اواخر تیرماه و اوایل مردادماه سال 67 بود که سازمان مجاهدین خلق در نشستی مشترک با رژیم بعث به این نتیجه رسید که با یک عملیات نظامی ضمن حمایت ارتش صدام و خصوصاً نیروی هوایی، میتوان حکومت مرکزی ایران را نابود کند؛ بنابراین نام این عملیات فروغ جاویدان نامیده شد، اما بعدها با مجموعه تلاش نیروهای سپاه، بسیج و هوانیروز ارتش برای مقابله با دشمن و آزادسازی شهرهای اسلامآباد و کرند، این حرکت نظامی از سوی جمهوری اسلامی عملیات مرصاد نام گرفت.
درواقع میتوان گفت مرصاد آخرین عملیات رزمی جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی هشتساله است، با آن تفاوت که اینبار نیروهای دشمن از جنس عراقی نبودند، بلکه ایرانیانی بودند که در قالب نیروهای شبهنظامی موسوم به ارتش آزادیبخش ملی تحت رهبری مجاهدین خلق، با حمایت دولت عراق به مرزهای ایران حمله کرده بودند و عملیات مرصاد در پاسخ به عملیاتی بهنام فروغ جاویدان انجام پذیرفت.
بهگونهای که این عملیات با هدف فتح تهران طی یک برنامه زمانبندیشده 33 ساعته طراحی و تدارک یافته بود، بنابراین به فراخور فرا رسیدن سالروز این عملیات غرورآفرین بر آن شدیم تا با عباس زمانی، فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر لشگر انصارالحسین (ع) حاضر در عملیات مرصاد گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر با بیان اینکه درواقع زمینه عملیات را میتوان در تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی نظامی ایران جستجو کرد زیرا تحلیل آنان این بود که پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران با توجه به برتری نظامی نیروهای عراقی در بعضی از جبههها نشان از ضعف و عقبنشینی رزمندگان اسلام است، گفت: آنان بر این اعتقاد بودند که پذیرش قطعنامه از سوی ایران امری غیر ممکن است و تنها درصورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت که بهلحاظ سیاسی، نظامی و اقتصادی به بنبست کامل برسد.
عباس زمانی با بیان اینکه به عقیده آنان اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران بهمنزله فروپاشی نظامی و ضعف بود، اظهار کرد: با توجه به این تحلیل، منافقین فرصت را غنیمت شمرده و برای تحقق اهداف خود اواخر تیرماه با یورش به مرزهای غربی، عملیات خود را آغاز کردند.
وی ادامه داد: منافقین براساس یک برنامه زمانبندیشده 33 ساعته، در طرح خود برای رسیدن به تهران قصد داشتند با بهرهگیری از 25 تیپ طی پنج مرحله، از شهرهای سرپل ذهاب، اسلامآباد، کرمانشاه، همدان و قزوین عبور کرده و خود را به تهران برسانند و نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) با بیان اینکه البته درست در این روزها (اواخر تیرماه) نیروهای عراقی یک حمله گسترده را از جنوب کشور آغاز کرده بودند، اذعان کرد: درواقع صدام دو روز بعد از آغاز این تهاجم گسترده از جنوب، منافقین را از مرز غربی (قصر شیرین) راهی کشور کرد.
زمانی با بیان اینکه نیروهای منافق با پشتیبانی نیروهای هوایی و زمینی صدام موفق شدند خط اولیه مرزی را بشکنند، اظهار کرد: بر این اساس نیروهای مذکور به سمت اسلامآباد کرمانشاه گسیل شدند.
وی با تأکید بر اینکه در آن ایام تنها گردانهای باقیمانده در منطقه 155 حضرت علیاصغر (ع) و 154 حضرت علیاکبر (ع) و تعداد محدودی از واحدها بودند، اذعان کرد: اکثریت نیروهای لشگر انصارالحسین (ع) برای پاسخگویی به پاتکهای نیروهای عراقی در جنوب کشور از منطقه غرب خارج و به سوی جنوب کشور حرکت کرده بودند.
زمانی با بیان اینکه بیشتر فرماندهان نیز به جنوب کشور گسیل شده بودند، خاطرنشان کرد: تنها کسی که در این برهه زمانی در منطقه (اردوگاه چهار زبر) حضور داشت، سردار میرزامحمد سلگی، رئیس ستاد وقت بود.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) ادامه داد: درست بعدازظهر سوم مردادماه بود که یکسری حرکات مشکوک (ترددها زیاد شده بود) را از سوی مرزهای غربی احساس کردیم، اما هدف برایمان مشخص نبود.
وی با بیان اینکه شبهنگام رأس ساعت 10:30 حمید احمدی (از بچههای شهرستان بهار) که آن زمان جانشین گردان بود وارد چادر شد و مرا خطاب قرار داد و گفت که برو فرماندهی ببین چه خبر است، اظهار کرد: با ورود به چادر فرماندهی، سردار سلگی با حالتی منقلب رو به بنده کرد و گفت که نیروهای عراقی (در ساعتهای نخستین نمیدانستیم این تحرکات از سوی منافقان است) درحال پیشروی به داخل کشور هستند و تا آنجا که بنده در جریانم، از منطقه کرند عبور کردهاند.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) افزود: پس خواهان تعیین تکلیف از سوی سردار شدیم که این شهید بزرگوار فرمودند با بسیج نیرو و مهمات رو به سوی آنها حرکت کنید و تا آنجایی که برایتان میسر است، جلویشان بایستید.
* ایستادگی با 120 سرباز
زمانی با اشاره به آنکه در این برهه زمانی تنها نیروی در اختیار ما چیزی حدود 100 تا 120 سرباز وظیفه بود، خاطرنشان کرد: تا دریافت اندک مهمات باقیمانده و تجهیز نیروها، یک ساعت زمان صرف شد.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) با بیان اینکه با آمدن مسئول اطلاعاتی تیپ دو انصارالحسین (ع) سردار شهید هادی فضلی از بچههای مریانج (که در روز آخر عملیات مرصاد به درجه شهادت رسید) به سوی دشمن (تنگه چهار زبر) حرکت کردیم، عنوان کرد: نکته جالب توجه اینکه نتوانستیم فشنگ کلاش تهیه کنیم، زیرا بخش اعظمی از مهمات به جنوب کشور منتقل شده بود.
وی افزود: بنابراین تنها مهمات ما اندکی آرپیجی و تیربار بود.
این فرمانده گردان با تأکید بر آنکه تا آنجا که در توان داشتیم نیروهای آرپیجیزن و تیربارچی را مسلح کردیم، خاطرنشان کرد: اندک فشنگ کلاش موجود از قبل نیز در بین کادریها توزیع شد، زیرا مسئولیت هر سه سرباز به یک کادری سپرده شده بود.
وی با اشاره به اینکه به محض نزدیک شدن به دهنه تنگه چهار زبر شهید هادی فضلی خواهان توقف در آنجا شد و گفت ما در این منطقه با نیروهای منافق درگیر شدیم حال آنکه پیش از این فکر میکردیم پیشروی تا کرند بوده، خاطرنشان کرد: بنابراین در زبرهای نخست این تنگه که به دشت حسنآباد منتهی میشد، نیروها مستقر شدند.
زمانی با تأکید بر اینکه دمادم صبح بود که دشمن (منافقین) با یک آتش پُرحجم شروع به عبور از تنگه کرد، گفت: البته خوشبختانه از آنجایی که تنگه چهارزبر قرارگاه تابستانی یگانهای نیروی سپاه بود، دشمن به زعم اینکه همچنان این نیروها در محل مستقر هستند، با رسیدن به دشت حسنآباد توقف کرد تا فردا صبح با خیال آسوده پیشرویها را در روز روشن ادامه دهد و درعینحال توسط نیروهای سپاه غافلگیر نشود.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) افزود: بر این اساس با توقف نیروهای دشمن ما در زبرهای نخست و اطراف آن مستقر شدیم، اما هنوز اذان صبح نشده بود که بار دیگر با آتش شدید دشمن مواجه شدیم؛ بنابراین نیروهای مستقر در دو طرف تنگهها تا روشن شدن هوا در مقابل اینها ایستادگی کردند.
وی با بیان اینکه با روشن شدن هوا نیروهای خودی محدود در منطقه برای جلوگیری از پیشروی بیشتر منافقین در محل فعلی یادمان عملیات مرصاد (بین ارتفاعات) اقدام به ایجاد خاکریز کردند، عنوان کرد: تا 10:30 صبح ما همچنان در زبر نخست مستقر بودیم که دیدیم منافقین از خاکریزها بالا کشیده و به دنبال پیشروی هستند.
زمانی با تأکید بر اینکه بهدلیل محدودیت در تعداد نیروها برای حفظ توان مقابله آرامآرام نیروها را به زبر دوم منتقل کردیم، تصریح کرد: بر این اساس متأسفانه در روز نخست نیروهای منافقین توانستند زبر نخست را تسخیر کنند.
وی با اشاره به اینکه بعد از ظهر همان روز همزمان با آماده شدن نیروها برای مقابله با دشمن در زبر دوم شاهد ورود بالگردی به منطقه و توقف کوتاه آن در تنگه بودیم، بیان کرد: از داخل بالگرد سردار شهید حاجحسین همدانی خارج و از ما جویای حال شد که گفتیم میخواهیم در زبر نخست با دشمن درگیر شویم، اما ایشان مانع شدند و گفتند نیروها به زبر دوم برگردانده شوند تا ما طبق برنامهریزیهای انجامشده به شما اطلاع دهیم که چه زمانی دست به عملیات بزنید.
فرمانده گردان 155 حضرت علی (ع) لشگر انصارالحسین (ع) با بیان اینکه پس شب دوم نیروهای خودی در اردوگاه مستقر در زبر دوم استراحت کردند، ابراز کرد: با وجود تحرک سنگین دشمن در روز سوم با برنامهریزی سردار شهید همدانی و سردار شهید صیاد شیرازی (فرمانده هوانیروز ارتش) بهصورت همزمان، عملیات از سر گرفته شد و با نیروی پدافند سپاه و ارتش ماشینآلات و نیروهای منافقین به درک واصل شدند.
وی با اشاره به اینکه شب سوم نیز با افزوده شدن نیروهای همدانی و درعینحال چند گردان دیگر از جنوب در یک عملیات گسترده بهصورت کامل منطقه پاکسازی شد، خاطرنشان کرد: کلیه تجهیزات دشمن نیز به غنیمت گرفته شد.
زمانی با بیان اینکه بیش از 60 دستگاه ادوات جنگی به غنیمت گرفته شد، اذعان کرد: دراینبین حجم وسیعی از انواع و اقسام سلاحها نیز به دست نیروهای خودی افتاد.
فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر (ع) با اشاره به اینکه محور مقاومت این عملیات در روزهای نخستین سردار شهید سلگی بود، عنوان کرد: وی با وجود مجروحیت دو پا و قطع بودن دو زانو، طی دو روز ابتدایی تا افزوده شدن نیروها با وجود اینکه از سایش زانو به پای مصنوعی از پاهایش خون میچکید، در منطقه (در ارتفاعات) حاضر میشد و تذکرات لازم را میداد.
* پیشروی 150 کیلومتری منافقین به داخل کشور
وی با بیان اینکه مقابله با دشمنی که 140 تا 150 کیلومتر به داخل کشور پیشروی کرده با کمترین نیرو و مهمات کار هرکسی نیست، ابراز کرد: این فرمانده رشید بهدلیل حضور هشتساله در جبهه نبرد حق علیه باطل در کسوت فرماندهی بهخصوص در منطقه غرب همراه با فرماندهان شاخصی همچون شهید علیرضا حاجبابایی، شهید حبیب مظاهری، سردار جعفر مظاهری و شهید همدانی، به معنای واقعی فرمانده جنگ و بحران بود و درعینحال از دانایی خاصی نیز بهره داشت و همین تجربه را در این عملیات بهکار بست.
زمانی با تأکید بر اینکه بزرگوار بهراحتی و در عین دشواری عملیات را تا رسیدن نیروها مدیریت کرد، گفت: همانطور که عنوان شد، این عزیز با آن پاهای مصنوعی چندینبار طی دور روز ابتدایی عملیات در ارتفاعات منطقه حاضر شد و نسبت به برنامهریزی درخصوص نوع چینش نیروها تصمیمسازی کرد، حال آنکه در حالت عادی حرکت در سطح صاف نیز برای وی دشوار بود.
معالوصف؛ همانطور که عنوان شد، عملیات غرورآفرین مرصاد از عجیبترین عملیاتی بوده که در کارنامه هشت سال دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران به یادگار مانده است. بهگونهای که این عملیات را میتوان مصداقی بارز از امداد غیبی در آن برهه زمانی قلمداد کرد که با چاشنی جانفشانی نیروهای جانبرکف ارتش و سپاه و درعینحال فرماندهی افرادی همچون سردار سلگی، سردار صیاد شیرازی و سردار همدانی، محقق شد و این امر خود بیانگر نکات حائز اهمیتی است که ازجمله آنها میتوان به اتحاد برای پیروزی اشاره کرد.
شناسه خبر 25730