح‌ها دارد و این در حالی است که کارشناسان معتقدند طرح‌های جامع شهری به دنبال آن هستند که با یک نگاه جامع به تمام ابعاد و سویه‌های مختلف ( ترافیکی، زیست محیطی، انسانی و...) روند توســعه شــهر را در قالب ساخت و اجرای پروژه‌ها برای حداقل یک دهه برنامه‌ریزی و پیش‌بینی کنــد،

 

اما متأســفانه در شهر ما اگر نگاهــی به ساختار و شاکله این طــرح جامع بیندازیم، شــاهد مشکلات اساسی در آن هستیم که به وضوح نشان می‌دهد بسیاری از طرح‌های تدوین شده فاقد جامعیت لازم و مبتنی بر دورنمای نیازها بوده فلذا نه فقط حین طراحی و اجرا که حتی در یک مدت زمان کوتاه پس از اتمام پروژه نیز با تغییرات و تکانه‌های گوناگونی متاثر از سلیقه‌پردازی فردی و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه همراه می‌شوند.

 

به زبان ساده‌تر ظاهرا بسیاری از پروژهای اجرا شده و در حال اجرا نه فقط براساس نقشه و هدف‌گذاری علمی و مشخص کارشناسی‌شده با لحاظ نمودن تمام ابعاد و سویه‌ها و مبتنی بر دور نمای نیازهای چند سال بعد براساس نقشه جامع شهری بلکه بر اساس اتفاقات بعدی تعریف شده و سازندگان و مجریان در حین و پس از اجرا و متعاقب بروز مشکلات اقدام به چاره‌جویی و طراحی جدید برای آن‌ها می‌کند که این امر نیز طبعا نیازمند تخریب مجدد برخی قسمت‌های ساخته شده جدید و اعمال حذف و اضافه‌های جدید همراه با بار مالی تازه است.

 

شاید چیزی شبیه به تخریب قسمتی از بوستان جدیدالاحداث فدک که طی چند سال اخیر با صرف صدها میلیون تومان ساخته و اکنون شهرداری پس از تخریب در حال تبدیل کردن آن به کندرو جهت وسعت بخشی به مسیر با صرف چند صد میلون تومان دیگر است.

 

و یا در نمونه دیگر خاکبرداری صدها متر مکعب در بلوار قدر و ساخت یک پی سنگی مدور با هزینه‌کرد دهها میلیون تومان و تخریب همین سازه در کمتر از یک‌ماه و اقدام پر کردن همان منطقه خاکبرداری شده و احداث یک پی دیگر برای دیوار مسیر جدید با هزینه‌کرد مجدد چند صد میلیون تومانی است.

 

و یا هزینه‌کرد چند ده میلونی برای ساخت جوی‌های آب با بلوک‌های سیمانی و تخریب مجدد ان‌ها در عرض کمتر از دو سال و در راستای نصب جداول سنگی جدید در بلوار....

 

هزینه‌کرد صدهامیلیونی برای تعویض آجرنمای کف پیاده‌راه، در فلان منطقه مرفه‌نشین همدان و..تخریب و تعویض همان کف‌سازی در کمتر از یکسال جهت اجرای مجدد با سنگ لاشه گرانیتی.

 

هزینه‌کرد چند صد میلیون تومانی برای ترمیم چند باره آسفالت پل میدان‌بار و تخریب سازه‌های واسط آن کمتر از یکسال و الزام به هزینه‌کرد چند ده میلیونی برای ترمیم آن، تخریب میدان ورودی شهر مریانج به بهانه جدول‌گذاری سنگی و واگذاری آن به حال خود برای مدت نامعلوم.

 

ساخت و نصب نمایه‌های روشنایی با طرح‌های مختلف و با هزینه‌های تامل برانگیز برای مناطق خاص شهر که اساسا نه نیاز بوده و نه فایده مشخصی دارد در حالی‌که بخش‌های عمده شهر در خصوص تامین روشنایی معمول و منطقی دارای مشکلات ساده‌ای چون نبود لامپ، سیم و... هستند و موارد زیادی از این دست که به‌عنوان بازیگران سریال هدر رفت سرمایه‌های عمرانی هر کدام به نوبه خود در حال دهن‌کجی به شهروندان هستند.

 

و در مجموع باعث شده‌اند تا میلیاردها تومان پول بی‌زبان بیت المال و مالیات‌های دریافتی از مردم طی چند سال اخیر صرف تخریب و دوباره‌سازی و یا انجام چندباره کارهایی شود که یامدتی قبل به شکل دیگر انجام شده و یا هم اکنون در حال اجراست و یا حتی اساسا هیچ لزومی به اجرای آن‌ها نبوده است.

 

در واقع سوال اصلی اینجاست که چرا وقتی مبتنی بر نقشه جامعی که برای شهر همدان مصوب و تعریف شده و درآن حد و حدود و زوایا و عرصه‌های مورد نیاز برای هر طرح با لحاظ نمودن شرایط بعدی از قبل توسط کارشناسان و صاحبنظران و اهل نظر مشخص گردیده چرا در همین مدت نیز شاهد احداث سازه‌های هزینه‌بر دیگر و تخریب مجدد آن‌ها در کوتاه زمان برای طرح بزرگتر بوده‌ایم.

 

و یا در منظر دیگر این سوال مطرح است، که مگر طرح‌های موجود فاقد نقشه و طراحی ثابتی مبتنی بر نظریات افراد خبره، کارشناس، طراح و معمار است که به یکباره و در طول اجرای آن‌ها شاهد یک سریال ساخت و تخریب، کندن و پر کردن و یا اقدامات متضاد هزینه‌بر هستیم که مشخص هم نیست براساس کدام نقشه صورت می‌گیرد؟

 

گو اینکه نباید از موضوعاتی چون عدم نظارت بر حسن اجرا و انتخاب مصالح پایدار و اخذ تعهد از پیمانکار برای انجام با کیفیت و رفع معایب بعدی و احتمالی در پروژه‌های زیر ساختی پر هزینه نیز غافل بود که ظاهرا در این مدت اصلا کسی به آن‌ها توجه نداشته

 

البته ما منکر این نیستیم که گاها در جریان کار ممکن است به واسطه وجود برخی مسائل از قبل مشخص نشده و غیر مترقبه مجریان و طراحان مجبور به اعمال برخی تغییرات جزئی در زوایای کار شوند که این موضوع بیشتر در بحث فنی قابل پیگیری است ولیکن موضوع اینجاست که متاسفانه و در بسیاری از طرح‌های فعلی ما شاهد حذف و اضافه‌هایی هستیم که اساسا یا باید قبلا روی نقشه تعریف و مصوب شده و طرح بر روی انها اجرا می‌شود اما فرد یا افرادی به هر شکل اقدام به تغییر آن‌ها داده و دست مدیریت شهری را در پوست گردوی هزینه‌های اضافی قرار داده‌اند.

 

اضافه‌خرج‌هایی که به گفته خود مسئولان نیز اجبارا باید از جیب بیت‌المال و مالیات عوارض دریافت‌شده از مردم تامین شود در دست برخی مدیران غیرمسئول قرار گرفته تا به هر شکل دلخواه و مورد علاقه حیف و میل شده و به باد فنا رود.

 

حالا بماند که همین افراد نیز بعدا با قیافه‌هایی حق به جانب در هر محفل و مجلسی هم که دست می‌دهد دم از کمبود اعتبارت و بودجه و رسوب‌بدهی‌های آن‌چنانی و اتمام پول خزانه شهرداری برای اتمام طرح‌ها می‌زنند در حالی‌که اگر کمی وجدان کاری و تعهد اخلاقی داشته باشند کاملا متوجه خواهند شد که بخش اعظمی از این سرمایه‌سوزی‌ها در اصل متاثر از عملکردهای غیر کارشناسانه و سلیقه‌ای ایشان در روند اجرای پروژهای شهری است.

 

زمانی برای بازخواست و بررسی...

 

هرچند به‌طور معمول نه شهرداری‌ها نسبت به اینگونه عملکردهای خود را پاسخگو می‌دانند و نه مردم‌خواهان ادای توضیح در این رابطه هستند با این حال و از انجا که اخیرا برخی نمایندگان مردم در مجلس و شورای شهر ( با هر علت و مصلحت ) صحبتهای از عدم تعادل میان و عملکرد معکوس میان هزینه‌های جاری و عمرانی شهردار ی در مقایسه با نتایج حاصل از درصد اجرای پروژهای شهری داده و یا از انباشت بدهی برای مجموعه شهرداری همدان سخن رانده و نسبت به برخی هزینه کردها خواستار توضیح هستند.

 

شاید فرصتی نیز به وجود آمده تا ما نیز خواستار توضیحی در این خصوص باشیم که به راستی مسبب و مقصر آن قسمت از هدر رفت و سرمایه‌سوزی‌های حاصل از تخریب، ساخت و یا تجدید بنا‌ها صورت گرفته در برخی طرح‌ها کیست و اساسا چرا این موضوعات به وقوع پیوسته و یا کدام کار گروه فکری مجوز چنین امری را صادر کرده؟

 

در عین حال این سوال نیز مطرح است که تا چه زمان و به چه تعداد باید شاهد این گونه خودسری‌ها در تصمیم‌گیری و اجرا‌های سرمایه‌سوز باشیم؟ تاوان این هدررفت‌ها را چه کسی باید بپردازد؟ جایگاه خرد جمعی و نظارت مسئولانه در این روند کجاست؟ و...!

 

شاید همین الان وقت آن رسیده تا با اشاره به جایگاه خرد جمعی و اتاق فکر‌های مبتنی بر مسئولیت‌پذیری و تعهد از متولیان امر بخواهیم که جدا از شعار و تبلغ و نمایش کمی به این موضوع توجه و ورود کرده و حتی اگر توان باز گردانندن ضررهای وارده به بیت‌المال را ندارند حتی‌الامکان با کمی دوراندیشی و تحکم به مجریان و تشدید نظارت‌های میدانی خواستار جلو گیری و کاهش این روند نا خجسته و زیانبار باشند.

شناسه خبر 31847