والدین مروج تجمل گرایی
نفوذ تجمل گرایی در جان فرزندان
سپهرغرب، گروه اجتماعی: تجملگرایی واژه سختی است اما سختتر از آن دیدن فرورفتن در تجملات در نسل و مردم است که میخواستند خلاف چنین جهتی حرکت کنند و شاید سختتر این باشد که تجملگرایی به جنینهای به دنیا نیامده هم رسیده است.
جنینهای که قرار است در سیسمونیهای چند صد میلیون بخوابند، بغلتند، زندگی کنند و تولدهای شاهانه بگیرند و در دنیای بچگیشان فخر لباس و وسایل آنچنانیشان را به هم بفروشند. تجملگرایی واژه سختی است اما سختتر از آن بلایی است که قرار است بر سر نسلی بیاید که باید در چنین افکاری دستوپا بزنند.
تجملگرایی یعنی تمایل و گرایش به آراسته شدن و تجملات. فرهنگ ساده زیستی و قناعت در جامعه ما از دیرباز از نسلی به نسلی دیگر، هم توصیه میشده و هم بهعنوان یک ارزش فرهنگی شناخته میشده است. شاید وجود فضای رقابت بین افراد جامعه است که به این موضوع دامن میزند. گویی آدمها باهم در حال مسابقه برای هر چه باشکوهتر کردن وسایل زندگیشان هستند. در چنین فضایی خیلی از افراد فکر میکنند نباید از قافله عقب بمانند.
رفاه و تأمین نیازهای انسان برای داشتن احساس آرامش و آسایش ضروری است اما وقتی مسائل مادی و تجملات معیار برتری افراد قرار گیرد یا اینکه بخواهد باروی آوردن به آن جلوی قضاوتهای منفی مردم را بگیرد، در درازمدت آثار مخربی روی فرد، خانواده و جامعه خواهد گذاشت.
والدین مروج تجملگرایی
نکته نگرانکننده این است که، ترویج تجملگرایی در کودکان و اصرار به آن از سوی والدین است، بدون آنکه متوجه باشند این فرهنگ چه آثار منفیای میتواند در آینده کودکانشان داشته باشد. بهطور مثال بچهها با همکلاسیهایشان در زمینههای غیردرسی مقایسه میشوند؛ یعنی مثلاً ارزش شاگرد به نوع خودکار، دفتر، کیف یا کفش او میشود، نه میزان درس خواندنش. بعضی میگویند چون فرزندم همهچیز من است، پس باید همه اموال و داراییام را خرج او کنم یا مدام نگراناند در تأمین فرزندشان نقصی از خود نشان دهند یا اینکه باید کاملاً در رفاه باشد.
یکی از مواردی که والدین به میزان زیادی از طریق آن، تجملگرایی برای فرزندانشان را توجیه میکنند این است: نکند «نه» گفتن من به خواستههایش، در آینده او را سرخورده کند و نتواند با اعتمادبهنفس کافی «گلیمش را از آب بکشد». حالآنکه اتفاقاً دارند شرایط را به نحوی اداره میکنند که احتمال به وقوع پیوستن آن نگرانیها بیشتر شود.
فرزندی که در دوران رشدش هیچوقت با کمبود و کاستی مواجه نبوده یا هیچگاه برای درخواستی «نه» نشنیده یا تجملات و تعلقات مادی را عامل برتری خود نسبت به دیگران بداند، مسلماً دوران رشد طبیعی را طی نخواهد کرد و زمانی که دیگر سیستم حمایتی خانواده به هر دلیلی در کار نباشد، خود را در جامعهای میبیند که در خیلی از موارد با محیط قبلیاش متفاوت است و این تناقض او را متضرر خواهد کرد.
اگر به خاطر داشته باشید، در زمانهای نهچندان دور نسبت به زمان حال، دادن پاداش مادی به فرزندان بهصورت یک «انگیزه بیرونی» برای آنها برای رسیدن به خواستههای والدین که عموماً مسائل تحصیلی، اخلاقی و اجتماعی آنها بود، انجام میگرفت. بهتدریج والدین تلاش میکردند بتوانند مسیر را از سمت انگیزههای بیرونی به سمت «انگیزههای درونی» کودک یا نوجوانشان تغییر دهند؛ بهنحویکه نوجوان بداند برای آنکه دیده شود، بهتر است اخلاق یا موفقیتهای تحصیلیاش را ارتقا دهد تا اینکه بخواهد نوع گوشی تلفن یا رایانه شخصیاش را بهروز کند اما امروزه داشتن وسایل مجلل برای فرزندان یک «حق» دانسته میشود، نه یک انگیزه بیرونی و تدارک آن از سوی والدین «وظیفه» به شمار میرود و نه یک «توجه ویژه» به آنها.
اینکه فرزندان ما بپذیرند قرار نیست همهچیز در زندگی فراهم باشد و بهتناسب شرایط خودشان، مسیر پیشرفت را طی خواهند کرد و متوجه خواهند شد که در صورت تلاش بیشتر میتوانند به برخی از امکاناتی که برایشان فراهم نشده دست پیدا کنند، نهتنها آنها را سرخورده نمیکند، بلکه انگیزه پیشرفت را در وجودشان تقویت خواهد کرد و آنجاست که کودک با تواناییهای خود آشنا میشود و اعتمادبهنفس واقعی در او شکل میگیرد.
گاهی این موضوع سوژه دعواهای زناشویی میشود؛ یعنی پدر و مادر همرأی و همنظر برای نحوه تأمین فرزندشان نیستند یا ممکن است والدی که کمتر زیر بار تهیه وسایل غیرضروری برای کودک میرود، «والد بد» تلقی شود و حتی منجر به این شود که فرزند بین پدر و مادرش حتی در میزان دوست داشتن آنها فرق بگذارد.
گاهی نیز والدین در نحوه خدماتدهی به فرزندان خود ثبات قدم ندارند و کودک یک نوسان مبهم در برخورد با خود را تجربه میکند و از درک علت این تفاوت رویه عاجز میماند. توصیه میشود والدین برای این مشکلات چارهای اندیشیده و حتی از نظرات کارشناسان بهرهمند شوند چون ادامه این مسیر سرانجام خوبی نخواهد داشت.
رفاه و تأمین نیازهای انسان برای داشتن احساس آرامش و آسایش ضروری است اما وقتی مسائل مادی و تجملات معیار برتری افراد قرار گیرد یا اینکه بخواهد با روی آوردن به آن جلوی قضاوتهای منفی مردم را بگیرد، در درازمدت آثار مخربی روی فرد، خانواده و جامعه خواهد گذاشت.
شناسه خبر 33325