سعید ساداتنیا، استاد دانشگاه امیرکبیر در گفتوگوی اختصاصی با سپهرغرب:
شهروند مسئول، سلول بنیادین شهر
سپهرغرب، گروه شهر - طاهره ترابیمهوش: استاد دانشگاه امیرکبیر با بیان اینکه شهروندان و شهر در برابر یکدیگر دارای حقوق متقابلاند، گفت: شهروند مسئول سلول بنیادین در شهر محسوب میشود.
امروزه شهری داریم با مسائل و مشکلات بسیار که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید در آن زندگی کنیم، درواقع ما وارث معضلاتی هستیم که خود بر خود تحمیل کردیم و گریزی از آن نیست.
وجود معضلهای بزرگ شهری مانند ترافیک، رعایت نکردن قوانین عبورومرور و غیره از سوی شهروندان علاوهبر گسترش زمینههای بیاعتمادی میان شهرنشینان، در پارهای مواقع میل به قانونگریزی را در جوامع دامن زده است. هر شهری در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر، نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است.
پس لازمه حل مسائل شهری و بحرانها، اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی بوده؛ دو مقولهای که پایه و اساس پایداری و دوام شهر است. همه اجزای شهر باید با درنظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبات اجتماعی شهر، تأسیسات شهری، نظام حملونقل، کالبد شهر و کاربرهای شهری، سعی کنند تعادل لازم را بهوجود آورند. زمانی که مردم خود را ملزم به مشارکت اجتماعی در اداره امور شهر و زندگی اجتماعی بدانند و نسبت به آنچه در پیرامونشان در جریان است بیتفاوت نباشند، مهمترین نتیجهای که عاید جامعه میشود، کاهش آسیبهای اجتماعی و مشکلات زیست شهری و داشتن شهری بهتر است. معنای ساده بیتفاوتی اجتماعی یعنی اینکه برای ما مهم نیست چه بر سر دیگر شهروندان و شهری که در آن زندگی میکنیم، میآید و درنتیجه این بیتفاوتی روابط عاطفی و مسئولیتپذیری افراد در قبال دیگران و شهری که در آن زندگی میکنند، کمتر و کمرنگ میشود؛ اما اگر مسئولیتپذیری و مشارکت اجتماعی در جامعه وجود داشته باشد، به دنبال آن شاهد همدلی خواهیم بود. مشارکت و همدلی اجتماعی یکی از مهمترین ابزارها و شاخصههای توسعه پایدار در شهرها است.
در مقابل بیتفاوتی اجتماعی موضوعی است که حاکی از نوعی بیتوجهی افراد نسبت به قوانین، هنجارها، حوادث و اتفاقات اجتماعی و بهصورت کلی شهر و جامعهای بوده که در آن زندگی میکنند. نگاه به مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری شهروندی طی بارشهای اخیر در شهر همدان بهانهای شد تا به این موضوع از دید کارشناسی نگاه کنیم، چراکه ما شهروندان همواره نظارهگر خوبی بودهایم.
حال آنکه با مشاهده تجارب موفق در دنیا اگر تنها به نظام مدیریت شهری بهعنوان «مسئول برطرف کردن مشکلات» یا «عامل مشکلات» نگاه کنیم، هیچ نصیب و ثمری نخواهیم داشت. من بهعنوان یک فعال اجتماعی به این نگرش رسیدهام که در مواجهه با یک نقص و ضعف اجتماعی، در درجه اول به آن بهعنوان یک بار بر زمین مانده نگاه کنم و به فکر کسانی باشم که این بار فشاری بر دوش آنان است و سعی کنم در حد توان از این فشار بکاهم.
چراکه شهر و زیست شهری جدای از شهروندانی که در آن روزگارشان را سپری میکنند، هیچ روح و کالبدی ندارد و هر چقدر شرایط زیست برای شهروندان فراهمتر باشد و مشارکت آنها برای مناسبتر شدن شرایط زندگی در شهر بیشتر جلب شود، آن شهر زندهتر، شادتر و پُرامیدتر اداره خواهد شد.
زندگی شهری یک زندگی جمعی است و برای موفقیت در این نوع زندگی بایستی فردگرایی و منفعتطلبی تاحدودی مهار شده و اخلاق جمعی رواج یابد. شهروند کسی است که هم منافع خویش را بنگرد و هم منافع دیگران را درنظر آورد و در سایه همکاری و همراهی با دیگران و پذیرش مسئولیتها، شرایط بهتری را فراهم کند؛ بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا با سیدسعید ساداتنیا، پژوهشگر حوزه شهر گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
این کارشناس حوزه شهری با اشاره به جایگاه ویژه شهروند در مدیریت شهری، گفت: بهواقع تنها نمیتوان مدیریت امور شهر را به شهرداری و مدیریت شهری سپرد، چراکه اصلیترین رکن در ایجاد شهر شهروندان هستند.
سعید ساداتنیا افزود: شهروند مسئولیتپذیر لازمه بهبود و ارتقای زندگی شهری است.
وی با اشاره به اینکه وقتی حرف از حقوق شهروندی میشود در مقابل آن تکالیف شهروندی نیز باید مد نظر قرار گیرد، اذعان کرد: بهواقع شهر نیز دارای حقوقی است که میبایست از طریق شهروندان تأمین شود.
ساداتنیا با بیان اینکه شهروند باید در امور عمومی شهر مشارکت داشته باشد، تأکید کرد: طبق قاعده هر شهروند برآمده از یک خانواده بوده که این خانواده خود بخشی از مجموعه بزرگتر زیستی است.
وی با اشاره به اینکه اینروزها بخش اعظمی از فضای سکونتی ما در شهرها بهصورت آپارتماننشینی است که این مجموعههای سکونتی نیز بهنوبه خود سلولهای محله را تشکیل میدهند، گفت: این محلات نیز در کنار یکدیگر ناحیه را شکل میدهند و درنهایت از مجموعه نواحی شهرها شکل میگیرند.
این کارشناس حوزه شهری با بیان اینکه سلسلهمراتب مذکور باید به طریق اولی توسط شهروندان مدیریت شود، تصریح کرد: درحقیقت هر شهروند به همان میزان که نسبت به زندگی شخصی خود مسئول است، باید نسبت به شهر نیز تعهد خود را ادا کند.
وی با اشاره به اینکه شهروند در معنای واقعی باید خود را نسبت به شهر دارای وظیفه بداند، اظهار کرد: اگر هریک از ما در شهر بنا به وظیفه شهروندی فضای سبزی جلوی درب خانههایمان ایجاد کنیم، تاحدودی سرانه فضای سبز شهری بهبود خواهد یافت و یا اینکه اگر هریک از ما هنگام بارش برف خود را موظف به پاکسازی معبر بدانیم و غیره، یقیناً زیست شهری ما بهبود خواهد یافت؛ چراکه در این صورت بخش اعظمی از منابع مدیریت شهری برای ایجاد زیرساختها در محلات هزینه خواهد شد.
ساداتنیا با بیان اینکه تعریف شهروند مسئولیتپذیر را میتوان از مصادیقی همچون مثالهای فوقالذکر با شهروند بیاعتنا به فضای شهری تشخیص داد، اذعان کرد: این شهروند درواقع یاور مدیریت شهری خواهد بود.
این کارشناس حوزه شهری با اشاره به اینکه وظیفه مذکور در قالب تأمین امنیت در شهر نیز معنا پیدا میکند، گفت: بهواقع شهروند هم بهتنهایی و هم در فضای خانواده نسبت به شهر و دیگر شهروندان دارای مسئولیت است.
وی با بیان اینکه شهروندان مسئولیتپذیر از آگاهی بسیار بالایی برای داشتن یک جامعه شایسته برخوردارند، عنوان کرد: آنها توانایی تحلیل و درک تمام مسائل جامعه خود را داشته، نقش متقابل نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را کاملاً میفهمند، به عدالت اجتماعی از هر جهت معتقدند و برای رسیدن به سطح مطلوبی از عدالت، تلاش زیادی میکنند. این نوع شهروندی با شهروندی مشارکتی شباهتهایی در تأکید بر کار دستهجمعی دارد و معتقد است برای حل مسائل و معضلات، کل افراد جامعه باید دخیل باشند.
ساداتنیا افزود: شهر یک پدیده زنده و پویاست که بهسادگی میتوان جریان زندگی را در آن احساس کرد. بیشک شهری آباد و توسعهیافته دارای شهروندانی با نشاط و خلاق خواهد بود و بالعکس شهرهای بیتحرک و کمرونق که به روزمرگی مبتلا شدهاند، شهروندانی افسرده و خموده را در خود جای دادهاند.
این کارشناس حوزه شهری با تأکید بر اینکه شهروندان درواقع سلولهای بنیادین تشکیلدهنده شهر محسوب میشوند، گفت: خوشبختانه ظرفیت مشارکت شهروندی از سطوحی همچون شورای اجتماعی محلات تا بالاترین مرتبه آن یعنی مدیریت شهری، در قانون پیشبینی شده است.
ساداتنیا با بیان اینکه تکلیف شهروندی مصادیق مختلفی دارد، گفت: وقتی از شهروندی سؤال میکنیم که چرا در صف اتوبوس یا تاکسی از نوبت خود جلو زده؟ ممکن است پاسخ دهد چون که صف طولانی بود و یا اگر از فردی سؤال کنیم که چرا تکلیف شهروندی را مراعات نکردی؟ ممکن است پاسخ دهد که حالا مگر چه شده؟ اینگونه پاسخها نشاندهنده آن بوده که هنوز پایبندی به تکالیف شهروندی در جامعه نهادینه نشده است.
وی ادامه داد: وقتی از مردم میپرسیم که آیا رعایت اخلاق شهروندی در جامعه ضرورت دارد؟ 70 درصد آنها پاسخشان بله است؛ اما در مقابل وقتی آمار میگیریم که چند درصد شهروندان تابع کامل مقرراتاند؟ به آمار اسفباری میرسیم.
این کارشناس حوزه شهری با اشاره به اینکه تناقضات مذکور گویای آن است که هنوز ضرورت مراعات اخلاق و تکالیف شهروندی آنطور که بایدوشاید نهادینه نشده است، عنوان کرد: گام نخست آموزش شهروندان است.
وی با اشاره به اینکه خیلی وقتها زمانی که کودکی شیطنت میکند والدین میگویند جایت در خیابان است، اذعان کرد: جملههای اینچنینی این موضوع را به ذهن کودک متبادر میکند که در خیابان و مکان عمومی لازم نیست به کسی حساب پس دهد و میتواند خیلی راحت به دور از مقررات رفتار دلخواه خود را نشان دهد.
ساداتنیا با بیان اینکه بخشی از عدم مسئولیتپذیری به نوع حکمرانی در شهرها بازمیگردد، گفت: حکمروایی شهری یعنی اثرگذاری همه ارکان شهری بر مدیریت شهر با تمام سازوکارهایی که به سوی تعالی شهر و شهروندی حرکت کند و نه اینکه عرصههای عمومی و خصوصی کنار گذاشته شوند و فقط عرصه مدیریتی اختیاردار آن باشد؛ از این رو مفهوم شهروند و حقوق شهروندی باید بازتعریف شود.
وی تأکید کرد: شهروند کسی است که در برابر حکمروایان شهری هم حق دارد و هم تکلیف، یعنی هم باید وظایفی را در مقابل آنها انجام دهد و هم باید از آنها انتظاراتی داشته باشد.
این کارشناس حوزه شهری افزود: منشأ قدرت و مشروعیت در حکمروایی شهری، تمام شهروندان و حضور آنها در همه صحنهها و ارکان جامعه مدنی است و یکی از ارکان دیگر حکمروایی، شوراهای شهری هستند که درحقیقت مظهر تجلی هرم اراده شهروندان بهشمار میآید.
معالوصف؛ با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد اگر شهر را همچون خانه خودمان بدانیم و همان رفتاری که در داخل خانه انجام میدهیم، در شهر هم داشته باشیم، آنوقت میتوان عنوان شهروند مسئول را به افراد داد؛ اما متأسفانه در بسیاری از موارد این رویکرد مد نظر ساکنین شهرها نیست، بهطوری که طی سالهای اخیر روحیه مشارکتجویی جای خود را با منفعتطلبی شخصی عوض کرده؛ بهعنوان مثال روزانه شاهد آن هستیم که افراد زبالههای خود را به خارج از خودرو پرت میکنند و آن را داخل خودرو نگه نمیدارند، حال آنکه این مهم در شهرهای پویا با شهروندان مسئولیتپذیر اینگونه نیست. چراکه برای پاکیزگی فضای عمومی شهر اولویت قائل هستند و آن را مال خود میدانند. به نظرم اگر ما هم شهر را از آن خود بدانیم و همان مسئولیتی که در خانه نسبت به اموال و خودروی خود داریم، در شهر هم داشته باشیم، میتوانیم عنوان شهروندان مسئولیتپذیر را از آنِ خود کنیم.
شناسه خبر 15662