یک روانشناس تربیتی گفت: در روزگاری که سرعت، تصویر و سطحینگری سه مؤلفه اصلی سبکزندگی دیجیتالشده، نسل نوجوان است، مفهوم «مطالعه» برای بسیاری از آنها به امری بیگانه تبدیل شده است.

سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار: در دنیای پرشتاب امروز که فناوریهای نوین، زیربنای بسیاری از ابعاد زندگی انسانها را دگرگون ساختهاند، نسل جدید در بطن یک تحوّل دیجیتال چشمگیر رشدیافتهاست؛ نسلی که با لمس نخستین صفحههای لمسی، به دنیای دادهها و ارتباطات پیوسته و با سرعتی خیرهکننده در میان جریانهای اطلاعاتی پیش میرود. در چنین فضایی، مفهوم مطالعه و یادگیری نیز دیگر محدود به کتابهای کاغذی و کلاسهای سنتی نیست، بلکه شکلی تازه به خود گرفته که همگام با تحولات فناوری، فرصتهای بینظیری را برای رشد فکری و تربیتی فراهم آورده است.
امروز، نسل جوان نهتنها مخاطب، بلکه خالق محتوای دیجیتال است؛ آنان از طریق پلتفرمهای گوناگون به دانش و آگاهی دسترسی دارند و با ابزارهایی چون کتابهای الکترونیکی، پادکستهای آموزشی، دورههای مجازی و شبکههای اجتماعی علمی، نیازهای دانشی خود را پاسخ میدهند. این انس روزافزون با دنیای دیجیتال، از یکسو چالشهایی در حوزه تمرکز و عمق یادگیری پدید آورده و از سوی دیگر، بستری نو برای ترویج فرهنگ مطالعه و ارتقای سواد شناختی فراهم کرده است.
در چنین شرایطی، نقش روانشناسان تربیتی و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت، بیش از هر زمان دیگری برجسته میشود. آنان بهعنوان ناظران و تحلیلگران روانشناختی نسل نو، میکوشند تا ضمن شناخت دقیق ظرفیتهای ذهنی و عاطفی این نسل، راهکارهایی برای پیوند عمیقتر میان تکنولوژی و یادگیری اثربخش ارائه دهند.
یکی از این صاحبنظران، خانم دکتر سهیلا پناهی، دکترای روانشناسی تربیتی از دانشگاه پوترا مالزی (University Putra Malaysia) است که با سالها تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان، خانواده و تعلیم و تربیت، نگاه نوینی به فرصتها و چالشهای آموزشی نسل دیجیتال دارد.
مشروح گفتگو با وی را در ادامه بخوانید:
*محتواهای کوتاه شبکههای اجتماعی تمرکز جوانان را به شدت کاهش داده است
سهیلا پناهی، در ابتدای سخنان خود با اشاره به دگرگونی فرهنگی صورتگرفته در جامعه امروزی، عنوان کرد: نسل جوان امروز، تقریباً هیچ ارتباطی با کتابهای غیردرسی ندارد. کتابهای فیزیکی برایش ملموس نیست، هیچ کششی به آنها ندارد، مگر اینکه مفاهیم آن کتابها برایش جاذبه خاصی داشته باشد.
وی این تغییر رفتار را بخشی از فرآیند طبیعی زندگی دیجیتال دانست اما در عین حال هشدار داد که حذف مطالعه عمیق، تبعاتی جدی برای رشد شناختی و شخصیت نوجوانان به دنبال خواهد داشت و یادآور شد: در روزگاری که سرعت، تصویر و سطحینگری سه مؤلفه اصلی سبکزندگی دیجیتالشده نسل نوجوان است، مفهوم «مطالعه» برای بسیاری از آنها به امری بیگانه تبدیل شده است.
این روانشناس تربیتی ادامه داد: در زندگی واقعی، ما الزاماً از هر چیزی لذت نمیبریم. درست است که انسان بهطور ذاتی به چیزهایی میپردازد که از آنها لذت میبرد، اما گاهی ضرورتهایی در زندگی هست که لذتبخش نیست، ولی رسیدن به اهداف، بدون عبور از آنها ممکن نیست. نوجوان امروز کمتر به این ضرورتها توجه دارد.
پناهی در تحلیل تأثیر شبکههای اجتماعی، به ویژه اینستاگرام، بر الگوی توجه و تمرکز نوجوانان، با صراحت گفت: استوریها و محتواهای کوتاه این فضا، تمرکز جوانان را به شدت کاهش داده است. این محتواها نهتنها تابآوری آنها در برابر متون عمیق و ضروری را پایین آورده، بلکه نگاه آنها را سطحی و نمایشی کرده است. بسیاری از نوجوانان در این فضا بیشتر دنبال خودابرازی هستند تا یادگیری.
وی تأکید کرد: البته اثرات این فضا تنها به کاهش عمق مطالعه محدود نمیشود، بلکه شکل پردازش ذهنی آنها را نیز دگرگون کرده است.
این مشاور و روانشناس متذکر شد: نوجوان امروز از محتوای علمی و آموزنده دوری میکند، چون اولاً از آن استفاده نمیکند و دوماً در فضای اجتماعیاش پاداشی برای این نوع محتوا دریافت نمیکند. این یعنی پردازش ذهنی عمیق، به تدریج از سبد زندگی آنها حذف میشود.
به اعتقاد پناهی محتوای دیجیتال نهفقط شکل مطالعه را تغییر داده، بلکه در بسیاری از موارد جایگزین آن شده است.
وی اعلام کرد: مطالعه دیجیتال صرفاً شکل تازهای از کتابخوانی نیست. من فکر میکنم که بهنوعی جایگزین شده. چون پیامدهای رفتاری بسیار جدی در زندگی فردی و اجتماعی نوجوانان ایجاد کرده است. نقش خانوادهها در این میان به پایینترین سطح ممکن رسیده و تجربه بزرگترها دیگر آن اثرگذاری گذشته را ندارد.
این روانشناس تربیتی یکی از راههای تعامل میان نسلها را یادگیری متقابل توصیف کرد و افزود: بزرگترها باید ذهنشان را با ابزارهای جدید بهروز کنند، در عین حال نوجوانان نیز باید از تجربیاتزیسته والدین بهرهببرند. این گفتوگوی نسلی بسیار مهم است؛ هم برای اصلاح مسیر تربیتی و هم برای بازگرداندن مطالعه به عنوان یک ارزش فرهنگی.
پناهی با این بیان که مسئولیت اصلی تربیت مطالعهگر، در خانه آغاز میشود، اظهار کرد: خانوادهها باید در کودکی علایق و استعدادهای فرزندشان را بشناسند. اگر کودک در همان سالهای ابتدایی با کتاب آشنا نشود، احتمال جایگزینی شبکههای اجتماعی بسیار بالاست. الگوسازی والدین در این زمینه حیاتی است؛ والدینی که خود ساعتها درگیر موبایل هستند، نمیتوانند انتظار کتابخوانی از فرزندشان داشته باشند.
وی در ادامه این گفتوگو، مدارس و نظام آموزشی را نیز بخشی از مسأله و راهحل دانست و توضیح داد: مدارس باید امتیازاتی برای مطالعه کتابهای فیزیکی قائل شوند. البته ما نمیخواهیم شبکههای اجتماعی را انکار کنیم، اما با ایجاد جذابیت و تشویق، میشود نوجوانان را به خواندن کتابها هم علاقهمند کرد.
این مشاور با اشاره به تجربهای که در اداره مشاوره دارد، تأکید کرد: ما فلشکارتهایی طراحی کرده بودیم که با تصاویر جذاب و محتوای خلاصهشده، دانشآموزان را ترغیب به یادگیری میکرد. جذابیت بصری برای نوجوان امروز ضروری است؛ چراکه محتوای خشک و منطقی بهتنهایی نمیتواند او را درگیر کند.
پناهی سپس در پاسخ به این پرسش که آیا ترکیب کتابخوانی سنتی با ابزارهای دیجیتال راه نجات است، با لحنی قاطع گفت: بهنظر من نه. کتابهای صوتی و تعاملی سرعت دارند، ولی تأمل ندارند. خلاقیت، تفکر عمیق و استقلال فکری در چنین محیطهایی شکل نمیگیرد. ما باید فضایی خلق کنیم که تفکر و تأنی را تقویت کند، نه صرفاً مصرفگرایی سریع را.
وی در پایان، چند راهکار کلیدی برای بازسازی فرهنگ مطالعه پیشنهاد داده و تشریح کرد: نخستین گام، شناخت توانمندیهای نوجوانان است. بعد باید ذهن بزرگسالان را بهروز کرد تا ارتباط بهتری با نسل جدید برقرار کنند. آموزش مزایا و معایب شبکههای اجتماعی به صورت روشمند و حتی طراحی یک واحد درسی رسمی در این حوزه، میتواند در سنین نوجوانی بسیار اثرگذار باشد. این آموزشها باید کاربردی و مبتنی بر واقعیتهای امروز باشد.
این روانشناش تربیتی تصریح کرد: حذف فضای مجازی ممکن نیست و نباید هم باشد. این فضا مزایایی دارد؛ اما باید استفاده از آن به کمک متخصصان و ناظران حرفهای، در مسیر درست هدایت شود. این یعنی ما با «دوگانه حذف یا پذیرش بیچونوچرا» روبهرو نیستیم، بلکه باید به دنبال مدلهایی باشیم که منجر به استفاده بهینه، متعادل و آگاهانه از فضای مجازی شود
پناهی در پایان ابراز کرد: برای نجات مطالعه، لازم است هم خانوادهها، هم مدارس و هم نظام آموزشی به صورت هماهنگ وارد عمل شوند. استفاده از متخصصان، نظارت هوشمندانه بر محتوای دیجیتال، و مهمتر از همه، بازسازی جذابیت در کتابها و فضای مطالعه، میتواند راهی برای بازگرداندن این عنصر کلیدی به زندگی نسل فردا باشد.
*از اسکرول تا سکون؛ نگاهی تحلیلی به فاصله نوجوانان با کتابخوانی
در خاتمه باید گفت؛ در دنیای امروز، نوجوانان بیش از هر زمان دیگری در معرض حجم عظیمی از اطلاعات و محرکهای بصری قرار دارند؛ دنیایی که در آن «اسکرول کردن» بهجای «ورق زدن»، ویدیوهای چندثانیهای جای تأمل در صفحات کتاب را گرفتهاند. این تغییر، نه صرفاً در شیوهی دسترسی به اطلاعات، بلکه در نوع نگاه به مفهوم «مطالعه» و «دانشاندوزی» نیز تأثیرگذار بوده است. نوجوان امروز، فرزند عصر سرعت و تنوع است؛ نسلی که ذهنش درگیر پویشهای آنی و جذابیتهای لحظهای است، نه ایستاییِ کتاب و ژرفای تفکر.
تحلیل روانشناسان اجتماعی و کارشناسان علوم تربیتی نشان میدهد که مواجهه بیرویه نوجوانان با محتوای دیجیتال، نه تنها سطح تمرکز و عمق یادگیری را کاهش داده، بلکه نوعی «بیتابی شناختی» را در آنان پرورش داده است؛ وضعیتی که در آن ذهن برای تحلیل، صبر و درک مفاهیم عمیق، تابآوری لازم را ندارد. اگرچه فضای مجازی امکانات و فرصتهایی بیسابقه برای رشد، آموزش و آگاهی ایجاد کرده، اما همین فضا در صورت نبود آموزش، مدیریت و فرهنگسازی صحیح، به ضد خود تبدیل میشود.
در چنین شرایطی، نقش خانواده و نظام آموزشی بیش از پیش برجسته میشود. خانوادهها باید از همان کودکی، کودکان را با کتاب آشتی دهند و فضایی فراهم کنند که کتاب نه یک وظیفه، بلکه یک لذت باشد. مدارس نیز باید از شیوههای نوین آموزشی بهره گیرند؛ شیوههایی که جذابیت دیجیتال را با عمق کتابخوانی تلفیق کند. استفاده از کتابهای صوتی، پلتفرمهای تعاملی و طراحی چالشهای مطالعاتی میتواند راهی برای بازگرداندن توجه نوجوانان به مطالعه باشد.
اما همه چیز در ابزار خلاصه نمیشود. نیازمند بازتعریف «ارزش مطالعه» در ذهن نوجوانان هستیم. باید از خود بپرسیم که آیا جامعه ما، مطالعه را یک ضرورت زیستی میداند یا یک انتخاب لوکس؟ آیا نظام فرهنگی کشور، جایگاه شایستهای برای کتاب در رسانه، مدرسه و خانه فراهم کرده است؟
فرهنگ مطالعه عمیق و مستمر، نه یک عادت لحظهای، بلکه یک زیستجهان است؛ زیستجهانی که در آن سکون، تمرکز، تأمل و درنگ، ارزشهایی اصیل تلقی میشوند. باید نوجوان را از «اسکرول بیپایان» به «سکون اندیشهورز» بازگرداند. این مسیر، اگرچه دشوار و زمانبر است، اما آیندهای روشنتر برای نسلی میسازد که امروز بیش از هر زمان، درگیر جذابیتهای زودگذر و سطحی است.
شناسه خبر 93879