شناسه خبر:48570
1400/8/27 10:18:33

سپهرغرب، گروه سیاسی: از مضحک بودن دادگاه آبان 98 در لندن می‌گوید و مسیح علی‌نژاد را «کوتوله» و مورد لعن مردم می‌خواند. شیرین عبادی را یک «شیاد» می‌داند و تأکید می‌کند که هر ادعای تجاوزی در زندان‌های ایران دروغ است و حتی سال 88 هم به مهدی کروبی گفته که امکان ندارد در بازداشتگاه تجاوزی رخ دهد.

از مضحک بودن دادگاه آبان 98 در لندن می‌گوید و مسیح علی‌نژاد را «کوتوله» و مورد لعن مردم می‌خواند. شیرین عبادی را یک «شیاد» می‌داند و تأکید می‌کند که هر ادعای تجاوزی در زندان‌های ایران دروغ است و حتی سال 88 هم به مهدی کروبی گفته که امکان ندارد در بازداشتگاه تجاوزی رخ دهد.

«نعمت احمدی» را اهل سیاست به خوبی می‌شناسند. او یادداشت‌های متعددی هم در رسانه‌های اصلاح‌طلب منتشر کرده است. این وکیل قدیمی و اصلاح‌طلب سال‌ها با اعضای شبکه موسوم به کانون مدافعان حقوق بشر در ارتباط بوده است و جنس آن‌ها را می‌شناسد. در ادامه متن گفت‌وگویی را وی می‌خوانید.

  برای اصلاح‌طلبان پرونده آبان98 هنوز باز است. برخی ادعا می‌کنند که هر لحظه امکان دارد دوباره آن روز‌ها تکرار شود، دلیل استفاده مکرر از این دست جملات چیست؟

آبان98 تجربه‌ای سخت برای جامعه ایران است، آبان98 محصول اقدامات نسنجیده برخی مسئولان وقت است. به نظرم در کنار دولت روحانی، مجلس دهم نیز نقش جدی در بروز آن داشته است.

  مجلس دهم یا همان فهرست امیدی‌ها که اصلاح‌طلبان اکثریت آن را تشکیل می‌دادند؟

بله، این مجلس ابتدا با افزایش قیمت حامل‌های انرژی مخالفت کرد، البته تغییر قیمت سوخت غیرقابل‌اجتناب بود، اما مسئولان وقت در اجرای آن بد عمل کردند. این باعث نگرانی و ناراحتی بخش‌های زیادی از جامعه شد. مردم ما صبور هستند، مشکلات کشور و تحریم‌ها را درک می‌کنند، اما وقتی فردی در قامت رئیس‌جمهور مردم را ناآگاه فرض کرده و می‌گوید، من هم مانند شما در صبح جمعه متوجه شدم قیمت بنزین عوض‌شده است، باعث عصبانیت می‌شود. او به مردم ایران توهین کرد و با سخنان نسنجیده بر خرمن نگرانی‌های دهک‌های پایین جامعه آتش نهاد، به تعبیری او عامل اصلی این اغتشاشات است. من بر این باورم که اعتراض حق مردم است. در قانون اساسی به صورت صریح درباره حق برگزاری راهپیمایی بحث شده است، اما یکسری سلایق شخصی باعث می‌شود مفهوم اعتراض دچار سوءبرداشت شود. در جامعه امروز ما مشکلات اقتصادی زیاد است. جامعه‌ای که مورد هجمه خارجی‌ها قرار دارد، باید در آن لحن سخن گفتن کنترل‌شده باشد. معتقدم مسئله آبان هنوز حل‌نشده است و نیاز به بررسی و اقدامات کارشناسی‌شده دارد.

بعد از ماجرای آبان، رهبری دستور بررسی موضوع و دلجویی از افراد آسیب‌دیده را دادند، دبیر شورای امنیت به منازل آن‌ها رفت و بحث دیه و عنوان شهید مطرح شد، یعنی در ارکان نظام مسئله آبان حل شده است.

ما در سلسله‌مراتب بالای نظام مشکلی نداریم، دستور رفع مشکلات صادر شد، اما در پایین برخی درست عمل نکردند، مثلاً چرا اجازه برگزاری مراسم ختم به برخی داده نشد؟

مسئله این بود که برخی خانواده‌ها روز قبل از مراسم پذیرای مقامات بودند و مورد دلجویی و تکریم قرار گرفتند، اما فردای آن روز در رسانه‌های ضدانقلاب بازیچه می‌شدند...

ما 85 میلیون جمعیت با سلایق و طبع متفاوت داریم، من می‌پذیرم که برخی ابزار دست دشمن می‌شوند، اما جامعه نیاز به صبوری بیشتری دارد. من بیشتر عمر خودم را با این مدل پرونده‌ها سپری کرده‌ام، می‌دانم این دست خانواده‌ها مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. این خانواده‌ها آسیب‌پذیر هستند، به عنوان مثال اخیراً دادگاهی درباره ماجرای آبان در لندن برگزار شده است، این نشان می‌دهد در خارج از کشور روی مسائل داخلی ما برنامه دارند، ما باید هوشیارانه‌تر عمل کنیم.

  چه کسانی پشت این دادگاه نمایشی هستند؟

این دادگاه انگلیسی مضحک است.‌‌های و هوی و طبل توخالی بود. شما ببینید چه کسی این دادگاه را برگزار کرد؟ شنیدم خانم مسیح علی‌نژاد پشت این دادگاه است. این پروژه‌ها امریکایی است. من سر کلاس‌هایم نظر دانشجویانم را درباره پروژه‌های این خانم پرسیده‌ام. من شاهدم که مردم مسیح علی‌نژاد را به خاطر ترویج بی‌حجابی لعنت می‌کنند.

  چرا؟

به هر حال او محصول جامعه ایران نیست، من با این خانم در یکی از تلویزیون‌های خارجی بحث کرده‌ام، او به من گفت شما از مردم بریده‌اید. من به او گفتم، جمع کنید خودتان را! 12هزار کیلومتر آن‌سوتر نشسته‌اید، برای مردم نسخه می‌پیچید! امثال علی‌نژاد و کوتوله‌هایی مانند او روی مردم تأثیر مستقیم ندارند، اما می‌توانند روی موج‌های اجتماعی سوار شوند، خطر این افراد را باید از این زاویه نگریست. این دادگاه جالب بود، در یکی از بخش‌های این برنامه خانمی ادعا کرد در بازداشتگاه پنج نفر به او تجاوز کرده‌اند، این واقعاً شدنی است؟! در جایی مانند بازداشتگاه با آن سطح از تمهیدات امنیتی چنین ادعا‌هایی غیرقابل‌پذیرش است، یاوه‌گویی است.

  تجربه‌ای به عنوان وکیل در این مورد ادعا‌های کذب دارید؟

یادم است خانمی در سنندج ادعا کرد در زندان مورد تجاوز قرار گرفته است (نام این فرد نزد خبرنگار محفوظ است) پرونده او را نزد من آوردند، من متوجه شدم تمام این پرونده دروغ است. من همین خانم را در آمریکا دیدم و باز ماجرا را پرسیدم، او گفت: همه این داستان دروغ بود. یکی از وکلای حقوق بشری به من گفت پرونده تو سنگین است، این دروغ‌ها را بگو تا فشار برداشته شود! من به او گفتم، اگر جای تو بودم حتماً اعلام می‌کردم که دروغ گفته‌ام. سخنان این شاهد دادگاه در لندن از همین دست ادعا‌ها برای گرفتن کیس پناهندگی است. همه وکلا به خوبی می‌دانند که چنین دست ادعا‌هایی غیرممکن و دروغین است.

سال 88 هم بحث تجاوز و شکنجه در زندان را برخی اصلاح‌طلبان مطرح کردند و کروبی و موسوی روی آن تا توانستند بازی راه انداختند؛ سپیده پورآقایی و ترانه موسوی...

من همان اول ماجرا در سال 88 نزد آقای کروبی رفتم و به او گفتم که حاج‌آقا شما سادگی کردید. امکان ندارد چنین اتفاقی در بازداشتگاه روی دهد. کروبی گفت، فردی که این ماجرا را تعریف کرد صمیمانه حرف زد! به او گفتم مگر می‌شود موضوع به این مهمی صمیمانه گفته شود و شما باور کنید!

سال 86 فردی به من گفت در بلژیک دفتری وجود دارد که درخواست‌های پناهندگی سیاسی را بررسی می‌کند، آن فرد از من خواست به عنوان وکیل مستقل این پرونده‌ها را بررسی کنم. من به راوی ماجرا گفتم که چنین کاری را انجام نمی‌دهم، اما شما بگویید چه مدل پرونده‌هایی در آنجا مطرح می‌شود؟ آن فرد به من گفت به عنوان نمونه خانمی با وجود داشتن همسر به ما مراجعه کرده و گفته است با یکی از خویشاوندانش رابطه جنسی داشته و از کشور فرار کرده است یا اینکه ماجرای پرونده یک فرد هم‌جنس‌باز را مطرح کرد. من واقعاً خنده‌ام گرفت که در اروپا این دست موارد شنیع تبدیل به پرونده سیاسی برای گرفتن پناهندگی می‌شود! من پیغام دادم شما که می‌دانید این دست پرونده‌ها دروغ است، اما تصمیم گرفته‌اید به این افراد پناهندگی بدهید، پس به وکیل چه نیازی است! تمام کیس‌هایی که در خارج مطرح می‌شود، دروغ است.

  پشت این پرونده‌سازی‌های دروغین چه کسانی هستند؟

برخی فکر می‌کنند خانم علی‌نژاد است، این را بی‌خودی بزرگ کرده است. برخی در مجامع حقوق بشری جاه و مقام پیدا کرده‌اند که در این حد و معیار‌ها نیستند، مثلاً نسرین ستوده برای چه باید در رسانه بزرگ شود؟ تنها کار بزرگ او آن بود که روسری‌اش را برداشت ولی او را در رسانه‌ها در سطح یک مبارز سیاسی بزرگ کردند. در مورد شیرین عبادی نیز همین‌گونه است، امثال عبادی در رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شوند. امیر فرشاد ابراهیمی اول نزد من آمد، به او گفتم من وارد چنین پرونده‌هایی نمی‌شوم، او سپس نزد عبادی رفت و پرونده او را دست گرفت. (پرونده‌ای که به عنوان «نوارسازان» معروف شد.) بعد‌ها شیرین عبادی به من گفت این پرونده برای من بسیار سنگین بود. برای من روشن بود که این ماجرای نوارسازان دروغ است. عبادی با این پرونده معروف شد، نوبل را در دامن این خانم انداختند یا مثلاً من این خانم شادی صدر را که این روز‌ها معروف شده به خوبی می‌شناسم، او دانشجوی من بود. شادی صدر به من زنگ می‌زد و می‌گفت اگر این پرونده‌های لواط و زنای محصنه به دستت رسید، برای من بفرست تا آن را مثل توپ منفجر کنم. خانم عبادی بسیار شیاد است، او به من زنگ می‌زد و می‌گفت تو روابط عمومی خوبی داری، پرونده‌های اخلاقی را برایم بفرست تا بزرگش کنم. من به او گفتم مگر جامعه ایران کثیف است که این دست پرونده‌ها مثل نقل‌ونبات ریخته باشد! پروانه وکالت روزگاری ارج‌وقرب داشت، حالا برخی حیثیت این شغل را زیر سؤال برده‌اند!

برخی همکاران کاسبی حقوق بشری راه انداخته‌اند، ایراد از شماست که در برابر این موج ایستادگی نکردید.

حرف شما را قبول دارم. ما باید با این‌ها می‌جنگیدیم و نکردیم، این ایراد به ما وارد است.

شناسه خبر 48570