انتخابات به شیوه فعلی و به معنای رجوع مستقیم و بی‌واسطه به رأی و نظر یکایک افراد جامعه، محصولی وارداتی از دنیای جدید غرب است. با وجود محاسن و مزایای غیرقابل‌تردید در اصل انتخابات، متأسفانه امروزه شاهد بروز انحرافات متعدد در آنچه ادعا می‌شد و انتظار می‌رفت، هستیم و با اثرگذاری شرایط و عوامل مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در حوزه‌های بین‌المللی و داخلی کشورها، انتخابات تا حدود زیادی از مسیر درست و اصلی خود خارج شده و کارکرد حقیقی خویش را از دست داده است.
به‌طور مثال، امروزه قدرت‌های رسانه‌ای و رسانه‌های وابسته به قدرت‌ها، تغییرات وسیع و عمیقی در شناخت آحاد مردم کشورها ایجاد کرده و می‌کنند و همین امر موجب تاثیر و تغییر در عنصر گران‌بهای شناخت ملت‌ها می‌شود. بدون‌شک تغییر در شناخت زمینه جابه‌جایی همه موارد و مسائل دیگر را فراهم و ممکن خواهد کرد.
امروزه حجم زیاد تبلیغات و هجمه‌های رسانه‌ای چنان بر ذهن، فکر و اندیشه مردم اثر گذاشته که آن‌ها را تا حد غیر قابل تصوری دچار اختلال در شناخت و اشتباه درمحاسبه می‌کند.
این امر حکایت از پیچیده شدن امور و به تبع آن نشان‌ از ضرورت آگاهی‌بخشی کافی و دقیق از اوضاع و احوال، شرایط و غیره به مردم دارد و لزوم وجود نهاد و سازمانی مطمئن و کارآمد جهت افزایش توان تفکیک میان امور درست از امور نادرست در فضای مه‌آلود و غبارگرفته را بیش‌ازپیش نمایان می‌کند.
در شرایط فعلی، ایران عزیز که به برکت انقلاب شکوهمند اسلامی، ملت خویش پا در عرصه مردم‌سالاری گذاشته و این دستاورد جدید بشری را با نوع و جنس بومی و دینی مورد نظر خود طراحی و پایه‌گذاری کرده است، به جهت بدخواهی‌ها و کینه‌توزی‌های دشمنان قسم‌خورده بیشتر از دیگران مورد هجمه و بدخواهی قرار گرفته است. تردیدافکنی در اصل انتخابات و شبهه‌اندازی در صحت و سلامت برگزاری آن، ازجمله حملات رسانه‌ای و تبلیغاتی بدخواهان این ملت و این سرزمین است.
در سطح بعدی از خصومت‌ها، تمام سعی و توان دشمن معطوف به گمراه‌سازی آحاد مردم و ایجاد خدشه در سنجش دقیق و انتخاب درست آن‌ها می‌شود و در آخرین مرحله نیز تلاش‌های آشکار و پنهان فراوانی برای کاهش آثار عملی انتخاب مردم و یا حداقل ایجاد یاس و ناامیدی در اثربخش بودن انتخاب آن‌ها است.
بدون شک احزاب قوی و کارآمد و برآمده از متن مردم می‌توانند در حوزه‌ها و سطوح مختلف اعم از ایجاد شناخت درست از شرایط، ضرورت‌ها، نیازمندی‌ها، برنامه‌ها، راهکارها، اولویت‌ها و ازسوی دیگر تطبیق این شاخص‌ها بر اشخاص و گزینه‌ها، کمک شایانی به انتخاب احسن مردم کنند و حتی در مرحله بعد با مراقبت و نظارت بر رفتار و عملکرد منتخبان مردم، قادر هستند نقش‌آفرینی خود را حداکثری کنند.
واضح است که بی‌توجهی مردم به سوابق و شرایط احزاب و یا بی‌مبالاتی مراجع و مراکز ناظر بر عملکرد احزاب می‌تواند آثار سوء و عواقب تلخی در پی داشته باشد.