سپهرغرب، گروه فرهنگی: با مطالعه آثار استاد خسروشاهی، حداقل با 200 تن از شخصیتهای جهان اسلامی، 200 تن از علمای حوزوی در دوره معاصر، 200 تن از فعالان فرهنگی و سیاسی و فکری این عصر آشنا میشوید.
استاد سید هادی خسروشاهی (اردیبهشت 1317 - 8 اسفند 1398) ازجمله محققان و نویسندگان و مترجمان برجستهای است که در جریان حوادث مختلفی از تاریخ معاصر ایران یا نهضتهای اسلامی جهان اسلام حضور داشته یا مرتبط بوده یا تاریخ و خاطرات و تجربیاتشان را از فعالان و کُنشگران درجه اول آن شنیده است. او در تحقیقات تاریخی، تابع مشهورات و شنیدهها نبود و نشد و از همه ظرفیتهای کشف واقعیت تاریخی استفاده میکرده است.
1. ارتباطات گسترده
ارتباطات گسترده و تعاملات فراوان مرحوم خسروشاهی باعث شده است که سهم و جایگاه و اثرگذاری هر شخصیت یا جریان را منصفانهتر و جامعتر از بقیه روایت کند. اینکه محقق و نویسندهای فقط منابع مکتوب و اسناد روایت نکند و به روایتهای شفاهی کنشگران اهمیت بدهد نقطه قوت آثار تاریخی استاد خسروشاهی است؛ یعنی اطلاعات دست اولی از کنشگران دارد که ممکن است در آثار مکتوب و اسناد و مدارک دسترس، وجود نداشته باشد؛ چراکه همواره یک سری از مسائل و مدارک هست که به دلایل مختلف اخلاقی، امنیتی، شرعی و... در آثار مکتوب و اسناد نمیآید ولی در روایتهای شفاهی راویان، کموبیش موجود است و امکان انتشار و علنی کردن آن برای راویان فراهم نبوده یا راوی ترس حفظ جان یا موقعیت و منزلت داشته و مشاهدات خویش را بیان نکرده است. به نظرم محدود نبودن به کتابها و منابع مکتوب و توجه به تاریخ شفاهی و صحّتسنجی آن از مزایای آثار استاد خسروشاهی است. از سویی با مطالعه آثار استاد، حداقل با 200 تن از شخصیتهای جهان اسلامی، 200 تن از علمای حوزوی در دوره معاصر، 200 تن از فعالان فرهنگی و سیاسی و فکری این عصر آشنا میشوید.
2. قلم روان و بیتکلف و بهدوراز پیچیدگی استاد
شاید بتوان گفت قلم روان و بیتکلف و بهدوراز پیچیدگی استاد خسروشاهی، اولین مزیت برای او محسوب میشود. وی قلم روانی داشته و بهراحتی میتوانسته بنویسد. رواننویسی و همهفهم بودن ادبیات نوشتاری یکی از محاسن کتب خسروشاهی است که آدمی در هر سطح سوادی میتواند با آثار وی مأنوس شود. او از کلمات قُلمبه سُلمبه و اصطلاحات فنی و تخصصی کمتر استفاده میکرد و قلم او تفاوت زیادی با قلم همنسلان حوزوی وی دارد و همین قلم روان در کنار تنوع و نوآوری موضوعات و توجه به مسائل مبتلابه و موردنیاز جامعه، آثار او در دهه چهل و پنجاه و شصت مخاطبان زیادی داشته باشد. شاید همین نکته باعث شده بود که خیلی از شخصیتها و نویسندگان مذهبی آن دوران تمایل داشتند کتابشان با مقدمه ایشان منتشر شود. از سویی دیگری قلم او بیتکلف و غیرمصنوعی بود. مخاطب احساس میکند که بر کتابهای او یک روح کلی حاکم است که تمایل دارد معارف اسلامی انقلابی یا حوادث تاریخ معاصر را با رویکرد ظلمستیزی و عدالتخواهی و استکبارستیزی، بهدوراز بُغض و کینه و حب و تعلّق جناحی بیان کند.
3. تتبع نویسنده و مشاهده منابع مختلف
یکی از محاسن آثار استاد، تتبع گسترده اوست که برای یافتن اسناد و مدارک، از هر سفر فرهنگی و تبلیغی یا مأموریتی، نهایت استفاده را برده است و از اقصی نقاط جهان (چه در شبهقاره و کشورهای عربی، غرب آسیا و شمال آفریقا و چه در اروپا) بهدنبال پاسخ به سؤالات و رفع ابهامات تاریخی، تکمیل خلأها و گمشدههای پژوهشی و تاریخی خویش و جامعه مخاطبان است. از ترکیه و ایتالیا و فرانسه و انگلیس گرفته تا هندوستان و پاکستان و عراق و لبنان و سوریه و مصر و الجزایر و… او برای تکمیل یکسری از کتابهایش کتابخانهها و مراکز اسناد معتبری را در کشورهای اسلامی و اروپایی دیده است و همین تتبع گستردهاش باعث شده است که به اسناد و مدارکی دست پیدا کند که در دیگر تحقیقات کتابخانهای متعارف و مرسوم به دست نمیآید. برای نمونه کاری که وی در گردآوری و تدوین آثار سید جمالالدین حسینی اسدآبادی (معروف به افغانی) کرده است در نوع خودش، بینظیر است و میتواند الگوی دیگر محققان و تاریخپژوهان شود. گویی در هرجایی که سید جمال حضور و فعالیت داشته و حدس میزده ردپایی داشته، رفته و نیز تلاش کرده اسناد و مدارک سید جمال را در مراکز اسنادی و کتابخانهای آن کشورها ببیند.
روحیه جستجوگری عجیب و انگیزه و همتی کمنظیر داشت. از سویی استاد، گوهرشناس خوبی بود و شم و استعداد فرهنگی و تاریخی فوقالعاده و کمنظیری داشت و از مشاهده اسناد و مدارک، به یک سری سوژههای تحقیقی و ترجمهای نیز دست مییافت. نگارنده معتقد است که در این دوران، کمتر شخصیتی مانند آیتالله خسروشاهی، شم و استعداد فرهنگی و تاریخی داشته است. نگاه فرهنگی و تاریخی او در هر شرایطی، مبارزات، سفر، حج و زیارت، بیماری، تبعید، مأموریت و… آثار ذیقیمتی را برای مخاطبان فارسیزبان به یادگار گذاشته است.
4. مشی همدلانه و تلاش در کم کردن نقش پیشداوریها و تعلقات
ارتباطات گسترده و مشی همدلانه و همراهی و حتی همکاری استاد خسروشاهی با گروهها و جریانها و شخصیتهای مختلف باعث شده است که او به شناختی جامع از آن جریانات و شخصیتها دست پیدا کند و تا حد زیادی به کُنه عقاید و افکار و اهداف و اغراض آنها پی ببرد. بهعبارتیدیگر میتوان گفت که استاد خسروشاهی علیرغم برخی مطالعات و آگاهی قبلی ولی با رویکرد کمرنگ کردن پیشداوری و پیشفرضها، همدلانه سراغ گروهها و شخصیتها میرفت و همین رویکرد باعث میشد که هم اعتماد آن جریانات را تا حد زیادی به خود جلب نماید و هم اینکه به شناخت حقیقی و نزدیک بهواقع دست یابد. او در تحقیقات و نوشتارهای خویش همه زندگی افراد و شخصیتها را میدید و اگر محاسن و تلاشهای افراد و گروهها را میدید در تحلیل و قضاوت خودش دخالت میداد یا به خاطر اینکه مستقیم به سراغ شخصیتها و جریانات میرفت، از سیر تطورات و تحولات فکری و سیاسی آنها اطلاعات دستاول به دست میآورد. برای نمونه کاری که او با دو دیدارش از محمدعلی جمالزاده (نویسنده مشهور و مقیم سوئیس) یا آیتالله محمدتقی قمی (مؤسس دارالتقریب مصر) انجام داد کارهایی ارزشمند بود که افقهای جدیدی را درباره تحلیل زندگی و اندیشههای این شخصیتها باز کرد. چراکه این دو بزرگوار در دهه پایانی حیات شأن، افکار و مسائلی را مطرح کردند که پیشتر بهغیراز آن مشهور بودند یا در رسانهها، خلاف آن را تبلیغ میکردند.
5. توجه به روانشناسی اجتماعی و سیاسی (توجه به عوامل معرفتی و غیرمعرفتی کنشگران)
یکی از نکاتی که در کتب و آثار تاریخی استاد خسروشاهی میتوان برداشت کرد توجه او به روانشناسی اجتماعی و سیاسی جریانات و شخصیتهاست؛ یعنی وی تلاش دارد که سیر تاریخی و تبارشناسی اتفاقات و حوادث مهم در شکلگیری خط مشی و رویکردهای افراد و گروهها را بیان کند و از روانشناسی اجتماعی و سیاسی غافل نبوده است و تأثیراتی که یک سری اتفاقات و حوادث جامعه و… بر آن افراد و گروهها داشته، بیان شود. پرداختن به زندگی و اتفاقات مهم شخصیتها و کنشگران حوادث مختلف اطلاعات ذیقیمتی در اختیار مخاطبان قرار میدهد و باعث تحلیل جامعتر اندیشه و عملکرد کنشگران آن ماجرا میشود. شاید این رویکرد در سالهای اخیر تا حدی متعارف و مرسوم باشد ولی در نیمقرن پیش، شیوهای ابتکاری و رویکردی خلاقانه و ابداعی بهحساب میآمد. تحلیلی که استاد از زندگی و فعالیتهای احمد کسروی و حکمی زاده و برخی شخصیتها میکند در شناخت مواضع و تحلیل حوادث بعدی زندگی او کمک زیادی میکند. توجه به روانشناسی فردی و اجتماعی در تحلیل شخصیتها و جریانات یکی از رویکردهای ارزنده استاد بود که میتواند برای محققان الگو باشد.
6. اسناد و مدارک و ملحقات آثار
یکی از محاسن کتب استاد، ملحقات و اسناد اطمینانبخش در انتهای کتاب است. شاید کمتر کتابی از استاد خسروشاهی باشد که ملحقات و اسناد و تصاویر مرتبط را نداشته باشد. این رویه ثابت همه آثار اوست و به تعبیری، در این زمینه، صاحب سبک است. وی تا پایان عمر بر این شیوه کتابنویسی و انتشار تأکید داشت و اسناد و ملحقات را یک بخش جداییناپذیر کتب تاریخی و تحلیلی و حتی ترجمهای خود میدانست تا بدینگونه هم مخاطب احساس اطمینان و اعتماد بکند و هم اینکه به این بهانه، اسناد و مدارک در دسترس همگان باشد و محفوظ بماند و حتی انگیزهای برای مخاطبان برای پیگیری بیشتر و تحقیقات عمیقتر شود. مجموعه تصاویر و اسناد مندرج در کتب وی، خودش یک مجموعه ارزشمند از اسناد تاریخ معاصر و شخصیتهاست. علاوه بر این نمایه و اعلام نیز یکی از مزایای غالب کتب استاد خسروشاهی است که این امر برای محققان و پژوهشگران فوقالعاده مهم است و رعایت استانداردی بینالمللی و تحقیقاتی که استاد خسروشاهی بدان پایبند بود.
7. دامنه و تنوع موضوعات و قالبها
یکی از محاسن مطالعه آثار خسروشاهی، دامنه گسترده و تنوع موضوعات و سبکهای ارائه یافتههاست که در قالبهایی مثل نوشتن کتاب، ترجمه کتاب، یادداشتنویسی، نقدنویسی، سخنرانی علمی، سندپژوهی، گفتگو با مطبوعات بروز پیدا میکرد و این اواخر برای ماندگاری و اثرگذاری بیشتر، در کنار مستندنگاری مکتوب، توجه جدی به مستندنگاری تصویری پیدا کرده بود. این اواخر، به خاطر اینکه حق مطالب بهدرستی ادا شود به گفتگوهای مکتوب اعتقاد بیشتری یافته بود؛ چراکه معتقد بود اتقان و تمرکز و انصاف و عمق محتوایی در گفتگوهای مکتوب بیشتر از گفتگوهای حضوری و فیالبداهه هست.
دامنه گسترده و تنوع موضوعات برای شناخت دغدغههای استاد خسروشاهی مهم و قابلتوجه است. اگرچه امروزه بر تخصصی بودن اساتید و نویسندگان و مترجمان تأکید میشود ولی برای شروع کارها و فعالیتهای تحقیقی، داشتن تصویر کلان از ایدئولوژی اسلامی و قرآنی و سوژهها و موضوعات ضروری باشد. از سویی دانستن زمان و شرایط و اقتضائات آن دوره هم خیلی مهم است. استاد خسروشاهی و همفکران و همنسلان او در شرایط خاص مبارزه با تحجر و تجدد و الحاد حضور داشتند که کلیت دین (حتی دین اسلام) و آموزههای اسلامی مورد تهدید جدی مُلحدین و مارکسیستها و دین ناباوران بود و حکومت پهلوی هم زمینه و بستر دینگریزی را در کشور فراهم میکرد و از سویی روایتهای متحجرانه از دین، بسیار حاکم بود و اینها درصدد ارائه تصویری جامع و بهروز و کارآمد از دین اسلام بودند و ناچار بودند در عرصههای مختلفی که اسلام از آن حوزهها حرف دارد، به دفاع از اسلام بپردازند و آثاری متناسب با اقتضائات آن دوره، به نگارش درآورند یا ترجمه کنند.
از رابطه علم و دین، حکومت شورایی، نظرات اسلامی راجع به نظریه تکامل، اسلام و عدالت اجتماعی، مهدویت، نقد عقاید بهایی و بابی، اسلام و صلح جهانی، وضعیت نابسامان فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جهان اسلام، مسئله اشغال فلسطین، بحران کشمیر، اسلام و استبداد ستیزی، اسلام و مسیحیت و تبشیری گری، تمدن اسلامی، اقتصاد اسلامی، حکومت اسلامی، معنویت اسلامی، صوفیه و فرقهگرایی در جهان اسلام، وهابیت و سلفیگرایی، بررسی انتقادی کتب مقدس و آموزههای ادیان، برتری اسلام بر دیگر ادیان ابراهیمی، جایگاه دین و ایدئولوژی دینی در مبارزات علیه ظلم و استبداد و استکبار و… حرفهای اسلام برای دنیای امروز، بیان ابعاد دینی شخصیتهای مبارز و انقلابی ایران و جهان اسلام و… اینها موضوعاتی که در کتابها و یادداشتهای تألیفی و ترجمهای و گفتگوهای استاد خسروشاهی میتوان دید و میتوان یک دید کلانی از آموزههای اسلامی در دنیای معاصر به دست آورد.
یاسر عسگری
شناسه خبر 37352